پیامدهای منفی ۲۰ سال جنگ آمریکا علیه تروریسم
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۳۹۲۲۹
"آمریکا در شناخت عوامل تروریسم کماکان دچار اشتباه است. امروز فعالیت سازمانهای تروریستی در آفریقا و خاورمیانه، نسبت به قبل از ۱۱ سپتامبر بیشتر شده است."
به گزارش ایسنا، مجله «فارنافرز» ضمن پژوهشی درباره نتایج جنگ بیست ساله آمریکا علیه تروریسم، این پرسش را مطرح کرده که چه کسی در این جنگ پیروز شده آمریکا یا تروریسم؟ پژوهشگرانی که به این پرسش پاسخ دادهاند عبارتند از: "نیللی لحود"، استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب «برگههای بن لادن»، "بن رودس"، معاون مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و نویسنده کتاب «پس از سقوط؛ آمریکایی بودن در جهانی که خود ساختهایم»، "دانیال بایمان" پروفسور در دانشگاه جورج تاون و مؤلف کتاب «راه رزمندگان؛ جنگجویان بیگانه در ارتشهای جهادی»، "توماس هیگ هامر"، پژوهشگر کانون پژوهشهای دفاعی نروژ، "سینتیا میللر ادریس" مؤلف کتاب «نفرت در میهن؛ راست افراطگرای فراملی جدید» و "الیوت آکرمان" افسر پیشین در نیروهای مارینز و در امور اطلاعاتی آمریکا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نوشته ایندیپندنت، بر اساس اسنادی که از شهر ایبتآباد پاکستان پس از کشته شدن بن لادن به دست آمده، وی در سال ۱۹۸۶ به این فکر افتاد که باید ضربه نیرومندی به آمریکا وارد کند تا مجبور به ترک سرزمین مسلمانان شود. وی در برنامهریزی علیه آمریکا، تظاهرات مردم آمریکا علیه جنگ در ویتنام را در نظر گذرانده و بر نقش افکار عمومی در سیاست خارجی آمریکا امید بسته بود، اما این را محاسبه نکرده بود که ممکن است آمریکا در واکنش به ضربه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله ور شود و ضربه بزرگی به القاعده وارد کند و دولت طالبان را از میان بر دارد.
بن رودس به این باور است که «تمرکز بر جنگ علیه تروریسم به تغییر اولویتهای آمریکا انجامید و جنگ علیه تروریسم در درون خود دچار تناقض شد؛ چنانچه در مرحله پسا ۱۱ سپتامبر، به جای تمرکز بر تروریسم، به بازنگری در تعیین اهداف ایالات متحده آمریکا در جهان و بازنگری در تعریف هویت آمریکایی، پر داخته شد و بر رقابت با حزب کمونیست چین، تمرکز صورت گرفت».
دانیال بایمان به این نظر است که «ما باید زندگی کردن با تروریسم را یاد بگیریم»؛ چرا که امروز فعالیت سازمانهای تروریستی در آفریقا و خاورمیانه، نسبت به قبل از ۱۱ سپتامبر بیشتر شده است. پس آنچه امکان پذیر است، مدیریت جنگ علیه تروریسم است، نه نابود کردن تروریسم».
هیگ هامر میگوید: «تروریسم یک بازی راهبردی میان دولتها و بازیگران غیر دولتی است. جنگ امروز علیه تروریسم بر اطلاعات استوار است، به دست آوردن اطلاعات است که میتواند نابودی تروریسم را تضمین کند. فناوری که تروریستها از آن استفاده میکنند، به سلاح نیرومندتری در دست دولتها تبدیل شده است. جنگ علیه تروریسم، سلطه دولتها را تقویت کرده و به بسیاری از رژیمها این بهانه را فراهم کرده که جنبشهای مخالف مسالمت جو را نیز سرکوب کنند».
سینتیا میللر ادریس میگوید: «جنگ علیه تروریسم راست افراطگرا را تقویت کرده و اکنون اندیشههای راستی افراط گرایانه، جریان عمومی احزاب دست راستی را تشکیل میدهد». اما الیوت آکرمان این پرسش را مطرح میکند که آیا ایالات متحده آمریکا که در عراق و افغانستان شکست خورده، میتواند ادعا کند که جنگ را برده است؟
واقعیت این است که آمریکا و متحدانش پس از حمله به افغانستان و شکست دادن داعش در سوریه و عراق، توانستند تروریستها را از نگاه جغرافیایی آواره کنند و از داشتن پناهگاه امن آنها را محروم سازند. اما تروریستها در همه جا از آسیا گرفته تا آفریقا و اروپا پراکنده شدند و با کار گرفتن از «تاکتیک گرگان تنها»، به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
این در حالی است که آمریکا در شناخت عوامل تروریسم کما کان دچار اشتباه است. آمریکا تاکنون برخی از حقائق را نا دیده میگیرد؛ حقیقت نخست اینکه جنگ نیروهای آمریکایی در افغانستان و عراق علیه تروریسم، جاذبه و کشش بزرگی به تروریستها بخشیده و بسیاری از جوانان را انگیزه داده تا برای جنگ به صف تروریستها بپیوندند. حقیقت دوم این که آمریکا در حالیکه استبداد را از عوامل بروز تروریسم میداند، به رژیمهای استبدادی کمک میکند. حقیقت سوم اینکه، آمریکا فکر میکند راه حل در گسترش دموکراسی است، در حالی که دموکراسی در فرهنگ تروریستها «کفر مطلق» تلقی میشود. هر چند سازمانهای اسلامگرای سیاسی دچار اختلاف و تکثر شوند و یک دیگر را به انحراف از دین متهم کنند، باز هم همه آنها در یک نقطه با هم اتفاق نظر دارند که عبارت است از احیای خلافت اسلامی. آرزوی رسیدن به همین هدف است که جوانان را در آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا، وا میدارد تا به خلیفه خود خوانده داعش بیعت کنند، در حالی که نه او را دیدهاند و نه چیزی در باره او میدانند.
گذشته از آن جنگ ۲۰ ساله آمریکا علیه تروریسم که جورج بوش پسر آن را آغاز کرد، به سود چین، روسیه و ایران تمام شد و زمینه را برای آنها فراهم کرد تا از مشغولیت آمریکا بهرهبرداری کنند و به اهداف ژئوپلتیکیای دست یابند. اکنون هم که آمریکا جنگ علیه تروریسم را کاهش داده و به رقابت با چین و روسیه و تقابل با ایران، تمرکز کرده، نتیجهاش جز نیرو گرفتن تروریستها در خاورمیانه پس از خروج آمریکا از این منطقه نخواهد بود. در واقع آمریکا در هر دو جهت دچار اشتباه شده است؛ اشتباه در تمرکز بر بازیگران غیر دولتی، بدون در نظر گرفتن قدرتهای دولتی رقیب و اشتباه در تمرکز بر قدرتهای دولتی و کم توجهی به خطرهای نیروهای غیر دولتی.
چنانکه آکرمان میگوید: «آمریکا خسته شده و این خستگی بهای نرم جنگ علیه تروریسم است.». اما آمریکا جهان را نیز خسته کرده است؛ بر اساس آمار دانشگاه براون، جنگهای آمریکا هزاران انسان را در جهان آواره کرده، زمینه آسایش دشمنان آمریکا را فراهم ساخته ولی در نابود کردن تروریسم ناکام مانده است. البته بررسیها و بازنگریها برای دست یابی به یک تصمیم درست همچنان ادامه دارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جنگ آمریکا علیه تروریسم آمریکا علیه تروریسم جنگ علیه تروریسم ۱۱ سپتامبر تروریست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۳۹۲۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال صدور حکم بازداشت نتانیاهو در دادگاه لاهه و پیامدهای جهانی
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه القدس العربی، بعد از افزایش زمزمهها درباره احتمال صدور حکم بازداشت شماری از سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی توسط دیوان بینالمللی دادگستری به خاطر جنایتهای آنها علیه مردم فلسطین، رسانههای عبری از ترس و وحشت «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر خبر دادند؛ چرا که نام او هم کنار دیگر سرکردگان اسراییلی همچون «یوآف گالانت» وزیر جنگ و «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش اسراییل در لیست افرادی که ممکن است حکم بازداشت آنها صادر شود، دیده میشود.
بر همین اساس بنیامین نتانیاهو روز جمعه گذشته در واکنش به این تصمیم دیوان بینالمللی دادگستری که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری هم از آن حمایت و بر لزوم اقدام به اجرای آن تاکید کردهاند، در اظهاراتی وقیحانه گفت که «اسراییل هیچ تلاشی از سوی دادگاه لاهه را برای تضعیف حق اساسی در دفاع از خود نخواهد پذیرفت».
در صورتی که این حکم علیه سران رژیم صهیونیستی صادر شود، ۱۲۰ کشور عضو دادگاه لاهه ملزم هستند که افراد مذکور را در صورت ورود به خاک خود دستگیر کرده و آنها را به دادگاه لاهه تحویل دهند. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در تلاش برای فرار از صدور این حکم بوده و متحدان آمریکایی و اروپایی خود را برای جلوگیری از صدور چنین حکمی تحت فشار قرار داده است.
در همین راستا نتانیاهو تماسهای گستردهای با شرکای غربی و آمریکایی خود برقرار کرده و از آنها میخواهد که جلوی صدور این حکم در دیوان بین المللی دادگستری را بگیرند. نکته قابل توجهی که در تصمیم دیوان بین المللی دادگستری برای صدور حکم بازداشت مقامات اسراییلی وجود دارد، این است که فارغ از صدور یا عدم صدور این حکم، صرف اتخاذ همین تصمیم در کنار سایر تحولات جهان و واکنش افکار عمومی به جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه بیانگر یک بیداری بیسابقه در سطح جهانی است.
در سطح داخلی اسراییل نیز تنشها و درگیریهای زیادی میان سران سیاسی و نظامی این رژیم به ویژه در کابینه راست افراطی نتانیاهو وجود دارد و آنها نمیتوانند تصمیم واحدی درباره پاسخ به پیشنهاد اخیر مصر در مذاکرات آتشبس غزه اتخاذ کنند و وزرای فاشیست کابینه اسراییل همچون بتسلئیل اسموتریچ، نتانیاهو را تهدید و اعلام کردهاند که پذیرش آتش بس به معنای شکست اسراییل و تسلیم شدن در برابر حماس است.
همچنین نتانیاهو برای فرار از عواقب شکست در عملیات طوفان الاقصی همچنان اصرار به ادامه جنگ فرسایشی غزه دارد و این در حالی است که ماندن اسرای اسراییلی در غزه فشار زیادی از جانب صهیونیستها و به ویژه خانوادههای این اسرا به نتانیاهو و کابینه او وارد میکند.
در سطح عربی هم شاهد تحرکاتی برای برقراری آتش بس در نوار غزه هستیم؛ جایی که عربستان سعودی روز گذشته میزبان نشستهایی با حضور شخصیتها و مقامات کشورهای عربی با هدف تقویت تلاشها و فشارها جهت پایان جنگ در غزه بوده است.
اما مهمترین تحولی که این روزها در سایه ادامه جنایات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در سطح جهان مشاهده میشود، خیزش دانشجویی در دانشگاههای آمریکاست. این جنبش دانشجویی علیه جنایتهای رژیم صهیونیستی ضد مردم فلسطین که از دانشگاههای آمریکا آغاز شد، به مرور به دانشگاههای سراسر جهان کشیده شده و همه این حقایق نشان میدهد که جهان بعد از جنگ غزه دیگر مانند قبل از آن نیست و اسراییل دیگر آن «بت مقدس» نیست که هیچکس نتواند به آن آسیب برساند.
کد خبر 6092116