تغذیه و تحرک کلید سلامت بدن در دوران کهنسالی/ سالمندی معادل ناتوانی و بیماری نیست
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۵۱۷۳۵
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، در دنیا ورود به دو سن ۶۰ و ۶۵ سالگی را سن آغاز سالمندی میدانند. یکی از دورههای مهم زندگی دوره بازنشستگی و سالمندی است این دوره میتواند همراه با سلامتی و فرصتهای جدید و متفاوتی باشد که انسان فرصت تجربه در دورههای قبلی زندگیشان داشته است ممکن است این دوره همراه با زوال جسم همراه باشد، اما قطعاً دوره اوج بلوغ فکر و اندیشه خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوره سالمندی دوره بیماری نیست و این باور غلط است که افراد با پیر شدن ناتوان میشوند. اگر همه افراد در سالمندی مبتلا به آلزایمر و بیماریهای قلبی و عروقی و پارکینسون میشدند دیگر شاهد این جمعیت سلامت و شاد سالمند که امید به زندگی در آنها هر سال رو به افزایش است نبودیم.
برای داشتن یک دوره سالمندی سلامت باید از جوانی به فکر سلامت جسم و روح باشیم تا بتوانیم یک سالمندی فعال و پویا را سپری کنیم.
دلبری رئیس انجمن طب سالمندی و سالمندشناسی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: هیچ قانونی در علم پزشکی وجود ندارد که اظهار کند انسانها تا چه زمانی زنده هستند و تا پایان عمر چه سطح و میزان از سلامتی را به همراه دارند. باور غلطی در میان سالمندان رایج است که وقتی از آنها میخواهیم به سلامت خود اهمیت بدهند میگویند از سن ما گذشته؛ باید از بین برود، چون انسان میتواند تا آخرین لحظات عمر در راستای ارتقای سلامت جسمی و روحی و روانی خود تلاش کند و با اصلاح وضعیت دورههای مختلف زندگی را با سلامت کامل سپری کرد.
دلبری ادامه داد: هر چه ما بتوانیم از بروز بیماریهای قلبی و عروقی جلوگیری کنیم زندگی سالم تری خواهیم داشت و چنین چیزی با معاینات منظم و غربالگری بیماریهای دوره سالمندی محقق خواهد شد و خوشبختانه در دوره بازنشستگی و سالمندی وضعیت سلامت افراد جزو اولویتهای زندگی آنها قرار میگیرد و دیده میشود که اکثر افراد در این دوره توجه بیشتر و ویژه ای نسبت به سلامتی خود در مقایسه با دورههای قبلی زندگی شان دارند.
رئیس انجمن سالمندشناسی و طب سالمندی بیان کرد: در دوره سالمندی باید به خواب اهمیت ویژهای داده شود، زیرا یکی از مشکلاتی که اکثر سالمندان با آن مواجهند اختلال خواب در این دوره از زندگی است که بخشی از این اختلال ناشی از نداشتن برنامههای مدون برای ورود به دوره سالمندی است. بخش دیگری از دلیل این اختلال درگیر شدن سالمندان با فعالیتهای منفعلانه است؛ همچنین در این دوره، سالمندان باید به تغذیه خود توجه ویژهای داشته باشند، زیرا تغذیه در این دوره از زندگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
۳۵ درصد از سالمندان در معرض سوء تغذیه قرار دارنددلبری گفت: متاسفانه ۵ درصد از سالمندان دچار سوء تغذیه هستند و ۳۵ درصد از این گروه در معرض سوء تغذیه قرار دارند و اهمیت ویژه به تغذیه در سالمندی بسیار حائز اهمیت است. با توجه به کم تحرکی و بعضاً بی تحرکی که سالمندان با آن مواجه اند میزان نیاز به انرژی نیز کمتر میشود، ولی باید توجه داشت که در این دوره از زندگی مصرف آب نقش مهمی در سلامتی افراد دارد؛ همچنین افزایش مصرف میوه و سبزیجات در وعدههای غذایی موثر و مفید است.
او افزود: در دوره سالمندی سیستم تشنگی در افراد مختل میشود و بدن سالمندان دچار کم آبی میشود، ولی احساس تشنگی نمیکنند به همین دلیل تاکید ما این است که در دوره سالمندی به صورت روزانه باید ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ سی سی مایعات مصرف شود؛ تنها در صورتی که پزشک معالج محدودیتی برای مصرف مایعات قائل شود میتوان این میزان را کاهش داد. باید توجه داشت که مصرف مایعات باعث میشود تا سموم بدن از طریق کلیهها دفع شود و مشکلات رایج دوره سالمندی مثل یبوست برطرف شود.
او گفت: مصرف غذاهای سرشار از فیبر در دوره سالمندی بسیار مهم است؛ همچنین ورزش و تحرک کافی نقش بسیار موثری در پیشگیری و بهبود بیماری در افراد دارد. اختلال خواب، آلزایمر و حتی افسردگی که از بیماریهای رایج دوره سالمندی هستند با فعالیتهای بدنی و ورزش منظم درمان خواهند شد.
دلبری افزود: توصیه ما به سالمندان این است که در دوره سالمندی حتماً روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ورزش سبک و هوازی داشته باشند و از پیاده روی منظم غافل نشوند همچنین یک یا دو روز از هفته را کاملا به سلامتی و تفریح خود اختصاص بدهند.
دلبری اظهار کرد: در کنار تحرک و ورزشهای فیزیکی اهمیت به سلامت مغز نیز بسیار موثر است. سلولهای مغزی مثل سلولهای عضلانی هستند و مادامی که مورد استفاده قرار بگیرند، فعالیت دارند و وقتی از آنها استفاده نشود به مرور زمان تحلیل میروند و بیماریهایی مانند آلزایمر و پارکینسون را به همراه دارند. برای پیشگیری بیماریهای شناختی و تحلیل رونده سیستم عصبی مغز مثل آلزایمر و دمانس فعالیتهای مغزی مثل مطالعه حل کردن جدول و صحبت کردن و ارتباط با اطرافیان میتواند کمک کننده باشد.
رئیس انجمن طب سالمندی ادامه داد: تعاملات اجتماعی نقش موثری در سلامت روح و جسم سالمندان دارد. با بروز بازنشستگی بخش زیادی از تعاملات افراد از بین میرود و باید بعد از بازنشستگی چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی این تعاملات ادامه پیدا کند، زیرا ارتباط با سایر افراد در بهبود عملکرد مغز و سلامت سالمندان بسیار موثر خواهد بود همچنین استرسها و نگرانیهایی که در سنین سالمندی به وجود میآید با این ارتباطات و تعاملات مرتفع خواهد شد.
دلبری گفت: توصیه دیگر ما به سالمندان این است که در این دوره از زندگی چند دوست صمیمی و انرژی مثبت داشته باشند و از ارتباط با افرادی که انرژی منفی دارند و باعث افزایش استرس و افسردگی سالمندان میشوند، پرهیز کنند.
او گفت: سالمندان باید این دوره خاص زندگی را فرصت مناسبی برای ارتباط هرچه بهتر و بیشتر با خانواده و نزدیکان خود بدانند در این سالها از وقتشان برای بهبود سلامتی و لذت بردن مضاعف از زندگی مسافرت رفتن و معاشرت با عزیزان شان بهره ببرند و توجه داشته باشند که افراد بسیاری بودند که حسرت رسیدن به سالمندی را داشتند، ولی عمرشان تمام شد پس این موهبت الهی باید جدی گرفته شود.
نقش پررنگ تغذیه و ورزش در دوران سالمندیمحسن شتی رئیس اداره سلامت سالمندان در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: تغذیه و فعالیت بدنی دو رکن مهم و تعیین کننده سلامتی در همه دورههای سنی به ویژه دوره سالمندی هستند.
شتی ادامه داد: تغذیه مناسب و فعالیت بدنی در همه دورههای سنی مهم است، اما در سنین سالمندی از اهمیت چند برابر برخوردار میشود گاهی برخی از سالمندان به دلیل ابتلا به بیماریهایی مثل آلزایمر تمرکز و توانایی مراقبت از سلامت خودشان را ندارد مثلاً فراموش میکنند غذا خورده اند یا نه و یا ورزش کردند یا نه و در چنین شرایطی نقش و جایگاه اطرافیان سالمند پررنگ میشود.
او گفت: سوء تغذیه در سالمندان به دلایل مختلف بروز پیدا میکند. دلایلی مثل دریافت کم مواد غذایی به نسبت انرژی مورد نیاز سالمند یا اضافه وزن و چاقی به دلیل دریافت بیش از اندازه مواد غذایی که منجر به مشکلاتی مانند سکته مغزی و بیماریهای قلبی و عروقی میشود.
رئیس اداره سلامت سالمندان ادامه داد: نقش فعالیت بدنی به عنوان یک تعیین کننده سلامت جسمی در سلامت روان نیز نقش موثری دارد یعنی سالمندی که فعالیت بدنی خود را در سنین بالا متناسب با شرایط حفظ میکند؛ از سلامت روحی و جسمی متناسبی تا پایان عمر برخوردار خواهد بود.
شتی در مورد برنامههای اداره سالمندان برای توجه به سلامت سالمندان گفت: یک بسته مراقبتهای ادغام یافته برای سالمندان داریم که در ۶ برنامه در تمام مراکز جامع سلامت و پایگاهها و خانههای بهداشت ارائه میشود که یکی از این برنامههای شش گانه رفع اختلالات تغذیه مثل مسائل سوء تغذیه و یا اضافه وزن در سالمندی است که سالمندان با مراجعه به مراکز ما مورد بررسی قرار میگیرند و اگر اختلال تغذیه داشته باشند به کارشناس تغذیه ارجاع داده میشوند و پس از ویزیت توصیههای تغذیهای دریافت میکنند. این برنامهها همه ساله به صورت رایگان در مراکز جامع سلامت و پایگاههای بهداشتی انجام میشود.
رئیس اداره سلامت سالمندان افزود: به طور کلی برای سالمندان توصیههایی برای شیوه زندگی سالم شامل توصیههای تغذیهای و ورزشی و فعالیت بدنی نیز در این بسته جای دارد و از دو سال پیش در برنامه شیوه زندگی سالم که در آن به آموزش شیوههای سالم زندگی مثل شیوههای سلامت روان، اصول تغذیه سالمندان و ... پرداختیم محتواهایی داشتیم و طی این دو سال با مشارکت ۷۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی به روز رسانی و بازنگری شدند و مجدداً در اختیار سالمندان قرار میگیرند.
شتی گفت: در حال حاضر این محتواها به صورت کلیپهای کوتاه و کتابچههای کوچکی در حال آماده سازی هستند و به منظور آموزش خود مراقبتی سالمندان در اختیار آنها قرار خواهند گرفت. این محتواها در حوزههای تغذیه، فعالیت بدنی و سلامت روان و انواع مختلف توانبخشی تفسیم بندی شدند و اطلاعات متناسبی را در اختیار سالمندان قرار میدهد.
افتادن، شایع ترین اختلال پس از فشار خون در دوره سالمندیحامد برکاتی مدیر کل سلامت جمعیت و خانواده در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: با افزایش سن بیماریهای مزمن مثل بیماریهای عضلانی اسکلتی و انواع شکستگی ها، فشارخون، دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی و بیماریهای تنفسی و ... نمود بیشتری پیدا میکنند. اما باید توجه داشت راه درمان این بیماریها همیشه مراجعه به پزشک و بیمارستان نیست بلکه میتوان با اصلاح شیوه زندگی و خود مراقبتی و توانمندسازی سالمندان از بروز بیماریهای مزمن و همچنین پیشگیری از این بیماریها گام برداشت.
برکاتی گفت: یکی از مسائل مهمی که سالمندان با آن مواجهند افتادن و در نتیجه شکستگی عضلات است که بعد از فشارخون یکی از شایعترین اختلالات در بین سالمندان است و متاسفانه در بین خانمهای سالمند نسبت به آقایان بسیار بیشتر است. اگر با آموزشهای ساده به سالمندان گفته شود که هنگام بلند شدن از تخت و یا صندلی حدود ۳۰ ثانیه مکث کنند تا تامین خونرسانی عروق انجام شود و مغز در کمال هوشیاری به آنها فرمان ایستادن بدهد و سپس اقدام به حرکت کنند یا احتیاطهای لازم برای استفاده از پله و مسیرهای ناهموار را داشته باشند همچنین در مسیر تردد آنها از نور مناسب استفاده شود میتوان به راحتی از این عارضه شایع یعنی افتادن سالمندان و در نتیجه شکستگی عضلات پیشگیری کرد.
مدیر کل سلامت جمعیت و خانواده بیان کرد: توانمند کردن سالمندان برای خودمراقبتی و اصلاح شیوه زندگی سالمندی یکی از اصلیترین راهکارها برای رسیدن به یک سالمندی ایمن است. کاری که سالهاست کشورهای پیشرفته که زودتر و بیشتر از ما جمعیت سالمند دارند به آن اهتمام ورزیدهاند.
او گفت: سالهاست تدوین برنامه هایی برای آموزش خودمراقبتی و سوق دادن مراکز پزشکی به بهبود دوران سالمندی، در قالب بسته های آموزشی در وزارت بهداشت انجام میشود و متناسب با گذر زمان ارتقا پیدا میکند و بستههای آموزشی توسط اعضای هیات علمی دانشگاهها تهیه میشود و در اختیار اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت قرار میگیرد و پس از بررسی و بازنگری در اختیار سالمندان قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید
جمعیت کشور در آستانه پیر شدن/بالای ۱۰ درصد از جمعیت کشور سالمند هستندانتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سالمندی در ایران سالمندان پیری جمعیت بیماری های قلبی و عروقی باشگاه خبرنگاران جوان اداره سلامت سالمندان دوره از زندگی دوره سالمندی فعالیت بدنی داشته باشند زندگی سالم شیوه زندگی سوء تغذیه برنامه ها او گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۵۱۷۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)
در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافهگرایی بهخوبی دیده میشود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهرهگیری از طلسمها و تعویذها گسترده و عمومی بود.
به گزارش روزیاتو، نگاهی گذرا به تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که در ورای اندیشهها و عقاید علمی، ایدههایی یافت میشوند که هیچ مبنای علمی و عقلانی برای آنها نمیتوان یافت و به همین دلیل است که نام خرافه؛ یعنی چیزی پوچ و بیاساس به خود میگیرند. جالب آنکه گاهی اوقات همین خرافات چنان نیرویی پیداکردهاند که به تمامی قیدوبندهای علمی پشت پا زده و باعث انجام اعمال عجیبوغریبی در بین معتقدان شدهاند.
در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافهگرایی بهخوبی دیده میشود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهرهگیری از طلسمها و تعویذها گسترده و عمومی بود. بااینحال توسل به چنین روشهایی بیشتر عملی زنانه تعریف میشد؛ چراکه که زنان به دلایل مختلف، بیش از مردان مستعد گرایش به خرافه بودند و این امر حتی در بین زنان درباری و حرمسرا نیز بهوفور مشاهده میشد.
خرافه؛ قدمتی بهاندازه تاریخ بشرخرافات به معنای «اعتقادات بیاساس که باعقل و منطق و واقعیت سازگاری نداشته باشد» و خرافهگرایی به معنای «پیروی از عقاید باطل و بیاساس که با درجه فرهنگ و دانش جامعهای که منسوب بدان است، هیچگونه تناسبی نداشته باشد»، قدمتی بهاندازه تاریخ بشر دارد و مختص فرهنگ و جامعهای خاص نیست، بلکه گستره آن تمام جوامع و فرهنگها را در برمیگیرد و حتی امروزه در عصر علم و فنآوری هنوز شاهد اعتقاد به برخی از این عقاید خرافی هستیم.
گرایش به خرافه در ایران عصر قاجاردر ایران نیز همانند سایر ملل جهان خرافات و خرافهگرایی از زمان باستان وجود داشته است. خرافات در ادوار مختلف تاریخ ایران با علومی چون نجوم، طالع بینی و اخترشناسی درآمیخته بود، اما در دوره مورد بحث، یعنی دوران قاجار، خرافات با بهره جستن از برخی اصول و مبانی دینی و اسلامی راه نفوذ به مذهب و اذهان ایرانیان مسلمان را یافت و دعانویسی، تعویذنویسی، جادو و جنبل و … در عمق اذهان مردم این دوره نفوذ پیدا کرد.
گرایش به جادو و جنبل از اصلیترین مظاهر تمایل به خرافه در جامعه عصر قاجار بود و این خرافهگرایی جوانب مختلف زندگی اجتماعی مردم را تحتتأثیر قرار داده بود؛ زندگی زناشویی و خانوادگی، روابط با اقوام و خویشان، معیشت و اقتصاد و حتی پزشکی و درمان، همه و همه در چنبره عقاید خرافی قرارگرفته بودند و همانطور که قبلاً اشاره شد، درآمیختگی این عقاید خرافی با عقاید دینی و مذهبی، بستر مناسبتری برای پذیرش آنها فراهم کرده بود.
انواع مختلف طلسمها و تعویذها از سنگهای قیمتی گرفته تا اجزای گیاهان، اعضا و اندامهای حیوانات و حتی انسان، الواح و تندیسهایی از فلز، خمیر، پوست، مو و پارچه را شامل میشد و کاربردهای گوناگونی داشت که توسط رمالها و دعانویسها تجویز میگردید. مردم نیز با اعتقاد راسخی که به خرافات داشتند، از این طلسمها و تعویذها برای حل مشکلات زندگی خود استفاده میکردند و حتی گاه بهای گزافی بابت آن میپرداختند.
جیمز موریه در «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی» دراینباره از قول درویشی که چندی همسفر حاجیبابا شده مینویسد: «اگر دم خرگوش را در زیر بالین کودک نهی، خواب آورد… چشم و استخوان کعب گرگ اگر به بازوی طفلی بندد، جرأت بخشد.
اگر روغن گرگ به لباس زنی مالند، شوهر از او دلسیر شود. زهره گرگ دافع نازایی زن است. ناخن هدهد زبانبندی و چشم خفاش خواببندی را شاید…. با اعضا و اجزای او (میمون) ادویهای چند بسازیم، به بهای طلا به اندرونیان شاه توانیم فروخت… جگر میمون اکسیر محبت است.
پوست بینی او پادزهریست تریاق همه سموم، خاکسترش را هرکه ببلعد… (در) تقلید و تردستی و چابکی و حیله و زیرکی، مانند او شود»
بدیهی بود که با این پذیرش گسترده عقاید خرافی در جامعه آن روز، رمالی و دعانویسی شغل پررونق و پردرآمدی محسوب میشد و رمالان و دعانویسان مورد اقبال عامه مردم قرار میگرفتند. نکته جالب آن بود که این اقبال عمومی برای رمالان و دعانویسان یهودی و دراویش، بیشتر از دیگر رمالان بود.
به گزارش برخی منابع تاریخی، رفتوآمد مردم بهویژه زنان به خانه ملاهای یهودی برای گرفتن دعا و طلسم و امثال آن در دوره قاجار به حدی گسترده شده بود که حکومت به فکر چاره افتاد و طی حکمی، رفتوآمد زنان مسلمان به خانههای یهودیان را ممنوع کرد.
دراویش نیز در کار رمالی و دعانویسی مورد اقبال عامه مردم بودند؛ بهطوریکه این اقبال و توجه از دید خارجیان نیز به دور نمانده و برخی از آنها مانند لایارد در نوشتههای خود به شهرت و توجه مردم به دراویش اشارهکردهاند: «دراویش دعانویس در میان مردم از نفوذ و احترام ویژهای برخوردارند…
زنانی که طالب فرزند پسر هستند و دختران دمبخت و نیز پیرمردانی که در پی ازدواج با زنان جوان هستند و حتی مردانی که میخواهند از خطرات و آسیبها در امان باشند، به درویشها مراجعه میکنند و آنها برایشان دعا و تعویذ مینویسند… (آنها) حتی به اندرونی اعیان و بزرگان نیز راه دارند».
استخارههای عجیب در دوران قاجاراستخاره در ایران عصر قاجار به شیوه های مختلف انجام می شد، به وسیله قرآن، تسبیح، نوشتن نیت بر کاغذ و قرار دادن آن در پاکت و قرار دادن در میان صفحات قرآن و غیره؛ اما آنچه مهم است کارهایی است که برای انجامشان به استخاره متوسل می شدند؛ به عنوان مثال به نیت انتخاب مناسب ترین طبیب از بین چند نفر، انتخاب یک روش درمانی چون زالو انداختن بر لثه که از سوی فخرالاطبا صورت می گرفت که آیا زالو را به لثه دندان شاه بیندازند یا خیر؟ یا دارو دادن به مریض که گاه به سبب تعدد در داروها استخاره در چند مرحله انجام می شد که آیا این دارو به مریض خورانده شود یا خیر؟
در این خصوص حکایتی نقل شده است که میرزا جعفر، نبض مریض را گرفته، مدتی فکر کرد و بعد از مدتی تسبیح بلندی برداشت و چشمش را بر هم گذاشت، استخاره ای کرد و با آواز بلند گفت: خدایا صلاح می بینی فلوس به این بنده خدا بدهم؟ اگر خوب می آمد با ترازو فلوس را می کشید، می داد و پولش را می گرفت.
اگر برای فلوس خوب نمی آمد، مجددا استخاره می کرد و گفت: اگر ترنجبین بدهم، چطور است؟ باز آن هم اگر خوب نمی آمد، استخاره ای دیگر می کرد و عناب را جویا می شد و بالاخره استخاره خوب میآمد.
نقش پررنگ خرافه در روند درمان بیماریهاجامعه مسلمان دوره قاجاریه بدون توجه به اصل قوانین بهداشتی فقط ظاهر دستورات بهداشتی اسلام را رعایت کرد و خرافات و اوهام بسیاری به نام دین و مذهب وارد افکار و اعتقادات آنان شده بود و اگر کسی با این اوهام و عقاید خرافی مخالفت می کرد و یا در صدد مبارزه با آن برمی آمد لعن و تکفیر می شد.
بسیاری از مردم معتقد بودند که « بهشت جای اغنیا نیست و هر مسلمانی که لباس و تن او آلوده به جانوران طفیلی مانند شپش نباشد به بهشت راه نخواهد یافت. همین باورها و دیدگاه های خرافی از یک سو در زمینه بهداشت و درمان مهم ترین مانع رسیدن به جامعه سالم عهد قاجاریه بود که خواسته و ناخواسته به گریبان مردم چنگ انداخته و هر ساله با شیوع بیماری های مختلف مسری و غیرمسری جان مردم را می گرفت.
عامل مهمی که مردم را به سوی باورهای غلط می کشانید وضعیت ابتدایی و عقب مانده پزشکی در ایران بود. بیمار یا دسترسی به دوا و دکتر نداشت و یا به عملکرد او اطمینان نداشتند. همین مسئله گرایش به جادو را در بیشتر نقاط کشور افزایش می داد. بستن نخ یا پارچه ای به درخت برای رفع بیماری و دست یابی به حاجت نمادی از جهالت مردم این دوره بود.
بسیاری از درمان ها هم ناشی از ساده لوحی بسیار بود. تخم مرغ پخته ای که روی پوستش دعایی نوشته شده و آن را بیست و چهار ساعت زیر بغل نگاه داشته اند و الماس آویخته به گردن که موجب تقویت نیروی بدن می شود. تماس با این سنگ قیمتی ترس را از بین می برد و انسان را از حملات صرع در امان نگه می دارد همچنین موجب می شود دندان های کرم خورده بدون درد بریزد.
عده ای نیز با اعتقاد به دخالت نداشتن در امر تعجیل و تأخیر در مرگ هر چیز را خواست خدا می دانستند و به همین دلیل هیچ کوششی برای بهبود اوضاع انجام نمی دادند.
عده ای دیگر گرفتن و آویختن دعای وبا و خواندن نماز خوف و نبردن اسم وبا مخصوصاً جلوی اطفال و موچ کشیدن به جای بردن نام بیماری را عامل دفع شیوع آن دانسته و تلاش داشتند این گونه از سرایت آن جلوگیری کنند.
از دیگر خرافات رایج در این دوره برای درمان امراض و مبارزه با بیماری ها باور به دخالت داشتن اجرام آسمانی در سرنوشت انسان ها و در نتیجه نحس و یا سعد بودن ساعت نوشیدن دوا بود.
به همین دلیل، هرگاه منجمان می گفتند که در این روز و ساعت نوشیدن دوا درست نیست بیماران موافق حکم و مشورت او دوای طبیب را مصرف نمی کردند. یا اینکه ناخوشی مزمن کودکان و ناباروری زنان بر اثر چشم بد است و برای مقابله با آن ها به طلسم روی می آورند. بیماری صرع را تحت تأثیر جن دانسته و به همین دلیل می گویند فلانی دعایی است دوایی نیست.
گاهی عامل شیوع بیماری را حضور غیرمسلمان و یا کفار در منطقه می دانستند. زمانی که همه گیری بیماری وبا همراه با اقدامات هیئتی انگلیسی به سرپرستی سرکنت لوفتوس در شوش برای تصاحب لوح قبر دانیال یکی شده بود خشم مردم را برانگیخت. واکنش مردم چنان شدید بود که تا چندین سال هیچ هیئتی نتوانست در این منطقه به کاوش ادامه دهد چرا که نام مسیحی به شیوع بیماری مترادف شده بود.
از دیگر باورهای غلط مردم اعتقاد به پاکی آب های جاری بود که تحت هر شرایطی می شد نوشید. چنان که همین عامل موجبات شیوع بیماری های مهلکی چون حصبه و وبا در دوره قاجار شده بود. این افکار بین همه اقشار مردم از روستایی و عشایر و شهرنشین دیده می شد و جالب تر این بود که شاهان قاجار خود در رأس جامعه ایران از بند این اوهام رها نبودند.
ناصرالدین شاه فرنگ رفته و علاقه مند به اصلاحات و مظاهر تمدنی اعتقاد داشت خوردن آشی مخصوص در زمان شیوع بیماری وبا مانع از ابتلای وی به این بیماری مهلک می شود و در نتیجه هر ساله دستور پختن این آش نجات دهنده را میداد.
از مطالبی که دکتر فووریه از آن یاد می کند وارد شدن الماس کوه نور به لیست دواهای شاهی بود. هنگامی که در محلات تهران آنفلوانزا شایع شد و به اندرون کاخ سلطنتی نیز راه یافت و تنی چند از درباریان را به کام مرگ کشانید، ناصرالدین شاه نیز به این بیماری مبتلا شد و بعد از بهبود زمانی که فووریه به عیادت وی رفته الماس دریای نور را از جیب خود بیرون آورده و به او نشان می دهد و می گوید: «چون همراه داشتن آن باعث تقویت مزاج است آن را در جیب خود گذاشته ام».
خرافات در حرمسرای شاهان قاجاردامنه اعتقاد به خرافات محدود به مردم عادی جامعه قاجار نبود، بلکه درباریان و حکومتنشینان و در رأس آنها شخص شاه نیز اغلب انسانهایی خرافی بودند؛ چنانچه برخی از منابع تاریخی به خرافه گرایی ناصرالدینشاه و مظفر الدینشاه اشارهکردهاند، اما نکته قابلتوجه این است که القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را بیش از مردان گرفته بود و خرافات در بین زنان درباری و بهخصوص زنان حرمسرا رواج بیشتری داشت.
این مسئله بیش از همه خود را در حسادت زنان شاه به سوگلیها و فرزندان آنها نشان میداد و نقش مهمی در ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان شاه داشت.
بهعنوان نمونه دکتر تولوزان در گزارشی راجع به مرگ یکی از شاهزادههای موردعلاقه ناصرالدینشاه (ملک قاسم میرزا) محرمانه به وی اشاره میکند که طفل بیگناه براثر داروهای سمی و آلوده که توسط دعانویسها تجویزشده مسمومیت شدید پیداکرده و از دنیا رفته است.
سیل نامهها و هدایای بیشمار که طی چند روز بعد از این واقعه از اندرونی شاه به خانه رمالان و فالگیران و دعانویسها سرازیر شد، مدعای دکتر تولوزان را تأیید میکرد؛ این هدایا از طرف زنانی بود که با کمک جادوگران و رمالان، ملک قاسم میرزا را نابود کرده بودند.
علل گرایش به خرافات در عصر قاجاردر مورد چرایی گسترش خرافات در جامعه قاجار میتوان علل زیادی برشمرد، اما دو عامل بیش از همه در این گرایشها مؤثر بود که در ادامه به آن میپردازیم:
۱. ترس و فشارهای محیطی؛ در طول تاریخ وقتی جامعهای دستخوش اضطراب، درماندگی و نومیدی میشد و راهی برای گریز یا بهروزی نمییافت، گرایش به اعتقادات خرافی بهعنوان تنها راه کاهش آلام و مصیبتهای جوامع تحت سلطه شناخته میشد.
در جامعه قاجار نیز این درماندگی و اضطراب در سطوح مختلف جامعه بهوفور وجود داشت؛ شکست ایرانیان در جنگ با روس و از دست رفتن بخشهایی از خاک کشور، حضور بیگانگان بهویژه انگلیس و روسیه که با نیرنگهای مختلف در امور داخلی و خارجی ایران مداخله میکردند و امتیاز کسب میکردند.
استبداد پادشاهان قاجار که مردم و مملکت را رعیت و ماترک خود میدانسته و در حق آنها ظلم و اجحاف میکردند، وجود راهزنان بهویژه در مناطق دور از پایتخت که اموال مردم را به غارت میبردند و…، همه و همه زمینه گرایش به اعتقادات خرافی را برای التیام و کاهش مصیبتهای جامعه فراهم میکرد.
ناگفته نماند که زنان علاوه بر موارد بالا، از تبعیضها، خشونت و رفتار مردان جامعه آن روز نیز احساس ناامنی و اضطراب میکردند. درواقع در جامعه قاجار حقوق زنان تا حد زیادی نادیده گرفته میشد و این خود عامل مهمی برای گرایش بیشتر آنها به جادو و جنبل و خرافه بود.
در همین خصوص میرزا فتحعلی آخوندزاده خشونت رفتار و مفاسد اخلاقی مردان را عامل پناهبردن زنان به طلسمات و خرافات میدانست و خواهان اصلاح وضعیت حقوق زنان و بهویژه ممنوعیت چندهمسری بود.
زنان دربار قاجار بهویژه زنان حرمسرای شاهی نیز از این امر مستثنی نبودند؛ بهویژه آنکه آنها از زخمهای روحی شدیدی که ناشی از عیاشی شاهان قاجار بود آسیب میدیدند و خود را اسیر حرمسرا میدیدند.
اکثر آنها هرچند به لحاظ ظاهری خود را خوشبخت و مرفه معرفی میکرد، اما در حسرت یک زندگی ساده با شوهر بود نه اینکه با زنان دیگر برای جلب محبت شاه (شوهرشان) رقابت کند.
این مسئله در گرایش زنان حرمسرا به خرافات نقش مهمی بازی میکرد که نمونه آن را در توسل به طلسمها و تعویذها برای جلبتوجه و محبت شاه، کمکگرفتن از دعانویسها برای از بین بردن فرزندان هووهای خود و… میتوان دید.
علیاکبر دهخدا در مقالات «چرند و پرند» اشارهای ظریف به ارتباط چندهمسری مردان و گرایش زنان به رمل و فال دارد و مینویسد: «خانهای را که دو کدبانوست، یکیاش همیشه پیش جامزن است، یکیاش هم پیش رمال»
۲. جهل علمی؛ شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی رواج خرافات در جامعه، جهل و ناآگاهی است. به هراندازه که انسان از درک حقایق، رابطه منطقی پدیدهها، قانون علت و معلول، تشخیص و فهم واقعیات عاجز باشد، به همان اندازه دچار خرافات و خرافهپرستی میشود. به قول مالینوفسکی «انسان زمانی به جادو متوسل میشود که نتواند شرایط زندگی و اتفاقات را از طریق دانش مهار کند»
در جامعه قاجار نیز به همان اندازه که مردم بیسواد بودند و از دانش بهره اندکی داشتند، به خرافات اعتقاد راسختری پیدا میکردند. بدیهی بود که در جامعهای که بیسوادی و ضعف فرهنگی گریبان اکثر جامعه را گرفته بود و امر آموزش و تحصیل برای پسران غیرضروری و برای دختران عیب شمرده میشد، زمینه بیشتری برای پذیرش خرافات در بین مردم فراهم میآمد.
به همان اندازه که جامعه زنان را بیشتر از امر آموزش و کسب دانش محروم میکرد، به همان اندازه خرافات در بین آنها بیشتر گسترش مییافت.
زنان که در برخورد با مشکلات زندگی با توجه به جو مردسالار جامعه، آسیبپذیرتر بودند و به دلیل بیسوادی از شناخت راهحلهای عقلی و منطقی عاجز میماندند، برای تسکین و اقناع خود به هر اوهامی متوسل و معتقد میگردیدند؛ بدینترتیب خرافهگرایی روزبهروز در بین آنها گسترش بیشتری پیدا میکرد.
کانال عصر ایران در تلگرام