وزیر ارشاد: همه را پای کار میآوریم | فیلمسازان مستقل نبودند، روایت بخش مهمی از انقلاب را نداشتیم
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۳۵۱۹۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، نخستین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت سیزدهم با رهبر انقلاب در ششم شهریور از نظر تعداد موضوعاتی که مورد بحث قرار گرفت، آن را در جایگاه یک دیدار خاص در طول سالهای اخیر قرار میدهد. اهمیت بازسازی انقلابی و عقلانی فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از جمله محورهای مهم این دیدار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حوزه فرهنگ مردمی که چشمهی جوشانی است، همگام با حرکت انقلاب اسلامی جلو آمد و در سی سال اخیر وزن آن، مقداری کاهش یافت. بعد از فتنه ۸۸ و اتفاقاتی که رخ داد و از ابتدای دههی ۹۰ رهبر انقلاب موضوع جنگ نرم و مواجههی غرب و دشمنان با ما را مورد تأکید بیشتر قرار دادند. وقتی این تحرک اتفاق افتاد، ما شاهد فعالشدن جریانات مردمی فرهنگی در حوزههای هنری و مدرن شدیم. مثلاً، در حوزهی سینما و موسیقی قبلاً کارکرد این بخشها خیلی کمتر یا کمرنگ بود؛ امّا امروز که در آغاز کار دولت سیزدهم هستیم، جبههی فرهنگی انقلاب در بخش خارج از دولت به توانمندیهایی رسیده است که میتواند در وزارت ارشاد دولت با نظام حکمرانی جدید ایفای نقش داشته باشد.
در این نظام حکمرانی جدید فرهنگی، نظامات مبتنی بر تحولات فعلی باید بازنگری شود. شاخصهی بازسازی در نظام حکمرانی فرهنگی در دورهی جدید این است که تصدیگری از جریان دولتی به جریان مردمی واگذار میشود. این کار با شعار «دولت مردمی» انطباق دارد. البته به این معنا نیست که این جریان جوان و مؤمن در داخل دولت حل شود. این جریان به هویت متمایزی رسیده و باید با هویت باقی بماند و این دولت انقلابی و مردمی است که باید حوزهی تصدیگری خودش را به این جریان واگذار کند. این شکل نوین نظام حکمرانی فرهنگی در گام دوم انقلاب اسلامی است که دولت اسلامی با توجه به رشد جامعهی دینی که مظهرش تشکّلهای جوانان انقلابی است، وظایف حکمرانیاش را با آنها به اشتراک میگذارد و از ظرفیتهای آنها برای رشد و اعتلای نظام حکمرانی فرهنگی در جمهوری اسلامی استفاده میکند.
گاهی مطرح میشود که بخشی از جریان انقلابی و مؤمن که خارج از ساختار دیوانسالاری دولتی دارد کار خودش را پیش میبرد، نگاه مثبتی حداقل به حوزهی دیوانسالارانهی دولت بهخصوص در بخش فرهنگ ندارد؟ چطور میشود اعتماد این جریان را جلب کرد تا یک قدم جلو بیاید و برای همکاری پیشقدم شود؟بله، درست است. این بیاعتمادی وجود دارد. این بیاعتمادی تقریباً نسبت به همهی ساختارهای بروکراتیک وجود دارد. ما امروز به مدل جدیدی نیاز داریم. این مدل جدید باید مبتنی بر اعتماد باشد. بخشی از این موضوع هم کارگزاران جدید حوزهی فرهنگی هستند. امثال بنده که در این جایگاه قرار گرفتهایم، خارج از ساختار دولتی آمدیم. من قرارگاه رسانهای داشتم و در کنار کار دانشگاهی، کارهای جریانسازی انقلابی در حوزهی رسانه را انجام میدادم، کتاب مینوشتم و معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی بودم. امثال بنده تا حدی با این جریان آشناییم. البته من خودم منتقد این وضعیت بودم، آن را نقد میکردم و در موردش مطلب مینوشتم. حالا مسئول این کار شدهام. من بهدنبال این نیستم که این جریان را دولتی کنم. این خطاست و نباید این خطا را مرتکب شد. دولت باید خودش را چابک و سبک کند و ظرفیتهای تصدیگریاش را به این جریان بسپارد؛ یعنی از این جریان برای تلطیف و تقویت فضای حکمرانی فرهنگی استفاد کند تا ارتقاء پیداکرده و قدرت کیفی و کمی آن افزایش یابد. به همین دلیل هم باید در عرصهی عمل این اتفاق بیفتد. ما در نظام تحولی که برای این کار در حوزهی فرهنگ آماده کردیم بهشدت به این معتقدیم.
کمی جزئیتر و مصداقیتر درباره سازوکارهای واگذاری تصدی جریانات حاکمیتی صحبت میکنید؟ مثلاً، سازوکار این تصمیم در معاونت مطبوعاتی، سازمان سینمایی و یا معاونت فرهنگی و هنری ارشاد چگونه خواهد بود؟وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سه وظیفهی حمایتی، نظارتی و هدایتی دارد. نقش حمایتی و نظارتی دو ابزار مهم است. ما هم قدرت حمایت از جریانات مختلف را داریم، هم قدرت نظارت و مجوز. این دو باید مقدمهی هدایت در امر فرهنگی شود؛ یعنی وقتی وزارت ارشاد در دورهی تحولی جدید میخواهد اقدام کند، باید تمام ظرفیتهای حمایتی و نظارتیاش را پای کاری بیاورد که خروجیاش در سبد انقلاب اسلامی باشد. مثلاً، بنیاد فارابی بهعنوان مجموعهی کنشگر ما در حوزهی سینما باید از محصولاتی حمایت کند که دقیقاً مطابق با اهداف فرهنگی انقلاب باشد. کدام بخش در جریان عمومی نمایندهی تولید ماست؟ جریان جوان انقلابی. البته این بهمعنای ایجاد حصار نیست، بلکه بهمعنای اعلام اولویت است؛ اولویتی که در آن جریان سینمایی کشور باید پشت سر حوزهی اولویتهای فرهنگی قرار بگیرد.
یک مثال دیگر بزنم؛ دو سالی میشود که ما درگیر موضوع مواسات مؤمنانه هستیم. جلوهاش در حوزهی سینما کجاست!؟ عقبتر برویم. ما در دهههای اخیر درگیر جنگ نرم دشمن بودیم. چند فیلم این موضوع را بازنماییکرده؟ من لیستی دارم از اسمهایی که رهبر انقلاب آوردند و گفتند برای اینها فیلم بسازید. البته بخشی از آنها توسط برخی از مجموعههای فرهنگی در سالهای اخیر تولید شده است. اگر برخی از فیلمسازان مستقلی که در این دهه رشد کردند، نبودند ما فیلمهایی که بخش مهمی از اتفاقات انقلاب را روایت میکردند، نداشتیم. مثلاً، تا پیش از این چند فیلم دربارهی سازمان جنایتکار منافقین ساخته بودیم؟ ما در دورهی جدید برنامهمان باید این باشد که نظام حمایتی و نظارتی خودمان را پشت سر بخشهایی قرار بدهیم تا این جریانات محصولات و اتفاقات بزرگ و نقاط عطف تاریخی را روایت کنند.
برنامهی ما در دورهی جدید برخلاف حرفهایی که میزنند، انقباضی نیست. ما از گرایشها و سلیقههای مؤمنانه و معتقد به جریان انقلاب حمایت خواهیم کرد. ما در حوزهی رسانهها و رسانههای مکتوب نظام حمایتی یارانهای داریم که این نظام به همهی کسانی که در آن عرصه فعالند، تعلّق میگیرد؛ امّا حتماً وقتی میخواهیم از بیتالمال هزینه کنیم، این اولویت را در نظر میگیریم که باید جریاناتی را تقویت کنیم که مردم و جریان فرهنگی با آنها قرابت دارند. این اتفاق خارقالعادهای نخواهد بود، بلکه ریلگذاری را طوری تنظیم میکنیم که خروجی آن قرارگرفتن در جریان انقلاب باشد.
از جریان انقلاب چه تعریفی دارید؟من جریان انقلاب را محدود به یک گروه و سلیقهی خاص نمیدانم. اکثریت قریببهاتفاق جامعهی ایرانی را تحت پوشش قرار میدهد؛ امّا چه اتفاقی میافتد که جریان فرهنگی در بعضی جاها بهدرستی ظاهر نمیشود؟ بهخاطر اینکه سیاستهای فرهنگی حاکمیتی بر مبنای حمایت از فکر انقلاب تنظیم نشده است. وقتی این تنظیمگری درست شود خودبهخود این جریان رشد مییابد. دولت در تنظیمات جدیدش طوری ریلگذاری خواهد کرد که عمدهی فعالان در مسیر تعمیق فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی و انقلابی حرکت کنند. این وظیفهی ذاتی جریان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم خواهد بود.
یکی دیگر از محورهای مورد اشارهی رهبر انقلاب شکوفاکردن ابزارهای فرهنگی است که باید نسبت به وضعیت فعلی هم از لحاظ کمی و هم کیفی ارتقاء پیدا کنند. در این زمینه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟اقتضائات و ابزارهای جدیدی در حوزهی فرهنگ پدیدآمده که با سه دههی قبل متفاوت است. یک بخش در حوزهی حکمرانی جدید فرهنگی، توجه به این اقتضائات جدید است. ما امروز مقولهی برجستهشدهای به نام صنایع خلاق فرهنگی در برنامههایمان داریم که در حوزهی فرهنگی هم به آن توجه میشود و آن را در قالب سند موضوعی، در برنامهی تحول دولت مردمی آوردیم. اصلاً توجهمان این است که حوزهی اقتصاد فرهنگ باید تقویت شود. امروز حوزهی اقتصاد فرهنگ میتواند قدرتسازی زیادی برای نظام حاکمیتی ما انجام بدهد. مثلاً، زمانی ساخت برنامههای نمایشی کاملاً هزینهبر تلقی میشد، امّا امروز ما میتوانیم این فضا را داشته باشیم. ما امروز ظرفیتهای اقتصاد فرهنگیای در منطقه داریم که کاملاً دستنخورده است. اگر ما این جریان فرهنگی را تقویت کنیم، اقتصاد فرهنگ را در این بخش تقویت خواهد کرد.
ما الان یک حوزهی وسیع تمدنی و فرهنگی در کشورهای منطقه (کشورهای مقاومت) و کشورهای پاکستان، افغانستان و آسیای مرکزی داریم. اگر ما با زبان صنایع خلاق فرهنگی وارد گفتگو بشویم -از این زبان مشترک که هنر و تمدن تاریخی ماست، استفاده کنیم- علاوه بر اینکه ارتقای فرهنگی را برای منطقه فراهم میکنیم خودبهخود جریان اقتصادی که ایجاد میکند، ضریب رشد را بالا خواهد برد. مثلاً، اگر یک فیلم سینمایی را بهصورت مشترک با تاجیکستان یا پاکستان بسازیم که در این کشورها مورد استقبال قرار بگیرد خودبهخود زنجیرهای از صنایع فرهنگی به هم متصل میشوند و ضمن اینکه آن کار فرهنگی را جلو میبرد، اقتصاد فرهنگ، در مدت کوتاهی خودکفا میشود؛ یعنی حوزهی فرهنگ بعد از مدتی دیگر به کمکهای مالی نیاز نخواهد داشت. سیاستهای فرهنگی ما دقیقاً ناظر به مرزهای فرهنگی و تمدنی ایران در شرق، شمال، جنوب و غرب است. اصلاً تردیدی ندارم که سرمایهگذاری در این حوزه کاملاً فرهنگی است؛ یعنی فرهنگی که کاملاً با اقتضائات ما سازگار است و گام بلندی در حوزهی اقتصاد فرهنگ خواهد بود. مثلاً، وقتی ما در حوزهی تاریخ مشترک چند هزارساله اقدام کردیم، جواب گرفتیم. سوژههایی مانند حضرت یوسف علیهالسلام در حوزهی دین بهراحتی میتواند وارد این چرخه شود.
شخصیتهای فرهنگیای مثل مولوی، غرب و شرق را از بلخ تا قونیه به مرکزیت ایران متصل میکند. آیا چنین ظرفیتهایی با اقتصائات فرهنگی ما یا با اقتضائات فرهنگی کشورهای همسایهی ما ناسازگار است؟ ما امروز در معرض تهاجم فرهنگی در کل منطقه و جهان اسلام هستیم. هر موضوعی که پایههای هویت را در کشورهای همسوی با ما تقویت میکند حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد. فردوسی بزرگ سرمایهی فرهنگی مشترک برای همهی فارسی زبانهاست. ما حوزههای متنوعی داریم. وقتی مرزهای جغرافیای سیاسی را برداریم و با مرزهای فرهنگی صحبت کنیم، همهی حوزههای فرهنگ تمدنی مشترک را به هم وصل میکند و این شدنی است. البته در این حوزهها تفاوتهای مذهبی کمرنگتر است.
چرا تقریب از شعارهای محوری امام و رهبر انقلاب است؟ چرا اینقدر تأکید میکنند؟ چون با تقریب به هم نزدیک میشوند. نگرانی آنجاست که روی تمایزات مذهبی ایستادگی کنیم و یک دفعه ما را جدا کند؛ امّا این تفکر ذاتش با ذات انقلاب اسلامی گرهخورده و بهراحتی میتواند مخاطبان فراوانی پیدا کند.
بخش دیگری از محورهای بیانات رهبر انقلاب ناظر به تحول انقلابی و بنیادین در ساختارهای فرهنگی بود که بهنوعی میتوان گفت در فضای بروکراتیک معنایش چابکسازی است. انتقادی که از بیرون مطرح میشود این است که دستگاههای فرهنگی ما از لحاظ بروکراتیک و دیوانسالارانه بهحدی طول و عرض پیدا کردهاند که ادارهی خود اینها دولت دیگری میطلبد. برای چابکسازی وزارت ارشاد چه برنامهای در نظر دارید؟وزارت ارشاد شکل کاریکاتوری به خودش گرفته و ما در تهران با تورم نیرو مواجهیم، امّا هر قدر به پیرامون و مناطق محروم کشور میرویم، با وضعیت ضعیفی مواجه میشویم. مثلاً، یک شهرستان بسیار مهمی در غرب کشور هست که در معرض انواع آسیبهاست، ولی فقط یک نفر مسئول اداره و یک کارمند دارد؛ حتی ماشین هم ندارد! خیلی از ادارات ارشاد ما با مشکلات پشتیبانی حداقلی مواجهاند؛ امّا بر اساس چه منطقی باید در استانهای دیگر ادارهی ارشاد ایجاد کرد!؟ نظام شکلدهی ما جوری اتفاقافتاده که امروز نزدیک نود درصد کارهای نمایشی در تهران تولید میشود. آیا نباید از استعدادها و سابقهی تمدنی چند هزارسالهی سایر مناطق این کشور استفاده کرد؟ چرا از فرهنگها، لهجهها، قومیتها و گویشهایی که داریم هیچ استفادهای نمیکنیم؟ چون سیاستگذاریهای غلط است.
من معتقدم که در دورهی تحولی جدید، نظام عدالت فرهنگی در کشور باید رعایت شود؛ یعنی اولویتمان در حوزهی مناطق پیرامونی باید تقویت شود. دو وجه هم دارد. یک وجهش نیاز خود آن منطقه است و دیگری تأثیرگذاری در منطقههای پیرامون و خارج از مرزهاست. مثلاً، اگر بخواهیم در پاکستان قدرت فرهنگی فرهنگ ایرانی را گسترش بدهیم، باید با برادران و خواهران بلوچمان این کار را انجام بدهیم. اگر ما درست برنامهریزی کنیم، هم به عدالت فرهنگی میرسیم و هم قدرت الهامبخشی فرهنگیمان را افزایش میدهیم.
یکی دیگر از توصیههای رهبر انقلاب در این دیدار، استفاده از ظرفیتهای نخبگانی خارج از دولت است. جریانی در طول چهل سال بعد از انقلاب بهوجودآمده که در حوزهی سینما، ادبیات و سایر حوزههای فرهنگی و هنری بهعنوان نخبگان این حوزه شناخته میشوند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت مردمی چه تعاملی با این نخبگان خواهد داشت؟دولت مردمی، به همهی اهالی فرهنگ و هنر و رسانهی کشور برای نظام تحولی در پیش رو نیاز دارد. به همهی آنها با هر گرایش و سلیقهای احترام میگذارد. من فکر میکنم اینقدر حرف مشترک وجود دارد و دربارهی آنها کارنکرده داریم که همهی این اهالی فرهنگ و هنر را میتوانیم زیر این چتر جمع کنیم. برخلاف نوع القائاتی که دارد صورت میگیرد، دولت مردمی دولت همهی مردم است. نباید فرهنگ و هنر را به یکسری برنامههای نمایشی آن هم از جنس خاص تقلیل بدهیم. همین الان بدنهای عمومی از اهالی هنر گلهمندند که اصلاً دیده نمیشوند. دولت مردمی میخواهد چترش را بالای سر همهی نخبگان، نه عدهای خاص باز کند. ما با کار ویترینی نسبتی نداریم. کار ویترینی مال کسانی است که میخواهند کار نمایشی انجام بدهند. ما کار مردمی و عمیق میخواهیم. همهی بخشهای فرهنگی هنریای که در معرض نابودی هستند، در این زمره قرار میگیرند. جزو اوّلین برنامههایم این خواهد بود که با هنرمندان تجسمی کشور صحبت کنم. یا با اهالی تئاتر که در قضیهی کرونا آسیب زیادی دیدند، صحبت کنم؛ چراکه تئاتر ما در مصاف با حوزههای تصویری مثل سینما که قدرت رسانهای دارد، اغلب کمتر دیده میشود. اولویت ما این است که سراغ شاخههای مختلف و افراد برجستهی دیگر حوزهها هم برویم که در رسانهها کمتر دیده میشوند.
یک موضوع دیگر، گلهمندی رهبر انقلاب در تحول ساختار رسانهای بود. با توجه به اینکه بخشی از این مأموریت متوجه وزارت ارشاد است، چه اتفاقات و اقدامات ساختاری و بلندمدتی قرار است که اتفاق بیفتد؟ببینید ما جلوی هژمونی رسانهای غرب ایستادهایم. طبیعتاً دچار یک مصاف رسانهای سنگین هم هستیم. در این مصاف رسانهای سنگین نظام رسانهای ما به اندازهی کافی رشد کیفی پیدانکرده است. ما در آرایش رسانهای اغلب در حالت پدافندی قرار داریم و از ابزارهای آفند برخوردار نیستیم. اگر میخواهیم این صحنهی نزاع را تغییر بدهیم، باید از حالت دفاع به حمله دربیاییم. این اقدام نیازمند کاری هوشمندانه و بین دستگاهی است. وزارت ارشاد بخشی از این مأموریت را بهعنوان دولت دارد و بخش دیگر آن در حوزههای خارج از دولت مثل بخشهای عمومی و غیردولتی و غیرنهادهای حاکمیتی است. این مسئله را همه باید در کنار هم ببینیم. اگر این اتفاق بیفتد من فکر میکنم صحنهی آرایش رسانهای به نفع جریان انقلاب تغییر خواهد کرد. شما نگاه کنید الان آنها بهراحتی در موضوعات کوچک یک دفعه جریانسازیهای عمیقی علیه ما میکنند؛ امّا ما نه از داشتههای خودمان در این نظام درگیری رسانهای میتوانیم بهخوبی استفاده کنیم، نه از نقاط ضعف فراوان و مشهود جریان رقیب. این بازسازی رسانهای و آرایش رسانهای مبتنی بر این خواهد بود که اوّلاً، از همهی ظرفیتهای فرهنگی خودمان استفاده کنیم و آنها را به صحنه بیاوریم و ثانیاً، از آسیبشناسیای که روی نظام فرهنگی رقیب داریم بهخوبی بتوانیم در این جنگ استفاده کنیم.
کد خبر 627248 برچسبها سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران فرهنگ و ارشاد اسلامی حکمرانی فرهنگی حوزه ی سینما حوزه ی فرهنگ رهبر انقلاب ی اقتصاد فرهنگ انقلاب اسلامی جریان انقلاب استفاده کنیم نظام حکمرانی خارج از دولت وزارت ارشاد دولت سیزدهم دولت مردمی فرهنگی ما دوره ی ی فرهنگی ما امروز رسانه ای ی رسانه ا امروز حوزه ها ی دیگر بخش ها ی کشور ی جدید ی دولت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۳۵۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روایت ها از دوران استانداری محمود احمدی نژاد در اردبیل و ردپای محصولی در سوآپ نفتی در همان دوره، بارها و بارها تکرار شده است.
محمود عباسزاده مشکینی، نماینده فعلی مشکین شهر در مجلس که طی روزهای اخیر مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، روایت خود از این ماجرا را دارد. . او که در دوران استانداری احمدی نژاد در اردبیل، مدیر کل امور شهری و روستایی استانداری اردبیل بوده است می گوید؛«ما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.»
او حضور محصولی در یکی از کارگزاری هایی که مسئول این سوآپ نفتی بودند را رد نمی کند و تاکید دارد؛«خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم داشتند. محصولی هم مسئول یکی از این کارگزاری ها بود.»
بخش هایی از گفتگو با محمود عباسزاده مشکینی، نماینده مشکین شهر در مجلس یازدهم را بخوانید؛ (مشروح این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.)
****
*آقای عباسزاده! روایت های زیادی از رابطه احمدی نژاد و محصولی در دوران حضورشان در ارومیه و اردبیل شنیده می شود، خصوصا در ماجرای سوآپ نفتی. روایت شما از این رابطه و پرونده چیست؟
در مورد محصولی قضیه به این ترتیب است که او در دورهای تحت عنوان فردی از بخش خصوصی به اردبیل آمد، آن زمان احمدینژاد استاندار اردبیل بود و این دو ارتباطی داشتند، بعد از آن هم در دولت احمدینژاد وزیر شد و همکاری افزایش پیدا کرد.
فاصله بین احمدی نژاد و محصولی بیشتر خواهد شدبا توجه به اینکه بنده هر دو نفر را میشناختم از ابتدا متوجه تفاوتهای فکری این دو نفر میشدم کما اینکه در شکلگیری جبهه پایداری که بنده فکر میکنم پایهگذار این جریان محصولی بود، این تفاوت خودش را نشان داد و معلوم بود که تفکر احمدینژاد این نیست و هر چه جلوتر آمدیم این تفاوتها آشکارتر و روشنتر شد.
بنده دو جریان احمدینژاد و محصولی را به عنوان دو جریانی که زاویه آنها کم شود، پیشبینی نمیکنم و حتی اعتقاد دارم این زاویه بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. اگر محصولی و احمدینژاد را به عنوان دو فرد در نظر بگیریم فاصله آنها بیشتر خواهد شد اگر به عنوان دو جریان هم در نظر بگیریم، باز هم فاصله آنها بیشتر خواهد شد چراکه تفاوتهای فکری ساختاری دارند.
سوآپ نفتی خلاقیت خوبی بود زیرا...*شما در جریان مسائل مرتبط با قضیه سوآپ نفتی هم هستید؟
از نزدیک خیر اما از دور بله. جریان به این ترتیب بود که در آن زمان میان آذربایجان و ارمنستان اختلاف بود و ارمنستان میان آذربایجان و نخجوان که مربوط به خاک آذربایجان است، فاصله انداخته بود و آذربایجان نمیتوانست به این استان سوخت برساند، از طرفی استانهای ایران سهمیه نفت و گازوئیلی ندارند، آن زمان خلاقیت خوبی صورت گرفت و از داخل کشور چیزی به بیرون نرفت.
آن زمان میان ایران و جمهوری آذربایجان قراردادی بود که طبق آن نفت و گازوئیل را باکو از طریق پارسآباد وارد ایران میکرد، کامیونهای آذری عرض استان اردبیل و آذربایجان شرقی را میپیموندند، به سمت جلفا میرفتند و مجدداً وارد خاک نخجوان میشدند، قرار بود حق راهی به ایران پرداخت کنند اما از دولت وقت ایران مجوز قانونی گرفتند و با ابتکاری گفتند که وقتی دولت مرکزی به اردبیل نفت و گازوئیل میدهد به جای اینکه این موارد را به پالایشگاه اردبیل بفرستد، سهم ما را از تبریز پرداخت کند و ما در داخل استان نفت و گازوئیل وارداتی باکو را استفاده میکنیم و کامیونها هم دیگر عرض استان اردبیل را نمیروند، بلکه ما همین نفت و گازوئیل وارد شده را مصرف میکنیم و از سهم اردبیل و میزان سوخت مصرفی نخجوان را از تبریز میدهیم.
نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیمما نفت را از آذربایجان به ارزانی میخریدیم و بعد به گرانی میفروختیم که در اینجا پولی نصیب استان میشد، به این صورت که آن زمان به اندازه بودجه عمرانی دولت از محل سوآپ پول به قلک عمرانی استان تزریق شد. لذا از دولت مرکزی پول نمیگرفتیم و یک خلاقیتی بود.
البته این کار را به کارگزار میدادند که انجام دهد به این ترتیب که به او میگفتند سهم ما را بگیر و فلان جا بفروش، لذا این کار با مجوز و قانونی صورت گرفت و هم به نفع استان بود. دولت که تغییر کرد و اصلاحطلبان روی کار آمدند، پرونده تشکیل دادند شکایت کردند وکیل گرفتند و نهایتاً نتوانستند آنچه میخواهند را اثبات کنند.
هیچ کسی در جریان پرونده سوآپ نفتی بازداشت نشد*اما آقای اقبال عباسی، شهردار وقت گفته که چند نفر در جریان این پرونده بازداشت شدند...
خیر، هیچکس بازداشت نشد، اقبال عباسی شهردار اردبیل زمان استانداری احمدینژاد بود که بعد اصلاحطلب شد. خیر قضیه به این ترتیب نبود، پرونده تشکیل شد، به تهران آمد و تا دیوان عالی کشور و آن اتهاماتی که اصلاحطلبان به اینها زده بودند، رأی برائت گرفتند که اگر این رأی صادر نمیشد اینها نمیتوانستند وزیر و و کیل شوند...(با خنده)
*همه پولهای ناشی از سوآپ...
من شخصاً در جریان روند آن پرونده قضایی بودم که نهایتاً رأی برائت صادر شد.
محصولی، مسئول یکی از کارگزاری هایی بود که نفت و گاز را می فروخت و حاشیه سودی داشت*بنابراین منظور شما این است که از این سوآپ نفتی هیچ پولی عاید محصولی و احمدینژاد نشد؟
آن زمان سازمان همیاریهای احمدینژاد بود که این سازمان هیئت امناء داشت و درآمد آن با سیاستگذاری هیئت امناء هزینه میشد، لذا بحث شخصی نبود. البته آن زمان فقط یک کارگزار نبود بلکه کارگزاران فراوانی بودند که با سازمان همیاریهای شهرداری قرارداد میبستند و این کار را انجام میدادند، لذا کارگزار سود میکرد.
*محصولی هم یکی مسئول یکی از آن کارگزاری ها بود...
بله محصولی هم به عنوان کارگزار طرف قرارداد بود، البته خیلیها بودند که نفت و گازوئیل را میگرفتند و میبردند میفروختند و حاشیه سودی هم استفاده میکرد. در حال حاضر هم شرایط به همین ترتیب است به عنوان مثال فردی که نفت ایران را به عراق میبرد، سود میکند. در این مورد خیلی حرفها گفته شد.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898751