هـیچ انسانی در برابر امراض روانی مصون نیست/ رفتار مناسب اطرافیان، کلید بهبودی آسیب دیدگان روانی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۴۰۶۱۶
به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از بوشهر، از ۱۸ تا ۲۴ مهر هفته سلامت روان است و امروز نخستین روز این هفته است. شعار امسال این هفته «سلامت روان در جهانی نابرابر» اعلام شده است.
بیماریهای روانی از اختلالات روانپزشکی بسیار شایع در عصر کنونی هستند و کارشناسان معتقدند که هـیچ انسانی از این بیماریها مصونیت ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فاطمه تقوی نصرآباد کارشناس امور بیماران روانی اداره کل بهزیستی استان بوشهر در این باره میگوید: بیماریهای روانی در صورت تشخیص و درمان به موقع، قابل کنترل است.
او معتقد است، نحوه رفتار اعضای خانواده، اطرافیان ودوستان با فرد دارای اختلالات روانی نقش بسیار مهمی در بهبود وکاهش عوارض بیماری دارد.
کارشناس امور بیماران روانی اداره کل بهزیستی استان بوشهر به نکاتی درباره رفتار با این بیماران اشاره کرده است که در زیر میآید:
• انکار بیماری روانی چه از سوی بیمار و چه اطرافیان او به یک اندازه میتواند فرآیند بهبود و درمان را به عقب بیندازد؛ پس پذیرش بیماری گام نخست در درمان است.
• برداشتها و تلقیهای نادرستی که در میان خانوادهها درباره بیماری روانی و برخی از اختلالهای روانی وجود دارد یکی از عوامل شدت یافتن بیماری است.
• بیمار روانی رفتار خود را کاملا طبیعی و عادی میداند. درک این نکته از سوی اطرافیان بیمار سبب میشود تصوراتی از این دست که بیمار آنها را فریب داده و یا از روی قصد، آزارشان میدهد در ذهنشان از بین برود.
• بیمار روانی دارای چرخه خاص خود است؛ به این معنا که میتواند از اختلالات سبک تا بحرانهای بزرگ را دربرگیرد و رفتار افراد با بیمار، با توجه به ویژگیهای بالینی نوع بیماری، روش خاصی را میطلبد.
• صبر و حوصله زیاد در برخورد با یک بیمار روانی کمک بزرگی به بهبودی او است. در مقابل عصبانی شدن و بیحوصلگی، میتواند بیماری را تشدید کند.
• گفتوگو با بیمار در مورد هر موضوعی که دوست دارد از سویی باعث میشود تا او آزادانه سخن بگوید و این مساله بین شما و بیمار صمیمیت به وجود میآورد و از سوی دیگر، سبب میشود تا بیمار خودر ا تنها احساس نکند و در مورد بیماری خود دچار توهم نشود.
بیشتر بخوانید
حواسمان به همدیگر باشد/ ناامیدی علت اصلی خودکشی بیشترین تماسها مربوط به اختلافهای حاد خانوادگی است•در گفتوگو با بیمار درک این نکته ضروری است که در کوتاه مدت و خیلی سریع نمیتوان دیدگاه بیمار را تغییر داد.
• دادن این اطمینان به بیمار که شما میخواهید با او رابطه صمیمی برقرار کنید و خود شما هم تافته جدا بافته از او نیستید و در معرض بیماری یا مشکلات روانی مشابهی قرار دارید، منجر به اطمینان دو سویه میان شما و بیمار میشود.
• فشار آوردن به بیمار و توصیه مرتب به او که این کار را بکن و آن کار را نکن یا گفتن جملاتی از این دست که آیا تو نمیخواهی خوب شوی؟ میتواند سبب واکنش منفی بیمار شود.
• در برخی از خانوادهها به علت پایین بودن سطح سواد فرهنگی از عنوان برخی از بیماریهای روانی برای برچسب زدن به بیمار استفاده میشود یا اختلال روانی او را مرتب به رُخَش میکشند که این مورد فرآیند درمان را مشکل، پیچیده و طولانی میکند.
• یکی دیگر از عوامل کمک کننده در بهبود و بازتوانی این بیماران، آموزش روانی خانواده است، آموزش روانی نیاز مهم خانوادههایی است که از بیماران روان پریش و مزمن مراقبت میکنند زیرا آنها را در درک فرآیند بیماری یاری میکند.
• هدف آموزش روانی خانواده پیشگیری از بازگشت علائم شدید بیماری و تسهیل در بازگشت دوباره آنها به اجتماع خانوادگی در زمینه عملکرد اجتماعی و شغلی آنها است.
• هدف دیگر مرتبط با این برنامهها حمایت از خانواده بیماران است. خانوادهها در خلال درمان و مراقبتهای طولانی مدت از بیمارشان درگیر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی میشوند.
• عشق و حمایت خانواده میتواند در درمان و بهبودی او نقش مهمی داشته باشد، آگاهی از بیماری، امید دادن و تشویق، زیر نظرگرفتن علائم، و شرکت در مشاورههای درمانی به فرد بیمار کمک میکند و خانوادهها با تشویق بیمار به علت کارهای مثبت و موفقیتهایی که به دست میآورد (هر چقدر هم کوچک باشد) به او احساس عزت نفس میبخشند.
• نتیجه آنکه اختلالات روانی یا رفتاری در جوامع مختلف انسانی کم و بیش مشهود است و بسیاری افراد در زندگی امکان ابتلا به ناراحتیهای روانی را دارند.
• رفتار مناسب و منطقی با کسانی که از نظر روانی آسیب دیدهاند میتواند در بهبود یا در اصلاح رفتار بیمار نقش اساسی داشته باشد. در برخورد با بیمار روانی رفتار افراد باید از شکیبایی، متانت و پختگی لازم برخوردار باشد.
• هرگز نباید رفتار ما با بیمار روانی همراه با پرخاشگری، استهزا، تحقیر و ترحم باشد؛ بلکه باید اعتماد به نفس و عزت نفس را که از پایههای اصلی بهداشت روانی است به بیمار انتقال دهیم.
انتهای پیام/ک
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بیماران روانی بیماری روانی اعصاب و روان اختلال روانی بیمار روانی خانواده ها بیماری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۴۰۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است: یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» درخور توجه فزونتری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزی بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تأثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا می بالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دورهای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه به کار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود به کار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلت مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.
کد خبر 6090072