دختر 14 ساله مادر تهرانی اش را کشت ! / با سیم سارژ خفه اش کردم !
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۶۴۴۶۷
مادرکشی در تهران اتفاق افتاد. دختر 14 ساله دست به مادرکشی زد. دختر نوجوان متهم به مادرکشی دستگیر شد. قاتل با سیم شارژر دست به جنایت مادرکشی زد. دختر نوجوان با خونسردی به تشریح مادرکشی پرداخت و با حکم قضایی از قصاص معاف شد.
قضات دادگاه وی را به پرداخت دیه و زندان محکوم کردند.اما با اعتراض اولیای دم به این حکم،پرونده برای بررسی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ظهر چهاردهم شهریورماه سال 99 دختر نوجوانی با گریه با اورژانس تماس گرفت وکمک خواست.وی به اپراتور اروژانس گفت: مادرم در آشپزخانه افتاده و بیهوش شده است .
دقایقی بعد وقتی امدادگران اورژانس خود را به خیابان پیروزی و طبقه سوم ساختمان محل زندگی این دختر رساندند در آشپزخانه با زنی 40 ساله روبهرو شدند که روی زمین افتاده بود و نفس نمیکشید. دختر 14ساله این زن به نام تینا گفت : من در اتاقم بودم که صدای افتادن مادرم را شنیدم .وقتی بالای سرش رسیدم بیهوش بود که با اورژانس تماس گرفتم.
اما امدادگران پس از بررسی پیکر بی جان زن جوان به آثار کبودی دور گردنش مشکوک شدند و دقایقی بعد مأموران کلانتری 121 سلیمانیه در محل حاضر و پیگیر ماجرا شدند.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد فرضیه جنایت قوت گرفت و پلیس به بازجویی از دختر نوجوان پرداخت.
تینا گفت: دیشب با مادرم درگیری لفظی پیدا کردم و حتی کار به درگیری فیزیکی کشید اما آشتی کردیم و مادرم یک قرص خورد و خوابید. صبح که بیدار شدم مادرم هنوز خواب بود .نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد که روی زمین افتاد و از هوش رفت.
در حالی که صحبتهای دختر 14 ساله با تناقضهایی همراه بود پدر وی گفت: من و همسرم حدود 20 سال قبل ازدواج کردیم .اما سالهاست که با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی میکردیم. تا اینکه حدود دو هفته قبل با ردگی با همسرم درگیر شدم و این بار خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. تینا هم همراه من به انجا آمد.
وی ادامه داد: در این مدت در خانه مادرم بودیم .تا اینکه پنجشنبه دخترم گفت دلش برای مادرش تنگ شده و از من خواست او را به خانه ببرم تا کنار مادرش باشد. عصر پنجشنبه او را رساندم و خودم رفتم. دیگر خبری از آنها نداشتم تا اینکه ظهر جمعه دخترم زنگ زد و گفت حال مادرش بد شده و زمین خورده است.دخترم و همسرم در خانه تنها بودند که همسرم کشته شده است.
اعتراف دختر 14ساله به قتل مادر در ادامه بازجویی ها سرانجام تینا 14ساله لب به اعتراف گشود و گفت:چون مدت زمان زیادی را با گوشی موبایل سرگم چت با دوستانم بودم و زمان زیادی را در فضای مجازی میگذرانم ،مادرم همیشه به من اعتراض می کرد و میگفت معتاد شده ام. حرفهایش آزارم میداد و از دستش خسته شده بودم. وقتی پدرم قهر کرد و میخواست خانه را ترک کند به او گفتم که همراهش میروم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. وقتی به خانه رفتم فقط چند ساعت با مادرم خوب بودیم اما دوباره مادرم شروع به اعتراض کرد و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. حتی کتک کاری کردیم و هر دو با ناراحتی خوابیدیم.
وی ادامه داد: حدود ساعت 5 صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم. خوابم نمی برد و با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستانم شروع به داد و بیداد کرد.
من که خیلی عصبی بودم با او درگیر شدم و سیم شارژر تلفن همراه را دور گردنش انداختم و کشیدم. مادرم مدام تقلا میکرد و میخواست خودش را نجات دهد اما انگار روح شیطانی در بدنم نفوذ کرده بود و به من دستور میداد سیم را با تمام قدرتم دور گردنش بکشم .تا اینکه مادرم بیهوش روی زمین افتاد.من وقتی به خودم آمدم پشیمان شدم و گریه کردم. اما سپس تصمیم گرفتم با دروغگویی پلیس را گمراه کنم.
در جلسه دادگاه دخترنوجوان چه گذشت؟
به دنبال اعتراف های دختر نوجوان وی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه مادربزرگ تینا که به شدت گریه می کرد درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: نوه ام دخترم را کشت و حالا باید اعدام شود.
سپس دخترنوجوان که از کانون به دادگاه منتقل شده بود خیلی خونسرد در جایگاه متهم ایستاد و جرمش را گردن گفت.
وی گفت مادرم عصبی بود .او و پدرم شاغل بودند و همیشه با پدرم درگیری داشتند. من به تنهایی عادت کرده بودم و به همین خاطر بیشتر وقتم را در فضای مجازی می گذراندم. اما مادرم همیشه به این موضوع اعتراض داشت. آخرین بار هم سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من او را خفه کردم.
دختر نوجوان که نشانی از پشیمانی در صورتش موج نمی زد ادامه داد:من بیشتر وقتها در خانه تنها بودم و تمایلی نداشتم با پدر و مادرم صحبت کنم. نصیحت های تکراری مادرم کلافه ام کرده بود که سیم شارژر را دور گردنش انداختم و...
با پایان دفاعیات این دختر قضات وارد شور شدند و با توجه به سن متهم که هنگام ارتکاب جرم زیر 18سال بود و پزشکی قانونی اعلام کرده بود در رشد عقلی وی شبهه وجود دارد ،او را از قصاص معاف کرده و به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.
با اعتراض اولیای دم به حکم صادره ،پرونده برای بررسی دوباره به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا مادرکشی اخبار حوادث مادرکشی سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قیمت سحر قریشی مهدی طارمی و سحر قریشی بازیگران زن معروف فال نیکی کریمی بازار آزاد دختر نوجوان دور گردنش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۶۴۴۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علی دایی در خانه خبرنگار ورزشی و مادر ۸۹سالهاش!
علی دایی مرد کارهای نادر و عجیب و غریب است. اگر تا امروز تردیدی بود، دیگر به یقین تبدیل شد که او را نمیتوان پیشبینی کرد.
کسی تا حالا سراغ ندارد که یک اسطوره ورزشی آنهم در رشته فوتبال که حالا دلیل محبوبیتاش در جامعه ایران فقط گل ها و رشادتهایش نیست، اینطور برای تبریک تولد و ملاقات خانواده یک خبرنگار ورزشی، به خانهاش رفته باشد و اینگونه از او بابت زحماتش تجلیل و تقدیر کند.
چنین کاری فقط از یک ستاره پیشبینیناپذیر بر میآید که متوجه همه رویدادها و آدمهای اطرافش هست و به جزییترین مسائل دقت میکند.
صالح محمدرحیمی خبرنگار و عکاس ورزشی با گرایش حوزه پرسپولیس دو دهه است که کار رسانهای میکند و کسی در خانواده بزرگ فوتبال نیست که از علاقه فوقالعاده او به شهریار فوتبال آگاه نباشد.
او سالهاست با علی دایی همراه و همگام است و فراز و نشیب روزگار برای آقای گل پیشین بازیهای ملی فیفا، باعث کاهش این علاقه و دوستی نشده است. حتما اگر مخاطب تابناک بوده اید، تا حالا چندین گفتوگوی اختصاصی و جذاب و پرتیتر صالح محمدرحیمی با دایی را خواندهاید.
صالح به نوعی عکاس اختصاصی علی آقا هم هست و خبرنگار معتمد او محسوب میشود. تابناک هم طی سالیان اخیر رسانه معتمد علی دایی بوده و او حرفهای مهمش را در تابناک به گوش مردم رسانده است و در لحظات سخت و حساس دو سه سال اخیر هم این ارتباط محکم و ناگسستنی ماند.
ظهر امروز اهالی شهرک اکباتان در حال زندگی روزمره و معمولی خود بودند که ناگهان مقابل ورودی بلوک خود، با قد افراشته و لب خندان و برخورد صمیمی علی دایی مواجه شدند.
برخی یادشان رفت نوشابه و خریدهای شان را کنار بگذارند و همانطور کنار دایی ایستادند و عکس یادگاری شان را گرفتند. بچهها از مدرسه برمیگشتند که دیداری تاریخی برایشان رقم خورد. دایی همه سلامها را جواب داد و با حوصله درخواست عکس از همه را در محله یک خبرنگار حرفه ای ورزش قبول کرد.
اما بخش جذاب این ملاقات، داخل منزل صالح رحیمی و در دیدار مادر ۸۹ساله او با علی دایی رقم خورد. انگار مادر و فرزندی پس از سالها همدیگر را میبینند. دایی، سر این مادر که مدتها کسالت و ناخوشی سخت را پشتسر گذاشت، بوسید و دل یک خانواده را شاد کرد و البته احترام متقابلش را به جامعه خبرنگاران و عکاسان ورزشی که طی دههها همراه او در پیروزی و شکست بودند، ثابت کرد.
صالح رحیمی فردا در یادداشتی جداگانه حس خود از این دیدار را به رشته تحریر در خواهد آورد.