تفکری که به بهتر شدن زندگی بشر کمک نکند فاقد ارزش خواهد بود
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۲۶۲۶۴
به گزارش خبرنگار مهر، متنی که در ادامه میخوانید یادداشتی بر کتاب «سوژه و دازاین» نوشته فردریش ویلهلم فون هرمان؛ شاگرد و شارح آراء هایدگر که به تازگی منتشر شده است.
نویسنده این یادداشت، حمیدرضا بشیریفراز، نویسنده و فعال در حوزه نشر و کتاب است.
ما دو دسته متفکر داریم. یا آنهایی که خود صاحب اندیشه هستند و یا آن دسته از متفکرانی که به شرح و بسط آراء سایر متفکران میپردازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال این پرسش مطرح میشود که چنین کاری چه فایدهای دارد؟ خوب میدانیم که فلسفه و مباحث فلسفی از پیچیدگیها و ظرافتهای بسیاری برخوردار است که حاصل جغرافیای زیستی، زیست، اعتقاد، باور و نحوة تماشای هستی از زاویه دید آن متفکر است.
حال این امر زمانی مشکلتر میشود که بحث ترجمه و انتقال مفاهیم از زبانی به زبان دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر نیز مطرح شود. از طرفی تمامی تلاشها برای افزایش طیف مخاطب از این روست تا در ضمن پی بردن به ظرافتهای هستی و بشر در رسیدن به آگاهی، با نگاههای مختلف پیرامون هستی و بشر به درک بهتری از زندگی جهت دستیابی به زیستی شایستهتر دست یابیم. (به کار بردن آگاهی)
چراکه تفکری که به بهتر شدن زندگی بشر کمک نکند طبیعتاً فاقد ارزش خواهد بود؛ آن هم در قرن بیست و یکم. حال که چنین است آراء متفکری که قرار است شرح و بسط داده شود اهمیت پیدا میکند .آراء کدام متفکر به بهتر شدن زندگی کمک شایانتری میکند؟ آراء کدام متفکر سرعت رسیدن به سعادت بشری را افزایش میدهد؟ آراء کدام متفکر جهان شمولتر است؟ و سوالاتی از این دست.
هایدگر را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم قلمداد میکنند. این مسئله زمانی مطرح میشود که در این قرن افرادی چون سارتر، کامو، مرلوپونتی، آدورنو، هانا آرنت، فوکو، بارت، دریدا، دلوز، پوپر، بنیامین، بودری، بودریار و بسیاری افراد دیگری که هر یک سرآمد جریان فکری خود هستند نیز حضور دارند.
حال وقتی در میان لیستی چنین بلند بالا نام یک فرد؛ هایدگر، سرآمد همگی میشود باید از خود پرسید: او چه میخواهد به ما بگوید که باید از آن خبردار بشویم؟ اینجاست که اهمیت کتابهای نظیر کتاب «سوژه و دازاین» اثر «فون هرمان»، مشخص میشود. اثری که هرچند به بهانه هشتاد سالگی هایدگر و در دهه هشتاد میلادی به طبع رسیده و تابحال ویراست متعددی از آن به چاپ رسیده است، اما برای نخستین بار است که به فارسی برگردانده میشود. کتابی که به درک درستتر از اَبَرکتاب «هستی و زمان» اثر هایدگر کمک شایانی میکند.
اهمیت بودن چنین کتابهایی زمانی درک میشود که مخاطب را به اصل آن چیزی که مدنظر هایدگر بوده، نزدیک میکند. مخصوصا که فون هرمان شاگرد و شارح آراء هایدگر، مخاطب را راهنمایی کرده و به بیان و شرح مطلب میپردازد. طبیعی است زمانی که درک درستی از چیزی نداشته باشیم، نمیتوانیم دست به نقد برده یا از آن چیز، حال هر چه که میخواهد باشد، بهره ببریم.
طبیعی است که اگر بخواهیم درباره چیزی صحبت کنیم ابتدا باید بدانیم آن چیز چیست؟ آیا تصور ما از آن چیز همان است که باید باشد یا آن طور است که ما خود برداشت کردهایم؟ آیا به سمت درک او رفتهایم یا او را برای فهمیدهشدن به درک خود نزدیک کردهایم؟ و آیا در این رفت و آمد اصلا آن چیز را دچار استحاله کردهایم یا خیر؟
این موضوع در خصوص فهم هایدگر و اندیشهاش در ایران صدق میکند، که فراوان در این خصوص در بین صاحبنظران بحث و گفتگو شده است و من از آن می پرهیزم.
ترجمه این کتاب اتفاق مبارکی است که رقم خورده و باید آن را به فال نیک گرفت. اینکه انتشاراتی بعد از گذشت چهار دهه از انتشار نوبت اول این کتاب، دست به ترجمه آن زده است، هرچند دیر اما جسارتی قابل تحسین را نوید میدهد.
کتاب «سوژه و دازاین: مفاهیم اساسی هستی و زمان» اثر فردریش ویلهمفون هرمان توسط احسان پویافر و فلورا عسکریزاده از آلمانی به فارسی برگردانده شده و در پنج بخش و در ۳۲۳ صفحه با بهای ۷۵ هزار تومان از سوی انتشارات پگاه روزگار نو در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است.
در آخر باید این نکته را نیز یادآور شوم که این کتاب هر چند از ترجمهای قابل قبول و روان و خوشخوان برخوردار است اما از زبانی ثقیل بهره برده و فهم آن برای همگان ممکن نیست و مخاطب فلسفهدان را طلب میکند. فلسفهدانی که با زبان و اصطلاحات فلسفی آنهم از نوع آلمانی و هایدگریاش آگاه باشد. به امید ترجمة بیشتر آثاری چنین.
کد خبر 5297643منبع: مهر
کلیدواژه: هایدگر فلسفه معرفی کتاب ترجمه تازه های نشر معرفی کتاب انتشارات سوره مهر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقد کتاب انجمن آثار و مفاخر فرهنگی انتشارات کتاب نیستان مرکز فرهنگی شهر کتاب بازار کاغذ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران عاشورا دفاع مقدس جنگ تحمیلی آن چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۲۶۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/