Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-01@00:26:59 GMT

در سکوت غرق شدم، دستت را به من بده

تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۵۱۳۱۱

در سکوت غرق شدم، دستت را به من بده

ایسنا/خراسان رضوی تصور کنید در کشوری که اصلا زبان مردم آنجا را نمی‌دانید، زندگی می‌کنید. قطعا شما ناتوان از برقراری ارتباط با دیگران خواهید بود. ناشنوایان در ارتباط با ما چنین حسی را تجربه می‌کنند.

تنهایی هراس دائمی بشر است. انسان به صورت ذاتی موجودی اجتماعی است و یکی از نیازهای بنیادین او داشتن ارتباط موثر با دیگران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قطعا در جامعه‌ای که اصلا زبان‌شان را نمی‌دانید، توانایی برقراری ارتباط، انجام کارهای روزانه، رشد و پیشرفت و... را نخواهید داشت.

برای ناشنوایان وضعیت به همین منوال است. هیچ‌کس زبان آن‌ها(زبان اشاره) را نمی‌داند. آن‌ها نیز ناتوان از تکلم و بیان منظور خود هستند و نمی‌توانند گفته‌های دیگران را بشنوند. زمانی که صدایی در کار نباشد، گوشی نیز برای شنیدن‌ نیست و همین موضوع برقراری ارتباط و داشتن یک زندگی معمولی را برای ناشنوایان بسیار دشوار می‌کند.

بین معلولان، ناشنوایان در اولویت نیستند

مرجانه بزمی یک کارمند آموزش و پرورش و معلم است. او و همسرش ناشنوا هستند. ارمیا تنها فرزند آن‌ها که هشت سال سن دارد، عمل کاشت حلزون را انجام داده و نیمه‌شنواست.

وی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص مسائل و مشکلات افراد ناشنوا در جامعه می‌گوید: در جامعه همواره به معلولان جسمی حرکتی و نابینایان توجه بیشتری می‌شود. ناشنوایان چون ظاهر سالمی دارند، اصلا معلول به حساب نمی‌آیند و اگر امتیازی به معلولان تعلق بگیرد، همواره معلولین جسمی حرکتی و نابینایان در اولویت هستند.

این کارمند آموزش‌وپرورش با بیان اینکه هنگام مراجعه به ادارات و سازمان‌های مختلف افراد ناشنوا جدی گرفته نشده و به آن‌ها توجهی نمی‌شود، ادامه می‌دهد: زمانی‌ که به اداره و سازمانی مراجعه می‌کنیم، به محض اینکه متوجه می‌شوند ناشنوا هستیم، به ما بی‌توجهی می‌کنند. آنقدر به ما بی‌توجهی می‌کنند تا بالاخره خسته شویم و برویم. من اگر جایی کاری داشته باشم، حتما باید با خودم یک مترجم یا یک فرد شنوا ببرم تا مشکلم حل شود؛ در غیر این صورت به هر اداره و ارگانی مراجعه کنم، مساله‌ام به هیچ‌ عنوان به نتیجه نمی‌رسد.

وی بیان می‌کند: ما ناشنوایان توانمندی‌های زیادی داریم و می‌توانیم به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنیم. اگر صحبت‌های ما را متوجه نمی‌شوند، می‌توانیم بنویسیم و از طریق نوشتن منظور خود را منتقل کنیم. اگر کسی حوصله مطالعه نوشته ما را ندارد، حدالاقل به لب‌خوانی ما می‌تواند توجه کند. من تمام جملاتم را کامل می‌گویم. در حال حاضر از زمان شیوع ویروس کرونا شرایط خیلی دشوار شده و ماسک‌زدن‌ باعث شده ما نتوانیم لب‌خوانی کنیم.

بزمی با بیان اینکه جامعه از افراد ناشنوا شناختی ندارد، عنوان می‌کند: جامعه ناشنوایان برای اقشار مختلف مردم ناشناخته هستند. هیچگونه فرهنگ‌‎سازی‌ در خصوص نحوه تعامل صحیح با افراد دارای معلولیت انجام نگرفته است. زبان اشاره ممکن است سخت باشد ولی افراد می‌توانند لب‌خوانی یا به صورت نوشتاری با ما ارتباط برقرار کنند.

وی می‌افزاید: همین ارتباط‌گیری و صحبت کردن در جامعه برای ما مشکل است. من خودم معلم هستم. در مدرسه همه همکارانم شنوا هستند و وقتی در دفتر دور هم جمع می‌شوند، همه با هم صحبت می‌کنند و من همیشه تنها می‌مانم؛ هیچ‌کدام از آن‌ها حوصله ندارد با من ارتباط برقرار کند.

مردم ناشنوایان را به رسمیت نمی‌شناسند 

این معلم با بیان اینکه پسرم به‌ تازگی عمل کاشت حلزون را انجام داده و نیمه‌شنواست، می‌گوید: چون پسرم عمل کاشت حلزون انجام داده، باید خیلی از او مراقبت شود و به‌هیچ وجه نباید سرش به جایی برخورد کند یا ضربه‌ای، حتی آرام، به سرش بخورد. ما تصمیم گرفتیم او را به مدرسه‌ای بفرستیم که تعداد دانش‌آموزانش کمتر و برای کادر آن مراقبت و توجه به چنین دانش‌آموزی بیشتر باشد ولی علی‌رغم اینکه این مدرسه‌ خاصی است و هزینه‌های بالایی هم دارد اما دیگر دانش‌آموزان با پسرم ارتباط خوبی برقرار نکرده‌اند. متاسفانه حتی مسئولان این مدرسه نیز زیاد به این موضوع توجه نمی‌کنند؛ در حالی که این مدرسه جزو بهترین مدارس است و تا الان نیز دانش‌آموز ناشنوا داشته است. 

وی ادامه می‌دهد: در مجموع مردم حضور ناشنوایان در جامعه را به رسمیت نمی‌شناسند.

استفاده از آموزش‌های مجازی برای ناشنوایان چالش بزرگی است

بزمی با اشاره به اینکه نزدیک ۲ سال است برنامه‌های درسی و آموزشی به صورت مجازی و از طریق نرم‌افزار شاد و به‌ صورت صوتی برگزار می‌شود، اظهار می‌کند: فرزند من و دانش‌آموزان ناشنوا برای استفاده از این نرم‌افزار با مشکلات زیادی مواجه هستند. این نرم افزار تصویری و صوتی است. معلم صحبت می‌کند و یک فرد ناشنوا نمی‌تواند با آن ارتباط بگیرد. می‌توان این برنامه را به‌ گونه‌ای تنظیم کرد تا زمانی‌رکه معلم صحبت می‌کند، به صورت زیرنویس یا از طریق یک مترجم به فرد ناشنوا توضیح داده شود.

وی ضمن تاکید بر اینکه در صورت بروز یک اتفاق اورژانسی، ما امکان برقراری تماس و ارتباط با آتش‌نشانی، پلیس، آمبولانس و... را نداریم، تصریح می‌کند: در خانواده من سه نفر ناشنوا هستند. اگر اتفاقی برای ما بیفتد، مثلا خانه آتش بگیرد، چطور می‌توانیم با آتش‌نشانی تماس بگیریم؟ اگر سلامتی‌مان در خطر بیفتد، چطور به آمبولانس خبر دهیم؟ صدای‌مان به هیچ‌جایی نمی‌رسد. وقتی ما هیچ فرد شنوایی در خانواده نداریم، وقتی اغلب شماره‌های اضطراری به صورت پیامکی فعال نیست، ما چطور می‌توانیم ارتباط بگیریم؟

این کارمند آموزش و پرورش ادامه می‌دهد: از زمان شیوع کرونا صداوسیما هیچ اطلاع‌رسانی در زمینه کرونا برا افراد ناشنوا انجام نداد. ما هنوز نتوانسته‌ایم کاملا کرونا را بشناسیم؛ فقط می‌دانیم کرونا ترسناک و خطرناک است و باید از خود مراقبت کنیم. هر چند ناشنوایان قشر معدودی هستند ولی صداوسیما می‌تواند از مترجم در برنامه‌های خود استفاده کند. در دوران قرنطینه همه از برنامه‌های سینمای خانگی استفاده می‌کردند ولی افراد ناشنوا نمی‌توانستند از این برنامه‌ها بهره‌ای برند.

بزمی عنوان می‌کند: امیدوارم فرهنگ‌سازی شود و دانش مردم نسبت به افراد ناشنوا بیشتر شود تا نه از آن‌ها از ما بترسند و نه از ارتباط گیری با ناشنوایان خسته شوند و کمک‌شان کنند. من یک‌ مرتبه برای شارژ کارت مترو به گیشه رفتم؛ مسئول گیشه روی برگه برایم نوشت «شما ناشنوا هستید؟». این جمله را که دیدم خیلی خوشحال شدم که بالاخره ما را شناختند و تلاش می‌کنند به‌ گونه‌ای با ما ارتباط برقرار کنند. خیلی خوب می‌شد اگر همه مردم می‌توانستند صدای ناشنوایان را بشنوند و بتوانند در ارتباط گرفتن به آن‌ها کمک کنند. اینکه ما بتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم و آن‌ها ما را مثل خودشان قبول کنند، خیلی برای‌مان ارزشمند است.

وی ادامه داد: از ما که گذشت ولی امیدوارم وضعیت برای فرزندان ما تغییر کند. حدالاقل فرهنگ‌سازی برای آن‌ها اتفاق بیفتد تا متوجه شوند اطراف‌شان چه می‌گذرد. فرزند من نیمه‌شنواست و مثل من ناشنوای مطلق نیست. من فرزندم را به گفتاردرمانی می‌برم. باید با او صحبت شود و تمرین کند تا گفتارش خوب شود. من نمی‌توانم کمکی به او بکنم. لازم است مترجم یا کلاس‌هایی باشد که فرزندان ما بتوانند از آن استفاده کنند زیرا تقویت شنیداری خیلی برای‌ آن‌ها اهمیت دارد. باید مکانی را برای فرزندانی که والدین ناشنوا دارند، در نظر گرفته شود؛ مرکزی که ویژه این کار باشد و تقویت شنوایی و گفتار درمانی در آن انجام شود.

تصور مردم از ناشنوایان بسیار کلیشه‌ای است

محمد ترابی کارمند شهرداری است. او ۳۵ درصد شنوایی دارد و یک نیمه‌شنوا به حساب می‌آید که از طریق بهره‌گیری از گفتاردرمانی می‌تواند کاملا روان، واضح و به‌ خوبی صحبت کند.

او به دلیل گفتار خوبی که دارد، هنگام برقراری ارتباط با دیگران هیچ‌کس متوجه نمی‌شود که او یک نیمه‌شنواست.

وی می‌گوید: به دلیل شنوایی حدود ۳۵ درصدی ام، می‌توانم از طریق لب‌خوانی  تا ۷۰ درصد منظور طرف مقابل را متوجه شوم. در حالی که افراد ناشنوا با وجود لب‌خوانی نیز نهایتا تا ۲۰ درصد می‌توانند منظور دیگران را دریابند.

ترابی ادامه می‌دهد: بایستی این فرهنگ‌سازی بین مردم صورت گیرد که فردی که گفتار و تکلم خوبی دارد، لزوما از شنوایی خوبی برخوردار نیست. متاسفانه مردم یک تصویر خیلی کلیشه‌ای از افراد ناشنوا دارند.

وی  با بیان اینکه تلخ‌ترین خاطرات من در محیط آموزشی اتفاق افتاده، ادامه می‌دهد: از زمانی که دیپلم گرفتم، ۱۵ سال طول کشید تا بتوانم مدرک کارشناسی نیز بگیرم. من در دانشگاه‌های مختلف و رشته‌های مختلفی ثبت‌ نام کردم‌؛ فقط به امید اینکه بتوانم مدرک بگیرم و در جامعه موثر باشم. به هر دانشگاهی که مراجعه می‌کردم، مسئولان دانشگاه متوجه نبودند که یک فرد ناشنوا نیاز به همکاری و همراهی دارد. من هفت مرتبه در دانشگاه‌های مختلف ثبت‌ نام کردم اما دریغ از اینکه از یک ترم بتوانم به خوبی عبور کنم. در نهایت از مددکار بهزیستی کمک گرفتم و با کمک او توانستم مدرک کارشناسی ام را بگیرم.

وی بیان می‌کند: زمانی‌ که سوال می‌پرسیدم، همکلاسی‌های من صبر و تحمل نداشتند و متاسفانه همکاری نمی‌کردند. آن‌ها سریع خسته می‌شدند و  اعتراض می‌کردند. زمانی که این رفتار و شرایط را می‌دیدم از خیلی از خواسته‌هایم صرف‌ نظر می‌کردم. تلاش می‌کردم در کلاس به‌ گونه‌ای باشم که هم به خواسته‌ام برسم و در کنار آن همراهی همکلاسی‌هایم را نیز داشته باشم.

این کارمند شهرداری با بیان اینکه ۱۵ سال از عمرم برای مدرک کارشناسی گذشت، می‌گوید: خیلی دوران سختی را پشت سرگذاشتم. وقتی وارد دانشگاه می‌شدم، اصلا  وضعیت من را درک نمی‌کردند و حمایت نمی‌شدم؛ به همین دلیل هیچ‌وقت نتوانستم از یک ترم عبور کنم. نقش مددکاران بهزیستی در ادامه تحصیل من خیلی پررنگ بود و با کمک آن‌ها توانستم بالاخره مدرک را بگیرم.

وی با بیان اینکه با وجود ماسک ناتوان از لب‌خوانی و برقراری ارتباط هستیم، ادامه می‌دهد: در اماکن عمومی برای جامعه ناشنوایان و نیمه‌شنوایان مشکلات زیادی وجود دارد. نیمه‌شنوایان نیز باید لب‌خوانی کنند تا منظور طرف مقابل را متوجه شوند. یک‌سری از سازمان‌ها و مکان‌هایی که عموم مردم به آنجا مراجعه می‌کنند، باید برخی امتیازات را برای افراد ناشنوا قائل شوند. 

ادارات و دستگاه‌ها نیازمند مترجم ناشنوایان است

ترابی عنوان می‌کند: من ۳۵ درصد شنوایی دارم و نیمه‌شنوا هستم. با وجود ماسک اصلا چیزی متوجه نمی‌شوم ولی از طریق لب‌خوانی می‌توانم تا ۷۰ درصد منظور طرف مقابل را بفهمم اما متاسفانه طرف مقابل هنگام صحبت کردن یا رویش را برمی‌گرداند یا حرکت می‌کند و... . در نهایت من چیزی متوجه نمی‌شوم. افراد هنگام صحبت با ناشنوایان باید تمام توجه خود را معطوف فرد ناشنوا کنند و شمرده و واضح سخن بگویند تا اگر فرد ناشنوا متوجه نشد، دوباره با او همکاری و همراهی کنند. این عدم امکان برقراری ارتباط مشکل ماست و ما نمی‌توانیم در جامعه رشد کنیم.

وی با بیان اینکه جامعه ناشنوایان نیاز به توجه، همراهی و مشارکت دارد، اظهار می‌کند: حضور یک مترجم در محیط اداری و دستگاه‌های دولتی یک امر ضروری است تا افراد ناشنوا بتوانند از امکانات آن محیط استفاده کنند. یکی از مهم‌ترین مشکلات ما مساله سلامت است. زمانی‌ که به دکتر مراجعه می‌کنیم، دکتر در هیچ شرایطی ماسک خود را بر نمی‌دارد و بیمار به‌ هیچ‌ عنوان متوجه منظور و توصیه‌های او نمی‌شود.

این کارمند شهرداری ادامه می‌دهد: از طرف دیگر گاهی برخی افراد به‌ گونه‌ای با ما رفتار می‌کنند که رفتارشان ما را منزجر می‌کند؛ مثلا من به باجه بلیط مراجعه می‌کنم؛ آنجا طوری با من رفتار می‌کنند که انگار من دارم مزاحمتی ایجاد می‌کنم. زمانی‌ که می‌گویم متوجه نشدم، لطفا دوباره بگویید، آن‌ها بلندتر داد می‌زنند و تصور می‌کنند که مسخره‌شان می‌کنم یا دوربین مخفی و... است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی اجتماعی ناشنوایان معلولیت برقراری ارتباط ارتباط برقرار افراد ناشنوا ادامه می دهد نیمه شنوا فرد ناشنوا برنامه ها طرف مقابل لب خوانی گونه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۵۱۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نماینده مهاباد: مجلس در مورد کاظم صدیقی سکوت کرد، در مورد چای دبش لاپوشانی / تعداد افراد زیر خط فقر دو برابر شده است

جلال محمودزاده، نماینده مهاباد می‌گوید: در حال حاضر، خیلی از خانواده‌های ایرانی به زیر خط فقر سقوط کردند و تقریباً قشر متوسط از بین رفته است. یعنی آمار خانواده‌هایی که زیر خط فقر هستند، نسبت به گذشته، بیش از دو برابر شدند.

محمد آیتی در رویداد 24 نوشت: تورم کمرشکن در کنار بی‌برنامگی و نداشتن نقشه راه، روز به روز فشار زندگی را بر اقتصاد و مردم بیشتر می‌کند و تقریباً کسی پیدا نمی‌شود که از شرایط اقتصاد و معیشتی خود گله نکند. در همین خصوص، جلال محمودزاده، نماینده مهاباد با رویداد۲۴ گفت‌وگو کرده است.

در ادامه می‌توانید مهم‌ترین بخش‌های این مصاحبه را بخوانید:

* یکی از انتقادات به عملکرد مجلس یازدهم، نحوه و رویکرد این قوه در نظارت بود. متاسفانه دولت سیزدهم از شعار‌هایی که داده بود، خیلی عقب مانده و این موضوع مخصوصاً در حوزه اقتصادی، مشهود است.

* متاسفانه در بدنه دولت، فساد‌هایی رخ داده که مجلس یازدهم در موضوع نظارت و پیگیری به این اتفاقات، عملکرد خوبی از خود به جای نگذاشت و به نوعی باید بگویم با دولت، مماشت کرد.

* به طور مثال، اگر ماجرای آقای صدیقی، امام جمعه تهران برای یک فرد عادی اتفاق می‌افتاد، با او چه برخوردی می‌کردند؟ هرچند آقای صدیقی، اشتباه را پذیرفت و عذرخواهی هم کرد، اما کافی نبود و مجلس باید به موضوع ورود و با تحقیق و تفحص و یا از طریق کمیسیون‌های تخصصی، ابعاد مختلف ماجرا را روشن می‌کرد.

* در موضوع چای دبش، این همه تخلف صورت گرفت، ولی لاپوشانی کردند. از این‌رو، یکی از انتقادات به مجلس یازدهم، ترکیب یک‌دست آن بود که باعث ارتباط نزدیک این قوه با دولت شد. خب، وقتی ۲۲۰ نماینده کنونی برای حضور آقای رئیسی در صحنه انتخابات، نامه‌ای را امضا می‌کنند و برخی از همین افراد هم، رییس ستاد ایشان می‌شوند، نتیجه این می‌شود که از برخی تخلفات صورت گرفته شده، گذشت کنند، چون به نوعی پای آبروی خودشان درمیان بود.

* آقای رئیسی در خرداد ۱۴۰۰، قول‌های سامان دادن به اقتصاد کشور، مسکن، اشتغال‌زایی و... را داد، اما گذشته زمان نشان می‌دهد جز در حوزه مسکن که توفیقات ۵۰ درصدی داشته است، شاهد بهبود اوضاع نیستیم.

* زمانی که آقای رئیسی رای آورد و رییس‌جمهور شد، دلار حدود ۲۶ هزار تومان بود، ولی دیدیم که در کمتر از سه سال از آغاز به کار دولت سیزدهم، دلار به ۷۰ هزار تومان هم رسید؛ یعنی رشدی حدود ۲.۵ برابر. همین بی‌ارزش‌شدن پول ملی، اثرات منفی خود را بر تولید، اشتغال، تورم و... گذاشته و نتیجه روشن آن، کوچک‌شدن سفره‌های مردم است.

* در حال حاضر، خیلی از خانواده‌های ایرانی به زیر خط فقر سقوط کردند و تقریباً قشر متوسط از بین رفته است. یعنی آمار خانواده‌هایی که زیر خط فقر هستند، نسبت به گذشته، بیش از دو برابر شدند.

* در این مدت، برخی از کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی تعطیل شده‌اند. در بخش کشاورزی و آبیاری مدرن برای کشور ما که کشوری خشک و نیمه‌خشک است، دو سال است که این روند کاملاً متوقف شده است. از طرفی، در بکارگیری ماشین‌آلات بروز برای بخش کشاورزی، کار تمام و کمال تعطیل است. در بحث صنایع تبدیلی کشاورزی، کارخانه‌ها یا با نیمی از ظرفیت کار می‌کنند یا کلاً تعطیل شدند.

* اگر سری به برخی از شهرک‌های صنعتی کشور بزنید، می‌بینید که ۴۰ درصد از ظرفیت آن‌ها تعطیل شده است. از طرفی، متاسفانه بانک‌ها هم دنبال معاملات و تجارت خودشان هستند و به حمایت از بخش تولیدی کشور نمی‌پردازند. دولت آقای رئیسی، تسهیلات بخش تولیدی را پنج درصد افزایش داد، یعنی همه بخش‌های تولیدی و خدماتی کشور که قبلاً سود ۱۵ تا ۱۸ درصدی برای وام‌ها می‌پرداختند، الان باید ۲۳ درصد سود به بانک‌ها پرداخت کنند. همین رویکرد باعث شد خیلی از کارخانه و کارگاه‌های تولیدی به خاطر نداشتن سرمایه در گردش، دوام نیاورند و مسیر کوچک‌شدن و یا تعطیلی را در پیش بگیرند.

* گوشت قرمز در همین دوره آقای رئیسی نسبت به گذشته، پنج برابر شده است و نرخ مرغ تا سه و چهار برابر بیشتر شده است. طبیعی است که در این وضعیت، زندگی خانواده‌ها تحت فشار شدید قرار بگیرد و متاسفانه تامین تغذیه مردم با خطر روبرو شده است. این مسیر، قطعاً رشد بیماری را در جامعه بیش از پیش می‌کند و افزایش بیمار در کشور، کار درمان را هم با چالش مواجه کرده است.

* اکنون بیش از ۸۰ قلم دارو در کشور، کم داریم. نوبت دادن برخی بیمارستان‌های دولتی به بیمار و حتی بیمار‌های اورژانسی به حدود دو سال هم می‌رسد. خب اگر بیمار بخواهد درمانش سرعت بگیرد باید به بیمارستان‌های خصوصی مراجعه کند که مطمئناً هزینه‌های گزافی بر وی وارد می‌شود. همین موضوع درمان باعث شده برخی از خانواده‌ها که بیمار جدی دارند، به واسطه هزینه‌های بالایی که باید پرداخت کنند، وارد خط فقر شوند.

* وضعیت کنونی، نگران‌کننده است و تقصیر مجلس در این شرایط، کمتر از دولت نیست. مجلس، اهرم‌های نظارتی دارد که می‌تواند دولت را در ریل درست انجام وظایفش قرار دهد، ولی این کار صورت نگرفت، آن هم به خاطر نزدیکی فکری مجلس با دولت.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دعوت روزنامه اصولگرای همشهری برای "برخورد مومنانه" درباره ماجرای کاظم صدیقی چرا خریداران باغ ازگل سکوت کرده‌اند؟

دیگر خبرها

  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • رونمایی ازکتاب شعر پشت پنجره سکوت درگناباد
  • برج بابل، برج سکوت؛ جستاری در ستایش سکوت و تنهایی
  • سکوت رژیم‌های خودکامه عربی در برابر کنشگری پیرامون آرمان فلسطین
  • نماینده مهاباد: مجلس در مورد کاظم صدیقی سکوت کرد، در مورد چای دبش لاپوشانی / تعداد افراد زیر خط فقر دو برابر شده است
  • سند بسیار مهم درباره سفره‌های آب زیرزمینی؛ چرا همه سکوت کرده‌اند؟!
  • چاپ کتابی درباره سکوت و پایبندی در آثار آلبر کامو
  • انجام ۱۰۶ عمل کاشت حلزون شنوایی رایگان در زاهدان
  • شکست سکوت رسانه‌های فارسی زبان در برابر اعتراضات دانشجویان آمریکا