Web Analytics Made Easy - Statcounter

در صحنه کربلا می‌بینیم که پسری، پدر را تا ‌‌‌نهایت عبادت یاری می‌کند و پسری هم در مقابل، پدر را برای دنیا تشویق می‌کند و از دل‌رحمی و انسانیت به دور نگه‌می‌دارد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای مشخص شدن نقش خانواده در تعیین سرنوشت، کافی است به تاریخ کربلا و عاشورا و قبل از آن نگاهی بیندازیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در هر دو طرف حق و باطل، خانواده‌ها، پدران و مادران و فرزندانی حضور داشته‌اند. بعضی از فرزندان، پدرانشان را به اوج رذالت و برخی از مادران و پدران، فرزندان و همسرانشان را به اوج سعادت رسانده‌اند. در صحنه عاشورا مشخص می‌شود که اعضای یک خانواده تا کجا می‌توانند بر سرنوشت یکدیگر اثرگذار باشند.

 

نمایش روابط امام حسین علیه السلام و خانواده‌شان در کربلا

امام تمامی یارانشان را جمع کرده و چراغ‌ها را خاموش می‌کنند. وقت خجالت و رودربایستی نیست. همه باید خودشان تصمیم بگیرند و عواقب کارشان را بپذیرند. امام حسین علیه السلام ندا می‌دهند: «هر کس که می‌خواهد می‌تواند کربلا را ترک کند و کسی هم جلودارش نیست.»

تاریکی شب، فرصت خوبی برای رفتن است تا حتی از روی سایه هم نتوان تشخیص داد کسی که می‌رود، کیست. اما وقتی صبح می‌شود، نه پسر رفته و نه برادر.

تقریباً همه می‌دانند که ایشان از علم کامل برخوردارند و از آشکار و پنهان آگاهند، اما هیچ‌گاه خلاف عرف عمل نمی‌کنند؛ یعنی طوری حرکت نمی‌کنند که نتوان آن را از نظر رفتاری جدا از رسومات معمول و از تصمیم‌گیری‌های عاقلانه به دور دید. چراکه ائمه معصوم علیهم السلام نیز انسان‌هایی هستند که به  خاطر عملکرد دنیوی‌شان، لیاقت عصمت و علم خدایی را دارند. ائمه عاقل‌ترین انسان‌ها در عین عابد‌ترین آن‌ها هستند.

امام حسین علیه السلام از پسر جوانشان، حضرت علی اکبر علیه السلام، انتظاری ندارند. کربلا جای شهادت است و با کسی شوخی ندارد. کسی که لیاقت یاری امام را داشته باشد، از شهد شهادت می‌نوشد.

 

توضیحات مرحوم آیت الله بهجت(ره) درباره واقعه عاشورا؛ شمر از قتل امام حسین (ع) پشیمان نشدافشای ماهیت شمربن ذی‌الجوشن در آزمون کربلا/ چگونه مجروح جنگ صفین، قاتل امام حسین(ع) شد؟در گفتگو با حجت‌الاسلام عالی عنوان شد: ضیافت الهی در واقعه جانسوز عاشورا تجسم یافت

 

صبح عاشورا چشم امام روشن می‌شود. حضرت علی اکبر علیه السلام در امتداد لشکر قد کشیده. برادرشان حضرت عباس علیه السلام علمدار است و هنوز پرچم را در اهتزاز نگه‌داشته. تمام این‌ها به کنار؛ حضرت لیلا سلام‌الله علیها برای جنگیدن فرزند زیبایش، از آرزو‌های مادرانه گذشته. حتی حضرت رباب سلام‌الله علیها، فرزند شیرخواره‌اش را به عنوان آخرین قربانی ‌دست امام می‌دهد.

آنکه از صبح علی‌الطلوع تا آخرین نفس‌های امام، خود را بهترین تکیه‌گاه، نه‌تنها برای امام بلکه برای تمام افراد خیمه معرفی کرده کسی نیست جز حضرت زینب سلام‌الله علیها؛ شیر‌زن کربلا که اگر جهاد برای زنان روا می‌شد، مسلماً به ندای «آیا کسی هست مرا یاری کند» امام حسین علیه السلام لبیک می‌گفت. اباعبدالله علیه السلام اکنون با این روحیه که عقبه آن خانواده‌ای است معتقد و با‌ایمان، گام در صحنه نبرد می‌گذارند.

امام حسین علیه السلام، سر حضرت علی اکبر علیه السلام را بر زانو می‌گیرند و شهادت را به او بشارت می‌دهند و ایشان را لایق‌ترین جوان برای حضور در بهشت می‌خوانند. همچنین برادرشان حضرت عباس علیه السلام را شجاع‌ترین جنگجویان می‌خوانند و از ایشان تقدیر می‌کنند. چه بشارتی بالا‌تر از این برای حضرت عباس علیه السلام که امام بفرمایند: «من هم مدتی بعد به شما ملحق خواهم شد.» چنین می‌شود که با تکیه‌گاه همدیگر شدن، اعضای یک خانواده می‌توانند در آزمایش سخت الهی سربلند باشند.

یکی از پیروزی‌هایی که خود را برای سپاه امام می‌نمایاند، همین پرده‌برداری از روابط خانوادگی است که هر یک نسبت به همدیگر ابراز می‌کنند؛ درسی که با توجه به این گفته: «هر مکانی کربلاست و هر زمانی عاشورا» این روابط حسنه را به زندگی روزمره می‌کشاند و ما را به پندآموزی از آن رهنمون می‌گردد.

تقابل دو نوع سبک زندگی سعادتمندانه و شقاوتمندانه در کربلا

حضرت اباعبدالله امام حسین علیه السلام وارد کربلا شدند و طبق قرار، شبانه همراه با 20 نفر به ملاقات عمر سعد رفتند. عمر سعد نیز با‌‌‌ همان تعداد سوار آمد. امام برای ورود به خیمه و محل قرار، حضرت عباس و حضرت علی اکبر علیهماالسلام را کافی می‌دانند. عمر سعد هم با غلام و پسرش، حفص، وارد می‌شود. اولین باری که در مقاتل نام «حفص» آمده، این ماجراست؛ نوعی تقابل و رو‌یا‌رویی از سعادت و شقاوت. اما نه داستان عمر سعد در اینجا ختم می‌شود و نه داستان پسرش. نه حتی داستان امام حسین‌ علیه السلام و فرزند و برادرشان، عباس علیه السلام.

عمر سعد با تمام شقاوتی که دارد، در چند جا دلش به رحم می‌‌آید و از جنایاتی که کرده متأثر می‌شود. او با وسوسه حکومت ری پا در این جنگ گذاشته و پسرش هم به این دلیل پدر را همراهی می‌کند. اما امام برای خدا آمده، از دنیا و حتی نفس کشیدن چشم پوشیده؛ پسر هم به پدر ایمان آورده و لذایذ جوانی را فراموش کرده.

اکنون لحظات آخر جنگ است و عمر سعد و فرزندش تا جایی که توانسته‌اند جنایات‌ خود را مرتکب شده‌اند. پدر (عمر سعد) برای نفس‌های آخر امام دل‌رحم می‌شود. پسر که این صحنه را می‌بیند، پدر را شقی‌تر کرده و او را از این دل‌رحمی دور می‌کند؛ بنابراین عمر سعد به تحریک پسرش دست به جنایات دیگر زده و برای حمله به خیمه‌ها آماده‌تر می‌شود.

پسر هم با ذوق و شوق، به تأثیرگذاری روی پدر افتخار می‌کند و هر دو تا جایی که می‌توانند به قعر تاریکی‌ها حرکت می‌کنند؛ در حالی که قبل از این پسری چون حضرت علی اکبر علیه السلام پا به میدان مبارزه می‌گذارد، رجز می‌خواند و از جدش پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله صحبت می‌کند، پدر‌بزرگش حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام را معرفی می‌کند و خود را خلف صالح می‌داند. او امام حسین علیه السلام را مطمئن می‌کند که آگاهم از اصل و نسبم و می‌دانم برای چه پا به میدان نبرد گذاشته‌ام.

پدر، رجز‌های پسر را می‌شنود و به خود می‌بالد که در راه خدا، چنین فرزندی را به قربانگاه آورده. پدر بر پیکر فرزند آنچنان اشک می‌ریزد که حضرت زینب‌ سلام‌الله علیها به داد امام می‌رسد. امام نیروی دیگری می‌گیرد و 72‌ مرد رشید و مؤمن را به سمت نور خدایی رهبری می‌کند.

پسری، پدر را تا ‌‌‌نهایت عبادت می‌برد و پسری هم در مقابل، پدر را برای دنیا تشویق می‌کند و از دل‌رحمی و انسانیت به دور نگه‌می‌دارد.

پسرم! باید در راه امامت کشته شوی

هنگام نبرد پیش آمده و مبارزان کسب تکلیف می‌کنند تا به میدان جنگ بتازند. وهب وارد خیمه می‌شود و مادرش را می‌بیند. مادر به او محبت می‌کند و فرمانی نه مادرانه، بلکه در ظاهر مخالف مهر و محبت مادرانه می‌دهد: «پسرم! در راه امامت تا جان داری مبارزه کن.»

پسر که گویی دلش قرص‌تر شده، محکم می‌‌شود و از امام کسب تکلیف می‌کند. اذن جنگ می‌گیرد و به سمت دشمن می‌رود. یک‌تنه در میدان نبرد می‌تازد و دشمنان را به درک واصل می‌کند. در میانه جنگ به سمت مادر باز‌می‌گردد و بار دیگر می‌پرسد: «آیا از من راضی شده‌ای؟» مادر چندان راضی نیست. تمام احساس مادرانه را فدای عقیده و ایمان می‌کند و در آن هنگام، با فریاد وهب را مخاطب قرار می‌دهد: «پسرم! باید در راه امامت کشته شوی.» وهب جان تازه‌ای می‌گیرد، نیرویش افزون می‌شود و تا قطعه‌قطعه نشده، دست از مبارزه بر‌نمی‌دارد.

ماجرای وهب و مادرش از نمونه‌های کمیابی است که غیر از اتفاقات مابین خانواده امام حسین علیه السلام و فرزندان‌شان در حادثه کربلا دیده شده است.

جنایت خانوادگی

نام‌های اشعث، قیس و جعده را بیشتر مورخین در بین افرادی آورده‌اند که هر یک به نوبه خود از جنایت در حق خانواده امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دریغ نکرده‌اند. اشعث، زمان حکومت امام علی علیه السلام از افراد تأثیرگذار کوفه بوده و ابن‌ملجم قبل از اینکه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به شهادت برساند، یک ماه در خانه‌اش سکونت داشت. منابع تاریخی از مشارکت اشعث در شهادت امام علی بن ابیطالب علیه السلام خبر می‌دهند. او در نقشه‌ای که برای قتل آن حضرت طراحی شده بود، نقش بسزایی دارد و تأثیرگذاران کوفه به کنایه از او به عنوان اصلی‌ترین قاتل امام علی علیه السلام نام می‌برند.

اشعث حتی توانسته بود یکی از دخترانش به نام جعده را به عقد امام حسن علیه السلام در‌بیاورد. جعده، امام حسن علیه السلام را مسموم کرده و نام مبارک ایشان را به عنوان شهید مظلوم تاریخ ثبت می‌کند، چراکه آن حضرت حتی در میان محرم‌ترین افراد نیز احساس آسایش نمی‌کردند.

تأثیرات خانوادگی تا حدی است که جنایات این خانواده در این مرحله تمام نمی‌شود و قیس، فرزند اشعث، در کربلا میان سپاه عمر سعد دیده می‌شود و یکی از کسانی است که بیشترین جنایات را در حق امام حسین علیه السلام انجام می‌دهد. او از افرادی است که نامه دعوت امام را امضا کرده اما مدتی بعد صفت نفاقی که از پدر به ارث برده را بروز می‌دهد و در شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام از تأثیرگذار‌ترین افراد محسوب می‌شود.

به گواه تاریخ، این خانواده ـ از پدر گرفته تا فرزندان ـ با ائمه سر جنگ داشته‌اند؛ تا آنجا که هر چه از دست‌شان بر آمده به خاطر مقاصد دنیوی، از بی‌حرمتی به ائمه اطهار علیهم السلام فروگذاری نکردند و نام «خانواده جانی» را از آن خود کرده‌اند.

محقق و نویسنده: مریم مرتضوی

پایان پیام/

 

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حضرت زینب س امام حسین ع کربلا حسینیه تسنیم حضرت زینب س امام حسین ع کربلا حسینیه تسنیم حضرت علی اکبر علیه السلام امام حسین علیه السلام امام علی علیه السلام عباس علیه السلام سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام حضرت عباس عمر سعد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۲۹۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند

به گزارش خبرنگار مهر، سردار سید قاسم قریشی پیش از ظهر دوشنبه در آئین گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی و تجلیل از مربیان سپاه و بسیج استان چهارمحال و بختیاری با گرامیداشت یاد و خاطره علامه شهید مرتضی مطهری و مقام معلم و هفته عقیدتی سیاسی در سپاه و بسیج، گفت: نگاه پاسداران در انجام رسالت پاسداری به پیمانی که با خدا بسته‌اند تا جان و هستی خود را در راه امنیت مردم فدا کنند.

وی افزود: انقلاب اسلامی ما الگویش امام حسین علیه السلام و پاسداران و بسیجیان ما هم مولایش امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام است و به همین دلیل پاسداری از انقلاب و اسلام ناب محمدی دارای تقدس ا ست.

جانشین ریاست سازمان بسیج مستضعفین با مقایسه پیشرفت‌های اساسی در حوزه‌های مختلف علم و فن آوری، سلول‌های بنیادی، قدرت دفاعی و بازدارندگی، سدسازی و داروسازی، پزشکی و سلامت، و …، اظهار کرد: دلایل افتخار به سپاه و بسیج و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در دو رکن مهم شامل؛ توان دفاعی مادی و معنوی است. از وابستگی مطلق در تسلیحات نظامی قبل از انقلاب به جایی رسیده‌ایم که ما را تحریم می‌کنند تا به کشورهای دیگر موشک و پهپاد نفروشیم.

سردار قریشی، تصریح کرد: نقش اعتقاد راسخ و معنویت برخاسته از دین عامل مهم در توان دفاعی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.

سپاه و بسیج بر پایه معنویت بنا شده است

فرمانده سپاه حضرت قمربنی هاشم علیه السلام نیز در این همایش با اشاره به فراگیر شدن بُعد معنویت در اقصی نقاط دنیا، اظهار کرد: شاخص‌های زندگی سیاسی و معنوی شهید مطهری یکی از الگوهای ما به شمار می‌روند.

سردار علی محمد اکبری افزود: سپاه و بسیج بر پایه معنویت و اصول توکل به خدا، توسل به ائمه و ولایتمداری و ولایت پذیری بنا شده‌اند.

شایان ذکر است؛ حجت الاسلام والمسلمین سیدامان الله حسینی صدر هم با گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی و سالروز شهادت علامه مرتضی مطهری گفت: تقویت مبانی اعتقادی و سیاسی از تأکیدات امامین انقلاب به آحاد جامعه بویژه نیروهای مسلح و پاسداران و بسیجیان است.

مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت قمربنی هاشم علیه السلام افزود: سند تحول مجموعه نمایندگی ولی فقیه در سپاه و بسیج ابلاغ شده و در دستور کار قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار مهر؛ پخش کلیپ از عملکرد مجموعه عقیدتی سیاسی سپاه استان و تجلیل از مربیان عقیدتی، سیاسی، آموزش نظامی، بهداشت و سلامت، قرآن و… از برنامه‌های این همایش در مجتمع لاله شهرکرد بود که با تقدیر از مربیان پیشکسوت پایان یافت.

کد خبر 6092031

دیگر خبرها

  • تقویم نجومی امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • اجرای ۳۵۰ برنامه توسط آستان قدس رضوی در ایام دهه کرامت
  • تعلیم و تربیت زیر ساخت اصلی سعادت و پیشرفت کشور است
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام رضا علیه السلام برگزار می‌شود
  • اتفاق باورنکردنی که باعث شد مورایس مسلمان شود | او گفت می‌خواهم مسلمان شوم، باید از کجا شروع کنم؟ | ماجرای مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی
  • از مشهد تا کربلا با پای دل در طولانی‌ترین پیاده‌روی اربعین
  • مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
  • نسل زد آمریکا علیه پدران اوانجلیست