Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار  گروه دانشگاه خبرگزاری ایسکانیوز، تسهیل اشتغال و کارآفرینی دانشجویان بهترین راهکار برای مقابله با بیکاری در جامعه است؛ اما این موضوع با موانعی مانند نبود فرهنگ کار در میان دانشجویان و ناتوانی استادان برای ورود به بازار کار روبروست. موانعی که برطرف شدن آن‌ها نیاز به برنامه‌های کلان در سطح دانشگاه و فرهنگسازی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

حشمت الله سعدی با بیان این که کار کردن دانشجو و کسب درآمد حین تحصیل در سراسر دنیا یک فرهنگ است، اظهار کرد: به همین دلیل، بسیاری از کشورها زمینه را برای کار دانشجویان فراهم می‌کنند. به این معنا که دانشجویان از ابتدای ورود به دانشگاه با فضای کسب و کار آشنا می‌شوند؛ اما متاسفانه این فرهنگ در جامعه دانشجویی ایران وجود ندارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به این که دانشجو وقتی وارد دانشگاه می‌شود، برای خودش پرستیژ قائل است و در نتیجه به سراغ کار نمی‌رود، افزود: به عبارت دیگر، کار کردن دانشجو در محیط خارج از دانشگاه شایسته به نظر نمی‌آید و تبدیل به فرهنگ نشده است. در حالی که دانشجویان باید این روحیه را داشته باشند که همزمان با تحصیل، کار کنند. چه مرتبط با رشته تحصیلی‌شان باشد و چه غیرمرتبط.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: دانشگاه‌ها باید شرایطی فراهم کنند تا دانشجویان بیرون از دانشگاه هم به فعالیت بپردازند؛ اما متاسفانه دانشگاه‌های ایران دانشجویان را به دلیل سیستم نمره‌دهی، پشت میزنشین بار می‌آورند. اگر بخواهیم این مشکل را خیلی اصولی و علمی برطرف کنیم، باید نظام دانشگاهی از حالت نظری به عملی تغییر کند.

سعدی با تصریح بر این که امکان چنین تغییری وجود دارد و شرایطش هم مهیاست؛ اما با برنامه‌ریزی و سرفصل‌های فعلی دانشگاه‌ها، دانشجویان به ندرت توان کار عملی پیدا می کنند، گفت: حتی استادان هم این توانایی را ندارند، به این معنا که بسیاری از استادان در محیط واقعی، قادر به کار و کسب درآمد از تخصص خود نیستند. برای مثال اگر یک هکتار زمین کشاورزی را به یکی از استادان کشاورزی بدهیم، در بسیاری از موارد نمی‌تواند بهتر از یک کشاورز حرفه‌ای تولید کند. چون استادان فقط تدریس کرده‌اند و با شرایط واقعی و بازار آشنا نیستند.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با تاکید بر این که اشتغال دانشجویان نیاز به برنامه‌ریزی بلندمدت دارد، یادآور شد: در ابتدا باید سرفصل‌ها تغییر کنند و به سمت عملی شدن برود. این مشکل در همه رشته‌ها وجود دارد، بسیاری از رشته ها تعداد زیادی واحد درسی غیرکاربردی و اضافی دارند، بسیاری از واحدهای درسی هیچ استفاده‌ای برای دانشجو ندارند و تنها وقت آن‌ها را به هدر می‌دهد. اگر واحدهای درسی کاربردی و عملی باشند، می‌توان مثلا مقطع کارشناسی را حدود سه سال به اتمام رساند.

وی درباره وظایف دانشجویان برای رسیدن به اشتغال، گفت: نخست این که نباید کار را عار بداند. کار کردن دانشجو هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ قانونی مشکلی ندارد و همواره مورد تاکید است. به همین دلیل دانشجویان باید از روز اول تشویق شوند که کار کنند و تلاش و فعالیت داشته باشند. این فعالیت می‌تواند داخل دانشگاه به عنوان کار دانشجویی باشد یا خارج از دانشگاه در رشته مرتبط یا غیرمرتبط. معتقدم دانشجویان باید در همه رشته‌های دانشگاهی واحدی تحت عنوان اقتصاد و کارآفرینی بگذرانند و با کسب درآمد و هزینه آشنا شوند تا بتوانند کاری برای خودشان چه در حوزه رشته‌شان و چه در خارج از آن پیدا کنند.

سعدی با بیان این که ابتدا باید فرهنگ کار را برای دانشجویان ایجاد کنیم، ادامه داد: سپس سرفصل‌های درسی به سمت عملی شدن بروند و نهایتا واحدهای کارآفرینی در دانشگاه‌ها فعال شوند تا دانشجویان مهارت‌هایی عملی متناسب با بازار کار یاد بگیرند. چون یاد گرفتن یک مهارت به مراتب ارزشمندتر از یک مدرک دانشگاهی است. یعنی یک دانشجوی لیسانسه که مهارتی متناسب با بازار کار ایران دارد، خیلی موفق‌تر از یک فارغ‌التحصیل فوق لیسانس است که مهارتی ندارد. البته توجه به این نکته مهم است که تغییر در این مسائل و الگوها، نیاز به آدم‌های شجاع در سطح کلان وزارت علوم دارد دارد. کسانی هستند که از وضع موجود سود می‌برند و به راحتی نمی‌توان این ایده‌ها را جا انداخت.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به این که باید مهارت‌آموزی در دانشگاه‌ها راه بیفتد و دانشجویان تشویق شوند که در کنار رشته تحصیلی‌شان، مهارت یاد بگیرند، تاکید کرد: فرض کنید یک دانشجوی رشته علوم انسانی، بعدازظهرها به مدت دو ماه آموزش فنی برق خودرو را یاد بگیرد. این دانشجو پس از فارغ‌التحصیلی، به راحتی می‌تواند وارد بازار کار در حوزه برق خودرو شود که فرصت شغلی بیشتری نسبت به رشته اصلی خودش دارد و در واقع متناسب با بازار کار ایران است.

وی افزود: من همیشه به دانشجویان توصیه می‌کنم که در مدت چهار سال کارشناسی، علاوه بر تحصیل در رشته خودشان، یک مهارت عملی و فنی‌وحرفه‌ای که متناسب با شرایط بازار کار کشور است، یاد بگیرید. در این صورت، اگر به هر دلیلی، که متاسفانه الان این دلایل خیلی زیاد هستند، نتوانستند در رشته خودشان کسب‌وکاری داشته باشند، منبع درآمد دیگری داشته باشند.

سعدی در پایان با تصریح بر این که دوره‌های کارآفرینی امروزه در برخی دانشگاه‌ها برگزار می‌شود؛ اما نمی‌تواند با دانشجو ارتباط برقرار کنند و آنها را برای کارآفرین شدن، تشویق کنند، اظهار کرد: متاسفانه دانشگاه‌ها همان روند گذشته خود را دارند، غافل از اینکه دیگر بازار کار در حوزه دانشگاهی اشباع شده و نیاز به کسب‌وکارها و مهارت‌های جدید داریم.

انتهای پیام/

عاطفه نظارتی‌زاده کد خبر: 1112399 برچسب‌ها اشتغالزایی و کارآفرینی

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: اشتغالزایی و کارآفرینی داشته باشند دانشگاه ها کسب درآمد بازار کار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۳۳۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه

هر چه زمان می‌گذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر می‌شود و ملت‌های جهان متوجه می‌شوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آن‌ها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.

به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر می‌شود و تازه مردم امریکا و ملت‌های جهان متوجه می‌شوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آن‌ها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.

این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخش‌هایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن می‌دانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسان‌ها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.

چند روزی است که دانشگاه‌های امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش می‌کنند با دستگیری‌های گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپ‌های تحصن دانشجویان را در دانشگاه‌هایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.

نباید از این نکته غافل بود که محیط‌های علمی در امریکا در چنبره دستگاه‌های نظامی و امنیتی است و همان‌گونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاه‌ها گفته‌اند نمی‌توان این مراکز را صرفاً محیط‌های علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت می‌کند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار می‌گیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه می‌دهد به این محیط‌ها وارد شده و آن‌ها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاه‌های امریکا می‌افتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاه‌ها به دلیل واکنش‌هایشان به ناآرامی‌ها مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بی‌توجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دسته‌جمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کم‌سابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمی‌گردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیم‌سال تحصیلی کنونی، کلاس‌های خود را به صورت نیمه‌حضوری و نیمه‌مجازی برگزار می‌کند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه می‌گوید شرکت‌کنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاه‌های دنیا برند محسوب می‌شود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست می‌شکنند.

ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاه‌های امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاه‌های امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاه‌های امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بی‌حد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.

تجمعات این روزهای دانشگاه‌های امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاه‌های پلیس شده‌اند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه می‌شود و هر رفتار خشنی را انجام می‌دهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت می‌گیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار می‌گیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک می‌خورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط می‌شوند و اینجا عکس آن عمل می‌کنند.

آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار می‌گیرد، اینجا ازکسانی که کوچک‌ترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذره‌بین قرار می‌دادند و برای آن توئیت می‌زدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده می‌کردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آن‌ها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمی‌توان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلم‌خواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.

دیگر خبرها

  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
  • دموکراسی دروغین امریکا و برخوردهای دوگانه
  • جای دانشجو زندان نیست!
  • تحصیل ۳۴۰۰ دانشجو در دانشگاه فنی و حرفه‌ای چهارمحال وبختیاری
  • حمایت دانشجویان و استادان دانشگاه میبد از ملت مظلوم غزه
  • دانشجویان گیلانی از جنبش دانشجویی آمریکا و اروپا حمایت کردند
  • راه‌اندازی دانشگاه آزاد اسلامی در رشتخوار ضروری است
  • دستگیری ۶۰۰ دانشجو در دستکم ۱۵ دانشگاه آمریکا در بیش از یک هفته
  • حمایت دانشگاهیان خورستان از اعتراضات دانشجویان آمریکا