استعمار بریتانیا پشت امضای توافقنامه آبراهام قرار داشت/ متغیرهای کنونی منطقه، توهم حکام عرب در پناه بردن به صهیونیستها را آشکار کرد/ ملتهای عرب، روابط با اسرائیل را حرام میدانند
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۷۹۹۸۷
به گزارش ایلنا، موضوع عادیسازی روابط بین رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی از سالها پیش مطرح شده است، هر چند که این روابط به طور مخفیانه در جریان بود اما با روی کار آمدن «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی و پیروزی «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری پیشین آمریکا شتاب بیشتری به خود گرفت و سرانجام در سال ۲۰۲۰ با اعلام سازشکاری رژیمهای چهار کشور عربی امارات، بحرین، سودان و مراکش و البته تحت عناوین و ادعاهایی چون کمک به حل مسأله فلسطین در قالب رسمی و علنی بروز پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی بر این باور هستند که خیز حکام عرب برای عادیسازی روابط با اسرائیل رهاوردی برای کشورهایشان نداشته است و در جریانی معکوس، این رژیم صهیونیستی بود که با ایجاد بازار مصرف برای کالاهای خود از رهگذر عادیسازی روابط سود برده است.
در همین رابطه «ابراهیم المدهون» تحلیلگر سیاسی، معارض سرشناس بحرینی و عضو انجمن الوفاق بحرین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا به پرسشهای مطرحشده پاسخ گفت که از نظر میگذرد:
با توجه به گذشت یک سال از آغاز علنی توافق بین رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی آیا اهداف این رژیم ها و ادعاهایشان برای کمک به فلسطین محقق شده است؟
یک سال پس از توافق شرمآور عادیسازی موسوم به توافقنامه «آبراهام» بین رژیم صهیونیستی و کشور حوزه خلیجفارس، باید مقدمهای برای آگاهی از دلایلی که رژیمهای رسمی خلیجفارس را به خیز و شتاب برای برقراری روابط با رژیم صهیونیستی در اوج مخالفت ملتهایشان سوق داد، بیان کرد.
رژیمهای حاشیه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی هر دو مهندسیشده و دستپروده استعمار بریتانیا هستند که هدف آن ادامه اشغال غیرمستقیم کشورمان، بحرین و سیطره بر سرنوشت ملت، غارت منابع و چنبره بر ثروت کشور است، چرا که استعمار مستقیم با مقاومت گسترده مردمی از سوی کشورهای عربی و اسلامی روبهرو و مجبور به ترک منطقه شد. بنابراین به گزینه استعمار غیرمستقیم از طریق رژیمهای مزدور متوسل میشوند که به نفع استعمار و استکبار در منطقه کار میکنند.
رژیمهای حاکم بر خلیجفارس و رژیم صهیونیستی از همان بدو تأسیس، روابط با یکدیگر را به طور مخفیانه حفظ کردند اما با پیروزی جمهوری اسلامی در ایران که حامل پرچم آگاهی ملتها و آزادسازی فلسطین و رهبر مقاومت در منطقه شد و توانست پروژههای استکباری در منطقه را خنثی کند، رژیم های مرتجع عربی و مزدور غرب و آمریکا را به اعلام روابط مستقیمی با رژیم صهیونیستی تحت نام های مختلفی چون توافقنامه ابراهام سوق داد.
آیا اقدام حکام عرب به اعلام عادیسازی روابط با اسرائیل باعث تنفر و انزجار ملتهایشان شد؟
قطعا اینگونه است. رژیمهای عربی به دلیل آگاهی مردم منطقه به ویژه فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن، بحرین و دیگر کشورهای منطقه در این تلاش شکست خوردند. ما نمیتوانیم نقش اصلی جمهوری اسلامی ایران در همه سطوح سیاسی، رسانهای، حقوق بشر و سایر سطوح را فراموش کنیم. روابط با اسرائیل به همان حکام رژیم های عربی محدود ماند و ملتها از جمله ملتهای منطقه خلیج فارس به ویژه مردم بحرین نه تنها هر نوع روابط با این رژیم را رد میکنند بلکه آن را حرام میدانند.
حساب ملتهای خلیج فارس از رژیمهایشان جداست. آنها با حکام خود بیگانه هستند، زیرا سلطنت آنها برآمده از یک اراده عمومی واقعی نیست. اگر به ملت بحرین نگاه کنید، الگوی حقیقی در این مبارزه را مییابید. مردم بحرین از زمان انحلال پارلمان در سال ۱۹۷۵ میلادی و حذف مشروعیت و رهبران دینی و ملی از سلطنت، خواستار بازگشت مشروعیت مردمی به به ملتهای خلیج فارس از جمله ملت بحرین هستند.
اخبار و گزارشها حاکی از ان است که رژیم های عربی از سود اقتصادی و مادی این جریان بینصیب بوده و سران عرب طرف زیاندیده هستند. نظر شما در این باره چیست؟
همه کسانی که قوم یهود و رژیم صهیونیستی را میشناسند، می دانند که آنها جاهطلبیهای خود را پنهان نکرده و به دوست و غیر دوست هیچ کمکی نمیرسانند و فقط در انتظار چپاول ثروتها و تواناییهای ملتها هستند، بنابراین رژیمهای شکنندهای که نمیخواهند مشروعیت خود را از جانب ملتهایشان تحقق بخشند، شتابان و با این توهم که رژیم صهیونیستی از آنها حمایت خواهد کرد، خود را به دامان این رژیم میاندازند.
سایه عادیسازی بر سر جنگ یمن و باتلاقی که امارات و بحرین به عنوان کشورهای ائتلاف متجاوز در آن گرفتار شدهاند، را چگونه می بینید؟
عادیسازی توسط رژیم امارات متحده عربی و بحرین بدون شک به شکست بیشتر رژیم آنها دامن زد، زیرا ملت بحرین عادیسازی را خیانت به دین، سرزمین، اصول و عزت کشور میدانند.
تجاوز به یمن توسط این رژیمهای سرسپرده و عوامل استکباری آنها یعنی آمریکا و بریتانیا کمتر از تجاوز علیه فلسطین نیست. ملتهای آزاد منطقه این تجاوز را به شدت محکوم و از مردم یمن با تمام ابزارهای موجود حمایت میکنند.
آیا سرنوشت افغانستان و عملکرد آمریکا در این کشور میتواند حکام عرب را به این نتیجه برساند که دل بستن به حمایت آمریکا توهمی بیش نیست؟
اگر این رژیمها مشروع بودند و قدرتشان را از مردم خود میگرفتند، از مسائل ملت، به ویژه فلسطین دفاع میکردند، اما از آنجا که آنها رژیمهای عاملان غرب هستند، نمیتوانند از دستورهای اربابان خود پیروی نکنند، چه برسد به اینکه فرصتی برای موعظه و پند بیابند.
زمان حصول توافق آبراهام، ترامپ رئیسجمهوری آمریکا بود و اکنون جو بایدن روی کار آمده است. آیا این تحولات میتواند تغییری در موضع آمریکا در قبال مسأله فلسطین و مسائل مرتبط با آن به وجود آورد؟
امام خمینی (ره) فرمود که آمریکا شیطان بزرگ و شر مطلق است. تغییر رئیسجمهوری، سیاستهای کلی ایالات متحده آمریکا را تغییر نمیدهد و حمایت از رژیم صهیونیستی هسته اصلی کار این کشور است، اما توازن قوا بر هم خورده و افول آمریکا آغاز شده است. خروج تحقیرآمیز آمریکاییها از افغانستان، خروج برخی از سلاحها از حوزه خلیجفارس مانند سامانههای پاتریوت و کاهش سربازان این کشور در عراق، همگی رویدادی قابل تأمل و مستلزم مطالعه متغیرهای منطقه است.
آینده این توافق ها به کدام سو میرود و مردم بحرین در این مسیر چگونه عمل خواهند کرد؟
مردم بحرین «کشوری به نام اسرائیل» نمیشناسند، بلکه آنها به وجود کشوری به نام فلسطین معتقد هستند، بنابراین هرگز امکان ندارد که هر دستوری از رژیم مزدور آلخلیفه را به رسمیت بشناسند. همه این امور در نابودی هر دو رژیم آل خلیفه و رژیم صهیونیستی موثر خواهند بود. رژیم صهیونیستی یک رژیم غاصب است و بدون تردید نابود خواهد شد. هر رژیمی هم که به آن متوسل شود، نیز برگه نابودی خود را امضا کرده است.
انتهای پیام/منبع: ایلنا
کلیدواژه: بحرین بریتانیا پشت صحنه رژیم صهیونیستی ملت رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی روابط با اسرائیل عادی سازی روابط رژیم های عربی رژیم ها مردم بحرین خلیج فارس حکام عرب ملت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۷۹۹۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فریز شدن رژیم صهیونیستی پس از عملیات موشکی وعده صادق
خبرنگار اعزامی بی بی سی فارسی در تلآویو عنوان کرده که این رژیم پس از عملیات وعده صادق با چالش جدی در برابر برخورد با قدرت روز افزون ایران مواجه شده است.
به گزارش مشرق، عملیات وعده صادق رژیم صهیونیستی را در وضعیتی قرار داده که نه راه پس دارد نه راه پیش. این رژیم که خود را به عنوان یک دولت تروریستی تعریف کرده و با حمایت آمریکا و غرب دست به ترور و کشتار نیروهای ذی نفوذ کشورهای مختلف در خاورمیانه میزند پس از حمله مستقیم ایران به اسرائیل و هدف قرار دادن مراکز مهم نظامی از جمله پایگاه هوایی نواتیم با چالش جدی مواجه شده است.
اقدامات گذشته این رژیم نشان میدهد که اسرائیل امکان حمله رو در رو نظامی را نداشته و با ترورها و حملات کوچک با تاکتیک «حمله هزار خنجر» سعی میکرد به کشورهای مختلف ضربه بزند اما پس از انجام عملیات وعده صادق که ضعف پدافند هوایی این رژیم آشکار شد و موشکهای ایرانی حتی با مشارکت ۱۰ کشور برای دفاع از اسرائیل به مراکز حساس نظامی برخورد کرد، صهیونیستها در حالت فریز شده قرار گرفتند.
«کسری ناجی» خبرنگار بی بی سی فارسی که اخیرا برای تهیه گزارشی به اسرائیل سفر کرده است طی مطلبی با اشاره به چالش جدی اسرائیل در خصوص ادامه حملات تروریستی خود نوشت:«در بیتالمقدس بهنظر میرسد اسرائیل امیدوار است به دوران جنگ غیرعلنی برگردد که بعد از بیش از ۴۰ سال مثل ایران قواعد آن را خوب بلد است. ایران، اما، از معادلهای تازه صحبت میکند.»
گزارش بی بی سی به آچمز شده اسرائیل اشاره میکند و میافزاید:« از یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل نقل شده که گفته است معادله جدید ایران برای اسرائیل قابل قبول نیست چون اسرائیل نمیتواند هر وقت که به هدفی در سوریه حمله میبرد مورد حمله ایران قرار بگیرد.»
بی سی سی تصریح میکند:«روزها و هفتهها و ماههای آینده نشان خواهد داد که چقدر امکان دارد که دو طرف به شرایط قبل از حمله به کنسولگری ایران در دمشق برگردند یا دو طرف از مرزی عبور کردهاند که برگشت به آن مشکل یا حتی غیرممکن است.»
صهیونیستها امیدوار هستند که معادله جدیدی که تهران با عملیات وعده صادق برقرار کرده عملی نباشد اما پیام ایران با حملهای قدرتمند و مستقیم نشان میدهد که قرار نیست دو طرف در سیستم بازدارندگی که جمهوری اسلامی ایران تعریف کردهاند به گذشته بازگردند و با حجم حمله در عملیات ایران و ضعفهایی که اسرائیل نشان داده به نظر نمیرسد این رژیم بخواهد دوباره وعده صادق تهران در این خصوص را امتحان کند.
گزارشگر بیبی سی فارسی طی این سفر به تلآویو از بقایای موشکهایی که ایران به سمت اسرائیل شلیک کرده است بازدید و آنرا وحشتناک توصیف کرد. این رسانه همچنین در گزارشی با بررسی تصاویر هوایی مراکز حساس نظامی اسرائیل تصریح کرد که ۵ الی ۷ موشک ایرانی به اماکن نظامی راهبردی این رژیم برخورد کرده است.
والاستریتژورنال نیز به نقل از یک مقام ارشد نظامی که نخواسته نامش فاش شود از غافلگیری غرب نسبت به ابعاد حمله ایران سخن گفته و درباره لحظاتی که دامنه رگبار موشکی ایران آشکار شد، گفت: «فکر میکنم این حمله در بالاترین حد چیزی بود که ما پیشبینی میکردیم.» غافلگیری غرب از حمله نظامی ایران درحالی بود که پس از هدف قرار دادن کنسولگری تهران در دمشق مشخص بود که ایران به این حمله تروریستی پاسخ میدهد و با اجرای عملیاتی با نام «وعده صادق» به وعده خود جامعه عمل پوشاند.
پس از این عملیات شاهد موج استعفاها و برکناری مقامات نظامی صهیونیست هستیم که به نوعی حاکی از ضعف عمده این سیستم است. به اعتقاد تحلیلگران صهیونیست استعفای فرمانده سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) فقط بخش بیرونی کوه یخ شکاف داخلی در اسرائیل است.
«عاموس هرئیل» تحلیلگر ارشد روزنامه هاآرتص در این باره نوشت: «در متن استعفای آهارون حالیوا که تقدیم هرتسی هالوی رئیس ستاد ارتش میکند، وی اعتراف میکند که سرویس اطلاعات نظامی به مأموریت محوله خود عمل نکرده است.»
براساس پیشبینی هرئیل، موج گستردهای از استعفاها در صفوف رهبران سیاسی و امنیتی اسرائیل در پیش است و همگی به دلیل شکستی است که عملیات ۷ اکتبر نوار غزه برای اسرائیل به همراه آورده است.
عملیات وعده صادق دومین شوک نظامی صهیونیستها پس از عملیات ۷ اکتبر حماس بود که سیستم نظامی صهیونیستها را دچار چالش جدی کرد و بلافاصله بعد از آن موج گسترده استعفاها و جابهجاییهای نظامی در این رژیم آغاز شد.
منبع: فارس