Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-07@11:32:14 GMT

کلان روایتها در تاریخ نگاری ایران دوره قاجار کتاب شد

تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۶۲۵۵۵

کلان روایتها در تاریخ نگاری ایران دوره قاجار کتاب شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «کلان روایتها در تاریخ نگاری ایران دوره قاجار(۱۲۶۴- ۱۲۱۰)» نوشته محمدامیر احمدزاده به همت انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بهای ۶۶ هزار تومان منتشرشد.

کتاب حاضر با هدف و دغدغه تحلیل متون تاریخ نگاری دوره اول قاجاریه به تفکیک چهار مسئله اصلی یعنی هویت، مشروعیت، روابط خارجی و جنگ و بازنمایی این مسائل در تواریخ صدر قاجاریه پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دستاورد بحث نشان می دهد که متون تاریخ نگاری در هر دوره ای دربردارنده اندیشه ها، افکار و آرای مورخان در باب اصلی ترین مسائل عصر خود هستند و بازخورد هر مسئله ای را می توان علی رغم پیچیدگی های زبانی متون تاریخ نگاری رسمی، کشف و استخراج کرد.

فهرست مطالب این کتاب عبارت است از مقدمه، بازتاب مسئلهٔ هویت و تبار قاجارها در روایت مورخان ایرانی، مسئلهٔ مشروعیت و برجستگی آن در اندیشهٔ مورخان، مسئلهٔ جنگ در روایت مورخان دورهٔ اول قاجاریه، بازنمایی مسئلهٔ فرنگ و فرنگی در منابع تاریخ‏نگاری، جمع‌بندی، نتیجه‌گیری و منابع و مآخذ.

در بخشی از مقدمه این اثر در معرفی آن آمده است: متون تاریخ ‏نگاری یکی از میراث‏های فرهنگی هر جامعه ‏ای‌اند که می‏توان بازتاب مسائل عصرشان را در روایت‌پردازی آنان یافت. اینکه مسائل کلان و اساسی مطرح‌شده در متون تاریخ ‏نگاری دورهٔ قاجاریه کدام‌اند و چه جایگاهی در رویکرد و روایت‌پردازی مورخان نیمهٔ اول دورهٔ قاجاریه داشته ‏اند مسئلهٔ نوشتار پیشِ روست. رویکرد تحقیق مبتنی بر تحلیل تاریخی و بازنمایی و تفسیر روایت‏هایی است که به صورت‌بندی جدیدی از روایت مورخان دربارهٔ مسائل دورهٔ قاجار کمک می‏کند. آنچه به عنوان دستاورد کلی بحث می‏توان آورد این است که حکومت قاجار همچون هر حکومت نوتأسیسی در ابتدای عمر خود با بحران هویت و مشروعیت مواجه بوده است؛ در نتیجه حجم عظیمی از مباحث و روایات مورخان رسمی به این دو مسئله متمرکز شده است. گفتمان هویت به مثابهٔ مسئلهٔ عصر تأسیس در تواریخ دورهٔ اول قاجاریه گرچه رنگ‌وبوی «ایلی _ قومی» دارد، به‌تدریج به سمت هویت سرزمینی ایران باستان و هویت اسلامی با طرح ممیزات خاص هر کدام پیش رفته است. علت توجه مورخان به مسئلهٔ هویت را می‏توان در اتصال آن به مسئلهٔ مشروعیت از یک‌سو و از سوی دیگر، رویارویی نابرابر با فرنگ مدرنی دانست که متفاوت با اعصار گذشته به تأثیرگذاری یک‌جانبه در جامعهٔ شرق روی آورد. مسئلهٔ دیگری که در متون تاریخ ‏نگاری رسمی قاجاری انعکاس چشم‌گیری دارد «گفتمان جنگ» است که مورخان با رویکردی عینی و واقع‌گرایانه به مسئلهٔ جنگ‏های مدرنی که ایران در برابر روسیه تزاری با آن مواجه شد پرداخته‏‏اند. مسئلهٔ چهارم قابل‌طرح در متون تاریخ‏نگاری قاجاریه را مناسبات خارجی، قرائت و خوانش از «دیگریِ قدرتمند فرنگی» و اهمیت مسائل دنیای پیرامونی تشکیل می‏دهد. این رویکرد به‌تدریج ایران را از الگوی روابط خارجی به سوی اتخاذ یک سیاست خارجی و تشکیل نهادهای مدرن سیاست‏گذار در عرصهٔ مناسبات خارجی به پیش می‏برد و در رویکرد مورخان قاجار با گذر زمان درک نسبتاً روشن‏تری از فرنگ مترقی و رویه‏های تمدنی _ استعماری آن بازتاب یافته است.

تاریخ ‏نگاری نیمهٔ اول قرن سیزدهم قمری در ایران عمدتاً متأثر از الگوبرداری نوشتارهای تاریخی از فضای سنت‏ها و ارزش‏های فرهنگی و سیاسی جامعهٔ ایران تحت تسلط قدرت قاجاریه بود. این موضوع در گونه ‏‏شناسی الگوهای تاریخ‌نگاری ایرانی اعم از تاریخ‌های محلی و تاریخ‏های سلسله‏ای، که اغلب معطوف به طرح ارزش‏های قبایلی _ ایلی به عنوان الگوی غالب در فرهنگ سیاسی و مناسبات اجتماعی هویت تاریخی است، بازتاب یافته است. اغلب مورخان نیمهٔ اول حکومت قاجاریه، ضمن آگاهی از تحولات دنیای بیرونی و رشد دانش جدید، از تحصیلات سنتی برای نگارش تاریخ برخوردار بودند که این امر موجب شد تاریخ‏نگاری را به مثابهٔ فعل و عملی دیوانی پیگیری کنند تا به عنوان یک دانش و حوزهٔ معرفتی. طبعاً این دیوان‏سالاران ایرانی ضمن علاقه‌مندی به میراث ارجمند فکری _ فرهنگی و سیاسی ایران بر آن بودند که تاریخ حکومت قاجارها و ظهور رهبران نظامی _ سیاسی آن را در تسلسل و تداوم تاریخی با ادوار کهن و باستانی ایران و سلطنت‏های قدیم ترسیم کنند و بدین ترتیب از ذهنیت تاریخی _ اجتماعی خود به عنوان بخشی از جامعهٔ ایران برای تبیین جایگاه و اهمیت پادشاهی جدیدالتأسیس و اتصال الگوی حکمرانی رهبران جدید به پادشاهان ایرانی قدیم بهره بگیرند. بنابراین، همهٔ اقدامات منشیان و دبیران و اهل دیوان‏سالاری ایرانی در مقام مورخ و ادیب عبارت است از تأثیرپذیری ناآگاهانه یا آگاهانه از رسالت منشیانهٔ خود برای ثبت تاریخ معاصر زمانه در چهارچوبی اندیشیده. مورخان قاجار هم به خاطر الگوبرداری از سنت تاریخ‌نویسی ماسَبَق خود یعنی مکتب استرآبادی و هم با توجه به سپری‌کردن عمر و حرفه در مکتوب‌نویسی منشیانه و ملفوفه ‏نویسی دبیران عمدتاً از موضع ادیب و منشی به سنت‏های سیاسی و تاریخی می‏پرداختند که نتیجهٔ آن تولید متون نسبتاً منشیانه با درجه ‏هایی از تفاوت در سطح بود. مورخان رسمی قدرت سیاسی قاجار به مانند اغلب هم‏سلکان خود در ادوار پیشین به ثبت تاریخ براساس ارزش‏های فرهنگی و قومی مسلط در زمانه با نظر به کارکردهای تاریخی ثبت وقایع مشغول بودند.

بنابراین، متون تاریخ‏ نگاری بخشی از اندیشهٔ سیاسی ادوار گوناگون تاریخ ایران را در بر گرفته ‏اند و بخشی از اندیشهٔ سیاسی هر دوره را باید در لفافهٔ متون تاریخ‏نگاری آن جست‌وجو کرد. اهمیت طرح بحث و پرداختن به چنین موضوعاتی از این‌روست که تاریخ‏نگاری در دورهٔ قاجار از حیث کمّی و کیفی متحول و دگرگون شد؛ اولین نشانه‏ های تغییر در نثر و سبک نگارش تجلی پیدا کرد، سپس به‌تدریج دامنهٔ تحول به محتوا و نگرش تاریخ‏نگاران کشیده شد. افق و حیطهٔ تاریخ‏نگاری هم از محدودهٔ جغرافیا و فرهنگ ایران‌زمین و سرزمین‏های همجوار فراتر رفت و به قلمروِ تاریخ جهان بسط یافت. تنوع و تکثّر بی‏سابقه‏ای در نوشته ‏های تاریخی و مورخان صورت گرفت و نگارش و مطالعهٔ تاریخ از محدودهٔ انحصاری دیوان‌سالاران ادیب خارج گردید و برخی نویسندگان از این حد هم فراتر رفتند. محتوای مطالب تاریخی را از وصف سرگذشت شاهان و جنگ‏ها به مباحث اجتماعی و اقتصادی گسترش دادند و به نقادی تاریخ‌نگاری سنتی پرداختند. در ادامه، اسلوب و فن تاریخ‏نگاری علمی جدید را پایه‏ گذاری کردند و بر درک و فهم فلسفی از تاریخ تأکید ورزیدند. مسئلهٔ تحقیق حاضر بر این مبنا استوار است که بکاود کلان‌روایت‌های موجود در تاریخ‏نگاری دورهٔ اول حکومت قاجاریه کدام‌اند و چه نسبتی با وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعه داشته‏ اند؟

با تأسیس حکومت قاجار جغرافیای تاریخی ایران، پس از دوره ‏هایی از تلاطم ناشی از فقدان حکومت متمرکز، مجدداً از چهارچوب جغرافیایی و ثبات نسبی در قلمروِ سرزمینی برخوردار شد و عصر حیات حکومت‏های محلی و منطقه‏ای با شکل‏گیری نظام سیاسی و متمرکز قاجاریه در ایران پایان یافت. تشکیل حکومت متمرکز به بازآفرینی جریان و سنت‏های سیاسی _ فرهنگی ایران از جمله توسعهٔ مکتب بازگشت ادبی، توسعهٔ فرهنگی و رشد ساختارهای اداری _ سیاسی کمک کرد. به‌تدریج شاهد آن هستیم که حکومت قاجاریه با توسعهٔ الگوی نظام سیاسی پادشاهی بر مبنای میراث و سنت‏های ایرانی پا گرفت و تحقق چنین مسئله‌ای بر اثر مشارکت فعال و اثرگذار صاحبان قلم و دیوان‌سالاران ایرانی از جمله حاج‌ابراهیم‌خان کلانتر و خاندان قائم‌مقام صورت واقعی به خود گرفت. گرچه این ساختار قدرت سیاسی جدید بر مبنای انتساب به ایل قاجار شکل گرفت، مقدمات و زمینه‏ های رشد دبیران و دیوانیان ایرانی را بر اثر تغییر در محتوای ساختار سیاسی و نیز متأثر از تحولات بیرونی عصر مدرن به پیش برد.

در عرصهٔ تاریخ ‏نگاری نیز، مؤلفه ‏هایی که باعث تغییرات تدریجی در محتوای متون دورهٔ قاجاریه شد عبارت‌اند از ۱. تغییروتحول تدریجی در بسترهای اجتماعی _ فرهنگی ایران دورهٔ قاجار، به گونه ‏ای که ایران از جامعه‌ای دینی و سنتی که تداوم اندیشه‏ها و علایق عصر صفویه را در خود داشت به سوی جامعه‌ای در حال گذار و تحول پیش رفت. هر چند زمینه‌های وقوع این تحول امری درونی و برآیند سیر طبیعی تغییرات درون‏زا در ایران نبود، تداوم این روند سبب شد تاریخ‌نگاری از الگوی اندیشهٔ تقدیرگرایانه، هزاره‏ گرایی و سده ‏گرایی به سمت تاریخ ‏نگاری عینی و واقع‌گرایانه پیش برود. اگرچه برخی قالب‏های کلان‌روایت موجود در منابع تاریخ‌نگاری از جمله پارادایم مسلط سیاست‌نگاری در منابع تاریخ‌نگاری تغییری در رویکرد و محتوای خود نداد، موضوعات سیاسی و مسائل اهل قدرت و سیاست به مثابهٔ واحد مطالعه و مسئله در تاریخ با نگرش‏های دیگری نیز مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفت. ۲. توسعهٔ تاریخ ‏نویسی محلی و سلسله‏ای در راستای ثبت مسائل و موضوعات جدید قرن سیزدهم قمری و رشد خودآگاهی مورخان از ماهیت تحولات دنیای بیرونی. ۳. طرح موضوعات جدید بر مبنای الگوپذیری از سنت‏های نوشتاری موجود در تاریخ‏های نو. ۴. گرایش به ساده‏نویسی در متن بر مبنای تحولات صنعت چاپ و بسط مخاطبان. در حقیقت، این تغییرات در بسترهای اجتماعی و جغرافیای فرهنگی بازتاب خود را در تاریخ‌نگاری ایران دورهٔ قاجار داشته است و این امر خود متأثر از تغییرات کلان در عرصه‌های ساختار سیاسی و زندگی فرهنگی و اجتماعی جامعهٔ ایران بود.

این پژوهش براساس روش تحلیل تاریخی و نیز تفسیر متون تاریخ‌نگاری صدر قاجاریه صورت گرفته است؛ بدین منظور، ابتدا وقایع و رخدادها را بررسی می‌کند و در مرحلهٔ بالاتر با روش تحلیلی به ارزیابی مباحث و مسائل موردتوجه مورخان این برهه می‏پردازد و سپس براساس روش تحلیل محتوا، کشف و بررسی کلان‌روایت‌ها و مسائل مدنظر مورخان دورهٔ قاجار موردتوجه قرار می‌گیرد.

کد خبر 5309178

منبع: مهر

کلیدواژه: تاریخ معاصر دوران قاجاریه معرفی کتاب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تازه های نشر معرفی کتاب ترجمه اربعین 1400 تجدید چاپ هفته دفاع مقدس انتشارات سوره مهر رونمایی کتاب فلسفه محمد مهدی اسماعیلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معرفی نشریات قاسم سلیمانی کانون اندیشه جوان تاریخ نگاری ایران متون تاریخ نگاری تاریخ نگاری حکومت قاجار ایران دوره کلان روایت بر مبنای سنت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۶۲۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه

مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان می‌دهد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آب‌های خلیج‌فارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بین‌المللی کتاب زیاد دارد.

 

به خصوص آن دوره‌ای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار می‌شد. ازدحام علاقه‌مندان به کتاب در راهرو‌های سالن‌ها، دیدار با نویسنده‌های محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتاب‌های چاپ اول‌شان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفه‌داران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس ده‌ها هزار قدم پیاده‌روی میان کتاب‌ها، نویسنده‌ها و شاعران و گپ زدن‌های پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.

 

سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدی‌نژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هسته‌ای کامل شده بود و تحریم‌ها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمان‌های محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسنده‌هایی مانند مرتضی مودب‌پور و فهیمه رحیمی به چشم می‌خورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابه‌جایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.

 

دهه هشتاد


اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدی‌نژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه می‌شوید با تغییر دولت آمار نشر کتاب‌های مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتاب‌های حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی می‌آید، تعدیل سیاست‌های متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتاب‌های دینی و افزایش شمارگان کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند می‌توان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوری‌های نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمار‌ها و تحلیل نشر این دوره می‌توانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.

دهه نود

 

برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولت‌آبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لم‌یزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانی‌خرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.

 

رضا جولایی، برکه‌های باد، یک پرونده کهنه، شکوفه‌های عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشته‌ها، صدای سروش و کشتی توفان‌زده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیز‌های دیگر، از زنده‌یادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینی‌زاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتاب‌ها… ما دهه نود را این‌طور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بی‌رونق‌تر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحی‌امیری.

 

دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویداد‌های دیگر تحت تاثیر بیماری همه‌گیر که روز‌ها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت می‌انداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که می‌توانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بی‌میلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عده‌ای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمار‌ها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیه‌ترین نمایشگاه‌های کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روز‌ها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب می‌رویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار می‌شود.

مرور جدول زیر کمک می‌کند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.

 

دیگر خبرها

  • حضور غایب بزرگ پارسال در نمایشگاه کتاب امسال
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • کلان‌شهر اصفهان بارش‌های یک‌سال زراعی کامل را دریافت کرد
  • تصویر قدیمی از آشپزخانه بازار طهران در دوره قاجار
  • یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟
  • آماده سازی سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران (عکس)
  • انتخابات در حزب بعث؛ گام نخست سوریه برای ورود به دوره پساجنگ
  • افزایش اعتبار بن دانشجویی در نمایشگاه کتاب
  • نشست خبری جشنواره کتاب در حال برگزاری است
  • سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه