بیم و امید در پایتخت
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۷۱۸۷۸
آیا ما از دوران کرونا به پسا کرونا وارد شدهایم؟ واکسیناسیون بیش از 65 میلیون نفر از ایرانیها، به حداقل رسیدن شهرهای رنگ قرمز در نقشه کرونایی کشور و کاهش فوتیها و بستریها در کشور که به طور میانگین در تهران به عدد 60-50 نفر در روز رسیده و نسبت به زمان پیک 70 درصد کاهش داشته است،
حکایت از آن دارد که ما ایرانیها وارد فاز جدیدی از زندگی شدهایم؛ زندگیای که برای خیلیهایمان از 20 ماه قبل شکل عجیبی به خود گرفته و سایه ترس و اضطراب مرگ نابهنگام و عوارض بیماری تصویر تلخی از زنده ماندن را پیش رویمان باز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«پدرم را سال گذشته از دست دادم. اگر کرونا نبود او حالا پیش ما نشسته بود و تحمل این فقدان برایم خیلی سخت است. اما همین که آمار هر روز پایینتر میآید دلم خوش است که کسی مثل ما عزادار نمیشود.» این را خانم کارمند بانک میگوید. زنی که تنها نگرانیاش برگشتن به دوران پیک کروناست. «بچهام هم واکسن زده و خوشحالم مدارس باز میشود. ما باید زودتر به زندگی قبلی برگردیم. بچهها در خانه منزوی شدهاند. حتی همسرم هم که دورکار بود به شبکههای اجتماعی معتاد شده بود.» آقای مطلبی که بتازگی دوران دورکاری اش تمام شده هم میگوید:« خوشحالم که شرایط عادی زندگی برگشته، خیابانها پر ترافیک است و مسیرها وحشتناک شلوغ شده اما همین وضعیت برای من شیرین است.از آن حالت خلوتی شهر دلم میگرفت.» آقای روح نواز تولیدی پوشاک دارد. میگوید تعداد مشتریهایش نسبت به قبل بیشتر شده، مردم امید پیدا کرده و در حال خرید و رفت و آمدند.» خانم مصلی در تدارک خرید جهیزیه است. بالاخره بعد از دو سال میخواهند مراسم کوچکی بگیرند و زندگیشان را شروع کنند.وی می گوید:«حس خوبی دارم واقعاً دوران نحسی بود.»
وی با تأکید بر اینکه قرنطینه باعث ایجاد شکاف میان خانوادهها شده و این محدودیتها روی ارتباطات درون خانوادگی و زوجین تأثیرات خود را گذاشته است، گفت: قرنطینه روی سالمندان هم تأثیرات مخربی داشته و این نگرانیها در حوزه سالمندان هم وجود دارد. سیستم ایمنی افراد باید به گونهای باشد که بدن فرد با ویروس مبارزه کند، کسانی که دچار اختلالات روانی هستند، سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است و کرونا اثرگذاری بیشتری روی این افراد خواهد داشت.
دکتر امیرحسین جلالی ندوشن معتقد است که سلامت روانی ما به طور جدی تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار دارد و اگرچه هر فرد تاریخچه روان شناختی مشخصی دارد و وجود زمینههای زیستی هم احتمال بروز مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال در خواب و موارد شدیدتر را بیشتر میکند، اما هم وقوع دورههای جدید بیماری و هم حتی علایم خفیف و ضعیفتر در افرادی که آسیبپذیری زیستی یا روان شناختی کمتری دارند، در شرایط اجتماعی نامساعد بیشتر میتواند رخ دهد. به این معنا که اگر شرایط اجتماعی مساعد باشد، فضای جامعه فضای پر امید میشود و شهروندان احساس زندگی در جامعهای پویا، امیدوار و رو به جلو دارند، بنابراین در چنین شرایطی بیتردید معدل سلامت روانی جامعه افزایش مییابد.
او ادامه میدهد: در ماههای گذشته عوامل مختلفی را می توان بهعنوان عامل اجتماعی در ایجاد فضای منفی علیه سلامت روانی اجتماعی معرفی کرد، مواردی مثل ابهام در واکسیناسیون عمومی و تأثیر آن در پایان اپیدمی کووید 19 در کشور و پیامدهایی همچون تعطیلی یا عدم رونق کسب و کارها و نبود آموزش حضوری در مدارس و دانشگاهها اما قاعدتاً هنوز پیمایش ملی که بتواند قیاسی از بهبود وضعیت روانی قبل و بعد از واکسیناسیون فراگیر نشان دهد، در دسترس نداریم، اما میتوان براساس تجزیه و تحلیل فضای میدانی و شبکههای اجتماعی به این نتیجه رسید که بالطبع روند گسترده واکسیناسیون عمومی و کاهش مرگ و میرهای کرونایی توانسته امیدهای زیادی را در جامعه ایجاد کند. بویژه دسترسی کشور به واکسن کافی، فراگیر شدن سنین دریافتکننده واکسن در تمام گروههای سنی و فراهم شدن زمینه واکسیناسیون افراد زیر 18 سال بارقه امید را برای بازگشایی مدارس و آموزش عالی بهعنوان یک فاکتور مثبت در وضعیت روانی، اجتماعی تلقی میشود که میتواند تأثیر تعیینکنندهای داشته باشد. البته آنچه که ما بهعنوان دستاورد از آن یاد میکنیم، میتواند موقت باشد و برای نگه داشت آن باید تلاش کنیم. به این معنا که در همین چارچوب کووید 19 باید مراقب عوامل روان شناختی دیگر هم باشیم. تشدید واکسیناسیون عمومی ممکن است این تصور را در جامعه ایجاد کند که ما بیماری کرونا را پشت سر گذاشتهایم و همین تصور ممکن است خطاهای گذشته مبنی بر تعیین تاریخ و وعده برای پایان کووید در چند ماه آینده را تکرار کند. این اشتباه از خطاهای راهبردی در مدیریت و اطلاعرسانی است که میتواند تبعات روان شناختی اجتماعی بهدنبال داشته باشد، از طرفی جامعهای که وعدهها در آن عملی نشود، میتواند نسبت به برنامهریزیها و مدیریت به دیده شک نگاه کند. عدم اعتماد به برنامه ریزان و مدیران بالطبع تأثیر منفی در وضعیتی دارد که بیش از پیش نیاز به همکاری و همبستگی و همراهی عمومی دارد، بنابراین پیشنهاد من این است که مدیران ضمن تزریق امید به جامعه با تداوم واکسیناسیون و تلاش برای تنوع سبد و تزریق دوز یادآور برای گروههای در معرض خطر بویژه کادر درمان این موضوع را هم مدنظر قرار دهند که جامعه را باید برای مواجهه با موجهای بعدی و بویژه موج ششم که هشدارها برای آمدن آن آغاز شده، آماده نگه دارند. به هرحال دستاوردها میتواند وضعیت سلامت روان جامعه را بهبود ببخشد اما نباید یادمان برود که از این وضعیت مطلوب نگهداری کنیم. اینکه دیگر به آن دوران بحرانی بر نخواهیم گشت درست نیست زیرا همه اینها تابع سیاستها و برنامه ریزیها و مداخلات مؤثر در برنامه اجتماعی و روانی است.
او میگوید: جامعه در هر شرایطی به امیدواری نیاز دارد و جامعه بدون امید غیر از آن که خموده میشود، بتدریج کارکردهای مؤثر خود را هم از دست میدهد و حتی میتواند کارکردهای منفی مثل عصبیت، پرخاشگری و رفتارهای منفعلانه را بروز دهد. بنابراین باید در سیاستگذاریها و برنامهریزیها بر این مسأله تأکید شود. این به معنای ترویج و تبلیغ نیست. آنچه امید را به جامعه بر میگرداند و امید احیا شده را تقویت میکند، عملکرد مبتنی بر برنامهریزی و انتظام و حفظ شرایط موجود است. در عین حال باید به یاد داشته باشیم که اگر نیازهای پایه مردم برآورده شود و جامعه این سیگنال را دریافت کند که حرف او شنیده میشود، بیتردید این امید احیا شده میتواند دوام پیدا کند.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: روان شناختی برنامه ریزی سلامت روان جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۷۱۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
همشهری آنلاین _ فاطمه عسگرینیا: زندگی با سگها! سبک زندگی جدیدی که خیلیها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده و البته حسابی هم گرفتار شدهاند. از هزینههای مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبانبستهها که بگذریم گردش و تفریح این سگها هم امروز برای صاحبانشان حسابی درد سرساز شده است. بهطوریکه خیلی اوقات ترجیح میدهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینههای هنگفتی را پرداخت کنند.
دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانهروز نمیتواند آنطور که باید از سگش مراقبت کند: «صبحها ساعت ۶ از خانه بیرون میزنم و ساعت ۸ شب به خانه میرسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. بهخاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»
او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیونهای نگهداری از سگها زده، اما قیمتهای بالا پشیمانش کرده است: «پانسیونها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگها را انجام میدهند که قیمتهایشان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»
داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت میکند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برایشان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهمترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفتوگو با این افراد به یکی از بوستانهای تهران سر زدیم.
درآمد میلیونی از سگگردانیتیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را بهدست گرفته و پابهپای او در بوستانک محله میچرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچهها از چارلی میترسند، بهخاطر همین سعی میکند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت میکنم و مشخص میشود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجیها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانیها به او و همکارانش سگگردان میگویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار میکردم. حقوق پایهام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول میکشید و این رسما باعث میشد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی میکنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان بهخاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئلهای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت بهطوریکه بهگفته خودش دیگر بیخیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفهای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون میآورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند؛ ماهی ۷ میلیونو ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعهها که تعطیل است. آنهم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»
دانشجو هستمبنی هم سگی از نژاد مالیتز است. تر و تمیز و آراسته با کفشها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول میدهد. اما کسی که قلاده او را بهدست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی میکند. اطلاعات زیادی درباره سگها ندارد میگوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که بهخاطر شرایط شغلی و ماموریتهای مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک میآورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانستهام آنطور که باید با سگها ارتباط برقرار کنم.»
انگلپراکنی در معابر و بوستانهای شهریهمینطور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک میچرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی میکند؛ رفتاری که دیدنش خانوادههای دیگر را آزردهخاطر میسازد. چرا که معتقدند سگگردانها بیمحابا سگهای خود را در فضای بوستانها و پیادهراهها رها میکنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچهها و سلامت خانوادهها میشوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را میبیند، میگوید: «متأسفانه عدهای با گرداندن سگهای خود در فضای شهری، بهخصوص بوستانها، موجب انگلپراکنی در شهر میشوند.» بهگفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگگردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگها الزامی برای جمعآوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستانهای شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اینطور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.
قانونگذار وارد شودبا توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماریهای باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگها به انسان منتقل میشود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگها در معابر شهری و محل زندگی انسانها حق داد و به فکر چارهای برای حل این مشکل بود.
نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عدهای از روی چشموهمچشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده است، علاوه بر این نهتنها چالشهای اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانیهایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدتهاست زنگ خطرش در جوامع شهری بهصدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.
کد خبر 847543 برچسبها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب