Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-30@10:38:34 GMT

شکایت ۳ دختر جوان از پسر «دیجی» و همدستش

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۴۱۱۵۰

راز جنایت‌های سیاه پسر «دیجی» و همدستش که دختران جوان را با خوراندن آبمیوه حاوی هروئین بی‌هوش کرده و مورد آزار و اذیت و سرقت قرار می‌دادند با شکایت‌های سه دختر فاش شد.

به ‌گزارش ایران، آخرین روز هفته گذشته اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران شاهد حضور سه دختر جوان بود که از سوی دو مرد شرور مورد تعرض قرار گرفته و حالا به آنجا آمده بودند تا آنها را شناسایی کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی در باز شد 7 متهم با لباس‌های مشابه و دستبند به‌دست وارد شعبه شدند و مقابل این سه دختر ایستادند تا شاکی‌ها از میان آنها متهمان اصلی را شناسایی کنند.

در همین موقع سه دختر جوان به محض مشاهده دو نفر از متهمان ناگهان رنگ از صورتشان پرید و دست و پاهایشان به لرزه افتاد انگار با دیدن این دو شرور صحنه‌های هولناک اتفاق شومی که برایشان رخ داده بود بار دیگر زنده شد. با کمک افسر پرونده و خروج دختران از اتاق وقتی کمی حالشان بهتر شد به بیان جزئیات حادثه پرداختند.

یکی از شاکی‌ها دختر جوان ۲۵ ساله‌ای بود که در یک کلینیک پوست و مو کار می‌کند. وقتی می‌خواست جزئیات روز حادثه را توضیح دهد چند بار حالش بد شد صدایش می‌لرزید او با کلماتی بریده بریده از حادثه‌ای که برایش رخ داده به خبرنگار «ایران» گفت: چند وقت قبل پسر جوانی به‌ نام امیر در اینستاگرام به من پیام داد.

اوایل در خصوص مسائل کاری سؤال می‌پرسید اما بعد کم کم به من ابراز علاقه کرد. با وجود مخالفت من برای ملاقات با او بالاخره راضی شدم و به محل قرار رفتم. امیر مدعی بود قصدش ازدواج است. روز حادثه ساعت ۱۲ ظهر از خانه خارج شدم و در محل قرار سوار خودروی پژو ۲۰۶ امیر شدم. محل ملاقات ما غرب تهران بود.

او ادامه داد: پس از چند دقیقه‌ای امیر پیشنهاد نوشیدن آبمیوه داد و در کنار خیابان توقف کرد. با آنکه در آن اطراف آبمیوه فروشی نبود او از ماشین پیاده شد و بعد از دقایقی با دو آبمیوه برگشت. وقتی آبمیوه را خوردم احساس کردم مزه بدی دارد اما بعد از آن، ناگهان سرم گیج رفت و بی‌هوش شدم؛ بسختی سعی می‌کردم خودم را بیدار نگه دارم اما متوجه شدم امیر با مرد دیگری در حال آزار و اذیت من است. بعد هم از من رمز کارت عابر بانکم را پرسیدند.

در همین حالت گیجی بودم که امیر پس از سرقت پول‌ها، طلاهایم و کارت‌های عابر بانکم مرا در مقابل خانه‌مان رها کرد. تا سه روز گیج بودم و حال خوبی نداشتم. وقتی به هوش آمدم به اداره پلیس رفتم اما وقتی وارد تلفن همراهم شدم تا شماره و پیامک‌های امیر را نشان دهم هیچ اثری از شماره تلفن و پیام ‌های او نبود، آنجا بود که فهمیدم او با اثر انگشتم وارد گوشی‌ام شده و تمام چت‌ها و اطلاعاتی را که از خودش در گوشی من بود پاک کرده است.

دو شکایت مشابه دیگر

بعد از شکایت دختر ۲۵ ساله، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری پژوسواران آغاز شد. همزمان مأموران با دو شکایت مشابه دیگر مواجه شدند. دو دختر جوان دیگر که یکی از آنها مدیر شرکتی در غرب تهران و دیگری آرایشگر بود، از قربانیان مرد پژوسوار بودند.

امیر با آنها نیز در اینستاگرام آشنا شده و به اصرار آنها را به محل قرار کشانده بود. در هر دو مورد دختران جوان را مسموم و نقشه‌اش را اجرا کرده بود.

در این دو مورد نیز اطلاعات خودش را از گوشی قربانیان پاک کرده و پول و طلایشان را نیز به سرقت برده بود. با شروع تحقیقات کارآگاهان به محل‌هایی که دختران جوان سوار خودرو متهم شده بودند یا متهم خودرواش را متوقف کرده تا آبمیوه بخرد رفتند اما هیچ ردی از او به‌دست نیاوردند، چرا که متهم محل‌هایی را انتخاب کرده بود که هیچ دوربین مداربسته‌ای وجود نداشت تا هیچ ردی از خود به جا نگذارد. در ادامه مشخص شد که صفحه اینستاگرام او نیز حذف شده است.

در معاینات پزشکی قانونی نیز مشخص شد که دختران جوان با ماده‌ای که داخل آن هروئین بوده بی‌هوش شده‌اند و اگر مقدار بیشتری از این مواد داخل آبمیوه ریخته شده بود دختران جوان به‌ کام مرگ کشیده می‌شدند.

گرچه متهم اصلی پرونده تمام ردها و سرنخ‌ها را پاک کرده بود اما در ادامه کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی موفق به شناسایی امیر در غرب تهران شده و در عملیاتی ویژه او بازداشت شد.

در ادامه تحقیقات مشخص شد امیر با پسر جوان دیگری به‌ نام محمد که پس از بی‌هوش کردن دختران وارد ماجرا می‌شد دوست بوده و نقشه آدم‌ربایی و آزار و اذیت را اجرا می‌کردند.

سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اعلام این خبر گفت: هر 3 شاکی امیر را شناسایی کردند اما فقط یکی از دختران همدست او را شناسایی کرده است. در بازرسی از مخفیگاه متهمان تعدادی سیم کارت و گوشی‌های تلفن همراه و کارت‌های عابر بانک کشف شد.‌ به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای شناسایی سایر قربانیان احتمالی ادامه دارد.

گرچه امیر از سوی هر سه شاکی پرونده شناسایی شده اما او و همدستش منکر تمام جرایم هستند و ادعای دیگری را مطرح می‌کند. او در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما گفت:

من هیچ کدام از اتهام هایم را قبول ندارم.

پس چرا این سه دختر تو را شناسایی کردند؟

برای اینکه به درخواستشان عمل نکردم.

چه درخواستی؟

من کارم تشریفات مجالس است البته دانشجوی حقوق هستم و درس می‌خوانم. با شاکی اول در یک مجلس عروسی آشنا شدم. بعد از مدتی به من گفت اگر می‌خواهی با تو دوست شوم باید برایم رینگ لایت گوشی تلفن همراه بخری. او رینگ لایت را برای عکاسی می‌خواست تا عکس‌ها را در صفحه اینستاگرامش بگذارد.

نفر دوم را که اصلاً نمی‌شناسم، با شاکی دیگر هم در اینستاگرام آشنا شدم. او هم گفت ۱۰ میلیون تومان چک دارد و می‌خواهد دستگاه لیزر بخرد. به من گفتند اگر می‌خواهی با تو به محل قرار بیایم باید برایمان این موارد را تهیه کنی در غیر این صورت از تو شکایت می‌کنیم و اتهام دروغ می‌زنیم.

سه دختر بدون آنکه همدیگر را بشناسند، شکایت مشابهی از تو مطرح کردند بعد تو می‌گویی انتقام گیری است؟

امیر سکوت می‌کند.

چرا آدرس صفحه اینستاگرامت را حذف کردی؟

یک هفته قبل پاک کردم. من در مجالس و میهمانی‌ها دیجی بودم و می‌خواندم اما تصمیم گرفتم صفحه تبلیغاتی‌ام را پاک کنم.

منبع: تابناک

کلیدواژه: محرم طالبان محسن رضایی وزرای دولت سیزدهم روح الله رستمی پارالمپیک شکایت دختر جوان دیجی محرم طالبان محسن رضایی وزرای دولت سیزدهم روح الله رستمی پارالمپیک دختران جوان پلیس آگاهی دختر جوان محل قرار سه دختر بی هوش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۴۱۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • مرگ مشکوک دختری که با نامزدش به مهمانی رفت
  • جراحت جوان با غیرت برای دفاع از ۳دختر نوجوان
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل‌واوباش
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل و اوباش
  • دفاع جانانه یک پسر جوان از ۳ دختر در مقابل اراذل + ویدئو
  • فیلم| جوانی که برای دفاع از ۳ دختر با اراذل درگیر شد
  • تصاویر دوربین مداربسته از تعقیب و آزار دختران نوجوان توسط اوباش | صحنه مجروح شدن جوان با غیرت کاشمری با چاقو | ویدئو