آیا افغانستان نقطه شروع جنگ سردِ جدید در جهان است؟
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۷۳۷۴۴
به گزارش تابناک، پایگاه خبری Scroll.in در گزارشی ضمن پرداختن به تحولات اخیر افغانستان و اوج گیری طالبان در این کشور، به طور خاص این گمانه زنی را مطرح کرده که افغانستان میتواند در نوعِ خود، نقطه آغاز جنگ سردی جدید در جهان باشد. جنگ سردی که میان دو قدرت برتر جهان یعنی آمریکا و چین در جریان است و در قالب آن، دو طرف به نوعی رقابت نیابتی برای خارج کردن حوزههای نفوذ یکدیگر از کنترل طرف مقابل، اقدام میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پایگاه خبری Scroll.in مینویسد: «همزمان با اوج گیری مجدد طالبان در افغانستان و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، گمانه زنیهای متعدد در این رابطه ایجاد شده که واشنگتن عملا با استفاده از تاکتیک قدیمی جنگهای نیابتی سعی داشته به نوعی جلوی پیشروی اقتصادی و ژئوپلیتیک چین در عرصه بین المللی را بگیرد (با توجه به نزدیکی افغانستان به چین و ناامن سازی محیط پیرامونی چین).
از سویی، پس از ۲۰ سال بنبست در افغانستان، باید این پرسش را پرسید که آیا واقعا آمریکا اجازه میدهد تا افغانستان به دست طالبان که امکان دارد همکاریهای نزدیکی با چین برقرار کند، تسخیر شود؟ اضافه بر این، با استفاده از ابزارهای مختلف، آیا واشنگتن قصد دارد تا چین را در آمریکای لاتین، آفریقا، و دیگر بخشهای جهان نیز کنترل کند؟ مناطقی که در تمامی آنها چینیها توانسته اند نفوذ قابل توجهی را کسب کنند.
به گزارش فرارو، با رجوع به تاریخ میتوان دریافت که اینها همان مناطقی هستند که آمریکا و شوروی نیز در جریان جنگ سرد، جهت کسب موقعیت و نفوذ بیشتر در آن ها، شدیدا با یکدیگر رقابت داشتند و حتی در مواردی نیز تا سرحد برخورد نظامی با هم پیش رفتند. این دو قدرت عملا جنگ نیابتی گستردهای را در جهان علیه یکدیگر تعریف کرده بودند و کشورهایی نظیرِ آنگولا، ویتنام، نیکاراگوئه، و افغانستان، تنها بخشهای مهمی از صحه نمایش جنگ سرد میان آمریکا و شوروی بودند.
رقابت برای کسب نفوذِ بیشتر
چین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تنها کشوری بوده که برای کسب قدرت و تسلط بین المللی، با آمریکا وارد عرصه رقابت شده است. چین در برهه زمانی کنونی، بزرگترین اقتصاد جهان است (در این زمین بیش از همه منظور توان تولیدی اقتصاد چین است. اگرچه که آمریکا همچنان قدرت مالی مسلط در جهان است).
چین با استفاده از ابتکار "یک کمربند یک راهِ" خود، عملا به جهان این سیگنال را رسانده که سعی دارد دامنه نفوذ اقتصادی بین المللی خود را با استفاده از سرمایه گذاری در پروژههای زیرساختی و متصل کردن بازارهای مختلف به یکدیگر، تا حد زیادی افزایش دهد. در این راستا، سرمایه گذاری ۶۵ میلیارد دلاری چین در پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان تنها بخشی از بودجه سرمایه گذاری قابل توجهِ یک تریلیون دلاری است که دولت چین جهت پیشبرد پروژه یک کمربند یک راهِ خود (در اقصی نقاط جهان) اختصاص داده است. در واقع، چین مخصوصا محیط پیرامونی خود را با استفاده از ابزارهای مالی و سرمایه گذاری، در دستورکار خود غرق میکند و کشورهای گوناکون را به خودش وابسته میسازد.
عملکرد اخیر آمریکا در افغانستان به وضوح نشان داد که حتی وقتی یک ابرقدرت نظیر آمریکا به افغانستان حمله میکند و آن را به مدت ۲۰ سال اشغال میکند و در آخر هم مجبور به ترکِ این کشور میگردد، عملا موقعیت جهانی خود را ارتقا نداده و دستورکارهایش را در عرصه بین المللی به بهترین نحو ممکن به پیش نبرده است. در واقع متناسب با سرمایه گذاری که کرده، نتیجهای به دست نیاورده است.
شاید همین مساله بتواند دلیل تغییر رویکردهای آمریکا در داخل این کشور را نیز توضیح دهد. در این راستا، دولت بایدن در همان ابتدای کار خود بسته مالی به ارزش یک تریلیون دلار را جهت ترمیم زیرساختهای اقتصادی فرسوده آمریکا اختصاص داد. دولت بایدن همچنین با پیگیری دستورکار ترامپ مبنی بر خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان، عملا این پیام را به جهان رساند که زین پس راهبرد "جنگ علیه تروریسم/War on Terror" در دولت آمریکا به راهبردِ "مهار چین" تغییر پیدا کرده است.
در این راستا بسیاری از محافل سیاستگذاری در آمریکا، عملا ایدههایی نظیر "بازار آزاد نولیبرال" و "ماجراجویی نظامی" را که هر دو پس از پایان جنگ سرد، ایدههای غالب در آمریکا بودند، کنار گذاشته اند. در این چهارچوب، آمریکاییها عملا در حال تدوین یک استراتژی جدیدِ جنگ سرد جهت رقابت با چین هستند. باید توجه داشت که جنگ سرد جدید میان چین و آمریکا، تا حد زیادی با منازعات میان ابرقدرتها که در جریان قرن بیستم با آنها رو به رو بودیم، متفاوت است.
جنگ سردِ جدید
اتحاد جماهیر شوروی عملا ایدئولوژی سوسیالیسم را به مثابه جایگزینی برای سرمایه داری جهانی معرفی میکرد. این کشور، از جنگهای آزادی خواهانه ملی در اقصی نقاط جهان حمایت میکرد. اگرچه که تعهدات عملی آن با نقصهای فراوانی همراه بودند و حتی در برخی موارد کاملا ضدآزادی بودند. با این حال این مساله که شوروی عملا یک ایدئولوژی جایگزین را برای سرمایه داری ارائه میداد، در نوع خود از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود.
با این همه، جنگ سرد جدید در جهان، حداقل تاکنون، با هیچگونه منازعه ایدئولوژیکی همراه نشده است. در این رابطه، جنگ تجاری که دولت ترامپ با چین آغاز کرد، مهم بود با این حال، تجارت میان چین و آمریکا، دیگر ابعاد و جنبههای ارتباط دو طرف را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار میدهد و آنها را کوچک جلوه میدهد. به نحو مشابهی، پکن به طور خاص تسلط مالی وال استریت را به چالش میکشد، اما هنوز از رقابت اقتصادی و منطقِ این رقابت با آمریکا پا را فراتر نگذاشته است.
در جریان تحولات اخیر افغانستان، چین عملا این سیگنال را به جهانیان داد که آماده است تا دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسد و حتی با آن همکاری هم کند. در واقع، پکن در چهارچوب ایدئولوژیک خود این نکته را روشن ساخته که حتی با گروههای افراط گرایی نظیر طالبان نیز به شرط اینکه ایدئولوژی خاص آنها به داخل چین و مناطق مسلمان نشین "سین کیانگ" این کشور تسری پیدا نکند (و ابتکارهای اقتصادی چین را هم با چالش رو به رو نکنند)، میتوان همکاری نمود و با آنها مخالفتی نکرد.
از این رو، میتوان گفت که اگر جنگ سرد جدیدی در راه باشد، بایستی آن را به مراتب خشونتبارتر (و البته آرام و غیرمحسوس تر) و متفاوتتر از جنگ سرد سابق دانست، زیرا در این جنگ سرد بسیاری از حقوق و آزادیها (بدون هرگونه برخورد مستقیم نظامی)، فدای رقابتهای دو قدرت مسلط در جهان خواهند شد (در این جنگ سرد، همه چیز تا حد زیادی فدای دستورکارها و اهداف اقتصادی و نَه ایدئولوژیک میشود. دلیل آن هم میتواند این باشد که اساسا در جهان جدید، این اقتصاد و توسعه نفوذ اقتصادی است که سمت و سوی جهان را تعیین میکند)».
فرارو
منبع: تابناک
کلیدواژه: محرم طالبان محسن رضایی محمد اسلامی وزرای دولت سیزدهم پارالمپیک اربعین 1400 افغانستان جنگ سرد محرم طالبان محسن رضایی محمد اسلامی وزرای دولت سیزدهم پارالمپیک اربعین 1400 سرمایه گذاری تا حد زیادی بین المللی جنگ سرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۷۳۷۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیلگر صهیونیست: السنوار درخشانترین استراتژیست منطقه است
تحلیلگر صهیونیست ضمن تمجید از رهبر حماس در نوار غزه خاطرنشان کرد، او درخشانترین استراژیست منطقه است و از ابتدای جنگ تاکنون حتی یک اشتباه مرتکب نشده است.
به گزارش ایسنا، تحلیلگر «روگل آلفر» در روزنامه عبری «هاآرتص» گفت: لازم است اسرائیلیها اعم از رهبری و شهرکنشینان اعتراف کنند که در مسائل مربوط به مدیریت جنگ، السنوار بر همه رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل برتری دارد.
وی ادامه داد: السنوار عملا شطرنجباز درخشانی است که چندین قدم جلوتر را میبیند و اهداف و خواستههای خود را به خوبی پنهان میکند و هیچوقت نمیدانی که چگونه از او ضربه خواهی خورد و این موضوع عملاً برای اسرائیل که احساس کوری میکند، تحقیر محسوب میشود.
این تحلیلگر صهیونیست گفت: «السنوار تا این لحظه درخشانترین استراتژیک در منطقه است، زیرا از زمان شروع جنگ کنونی از هفتم اکتبر گذشته، حتی یک خطا نکرده است.»
همزمان «رونن برگمان»، تحلیلگر امور استراتژیک در روزنامه عبری «یدیعوت آحارونوت» نیز بر این باور است که رژیم صهیونیستی برای پذیرش خواستههای جنبش حماس برای انعقاد توافق اسرا حق انتخابی ندارد چرا که به مرور این اطمینان حاصل شده که ادامه جنگ در نوار غزه منجر به کشته شدن اسرای صهیونیست در غزه میشود و اکنون دستگاه تبلیغات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در تلاش است تا اسرائیلیها را متقاعد کند که حمله به رفح به دلیل فشارهای نظامی موجب انعطاف در مواضع حماس نمیشود؛ فشارهایی که در گذشته نه چندان دور هم ثابت کرد کارساز نیست.
این تحلیلگر که به روابط نزدیک خود با سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی معروف است، به نقل از یکی از دست اندرکاران مذاکرات برای انعقاد توافق اسرا گفت: اسرائیل مذاکرهای برای آزادی گروگانها در نوار غزه انجام نداده است و اگر انجام داده بود ما آنها را مدتها پیش به تلآویو بازگردانده بودیم.
این مسئول ارشد صهیونیستی ادامه داد: در ابتدا ما را متقاعد کردند که عملیات زمینی گروگانها را به خانههایشان باز میگرداند، با وجود اینکه به یقین میدانیم که جنبش حماس قبل از تهاجم به رفح، شرایط قابل قبولی برای ما تعیین کرده بود، اما پس از اینکه اولین معامله پنج ماه پیش لغو شد، سطح سیاسی و نظامی مدعی شدند حمله به خانیونس - زمانی که «یحیی السنوار» رهبر جنبش حماس در نوار غزه احساس کند که ارتش به او نزدیک است - حماس را مجبور خواهد کرد امتیاز دهد اما در واقعیت برعکس این اتفاق افتاد و جنبش حماس شرایطی را سختتر از شرایطی که اسرائیل مایل به پذیرش آن بود، تعیین کرد.
این مسئول صهیونیستی در سخنان خود تاکید کرد: اکنون به ما میگویند که تنها اگر شهر رفح در جنوب نوار غزه را اشغال کنیم، به یحیی السنوار میرسیم و گروگانها را نیز آزاد میکنیم اما تردیدهای زیادی وجود دارد که حتی یک گروگان پس از تهاجم به رفح زنده بماند.
این تحلیلگر ادامه داد: اسرائیل در هر دو رینگ بازی میکند، معامله تبادل اسرا و تهاجم به رفح. دولت و نهادهای امنیتی مطمئن شدهاند که ساعت افشای حقیقت بسیار نزدیک است. دروغها، بازیها و تحریفهای رهبران تصمیمگیرنده در سطوح سیاسی و نظامی فاش خواهد شد که عملاً به مردم دروغ گفتهاند.
این تحلیلگر با تاکید بر اینکه رژیم صهیونیستی به هیچ وجه نمیتواند به دو هدف جنگ یعنی «نابودی» حماس و آزادی اسرا دست یابد، افزود: این دو هدف تاکنون محقق نشده است. ارتش اشغالگر عملاً از اواسط ماه ژانویه هیچ اقدام نظامی انجام نداده است.
او به نقل از یک مقام ارشد امنیتی تصریح کرد شعار «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی یعنی «پیروزی مطلق» عملاً «دیوانگی مطلق» است.
این تحلیلگر در پایان گفت: گروهی از رهبران سیاسی و امنیتی در تل آویو کاملاً متقاعد شدهاند که بهای توافق اسرا نه تنها کاهش نمییابد، بلکه برعکس، هر روز که اسرائیل قدمی به سمت آن برندارد بهایش فزونی خواهد یافت، دقیقا برخلاف اخبار نادرستی که دولت و ارتش اسرائیل همچنان در رسانههای عبری منتشر میکنند، رسانههایی که باید به خاطر همکاری با نشر اکاذیب برای اسرائیلیها پاسخگو باشند.
انتهای پیام