توصیههای یک سالمند ۷۶ ساله به بازنشستگان: در خانه نمانید!/تجربیات خود را در خانه نسوزانید
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۷۸۸۵۹
همه ما میتوانیم در دوره بازنشستگی در منزل بمانیم و کار مفیدی هم انجام بدهیم اما سوال اینجاست که آیا با کاری که ما انجام میدهیم باری از دوش جامعه و مردم برداشته میشود؟چطور فردی پس از سالها شاغل بودن به محض اینکه بازنشسته میشود در خانه میماند؟ - اخبار اجتماعی -
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، متاسفانه دوران سالمندی و بازنشستگی که حدود سن 65 سال در کشور ما است برای اکثر مردم به دوران کهولت، خانه نشینی و رکود ترجمه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به محض بازنشسته شدن، بخش زیادی از نیروی پرتجربه و فعال جامعه به یکباره تحت اسم بازنشسته و سالمند خانهنشین میشوند غافل از اینکه این نیروها میتوانند حداقل تا 30 سال بعد برای جامعه مثمرثمر باشند. هفته سالمند بهترین بهانه است برای رفتن سراغ سالمندانی که به این رویه غلط «نه محکم» گفتهاند و با وجود سن و سال قابل توجه و گذر از مرز بازنشستگی فعالیت زیادی دارند. یکی از نمونههای همیشه فعال در عرصه اجتماعی مهندس علی سلطانزاده است.
علی سلطانزاده متولد 3 آذر 1324 مدیرعامل موسسه نیکوکاری رعدالغدیر، فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف است. سلطانزاده از سال 1363 به همراه جمعی دیگر از فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف اقدام به تأسیس خیریهای با هدف ارائه خدمات توانبخشی حرفه ای به جانبازان و معلولین جسمی حرکتی در زمینه آموزشهای فنی و حرفهای، توانبخشی، دندانپزشکی، کارآفرینی و اشتغال کرده است.
متن زیر بخشی از خاطرات سلطانزاده از فعالیتهای پس از بازنشستگی و توصیههای او به افراد بازنشسته برای ادامه فعالیتها پس از اشتغال برای جلوگیری از آسیبهای جسمی و روحی است.
رعدالغدیر را برای مردم جنوب تهران افتتاح کردیم
زمان افتتاح موسسه نیکوکاری 56 سالم بود اما دقیق خاطرم هست از دغدغههای همیشگی من در دوران جوانی این بود که زمینه خدمت به مردم را در دوران میانسالی و سالمندی داشته باشم. همیشه طوری برنامهریزی میکردم که یک برنامه طولانی مدت در این زمینه داشته باشم بر همین اسال موسسه خیریه را با هدف خدمت به جانبازان جنگ تحمیلی راهاندازی کردیم اما با گذر زمان و ایجاد بنیاد شهید و جانبازان چون جمع دغدغه مندی برای خدمت به جانبازان را گرد هم جمع کرده بودیم حیفمان آمد این جمع را به یکباره حذف کنیم. بر همین اساس تصمیم گرفتیم رویکرد خدمت را تغییر دهیم و این بار به سراغ خدمترسانی به معلولان جسمی حرکتی رفتیم.
موسسه نیکوکاری رعد را سال 63 افتتاح کردیم اما سال 1380 بخش دیگری را برای دسترسی بهتر مردم کمبرخوردار جنوب غرب تهران راهاندازی کردیم. من ایمان دارم نقطهای که امروز ایستاده ام توفیقی است که فقط خود خدا نصیبم کرده است تا بتوانم از میانسالی تا سالمندی در مسیری حرکت کنم که احیا و اشتغال بخش مهمی از توانیابان جسمی حرکتی را رقم بزنم.
امروز با افتخار میتوانم بگویم توانستهام در کنار دوستانم به آمار آموزش و توانبخشی بیش از 3هزار توانیاب، اشتغال بیش از 700 معلول جسمی و حرکتی و ازدواج 60 نفر از آنها برسیم که خوشبختانه در این مسیر خداوند 50 نوه نصیبمان کرده که به لطف همراهی پدر و مادرشان و اقدامات پیشگیرانه کافی از سلامت کامل برخوردار هستند.
از 8 صبح همپای جوانها فعالیت میکنم
همه عزیزانی که در این 20 سال در کنار من هستند میدانند من در این سن هم هر روز ساعت 8 صبح مثل همه دوستان سرکار هستم و تا پایان ساعت اداری مثل بقیه کار میکنم و بعضا مأموریت، بازدید و حتی مسافرتهای کوتاه و فشرده هم دارم. برای خودم نکته مهمی وجود ندارد چون این روند زندگی همیشگی من بوده و هست. میدانم تغییر این روند حتی برای یک روز در روحیه و کار من تاثیر منفی میگذارد برای همین است که هیچوقت با تنبلی و رخوت این برنامه کاری و حضورم را کم نکردهام.
برایم عجیب است که چطور مرد یا زنی بعد از 45 سال کارمند یا شاغل بودن به محض اینکه بازنشسته میشوند در منزل میمانند؟! اصلا مگر میشود یک نفر 45 سال هر روز صبح سر کار رفته و عصر بازگشته، حالا به یکباره و صرفا به خاطر برچسب بازنشسته، خانهنشین شود. اصلا از نظر من برای فردی که حتی جسم سالمی هم ندارد هیچ عذری برای بیکاری و در خانه ماندن وجود ندارد انسان تا زمانی که نفس میکشد باید برای بهبود زندگی خودش و دیگران تلاش کند.
اگرچه که من میدانم همه ما میتوانیم در دوره بازنشستگی در منزل بمانیم و حتی کار مفیدی هم انجام بدهیم اما سوال اینجاست که آیا با کاری که ما انجام میدهیم باری از دوش جامعه و مردم برداشته میشود؟ اگر اینچنین است میتوانیم امیدوار باشیم هنوز حضور مفیدی در دنیا داریم اگر غیر از این باشد باید در زندگیمان و اموراتمان تجدیدنظر کنیم چرا که زندگی به صرف خورد و خوراک گذر عمر خودمان نیست.
از نظر من حداقلترین کاری که در دوران سالمندی میتوانیم انجام دهیم این است که جویای احوال و امورات اطرافیان، خانواده، دوستان و فامیل شویم. ببینم زندگیشان چطور پیش میرود، آیا مشکلی دارند، ما میتوانیم در حل مشکلشان کمک کنیم.
در قدمی فراتر به جامعهمان نگاه کنیم ببینیم در این زمان 12 ساعت روزانه میتوانیم چه مشکلی از جامعه را حل کنیم؛ حتی اگر بتوانیم به کمک بقیه هم سنوسالهایمان برای یک جوان شغل ایجاد کنیم، بساط ازدواج یک نفر را مهیا کنیم یا مشکل درمان یک نفر را رفع کنیم می توانیم از خودمان احساس رضایت داشته باشیم.
فعالیت اجتماعی در دوران سالمندی از نظر من به مثابه کاشتن یک نهالی است که عوائد آن میتواند به نیازمندان و قشر آسیبپذیر برسد به جای اینکه یک جسم در حال هدررفت گوشه منزل باشد.
فعالیت سالمندی نیازمند جسم سالم است
نباید فراموش کنیم اگرچه فعالیت بیشتر در دوران سالمندی افزایش اعتماد به نفس و خودباوری قشر سالمند را به همراه دارد اما همین فعالیت نیازمند بدن سالم است. اگر سالمند در دوران جوانی سبک زندگی درستی نداشته باید بپذیرد در دوران سالمندی باید سبک زندگیاش را که شامل تفریح، خوراک، استراحت، ورزش و درمان و ... را تغییر بدهد تا بتواند با بدن سالم خدمت کند. حتی من که در دوران جوانی سبک سالم زندگی را داشتهام با ورود به سن سالمندی باید بپذیرم بدنم تغییراتی را سپری میکند که نیازمند تغییرات در زندگیام است.
نکته اینجاست که معمولا همسن و سالهای من در مقابل تغییرات سبک زندگی مقاومت میکنند. البته که حق هم دارند. تصور کنید یک نفر حدود 50 سال یک مدل زندگی کرده است، یک سبک غذا خوردن داشته، یک سبک استراحت داشته حالا با مشکل روبهرو شده و باید این سبک را تغییر بدهد قطعا برایش سخت خواهد بود. اما باید بپذیریم گریزی نیست. اگر میخواهیم زندگی مطلوب و مفیدی داشته باشیم، از حیات خودمان استفاده بهتری کنیم و به جای سپری کردن زمانمان در بیمارستان یا بستر بیماری مشغول خدمترسانی باشیم یا بپذیریم که ملاحظاتی را باید با عنوان سبک زندگی سالمندی ایجاد کنیم.
ناگفته نماند در این خصوص کمبودها بسیار است. مثلا در مقایسه با کشورهای دیگر جهان ما آنطور که باید و شاید به سالمندان آموزش نمیدهیم یا مراکز مختص سالمندان و سبک زندگی این دوران نداریم. یک فرهنگسرای امید در منطقه 13 داریم که به صورت تخصصی در حوزه سالمند فعالیت میکند و چند مورد مرکز طب سالمندی که بسیار کم است و باید تعداد بیشتری مراکز اینچنینی داشته باشیم.
در زمان ما که سالمندان نسبتا زیاد بودند این تعداد خدمات و مراکز پاسخگو نبود حالا تصور کنید وقتی دهه شصتیهای کشور وارد زمان سالمندی میشوند ما با چه تعداد سالمند روبهرو هستیم؟ واقعا این تعداد مرکز خدمتدهی برای سالمندان کافی است؟ قطعا نه اما بهتر است تا وارد زمان بحران نشده ایم مسئولین برای این موضوع فکر اساسی کنند.
متأسفانه من هم در جمع دوستانم دارم عزیزانی که با ورود به دوران سالمندی خانهنشین شدند. غافل از اینکه ماندن در خانه باعث میشود هر فردی از نظر روحی، روانی و جسمی خیلی ضعیف شود. حالا در نظر بگیرید این فرد اگر در جامعه حضور پیدا کند و کار مفیدی انجام دهد پیش از آنکه خدمتی به دیگران و مددجویان انجام دهد اول خودش روحیه میگیرد که کار مفید و مثبتی را انجام داده و همین باعث حس رضایت و بالارفتن اعتماد به نفس در فرد سالمند میشود.
فراموش نکنید یکی از دلخوریهای قشر سالمند نادیده گرفته شدن آنهاست. حضور اجتماعی و فعالیت مفید میتواند حس رضایت و افزایش اعتماد به نفس را در قشر سالمند رقم بزند و این اتفاق امید به زندگی سالمندان را افزایش میدهد. طبیعی است سالمندی که رخوت و بیمیلی به زندگی دارد حتی یک روز زندگی برایش اضافه است اما سالمندی که برای هر روز زندگیاش بهانههایی مانند رفع مشکل مردم و فعالیت دارد قطعا برای هر روز زندگیاش امید دارد.
"دوستان عزیز هم دوره من؛ ماندن در خانه خستهتان میکند. قطعا بعد از یک مدتی حضور هر روزه شما در خانه اعضای خانواده مخصوصا همسرتان را هم ناراحت میکند. حضور بیش از حد در منزل به افزایش مشاجرات و درگیریهای لفظی ختم میشود پس چرا به این ماندن اصرار دارید؟ شما در همین سن و سال توانمندی و تجربیاتی از هر دقیقه عمر خودتان و دیگران دارید که میتواند برای سایر افراد شادی و حس خوب ایجاد کند.
خوشبختانه در هر شهری گروه های خیریه و سازمانهای مردم نهاد فعال هستند، به این گروه ها ملحق شوید. هم از زمان خود نهایت استفاده را میکنید هم به رفع مشکلات مددجویان کمک میکنید و برای آخرتتان ذخیره خیر کنار میگذارید. حتی اگر شما توان مالی و قدرت جسمی برای فعالیت ندارید همینکه گوش شنوای مشکلات و سنگ صبور افراد باشید لطف بزرگی در حقشان کردهاید.
محاسن و گیسوی سپید شما نقطه امنی است برای بازگو کردن مشکلات جوانترها چون امید دارند با راهنمایی شما میتوانند مشکلاتشان را حل کنند و نشان میدهد شما نقطه اتکای نسل جدید هستید و باید قدر خودتان را بدانید. شما از روزهای باقی مانده دنیایتان میتوانید رزق ابدی برای خودتان رقم بزنید پس چرا با تنبلی و در خانه ماندن این فرصت را هدر میدهید؟
به نزدیکترین مرکز جمع سالمندان در منطقهتان از پارک یا فرهنگسرا گرفته مراجعه کنید؛ در جمع دوستان همسن و سالتان قرار بگیرید تا بتوانید رقم زننده اتفاقات خیر باشید. حتی اگر به نقطهای از توان مالی رسیدهاید که خیالتان از آینده فرزندانتان هم راحت است میتوانید مازاد دارایی خود را به جای حیف دنیا کردن برای امور خیر هزینه کنید.
بیش از 30 درصد جمعیت ایران در 30 سال آینده "سالمند" میشودپدیده "سالمندان سرراهی" در انتظار جامعه ایرانی!/ تمایل 68درصد زنان ایرانی برای داشتن 3 فرزند و بیشتر!فیلم/ سالمندآزاری را همین امروز متوقف کنیمانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار بازنشستگان سالمندان اخبار بازنشستگان سالمندان دوران سالمندی سبک زندگی سن و سال یک نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۷۸۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزییات کشف معماری ۴۵۰۰ ساله در شرق ایران اعلام شد
آفتابنیوز :
تپۀ پیرزال در ۶۰ کیلومتری جنوب زابل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد و در سال ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. این تپه در سال ۱۴۰۲ از طرف دانشگاه زابل برای آموزش دروس عملی باستانشناسی به دانشجویان این رشته در دانشکدۀ هنر و معماری، برای فصل دوم کاوش شد که مهمترین یافتههای آن، یک سازه معماری متعلق به دورۀ چهارم عصر مفرغ سیستان (حدود ۲۵۰۰ تا ۲۳۰۰ پیش از میلاد) بود، که شامل بقایای ساختمانی یک خانه در لایۀ اول این محوطه است.
حسین سرحدی ـ عضو هیأت علمی دانشگاه زابل ـ که سرپرستی دومین فصل کاوش آموزشی دانشگاه زابل در تپۀ پیرزال سیستان را به عهده داشت، گاهنگاری محوطه پیرزال را بر اساس یافتههای سطحی، به دورۀ IV شهر سوخته نسبت داده است، درباره جزئیات کشف بقایای معماری متعلق به دورۀ چهارم عصر مفرغ سیستان (حدود ۲۵۰۰ تا ۲۳۰۰ پیش از میلاد) توضیح داد: این معماری شامل بقایای ساختمانی یک خانه در لایۀ اول این محوطه است. این خانه متشکل از تعدادی اتاق در حاشیۀ جنوبی یک حیاط مرکزی است.
او اضافه کرد: کاوشهای اخیر بیانگر وجود یک کوچه است که احتمالاً این ساختمان را به ساختمانها یا خانههای دیگر مرتبط میکرده است. بقایای این کوچۀ در ضلع شمالی کارگاه ۳ نشاندهندۀ توسعۀ ساخت و ساز در دورۀ آخر عصر مفرغ سیستان است.
در این فصل، که کارگاه شماره ۳ به ابعاد ۱۰ در ۱۰ متر کاوش شد، سفالهایی متعلق به حدود ۴۳۰۰ سال پیش، اشیاء گلی شامل پیکرکها و اشیاء شمارشی نیز کشف شد.
باستانشناسان همچنین اشیائی را در ارتباط با مدیریت کالا و نظام داد و ستد محلی کشف کردهاند که استقرار در این مکان را با سایر محوطههای اطراف برقرار میکرد. این کالاهای مبادلاتی به گمان باستانشناسان شامل ظروف سنگی، جانورانی همانند گاو، گوسفند و گندم و سایر ملزومات زندگی در آن دوران بوده است. به نظر آنها، مبادلۀ اشیاء سنگی همچون پیکَرَکها و ظروف مرمرین در این تپه از رونق خوبی برخوردار بوده است.
سرحدی درباره اهمیت این تپه باستانی گفت: بنا به یافتههای سطحی، به نظر میرسد «پیرزال» یکی از بزرگترین تپههای متعلق به فاز انتهایی عصر مفرغ سیستان است، که تاریخ و کیفیت آن هنوز از مسائل مورد بحث باستانشناسی جنوب شرق ایران به شمار میرود.
منبع: خبرگزاری ایسنا