Web Analytics Made Easy - Statcounter

پزشکی می‌گوید: شاید ایران را در جهان بیشتر با معماری، جاذبه تاریخی و منابع طبیعی آن می‌شناسد اما هیچ کس هنرهای سنتی ایرانی به ویژه دوخت‌های سنتی را نمی‌شناسد و وقتی قدمی کوچک مانند برپایی نمایشگاه‌ها برداشته می‌شود آنها با هنرهای ما آشنا می‌شوند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، هنرهای سنتی از دیرباز مورد توجه هنرمندان و پژوهشگرانی بوده است که به حفظ این گنجینه‌های ارزشمند علاقمند هستند و نه تنها در حفظ و پایداری آن می‌کوشند که از هیچ تلاشی برای معرفی و شناسایی آن به مردم چه در داخل کشور و چه فراتر از مرزها فروگذاری نمی‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«شهین ابراهیم‌زاده پزشکی»، هنرمند و پژوهشگر دوخت‌های سنتی ایران یکی از همین افراد دغدغه مند و علاقمند به حفظ هنرهای اصیل ایرانی است. وی به شیوه دوخت در رشته‌های مختلف سوزن دوزی از جمله سرمه دوزی، ابریشم دوزی، پته دوزی، تکه دوزی، گلابتون دوزی و... تسلط دارد و همچنین دارای مدرک درجه یک هنری در رشته دوخت‌های سنتی ایران است. پزشکی برای نخستین بار در ایران برای کلیه دوخت‌ها و رشته‌های دوختی الفبایی تدوین کرد که ماحصل آن ابداع هفت روش استاندارد آموزشی است. استانداردهایی که نقش غیرقابل انکار و موثری در حفظ و توسعه هنرهای ارزشمند کهن و فراموش شده دارد.

با او درباره دغدغه‌ها و علاقمندی‌هایش به هنرهای اصیل و ناب ایرانی به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن پیش روی شماست.

خانم پزشکی بد نیست با این پرسش آغاز کنیم که علاقمندیتان به هنرهای سنتی و دوخت‌های قدیمی چگونه شکل گرفت و داستان شروع کار شما از کجا بود؟

من سی و چهارپنج سال پیش کارم را با دوخت و دوز روی لباس‌های دخترم آغاز کردم و در واقع می‌خواستم لباس‌هایش متفاوت و اصطلاحاً پرکار باشد و جالب آن که هر وقت دیگران آنها را می‌دیدند ابزار احساسات می‌کردند و تصور می‌کردند این لباس‌ها خارجی است؛ خب اوایل انقلاب بود و طبیعتاً آن زمان مردم هم چندان حال و حوصله این کارها را نداشتند اما کارهای ظریف و کوچکی که من انجام می‌دادم باعث شد فضایی شکل بگیرد و این دست‌دوزها شاخص شوند. در نهایت این تشویق ها منجر به این شد که به پیشنهاد یکی از دوستانم که در اداره ارشاد کار می‌کرد این هنرها را آموزش بدهم و به اداره ارشاد مشهد دعوت شدم و آموزش دست‌دوزی روی پارچه را آغاز کردم.

دو سه سالی که گذشت با خودم فکر کردم درگیر تکرار نشوم و باید نوآوری‌هایی در کارها صورت بگیرد و به دنبال این رفتم که در مناطق دیگر چه نوع دوخت‌هایی وجود دارد. آن زمان خراسان به شکل امروزی جدا نشده بود، مشهد شهرستان‌های زیادی داشت و به همراه همسرم با یک برنامه‌ریزی منسجم به روستاهای مختلف سر زدیم و دوخت‌ها را پیدا می‌کردم و آموزش می‌دادم. در واقع از اینجا استارت پژوهش‌های من زده شد و هرچه جلوتر رفتم با توجه به کشفیاتی که از دل صندوق‌های خاک خورده بیرون می‌آوردم، آنها را آموزش می‌دادم و از بانوانی که در آن مناطق بودند دوخت‌های مختص به آن ناحیه را یاد می‌گرفتم و طبعاً چون کارها جدید بود مورد توجه بسیار قرار می‌گرفت و ظرفیت کلاس‌ها همیشه پر بود.

حدوداً ۵ سال در ارشاد این کلاس‌ها برگزار شد و پس از آن، از سوی استانداری کلاس‌هایی تحت عنوان کمیسیون بانوان در سراسر شهر برگزار می‌شد و من نیز برای آموزش به بانوان استان دعوت شدم و سه چهار سالی هم با کمیسیون بانوان استانداری و فرمانداری همکاری کردم و سپس از طرف سازمان فنی و حرفه‌ای به همکاری دعوت شدم.

تا آن زمان کلاس‌های دوخت را به صورت گسترده در مشهد برگزار نکرده بودند و آنها استانداردهای آموزشی خودشان را داشتند و از من می‌خواستند طبق آن استانداردها درس بدهم که به نظرم کلی‌گویی بود و با روالی که باید باشد هماهنگی نداشت. بنابراین زمانی که خودم با نحوه اجرای کار استاندارد آشنا شدم به دنبال استانداردسازی رفتم و در جلسه‌ای با کمیته پژوهشی سازمان فنی و حرفه‌ای موضوع را مطرح کردم که این استانداردها کامل نیست و هنرجویان نمی‌توانند با توجه به زمان بندی مندرج در استانداردها به نتیجه مطلوب برسند.

پس ابداع هفت روش استاندارد آموزش دوخت از اینجا شروع شد؟

بله. تا آن زمان کسی در کشور چنین کاری نکرده بود و وقتی من آن را از انجام دادم از استقبال بسیار خوبی برخوردار شد. من فرمت ها را گرفتم و آموخته ها و طبقه بندی خودم را در آنها نوشتم. با نگارش این استاندارهای آموزشی من کار از دوخت‌های مقدماتی و پایه ای شروع می شد و به مراحل سخت تر و پیچیده تر می‌رسید و دوخت‌ها را به صورت تفکیک شده استانداردسازی کردم و در واقع به صورت استاندارد گلابتون دوزی، تکه دوزی، ابریشم دوزی و ... نوشته شد. به طور مثال تا پیش از این که استاندارد ابریشم دوزی را ارائه بدهم، تنها دو استاندارد رودوزی‌های درجه یک (سرمه دوری، شبکه دوزی، پیله دوری و ... ) و درجه دو(گلدوزی، پته دوزی و ...) وجود داشت. باتوجه به تحقیقاتم متوجه شدم که سرمه دوزی استان‌ها با یکدیگر فرق دارد و مثلاً ۲۰ نمونه ابریشم دوزی متفاوت در خراسان وجود دارد و هرچه جلوتر رفتم با نمونه‌های متنوع و متفاوتی از این کارها مواجه شدم که مستقل و منحصر به هر خطه جغرافیایی بود و متریال و تکنیک های متفاوتی داشتند. بنابراین براساس تحقیقات و پژوهش‌هایی که انجام داده بودم استانداردها را به شیوه علمی تالیف کردم.

این هنرها پیشینه و گستره وسیعی در شهرهای مختلف دارد، چقدر از اینها باقی مانده و چقدر از آن دستخوش تغییرات شده یا از بین رفته است؟

متاسفانه بسیاری از این هنرها از بین رفته و در هر دوره‌ای که یک شوک تاریخی شکل گرفته مردم از چیزهایی که باید از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد فاصله گرفتند و سبک جدیدی از زندگی رایج شده بود. ضمن این که بسیاری از سالخوردگان و قدیمی‌ها با این نگرش که فرزندانشان تحصیل کرده‌اند و نیازی به این هنرها ندارند، تصور کردند نباید این دوخت‌ها منتقل شود و دیگر معنی ندارد کلاه و دستمال را گل دورزی کنند. واقعیت این است که وقتی سنت‌ها دگرگون می‌شود و آداب و رسوم ماهیت و شکل واقعی خودش را از دست می‌دهد خیلی چیزها تحت تاثیر قرار می‌گیرد و رنگ می‌بازد و همین مسئله باعث شده بود بسیاری از دوخت‌ها از بین برود و کمتر کسی با آنها آشنا باشد.

در ادامه آموزش و پرورش هم شاخه کار و دانش را راه اندازی کرد و چون آن هم تابع استانداردهای آموزشی سازمان فنی و حرفه ای بود از من درخواست کردند کلاس‌های آموزشی را ویژه دبیران سراسر کشور برگزار کنم و پس از فیلمبرداری از کلاس های بنده، ۱۴ عدد سی دی‌ آموزشی به دست آمد که میان دبیران کار و دانش سراسر کشور توزیع شد. هیچ کس تا آن زمان با این نگاه علمی و مبتنی بر تحقیق و یافته‌های پژوهشی درس نداده بود و همین باعث شد آموزش‌های من خیلی زود مورد توجه قرار بگیرد.

به نظرتان این استانداردسازی چقدر به حفظ هنرهای اصیل و قدیمی کمک کرد؟

بسیار زیاد! بعدها از بطن هر کدام از این استانداردها چندین استاندارد دیگر به وجود آمد و با توجه به آموزش‌هایی که در سطح کشور داده ‌می‌شد و ساختاری برای دوخت تعریف کرده بودم در کلیه آموزشگاه های زیر نظر آموزش فنی و حرفه ای، دبیرستان ها، کار و دانش شاخه دوخت و آموزش عالی در رشته طراحی و دوخت گسترش داده شد. به طور مثال استاندارد ابریشم‌دوزی شامل دو بخش ابریشم دوزی کهن و مدرن شد. در حالی که پیش از آن استانداردی تحت عنوان ابریشم دوزی وجود نداشت، اما به دلیل اینکه یک روش علمی بود و اصول و قوانین در آن رعایت شده بود خیلی زود جای خودش را باز کرد و با پیشرفت مواجه شد.

طبیعتاً هنرهای سنتی با روی کار آمدن دنیای مدرن و هنر مدرن به حاشیه رانده شد. به نظر شما هنرهای سنتی در قیاس و رقابت با هنرهای مدرن چگونه بازتعریف می‌شود، آیا امکان تلفیق هنرهای سنتی و مدرن وجود دارد؟

خوشبختانه با پیشرفت فضای مجازی و نگرش علمی جوانان به جامعه و هنر تغییرات چشمگیر و خوش بینانه‌ای در هنرهای سنتی به وجود آمده؛ به ویژه در بخش سوزن دوزی‌ها و دوخت‌های سنتی ایران که مجموعه‌ای از سوزن دوزی، قلاب دوزی و پوشاک محلی ایرانی است. بسیاری از جوانان ما که تحصیلات دانشگاهی حتی در رشته‌های غیرمرتبط دارند با نگاه علمی درست به میدان وارد شدند و سعی کردند این هنر را یاد بگیرند و به بهترین شیوه ارائه بدهند. در واقع آنها با نگاه خلاقانه خودشان این استعداد درونی را بروز می‌دهند و توانسته‌اند تحولی در این هنر بوجود بیاورند.

امروزه آن اختصاصات قومی و قبیله‌ای که در دوره های قبل سعی می کردند با اجرای این دوخت‌ها روی لباس‌ها سطح طبقاتی، جایگاه اجتماعی و وابستگی قومی را منعکس کنند، از بین رفته و امروز مردم به این نگاه می‌کنند که چه هنر ناشناخته‌ای دارند و می‌خواهند آن را با لباس‌های امروزی تلفیق کنند و محصول جدیدتری ارائه بدهند. این خودش بزرگترین نقطه قوت ماست و با خوش بینی می‌گویم این هنر هرگز از بین نخواهد رفت، به ویژه در رشته سوزن دوزی که روز به روز در حال شکوفایی است. هنرمندان خارج از کشور با توجه به نقوش ایرانی سعی کردند خودشان را با این طرح‌ها در مجامع بین‌المللی مطرح کنند. هنرمند امروزی ما می‌گوید ما که در دل این نقوش و هنر هستیم چرا از آن استفاده نکنیم. اگر برای بسیاری از کارهای زیبا و فاخری که از جوانان می‌بینیم بستری فراهم می شد که این آثار به خارج از کشور صادر می‌شدند و یا با مجامع بین‌المللی ارتباطاتی وجود داشت قطعاً این هنر شکوفاتر و بهتر می‌شد.

شما در فضای بین المللی نمایشگاه‌های بسیاری داشتید. نگاه هنرمندان غیرایرانی به هنرهای سنتی چیست؟

هنر ما در خارج از کشور کششی ایجاد می‌کند که غیرقابل توصیف است و هر جایی که من درباره این هنر توضیح می‌دهم چنان شیفته می‌شوند که می‌گویند چطور می‌توانیم آن را داشته باشیم.

معتقدم اگر بتوانیم این هنر را معرفی کنیم و اگر بستر مهیا باشد حتماً  کارهای خارق العاده‌ای خواهیم داشت. چرا باید کشورهایی مانند هند، فلیپین، اسپانیا و ... به خاطر دوخت در دنیا مطرح شوند اما ایران ناشناخته بماند که البته یکی از دلایل عمده‌اش عدم معرفی هنرهای بومی به خارج از مرزهاست.

شاید جهان ایران را بیشتر با معماری، جاذبه تاریخی و منابع طبیعی آن می‌شناسد اما هیچ کس هنرهای سنتی ایرانی به ویژه دوخت‌های سنتی را نمی‌شناسد و وقتی قدمی کوچک مانند برپایی نمایشگاه‌ها برداشته می‌شود آنها با هنرهای ما آشنا می‌شوند.

اگر بتوانیم ارتباطاتی داشته باشیم که نمایشگاه‌هایی را در مجامع بین‌المللی و حتی فضای مجازی برگزار کنیم می‌توان به رشد و توسعه و ماندگاری این هنر که نمایانگر فرهنگ اصیل ایرانی است خوش‌بین بود.

این روزها خودتان مشغول چه کاری هستید؟

علیرغم درگیری با کرونا و بازداشته شدن از فعالیت‌های روزمره، اما شاید برای طرفداران دوخت سنتی زمان بیشتری فراهم شد تا بیشتر به این هنر بپردازند. من هم در دو سال اخیر از کار دست نکشیدم و علاوه بر کلاس‌های آموزشی مجازی، در برگزاری چندین نمایشگاه همکاری داشتم که یکی از آنها «گنجینه مانا» بود که متاسفانه به دلیل شرایط تهران ناتمام ماند و تعطیل شد. همچنین  نمایشگاه «نخ و نگاره» را داشتیم که با استقبال هنرمندان سراسر کشور روبرو شد و درصدد برپایی دومین دوره آن با همکاری شرکت هیما، پژوهشکده میراث فرهنگی و سازمان اکو هستیم. در کنار اینها تالیف مقاله و تحقیقات خوبی در زمینه هنرهای سنتی هم صورت گرفت.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: هنرهای سنتی سنتی ایران دوخت های سنتی فنی و حرفه ای ابریشم دوزی نمایشگاه ها هنرهای سنتی هنرهای اصیل بین المللی سوزن دوزی دوخت ها لباس ها آن زمان کلاس ها خوش بین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۱۴۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا،‌ کنسرت «اشعار نو از نغمه‌های کهن» در نوزدهمین شب موسیقی فرهنگسرای ارسباران در شب‌های پنج شنبه و جمعه، ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. در این کنسرت که به سرپرستی محمدرضا برزین و خوانندگی صادق شیخ زاده اجرا شد، تصنیف‌ها و قطعات پیش در آمد اصفهان، شاه ختایی، پنبه جاری، المنت و لله، کهربا، نخجیر، ریشه در خاک، حریم یار، کردی و آفتابکاران با آهنگسازی علی اصغر بهاری، محمد رضا برزین، صادق شیخ زاده و قطعاتی با ملودی‌های قدیمی و محلی بر اساس اشعاری ازهوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، فاضل نظری، علی حاتمی، حامد عسگری و اشعار محلی اجرا شد.

صادق شیخ زاده خواننده درباره این کنسرت گفت‌وگویی با خبرگزاری آنا انجام داده که مشروح آن را می‌خوانید:

لطفا درباره جزییات این کنسرت برایمان توضیح بدهید .

کنسرت نغمه‌های کهن یا اشعاری نو از نغمه‌های کهن یک اجرای دغدغه انگیز برای شنیده شدن نغمه‌های با اصالت است، آنچه که امروزه بیشتر مردم در ارتباط با گذشته با آن در ارتباط هستند. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم در قالب یک موسیقی اصیل به بازخوانی نغمه‌هایی بپردازیم که برگرفته از موسیقی فولکلور، موسیقی دستگاهی یا برگرفته از رسوم و آیین‌های مناطق مختلف  هستند تا با اشاعه آنها مردم شعر تازه بشنوند و فضایی تداعی کنیم که اگر چه به جهت کلامی به مردم نزدیکتر است، اما ممکن است نغمه‌های آن در طول سالیان سال فراموش شده باشد.

چطور شد در فرهنگسرای ارسباران اجرا رفتید؟

از سویی به جهت حمایت‌های فرهنگسرای ارسباران و اینکه تصمیم گرفتیم جایی اجرا برویم که مردم هم قدرت خرید داشته باشند و بتوانند در این کنسرت شرکت کنند و خوشبختانه استقبال هم از کنسرت خوب بود به طوریکه یک سانس را به دو سانس در دو شب رساندیم ، امیدواریم این استقبال ادامه پیدا کند و بتوانیم در روزهای دیگر هم اجرا داشته باشیم

درباره قطعات و سازندگان آن هم برایمان توضیح دهید؟

اجرا توسط قطعات تنظیم و یا ساخته شده محمدرضا برزین اتفاق می‌افتد که نوازنده خوبی در ساز سه تار است، سنتور را سوها شمعدانی،‌عود آناهیتا نصیریان، سازهای کوبه‌ای پویان توکلی ، تنبک امیرحسین تات و ساز سه تار با مسعود صادقی است.

با توجه به مبالغ بالای کنسرت‌ها در این ایام، چقدر قدرت خرید مردم و حضور عموم برای شرکت در این کنسرت برایتان اولویت داشت؟

در واقع این نکته برایمان حائز اهمیت بود، چقدر هم خوب است که دولت و حاکمیت بخشی از هزینه‌های کنسرت‌ها را تقبل کند. بدون تعارف این تعداد کنسرتی که هر شب در کشور برگزار می‌شود اگر بخشی از هزینه‌ها را هم دولت بدهد، خیلی استقبال چشمگیر می‌شود، بنابراین سر سفره فرهنگی مردم باید یارانه‌های دولتی با حمایت‌هایی این چنین داشته باشیم که خوشبختانه ما توانستیم از آن برخوردار شویم.

ما امروز می‌بینیم که حتی خواننده‌های شهیر موسیقی ایرانی روی به موسیقی‌های الکترونیک و موسیقی‌های غیر ایرانی می‌آورند، حتی به نظر من آن موسیقی‌ها موسیقی‌های پاپ نیست همانطور که بهتر از من می‌دانید موسیقی پاپ موسیقی مردمی هست بنابراین یک موسیقی می‌تواند موسیقی کلاسیک باشد، فولکلور باشد حتی سنتی باشد به خاطر فرم اجرا ولی پاپ تلقی شود، یعنی جمیع مردم با آن احساس نزدیکی کنند، حتی این موسیقی‌هایی که توسط بعضی از خواننده‌ها اجرا می‌شود و به روی صحنه می‌رود موسیقی‌های پاپ نیستند.

البته برخی هم موسیقی خاص هستند، موسیقی که در ژانر موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، حتی موسیقی کلاسیک غربی است ولی باز این حرف به این منظور و به این مفهوم نیست که آن‌ها نباید باشد چرا آنها هم باید باشند، اما اقبال صد درصدی خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی به آن موسیقی‌ها منجر به این می‌شود که این سمت ما خیلی خالی باشیم ما خیلی تنها و معدود باشیم امروزه شما می‌شنوید که توسط یک سلسله از هنرمندان عزیز و گرامی ابراز نگرانی درباره تئاتر وجود دارد،‌ این هم به جا است اما واقعا باید بگویم که مظلوم‌ تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است حتی موسیقی سنتی هم نه، موسیقی اصیل ایرانی.

متأسفانه به دلیل ذائقه‌ای که توسط عده‌ای بین مردم ایجاد شده، دافعه نسبت به سازهایی چون سه تار، سنتور،‌عود، سازها کوبه‌ای و آواز ایرانی ایجاد شده است، در صورتی که اینها شاخه‌های موسیقی اصیل ایرانی هستند. 

شما سالهاست که در عرصه آواز ایرانی فعالیت می‌کند، دراین باره چه تجربیاتی دارد و برایمان بگویید.

به عنوان کسی که برنامه های مختلف داشته‌ام می‌گویم، که اتفاقاً مردم در مناسبت‌های آیینی خودشان بسیار هم علاقمند این موسیقی و آواز‌ها هستند، اگر این آواز‌ها درست طراحی شود برای لحظات خلوت آدمی فوق العاده است.

ما انسان‌ها دارای حالت‌های مختلف، متنوع و گوناگونی به جهت روانی هستیم و برای هر کدام از این حالت‌ها موسیقی خاص خود را طلب می‌کنیم و مثل یک نوع تغذیه روحی است، به همین دلیل ما به تمام فرهنگ‌ها که از دل فرهنگ خودمان بیرون می‌آید ادای دین می‌کنیم و به آن اصالت می‌دهیم و در این مواجهه هم نیاز داریم که هر کدام از آنها را مصرف کنیم اتفاقاً موسیقی جدی هم موسیقی مصرفی است، اما موسیقی مصرف شده برای حالات خاص آدمی و هر آدمی البته حالات خاص خودش را دارد اما این طیف حالت‌ها از چند گونه بیرون نیست و من امیدوارم که این نوع اجراها مورد حمایت قرار بگیرد.

بنابراین اگر حمایت درستی صورت گیرد، اقبال مردمی هم زیاد می‌شود و ما با فوجی از مخاطب روبه رو می‌شویم، در حال حاضر کنسرت‌هایی که در سالن‌های مجلل برگزار می‌شوند که بعضا حتی استانداردهای ابتدایی موسیقی را هم ندارند. ما سالن تخصصی اجرای کنسرت کم داریم اما هستند اندازه‌ای که کارمان راه بیافتد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • دانشگاه آزاد سمنان میزبان نخستین مسابقه ملی «طراحی و دوخت»
  •  معرفی کتاب های بازار مالی
  • معلمان نمونه کردستان معرفی شدند
  • همایش نمایش اسب‌های اصیل ایرانی در دستگرد برخوار
  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد
  • نام مبارزان و مجاهدان شهید بوشهری در جهان طنین‌انداز است
  • ۱۱۱ فرصت سرمایه‌گذاری پیش‌بینی و معرفی شده است
  • ماجرای داغ حمایت هنرمندانه از غزه در ونیز/غرفه ایران رسما فعال شد
  • مظلوم‌تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
  • تونس حوزه هنری را نماینده تئاتر ایران می‌داند/مفاهیم مشترک تئاتری