برای رفع بیعدالتی یارانهای چه باید کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۷۴۰۷۹
خبرگزاری آریا - آمارهای بینالمللی نشان میدهد که ایران از کشورهایی است که بیشترین یارانه انرژی را در سطح جهان پرداخت میکند؛ با این حال به دلیل نابرابری در مصرف انرژی، همه مردم به ویژه اقشار ضعیف به یکسان از یارانهها برخوردار نمیشوند و جامعه با نوعی بیعدالتی یارانهای رو به رو است.
به گزارش خبرگزاری آریا ، موضوع یارانههایی که دولت به شیوههای مختلفی پرداخت میکند، اگر مهمترین مسئله روزِ اقتصاد کشور نباشد بیگمان یکی از مهترینها است و سروسامان دادن به آن بسیار ضروری و غیر قابل چشم پوشی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسئله یارانه برخلاف آنچه که گفته میشود تنها کاهش هزینههای دولت نیست، بلکه مهمتر از آن وجود بی عدالتی در توزیع ثروت در جامعه است. مسئله این است که در میان همه کشورهای جهان، ایران از کشورهایی است که بیشترین یارانه را پرداخت میکند اما تأثیری در کاهش فقر و شکاف طبقاتی در کشور ندارد، یا دست کم اثر آن ملموس نیست.
در بسیاری از کشورهای جهان دولتها به صورتهای مختلف به شهروندانشان یارانه میدهند. در نمودار زیر نشان داده شده که ایران همچنان بزرگترین تامین کننده انواع یارانه در جهان است. این آمار مربوط به سال گذشته میلادی است و از سوی آژانس بینالمللی انرژی منتشر شده است.
به گفته این آژانس، ارزش حمایت ضمنی از مصرف کنندگان داخلی در سال 2020 به دلیل قیمت پایین نفت خام و ضعف شرایط اقتصادی بیش از 50 میلیارد دلار کاهش یافت. با وجود چنین کاهشی باز هم ایران رتبه اول در پرداخت یارانه را دارد. یعنی در شرایط عادی(بدون کرونا و تحریم) یارانه بیشتری هم پرداخت میشود. سؤالی که به صورت جدی مطرح میشود این است که این همه یارانه به کسانی میرسد و آیا توزیع آن عادلانه است؟
نفت، گاز و برق سه قلمرو اصلی پرداخت یارانه در ایران است. نکته قابل توجه این است که این یارانه به مصرف کننده نهایی داده میشود. یعنی کسانی که بیشتر مصرف میکنند یارانه بیشتری هم به آنها پرداخت میشود. اگر مصرف کننده نهایی، تولید کننده باشد ایرادی نیست. پرداخت یارانه با عنوان حمایت از تولید قابل توجیه است. اما خیل عظیمی از مصرف کنندگان تولید کننده نیستند و پرداخت یارانه به آنها توجیه اقتصادی و حتی انسانی هم ندارد.
پرداخت یارانه به این شکل عین بی عدالتی است، زیرا افراد فقیر که جزو دهکهای پایین درآمدی هستند کمترین مصرف بنزین، برق و گاز را دارند. درعوض ثروتمندان با برخورداری از یک یا چندین خودرو، خانههای شخصی بزرگتر، مغازه و غیره بیشتر از همه مصرف میکنند.
این بی عدالتی باید رفع شود و چاره کار هم ساماندهی نظام پرداخت یارانه در کشور است. بیش از 3 دهه است که ضرورت این کار از سوی دولتمردان احساس شده و در راستای انجام آن قدم برداشتهاند، اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
نخستین اقداماتی که در جهت اصلاح نظام پرداخت یارانهها در کشور انجام شد به دوران بعد از اتمام جنگ تحمیلی و اوایل دهه 70 باز میگردد. اما هنوز قانون مشخصی در این مورد به تصویب مجلس نرسیده بود.
در برنامه دوم توسعه اشاراتی به اصلاح نظام یارانهها شده و علنی کردن بخشی از یارانههای پنهان و همزمان با آن تقویت نظام تأمین اجتماعی، بیمه، امداد و برقراری کمکهای مستقیم در موارد الزم تأکید شده بود.
سپس در برنامه سوم دولت مکلف شد با انجام مطالعات و بررسیهای کارشناسی اقدامات قانونی برای هدفمند کردن پرداخت یارانه کالاهای اساسی شامل گندم، برنج، روغن نباتی، قند، شکر، پنیر، شیر، دارو، شیر خشک، کود، بذر، سم، حامل های انرژی و سایر موارد را انجام دهد.
در برنامه چهارم براساس ماده 3 این برنامه مقرر شد تا پایان این برنامه قیمت فرآوردههای نفتی طی پنج سال به سطح قیمتهای فوب خلیج فارس افزایش یافته و در کنار آن بر توزیع عادلانه درآمد در کشور و کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقرا از طریق تخصیص کارآمد و هدفمند منابع تأمین اجتماعی و یارانهای تأکید شد.
در نهایت، با تصویب قانون هدفمندی یارانهها و اجرایی شدن آن در دولت نهم و دهم مهمترین گام در این راستا برداشته شد. افزایش قیمت محصولات مشمول یارانه و توزیع درآمدهای حاصله به صورت نقدی بین گروههای هدف ایده اصلی قانون هدفمندی یارانهها بود.
در عمل آنچه که رخ داد به جز آشکار کردن بخشی از یارانه پنهان چیز دیگری نبود و با پرداخت یارانه برابر به همه مردم توزیع ثروت به نفع اقشار آسیب پذیر اتفاق نیافتاد و به زودی تورم، مقدار یارانه پرداخی را به درآمدی ناچیز و بی تأثیر در زندگی مردم تبدیل کرد.
به همین خاطر در دولتهای یازدهم و دوازدهم، پیوسته از حذف چند میلیون نفر از یارانه بگیران سخن گفته و یارانه برخی از افراد نیز قطع شد.
با توجه به اظهارات رئیس جمهوری و تیم اقتصادی دولت سیزدهم میتوان گفت که رسیدگی به موضوع یارانهها یکی از اولویتهای دولت است. در این مورد، رییس جمهوری در یک گفتگوی تلویزیونی ضمن اشاره به ضرورت ساماندهی یارانهها گفت: یارانهها باید به صورت عادلانه تخصیص یابد. برخی یارانهها آشکارا و برخی دیگر پنهان هستند و ما خانوادههایی داریم که در روستا زندگی میکنند خودرو ندارند و از همین روی از یارانه سوخت استفاده نمیکنند و به همین دلیل یارانه باید به صورت عادلانه تخصیص یابد.
هرچند کمک به توزیع عادلانه درآمد و افزایش رفاه اقشار کم درآمد، همواره به عنوان یکی از اهداف اصلی پرداخت یارانهها مطرح شده است، اما حذف افراد ثروتمند از لیست یارانه بگیرانِ نقدی که در دولت قبل در دستور کار قرار گرفت کمک چندانی به برقراری عدالت نمیکند. سهم این بخش از جامعه در یارانههای پنهان بسی بیش از سهم آنها از یارانه نقدی است. بنابراین، دست یابی به عدالت یارانهای راه حل دیگری میطلبد.
نخستین موضوعی که در سیاستگذاری حوزه انرژی و سرو سامان دادن به یارانههای این بخش به ذهن مسوولین و همچنین کارشناسان امر خطور میکند اصلاح قیمت حاملهای انرژی و یا واقعی کردن قیمت آنها است. این کار به این معنا است که انرژی با قیمت تمام شده و متناسب با آنچه به اصطلاح «فوب خلیج فارس» گفته می شود به دست مصرف کننده برسد. در عوض یارانه انرژی به صورت نقدی به مردم پرداخت شود. در این مورد توجه به دو نکته ضروری است.
نخست، هرچند قیمت حاملهای انرژی در کشور پایین است و این مسئله مصرف بی رویه انرژی و حتی قاچاق آن را در قالب بنزین و غیره رقم زده است، اما شرایط خاص اقتصادی کشور حکم میکند که اصلاحات لازم به تدریج و با در نظر گرفتن همه جوانب امر انجام شود.
دوم، برآوردها نشان میدهد که در حالت کلی، وقتی هزینه انرژی به بیش از 10 درصد بودجه خانوار برسد، خانوار در وضعیت فقر انرژی قرار میگیرد. اگر هزینه انرژی به بیش از 15 درصد بودجه خانوار برسد، خانوار در وضعیت فقر جدی انرژی قرار میگیرد. بنابراین، اصلاح قیمت انرژی و پرداخت یارانه نقدی باید به صورتی باشد که منجر به فقیرتر شدن دهکهای درآمدی پایین و حتی متوسط جامعه نشود. اینطور نباشد که یارانه پرداختی حتی هزینه انرژی آنها را نیز پوشش ندهد.
پیش شرط اصلاح نظام یارانه دست یابی به رشد اقتصادی قابل قبول، کنترل تورم، کاهش بیکاری، تقویت ارزش پول ملی و دیگر شاخصهای اقتصادی کلان است. در این صورت حتی اگر قیمت حاملهای انرژی به طور کامل و یکجا هم واقعی شود آسیب زیادی به مردم نخواهد رسید. پس ضروری است قبل از هرگونه اقدامی در مورد ساماندهی یارانه انرژی، اقتصاد کشور از نظر شاخصهای کلان سروسامان یابد.
-->
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: حامل های انرژی پرداخت یارانه یارانه ای یارانه ها بی عدالتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۷۴۰۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیغ شدت مصرف انرژی روی گلوی اقتصاد ایران
بررسی روند شدت مصرف انرژی در ایران و جهان طی ۳۰ سال گذشته نشان میدهد درحالی که جهان به سمت کاهش شدت مصرف انرژی حرکت کرده، این مسیر در ایران بالعکس طی شده و بر خلاف جهان، به سمت افزایش شدت مصرف انرژی حرکت کردهایم. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، اقتصاد روبهتوسعه ایران یک پاشنه آشیل بزرگ دارد و آن هم "شدت مصرف انرژی" است. شدت بالای مصرف انرژی در ایران، فقط بهمعنای این نیست که ایرانیها مردمی مُسرف هستند، بلکه بیشتر نشاندهنده این است که ساختار فعلی حاکم بر توزیع و مصرف انرژی در ایران، ساختار ناکارآمدی است که منجر شده بیش از نیاز طبیعی هر فرد، انرژی مصرف شود و عمده مصارف انرژی کشور در بخش غیرمولد باشد.
در ایران روزانه بر اساس ارزش حرارتی، به طور متوسط معادل 7 میلیون بشکه انرژی مصرف میکنیم و درحالیکه چهارمین مصرف کننده گاز جهان و دوازدهمین مصرف کننده نفت جهان هستیم و در مجموع مصارف نفت و گاز ششمین رتبه مصرفی را در جهان داریم، اقتصاد ما اقتصاد بیست و پنجم جهان است. این آمار بهمعنای این است که انرژی را بهحجم بسیار زیاد مصرف میکنیم اما این مصارف بالا، نقشی در رشد اقتصادی کشور ندارد.
ایران با داشتن بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان، توانمندی مبتنی بر دانش روز در صنعت برق و گاز، وجود زیرساخـتهای منحصربهفرد در انتقال و توزیع برق و گاز و نیروی توانمند انسانی باید از "انرژی" به عنوان یک نقطه قوت در معادلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور منتفع شود، اما اکنون دچار ناترازی در بخشهای مختلف مرتبط با انرژی هستیم و بهعبارتی "انرژی" به جای نقطه قوت، بهنقطه ضعف کشور تبدیل شده است.
شدت بالای مصرف انرژی که شامل مصارف بیشاز نیاز در بخشهای غیرمولد و مصارف غیربهینه در بخشهای مولد است، دلیل تبدیل شدن "انرژی" به نقطه ضعف کشور بهجای اتکای اقتصاد به "انرژی" به عنوان نقطه قوت است.
بررسی روند شدت مصرف انرژی در ایران و جهان در طی 30 سال نشان میدهد درحالی که جهان به سمت کاهش شدت مصرف انرژی حرکت کرده، این مسیر در ایران بالعکس طی شده و بر خلاف جهان، به سمت افزایش شدت مصرف انرژی حرکت کردهایم.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، شدت مصرف انرژی در ایران در 30 سال اخیر رشدی 85درصدی داشته است؛ درحالی که متوسط شدت مصرف انرژی در همین مدت در جهان کاهشی بوده است.
در سال 1389 مصوب شد که شدت مصرف انرژی کشور در برنامه پنجم توسعه 50درصد کاهش یابد و بعد از عدم تحقق این امر، همین تکلیف برای برنامه ششم توسعه مشخص شد که آن هم محقق نشد.
از دلایل عدم تحقق کاهش شدت مصرف انرژی، با وجود طرحها و برنامههای متعددی که تدوین و اجرایی شده، "ارزانبودن انرژی" در ایران است. حاملهای انرژی امروزه مهمترین فاکتور اقتصادی هر جامعهای محسوب میشوند و در کشورهای مختلف جهان، از همسایگان آسیایی ما تا کشورهای اروپایی و امریکایی، حاملهای انرژی بهگونهای قیمتگذاری شده که مصرف کننده چه در خانهها و چه در بخشهای تجاری و صنعتی، "بهینهسازی مصرف" را در اولویت خود قرار میدهد.
در ایران اما ارزانبودن انرژی موجب شده در هیچکدام از بخشهای مصرفی، چه در نگاه مردم در خانهها و چه در بخش صنعت و ... "بهینهسازی مصرف انرژی" و "ارتقای بهرهوری در بخش انرژی" اولویت نداشته باشد.
اگر در پایان هر سال مطابق تورم اعلامی بانک مرکزی و یا مرکز آمار ایران، میزان انرژیبها نسبت به تعرفههای سالانه در سال بعد افزایش یابد، این بهمعنای ثابت ماندن تعرفههای انرژی است اما اگر مطابق با آنچه در یک دهه اخیر در ایران حاکم بوده، تعرفهها برای سالهای متمادی بدون تغییر باقی بماند، بر اساس تورم دو رقمی که در جامعه وجود دارد، هر ساله سهم هزینههای انرژی در سبد خانوار در حال کاهش است و بهعبارتی فاکتور مهم انرژی که مصارف بیرویه و غیربهینه، آنرا به پاشنه آشیل اقتصاد کشور تبدیل کرده، سالبه سال در ایران در حال ارزانتر شدن است.
انتهای پیام/