جاسوسی یک سیاستمدار و دیپلمات لبنانی برای سازمان اطلاعات سعودی
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۳۱۹۳۷
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، روزنامه «الاخبار»، امروز (سهشنبه)، با انتشار اسنادی خبر داد که یک سیاستمدار و یک دیپلماتهای لبنانی به عنوان مخبر و گزارشنویس برای نیروهای امنیتی عربستان سعودی کار اقدام به جاسوسی میکردند.
الاخبار در این خصوص گزارش داد که «وائل ابو فاعور» سیاستمدار و از نمایندگان لبنانی وابسته به «ولید جنبلاط» رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه در این کشور با «خالد الحمیدان» رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی در ارتباط بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزنامه لبنانی با دستیابی به نامههایی که او از جلسات «تمام سلام» و «سعد الحریری» دو تن از نخستوزیران سابق لبنان و همچنین جلسههای هیأت وزیران این کشور برای رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی ارسال کرده، خبر داد که ابو فاعور از «هادی جابر» سفیر لبنان (از نزدیکان ولید جنبلاط) به منظور جاسوسی برای یک کشور عربی استفاده کرده است؛ سفیری که بنا بر این گزارش، صنعاء را ترک کرده و اکنون از بیروت در حال فعالیت است.
الاخبار در ادامه فاش کرد که هادی جابر همزمان با حملات ائتلاف سعودی-آمریکایی به بخشهای مختلفی از خاک یمن، درباره وضعیت یمن گزارش مینوشته و آن را به دوستش ابو فاعور ارائه میداده تا او نیز به نوبه خود آن را به رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی تحویل دهد.
این روزنامه لبنانی متن کامل یکی از نامههای وائل فاعور به تاریخ ۱۵/۰۲/۲۰۱۷ برای خالد الحمیدان رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی را فاش کرد که در ادامه مهمترین بخشهای آن آورده میشود.
نامه نخست تحت عنوان «راهحل سیاسی در حال فروپاشی و یک تنش نظامی دیگر در راه» به نقل از هادی جابر برای رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی ارسال شده است.
هادی جابر گزارش خود درباره آخرین تحولات یمن با عبارت «عصر بخیر وائل ای دوست» آغاز میکند و مینویسد: «در سایه تحولات میدانی که اخیرا به وقوع پیوسته، سناریوی حلوفصل نظامی بیش از پیش به حقیقت نزدیک شده و همزمان با پیشروی بسزای نیروهای وابسته به دولت مشروع (دولت مستعفی یمن) و مورد حمایت ائتلاف عربی برای پس گرفتن نوار ساحل غربی از دستان گروه الحوثی-صالح که دارای اهمیت به شدت راهبردی است (از باب المندب در استان تعز واقع در جنوب غرب یمن تا میدی واقع در شمال غربی یمن در نزدیکی مرز با عربستان سعودی)، احتمال ایجاد یک روزنه برای [حل] مسالمتآمیز بحران یمن کمرنگ شده است».
در ادامه با اشاره به هدف قرار گرفتن یک ناوچه سعودی، آمده است: «پیشبینی میشود این اقدام باعث شود که کشتیها در پایان کار به بندر عدن بروند چراکه گزارش برخی رسانهها حاکی از آن است که یکی از شرکتهای بینالمللی فعال در زمینه حملونقل جهانی مسیر حرکت خود را از بندر الحدیده به سمت بندر عدن تغییر داده است».
در بخش دیگری از این نامه گزارش شده است که فرستاده سازمان ملل متحد با دیدار با «هشام شرف» وزیر امور خارجه دولت صنعاء خشم دولت مستعفی را برانگیخته است.
در این گزارش همچنین آمده است: «از جانب گروه الحوثی و صالح، صالح الصماد رئیس شورای عالی سیاسی نامهای به "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل متحد ارسال کرده و در این پیام او خواسته که به مأموریت "ولد الشیخ" (فرستاده پیشین سازمان ملل) پایان دهد. او گفته است که مدیریت مذاکرات از سوی او با متمایل شدن و همدردی با گروه متجاوزان همراه بوده و او زیر بار فشارهای مستمر عربستان سعودی رفته است که این مسئله در روند مأموریت او و ماهیت آن خلل وارد کرده است».
سفیر لبنان در ادامه با اشاره به جزئیات نامه صنعاء به دبیرکل سازمان ملل به نقل از این نامه اضافه میکند: «توانمندیهای شخصی ولد الشیخ و کارایی حرفهای او ضعیف است. او را به ناموفق بودن در مدیریت بحثها و مذاکرات و عدم استفاده از فرصتها و مشوش کردن روند مذاکراتی در دو سال گذشته متهم کرده است. او همچنین عنوان کرده است که ولد الشیخ برای بازگشایی فرودگاه صنعاء به روی بیماران، مجروحان و افرادی که خواهان درمان آن در خارج از یمن شده است، عملکردی مسئولانه نداشته است».
در ادامه این گزارش که به صورت نامهای مکتوب برای رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی ارسال شده، تغییر تحولات میدانی یمن همزمان با تغییر رئیسجمهور آمریکا و سرکار آمدن دولت «دونالد ترامپ» به طرف سعودی گزارش شده است.
روزنامه الاخبار در ادامه نامهای دیگر از وائل فاعور که در تاریخ ۲۷/۰۹/۲۰۱۶ برای خالد الحمیدان رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی ارسال شده، منتشر کرد.
در این نامه که به اوضاع داخلی لبنان پرداخته شده، آمده است: «روز گذشته، دیداری میان سعد [الحریری] و فرنجیه صورت گرفت. این دیدار دوستانه بود و آن را به این شکل میتوان خلاصه کرد: سعد پس گرفتن ابتکار خود را به فرنجیه اطلاع رسانی نکرد؛ اما توضیح داد که طرح نامزدی او برای ریاست به بنبست رسیده و همه، او یعنی سعد را مسئول خالی نگهداشتن [صندلی ریاست] میدانند و در نتیجه آنکه او به دنبال ایجاد یک روزنه است. سعد به فرنجیه اطلاع داد که بحثهایی درباره پذیرش نامزدی عون بر روی میز مطرح است؛ اما این تصمیم هنوز نهایی نشده و او در انتظار رایزنی با همه [احزاب] است».
در ادامه این نامه عنوان شده است: «سعد کاملا وضعیت بد مادی شرایط سختش را شرح داده است. سعد بهرغم نتایج انتخاب رئیسجمهور بر تداوم روابط خوب خود با فرنجیه تأکید کرد. از سوی دیگر، دیداری نیز میان سعد و السنیوره صورت گرفت و السنیوره سعی کرد که به سعد توصیه کند در خطای همراهی عون نیفتد چراکه این برای او و برای کشور خطرناک است و...».
الاخبار در پایان یکی دیگر از نامههای وائل فاعور به خالد الحمیدان رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی در ارتباط با استعفای «تمام سلام» نخستوزیر اسبق لبنان را منتشر کرد که به تاریخ ۲۶/۰۷/۲۰۱۵ برای سازمان اطلاعات سعودی ارسال شده است.
متن این نامه بدین شرح است: «عصر بخیر برادر عزیز، امیدوارم که خوب و سلامت باشید. ما، روز سهشنبه، یعنی دو روز دیگر جلسهای با هیأت وزیران درباره فیصله دادن به مکانیزم کار دولت داریم آن هم در شرایطی که اقدامات سازماندهیشدهای از جانب عون و متحدان او برای جلوگیری کار هیأت وزیران صورت گرفته است و این مسئله تا آنجا پیش رفته که او از قطعی شدن هرگونه بند یا موضوعی پیش از تعیین "شامل روکز" به عنوان فرمانده جدید ارتش ممانعت به عمل میآورد».
در ادامه آمده است: «البته این مسئله بسیار اهانتآمیز، مخل سازوکارهای قانون اساسی، توافق طائف و اختیارات نخستوزیر است. نخستوزیر سلام، روز سهشنبه، دست به گزینه استعفا میبرد و این مسئله بهرغم توجیههایی نظری که دارد، بسیار خطرناک است زیرا این استعفا چنانچه روی دهد، بحران قانون اساسی را تشدید خواهد کرد و یک گام دیگر در مسیر تخریب نهادهای [کشور] خواهد بود».
انتهای پیام/م
منبع: فارس
کلیدواژه: نماینده لبنانی ولید جنبلاط هادی جابر سفیر لبنان در یمن سعودی ارسال شده سازمان ملل هادی جابر نخست وزیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۳۱۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزینههای آمریکا در برابر بلندپروازیهای اتمی عربستان
عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، هزینهای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت میکرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند.
با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودیها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقهمند به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.
از آنجایی که ایالات متحده به چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، میاندیشد، موضوع برنامه هستهای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواستههای ریاض برای همکاری هستهای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که میتواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.
اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است.
اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هستهای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه به تهدیدهایی که در منطقه حس میکند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامههای هستهای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خطمشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودیها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.
اما اگر آمریکا از برنامه غنیسازی هستهای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض میتواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاهطلبیهای هستهای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سختگیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای از سوی سعودیها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقهای پافشاری کند.
نمونههای گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هستهای غیرنظامی کشورها میتواند راهی برای توسعه سلاحهای هستهای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوریهای با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیتهای غنیسازی، میتواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهانکاری، قابلیتهای هستهای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هستهای نهفته میتواند بهعنوان ابزاری برای چانهزنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.
تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی میتواند عربستان سعودی را به دستیابی به تسلیحات هستهای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً میتواند رقابتهای منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هستهای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.
واشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی میماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانتهای امنیتی قاطعانهای مانند تعهد به قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هستهای خود میدهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفتوگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. بهویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.
فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هستهای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم میکند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامهها معمولاً یک کشور را ملزم میکند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنیسازی را محدود کند و سوخت هستهای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنیسازی است.
با اینحال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنیسازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هستهای، بهجای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبینرفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای این کشور و ازدسترفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.
بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن میتواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هستهای خود و کاهش وابستگی آن به تأمینکنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان میتواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، میتواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنیسازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموشکردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشمانداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاحهای هستهای عربستان را کاهش میدهد، اما آنها را از بین نمیبرد.
ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هستهای، تلاش کند. واشنگتن نمیتواند تأخیر را تحمل کند.
بهعنوان جایگزینی برای غنیسازی عربستان، واشنگتن میتواند عرضه مطمئن اورانیوم غنیشده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنیسازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانیمدت غنیسازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنیسازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده بهجای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسمهای خاموشکردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.
واشنگتن میتواند ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این میتواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزامآور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت میکند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.
این رویکرد به ریاض اجازه میدهد تا حق فنی غنیسازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت میکند که از آن استفاده نکند. با توجه به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاهطلبیهای هستهای آن خواهد بود.
سیاستگذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیتهای فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامههای هستهای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانعکننده بدهد، خطر ازدستدادن هرگونه نفوذ بر تواناییهای هستهای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/