به گزارش حوزه سایر رسانهها خبرگزاری تقریب، محمد الهاشمی تحلیلگر روابط بینالمللی و مسایل سیاست خارجی عراق در تشریح زمینههایی که عربستان را به سمت مذاکره با ایران سوق داد و همچنین نقش میانجیگری عراق در این پرونده در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفت: روابط ایران و عربستان در گذشته بسیار نزدیک و سفارتخانهها فعال بود و دیدارهایی نیز در بستر تحولات سیاسی صورت میگرفت، اما حادثه اعدام «شیخ نمر باقر النمر» مبارز شیعه عربستانی و حمله معترضان به سفارت عربستان در تهران این رابطه را متوقف و آن را مختل کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود این، مقام های ایرانی درهای بازسازی روابط را باز نگه داشتند زیرا بارها بر لزوم تفاهم بین کشورهای
منطقه از جمله عربستان
سعودی به منظور حفظ امنیت به جای مداخلات خارجی تأکید کردند. اما سعودیها حمایت ایران از انصارالله در یمن را مایه نگرانی خود برشمردند. الهاشمی افزود: شرایطی که باعث شد دو
کشور ایران و عربستان سعودی، با جدیت بیشتری به این رابطه بازگردند، در چند نکته نهفته است: -عقبنشینی آمریکاییها از منطقه و احساس نگرانی (دوستان آمریکا) و نیاز آنها به احیای تفاهم با کشورهای منطقه به گونهای که آنها را از آینده خود بدون پوشش
آمریکا مطمئن کنند. - ناتوانی عربستان در دستیابی به پیروزی بر انصارالله و خسارات جانی و مالی آنها. - عربستان سعودی، ایران را به عنوان یک واقعیت درک کرده است و میداند که باید با آن به عنوان یک کشور تأثیرگذار و با نفوذ در منطقه تعامل داشته باشد. تحلیلگر عراقی در پاسخ به پرسشی درباره ماهیت اختلافات بین ایران و عربستان و موضوع مذاکرات بین دو کشور گفت: نخست اینکه عربستان سعودی وابسته به سیاست واشنگتن است و فراتر از هر کشور دیگری با آمریکا رابطه دارد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی تا امروز دشمنی مطلق خود را با استکبار آمریکا اعلام کرده است و این موضوع قطعا یک اختلاف سیاسی بین ایران و عربستان سعودی ایجاد میکند. دوم اینکه اعتقادات مذهبی افراطگرایانه وهابیت در عربستان با عقاید شیعه در ایران تضاد دارد و میتواند مسیر دستیابی به تفاهم را ناهموار کند. سوم اینکه عربستان سعودی با هرگونه تجربه دموکراتیک در منطقه مخالف است زیرا دموکراسی در کشوری که قدرت در آن نزدیک به یک قرن به میراث یک خاندان بدل شده و با جمهوری اسلامی ایران به عنوان مجری مبانی اسلام مطابق با اصول و ارزشهای دموکراسی دشمنی دارد، آفت بزرگی به شمار میرود. چهارم اینکه عربستان سعودی به تدریج در حال درک قدرت نفوذ جمهوری اسلامی و گسترش عمق استراتژیک آن است و در نتیجه این قدرت را تهدیدی برای نفوذ و سلطه خود میداند. الهاشمی در ادامه تاکید کرد: اما در همین راستا نقاط تفاهم و مذاکره نیز بین هر دو کشور وجود دارد که مهمترین آنها مؤلفه اسلامی بودن و وجود اشتراکات تاریخی فراوان بین دو کشور است. ایران و عربستان سعودی همچنین دارای نفوذ و تاثیر اقتصادی در منطقه هستند و تفاهم بین آنها موضوعی ضروری است. این تحلیلگر عراقی در باره نقش و جایگاه عراق در پرونده مذاکرات بین ایران و عربستان گفت: اگر ما مسائل را بر اساس منطق دیپلماسی و روشهای آن قضاوت کنیم، در مییابیم که دولت فعلی عراق واجد شرایط چنین کاری یعنی حمایت از مذاکرات بین ایران و عربستان سعودی نیست و دلیل آن عدم تجربه «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر و عدم تأثیر و فاقد کاریزما بودن شخصیت او است. «فؤاد حسین» وزیر خارجه عراق نیز در طول حیات سیاسی خود تنها یک سال و چند ماه فعالیت دیپلماتک داشته است، اما جمهوری اسلامی ایران میخواهد به همسایه خود عراق موقعیت فعالی در منطقه بدهد، زیرا دو کشور دارای وجوه اشتراکی فراوانی هستند و در عین حال هم ایران و هم عربستان برای انجام این ماموریت به عراق اعتماد دارند، به ویژه اینکه برگههای تفاهم پیچیده نیست و دورههایی برای حل بیشتر آنها برگزار شده است. بدون تردید مشارکت عراق و استقبال آن از چنین ماموریتی، این کشور را به یک مهره کلیدی در معادله سیاسی منطقه تبدیل خواهد کرد. الهاشمی تاکید کرد که همه منتظر احیای روابط ایران و عربستان هستند، زیرا در این حالت بسیاری از مشکلات دو کشور در منطقه از نظر سیاسی، مذهبی و اقتصادی حل خواهد شد. در عین حال، منطقه نیز متوجه خواهد شد که این بازگشت صرفا یک خواسته و تمایل سعودی نیست، بلکه به مفهوم به رسمیت شناختن موقعیت و قدرت ایران در خلیج فارس است. وی در پایان درباره سفر «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا به عربستان سعودی و بحث درباره پرونده جنگ یمن و نفوذ ایران گفت: پرونده یمن بهرغم میزان تأثیر آن بر عربستان سعودی و نگرانی فراوان ریاض درباره آن، برای آمریکا نیز نگرانکننده است، زیرا واشنگتن به دنبال وضعیت ثبات برای متحدان خود به ویژه عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیجفارس است و علاوه بر این، آمریکا نمیخواهد مشکلات بین کشورهای منطقه بدون نظارت واشنگتن حل شود. به همین دلیل مقامهای آمریکایی شتابزده با انصارالله تماس گرفته و راهحلهایی را به آنها ارائه دادند، اما آرمانهای یمنی و فداکاریهای مردم این کشور با خیز آمریکا سازگاری ندارد.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه:
ایران و عربستان سعودی
بین ایران و عربستان
عربستان سعودی
جمهوری اسلامی
دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۵۹۲۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ فرهنگی آمریکا علیه عراق و منطقه
در وهله نخست، ورود ایالات متحده آمریکا و اروپا به این موضوع نشاندهنده اهمیت مباحث فرهنگی است. آنها تلاش میکنند فساد و تباهی را میان ملتهای مسلمان رواج و سپس جوامع را به سمت بیهویتی سوق دهند. زمانی که بیبندوباری جنسی میان ملتها گسترده شود موجب از بین رفتن هویت و گسست اجتماعی میشود؛ در نتیجه استعمارگران میتوانند بر آن کشورها مسلط شوند. در حالی که جهان سرمایهداری قدرت نظامی و اقتصادی گذشته برای به بند کشیدن دیگر جوامع را ندارد، آخرین تیر در ترکش لیبرالیسم این است با ابزار فرهنگ وارد شده و مردم جهان را بیهویت کند. در این مسیر، در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری در رسانهها و بنگاههای کلان سرمایهداری غرب در حال انجام است تا همجنسبازی را در جهان گسترش دهند.
این یکی از مراحل تسلط آمریکا بر جهان و جهانیسازی مدنظر آنهاست، به این معنی که یکی از مراحل مهم جهانیسازی همین بیهویت کردن مردم است. غرب گسترش فرهنگ ابتذال را در کشورهای تحت سلطه دنبال میکند و طبیعتاً این مسیر در عراق هم وجود دارد، چرا که این کشور هنوز هم زیر سلطه استعمار است.
نکته مهم دیگر این است آمریکاییها همواره ادعا دارند سیاست گذاری بغداد در کنترل تهران است؛ ولی موضوع اخیر اثبات میکند آنها هستند که در ریزترین و جزئیترین مسائل داخلی عراق شامل امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی-مذهبی و اجتماعی دخالت میکنند. ایالات متحده علاوه بر نفت، حوزه بانکی و مسائل نظامی که در کنترل خود دارد، امروز تلاش میکند حتی به مسائل دینی-فرهنگی این کشور هم جهت دهد. این دقیقاً همان نکته نگرانکنندهای است که گروههای مقاومت به آن آگاه هستند و از این رو تلاش دارند به هر شکل ممکن آمریکاییها را از کشورشان بیرون کنند. البته فقط پایگاههای نظامی آمریکا در عراق مطرح نیست بلکه ایالات متحده بر همه مسائل این کشور کنترل و نظارت دارد و عملاً تحت سلطه خودش درآورده است؛ دخالتی که آمریکاییها درباره مصوبات مجلس عراق دارند یکی از مصادیق بارز و روشن این موضوع است.