یک بهبودیافته سرطان: رفتار پرفسور «پروانه وثوق» باعث شد به پزشکی علاقهمند شوم
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۳۲۴۲۲
«محمدرضا»؛ کودک بهبود یافته محک و پزشک امروز، معتقد است که رفتار کادر درمان و پزشک، روی انتخاب کودکان در آینده تأثیر زیادی دارد و می گوید که این روزها در کسوت پزشکی تلاش می کند تا شبیه پروفسور "پروانه وثوق" باشد.
به گزارش ایسنا، محمدرضا ۲۰ سال پیش، یعنی زمانی که محک تنها یک مؤسسه کوچک، متشکل از تعدادی داوطلب بود که برای ارائه خدمات مددکاری اجتماعی به بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی دارای بخش خون و آنکولوژی کودکان مراجعه میکردند، به بیماری سرطان لنفوم هوچکین مبتلا شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابر اعلام روابط عمومی موسسه محک، این پزشک جوان اهل خطه سرسبز شمال، به بیان خاطراتش از زمان ابتلا به بیماری تا ورود به دانشکده پزشکی میپردازد.
با محمدرضا به ۲۰ سال پیش سفر میکنیم. درست زمانی که یک کودک ۱۳ ساله بود و علائم تب و تنگی نفس روز به روز در او بیشتر میشد. در ابتدا خانواده و اطرافیان تصور کردند او به یک سرماخوردگی ساده مبتلا شده اما پس از یک ماه بیماری رو به وخامت رفت و آنها به بیمارستان محل سکونتشان مراجعه کردند. وی میگوید: «از وقتی دیگر نتوانستم همپای دوستانم در مدرسه بدوم و فوتبال بازی کنم، به این بیماری مشکوک شدیم. برای همین یک ماه پس از آغاز اولین علائم، به پزشک مراجعه کردیم. پس از انجام سیتیاسکن در بیمارستان بستری شدم. صبح روز بعد با بررسی پزشکان، پروفسور «پروانه وثوق» به ما معرفی شد. به همین دلیل از محل سکونتمان به سمت بیمارستان علی اصغر تهران راه افتادیم.»
آزمایش خون و نمونهگیری مغز استخوان در بیمارستان علی اصغر انجام شد. سپس به خانواده محمدرضا خبر ابتلای فرزندشان به بیماری لنفوم هوچکین داده شد. تشخیص پروفسور وثوق برای درمان این بیماری ابتدا جراحی برای خارج کردن مقداری از توده و سپس شیمیدرمانی بود. او ادامه میدهد: «عمل جراحی با موفقیت به پایان رسید و بعد از چهار هفته بستری، دورههای شیمیدرمانی آغاز شد. آن روزها من و خانوادهام نیاز شدیدی به یک فرد آگاه داشتیم تا در کنارمان باشد و برایمان توضیح دهد که باید چه کار کنیم. کاری که میدانم این روزها مددکاران اجتماعی و روانشناسان محک انجام میدهند. اما در آن روزگار تعداد داوطلبان این مؤسسه محدود بود. آنها به بهانه مناسبتهای مختلف برای شاد کردن دل کودکان و خانوادههایشان به بیمارستان علی اصغر میآمدند و ما با ورودشان برای ساعاتی درد و رنج بیماری را فراموش میکردیم. به عبارت دیگر آنها تلاش میکردند شرایط سخت درمان را برای کودکان مبتلا به سرطان و سایر اعضای خانوادهشان کمی آسانتر کنند.»
بنابر روابط عمومی محک، فاصله محک ۲۰ سال پیش با محک امروز بسیار زیاد است. مؤسسهای کوچک که در سال ۷۷، درست همان روزها که محمدرضا با آن آشنا شد، تلاش میکرد تا با روشهای سنتی به جمعآوری کمکهای مردمی برای خرید زمینی که امروز همه آن را با نام بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان محک میشناسند، بپردازد. اولویت محک در ابتدا احداث یک اقامتگاه برای کاهش دغدغههای خانوادههایی که از سایر نقاط کشور برای درمان فرزندشان مراجعه میکنند، بود. محمدرضا آن روزها را به خوبی به یاد میآورد و می گوید: «خاطرم هست همان زمان افراد با گویشها و لهجههای متفاوت از جای جای ایران به بیمارستان علی اصغر مراجعه میکردند و جایی برای اسکان نداشتند. مدتی بعد شنیدیم که محک اقامتگاهی راهاندازی کرده تا خانوادهها بتوانند در زمان درمان فرزندشان آنجا ساکن شوند و شب را در راهروهای بیمارستان و یا خیابانهای اطراف نخوابند.»
امروز خدمات حمایتی محک به ۳۰ شهر در ایران و ۱۲ بیمارستان دولتی و دانشگاهی دارای بخش خون و آنکولوژی اطفال در تهران تسری پیدا کرده است. مددکاران اجتماعی و روانشناسان محک به صورت حضوری و غیرحضوری به ارائه خدمات حمایتی و روانشناختی به کودکان مبتلا به سرطان میپردازند و آنها در هر کجای ایران که باشند میتوانند تحت حمایت محک یا مؤسسات خیریهای که توسط این سازمان توانمند شدهاند قرار گیرند.
با همه این اوصاف پزشک جوان با خدمات مددکاری اجتماعی و روانشناسی از کودکی آشناست. او در کنار مادرش که مددکار اجتماعی بهزیستی بود و پیش از پسرش به بیماران دیگر خدمترسانی میکرد، با سرطان مبارزه کرد. فرزند محک میگوید: «مادرم در شغلش افراد زیادی را دیده بود که با رنج حاصل از بیماری دست و پنجه نرم میکنند برای همین از نظر روحی آمادگی بیشتری برای پذیرش شرایطی داشت که با ابتلای من به سرطان بر خانواده حاکم شده بود. او به همه ما کمک کرد تا آن روزها را با امید و انگیزه پشت سر بگذاریم؛ من او را قهرمان این قصه میدانم. پدرم نیز همیشه در کنار من و مادرم بود. پس از مدتی او سختیهای مسیر درمان مرا به دوش کشید و با من به تهران میآمد تا داروهای شیمی درمانی را تزریق کنم.»
محمدرضا پس از ۱۰ ماه شیمیدرمانی، بدون عود مجدد، قطع درمان شد، به مدرسه بازگشت و علاقه خودش را به رشته پزشکی دنبال کرد. پدر و مادرش همیشه میخواستند او فرد مفیدی برای جامعه شود و این موضوع در تلاش او برای قبولی در رشته پزشکی تاثیر زیادی گذاشت.
این روزها کودک دیروز محک، پزشک عمومی و ۳۳ ساله است و در گرایش تخصصی پزشکی اطفال درسش را ادامه میدهد. دلیل علاقه به این گرایش تخصصی را از زبان او میشنویم: «آن روزها پروفسور وثوق به من و خانوادهام بسیار کمک کرد. حتی ابتداییترین مراحل بستری را برایمان با صبر و حوصله انجام داد. به عنوان یک پزشک این روزها وقتی یادش میافتم تمام تلاشم را میکنم تا شبیه او باشم. راستش را بخواهید رفتار کادر درمان و پزشک روی انتخاب کودکان در آینده تأثیر زیادی دارد. من بسیاری از پزشکان را به خاطر دارم که با رفتار خوبشان به من آموختند با کودکان جوری برخورد کنم که نهتنها رنج بیماری را کمتر احساس کنند بلکه بتوانند با الگوبرداری از این رفتار آینده بهتری را در ذهنشان تصور کنند. حتی آنها روی حساسیت این روزهای من در تشخیص زودهنگام بیماری افراد تاثیر زیادی گذاشتند.»
و اما محمدرضا، پزشک مازنی پیامش به جامعه را در جملات پایانی خلاصه میکند و میگوید: «همه ما میدانیم این روزها فشار زیادی روی کادر درمان و افرادی است که با بیماری مبارزه میکنند. آنها در معرض آسیبهای روحی مختلفی قرار دارند. این فشار روحی گاهی سبب میشود آنقدر خسته و افسرده شوند که دیگر نتوانند به روزهای خوب فکر کنند. این روزها بیش از هر زمان دیگری همراهی مردم جامعه احساس میشود. امیدواریم در کنار همه آنها بتوانیم خیلی زود به شرایط عادی بارگردیم و پایان بیماری کرونا را جشن بگیریم.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سرطان بهبودیافته سرطان موسسه محک بیمارستان علی اصغر پروانه وثوق شیمی درمانی آن روزها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۳۲۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات خودکشی یک فوقتخصص روماتولوژی | سمیرا آلسعیدی که بود و چرا دست به خودکشی زد؟
زیسان: شماری از پزشکان و رسانهها در ایران، روز جمعه هفتم اردیبهشت، خبر دادند که سمیرا آلسعیدی، فوقتخصص روماتولوژی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون بیمارستان امیراعلم تهران، دست به خودکشی زد و جان باخت. امری که نشان میدهد موج خودکشی پزشکان، دستیارپزشکان و پرستاران همچنان ادامه دارد.
به گزارش زیسان؛ مهدی عبوس، پزشک و فعال صنعت داروی ایران، در شبکه اکس نوشت: «دکتر سمیرا آلسعیدی، فوقتخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل، برنامه دارویی خودکشی خود را با رزیدنتها مطرح کرده و آنها موضوع را جدی نگرفته و سربهسر ایشان هم میگذارند. مرحومه به گواهی همکاران، خوشاخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده و از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است... پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرسهای فراوان کاری هستند.»
پس از انتشار این خبر، احمدرضا جمشیدی، رییس بیمارستان شریعتی تهران، بدون اشاره به مرگ خودخواسته سمیرا آلسعیدی، در پیامی نوشت: «خبر اندوهبار درگذشت دکتر سمیرا آلسعیدی، دانشیار روماتولوژی و عضو مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، موجب تاثر و تالم جامعه دانشگاهی گردید. دکتر آلسعیدی جزو نوابغ و افتخارات دانشگاه بود و از دست دادن ایشان غم بزرگی را بر پیکر دانشگاه و بیمارستان بهجای گذاشت.»
همچنین وبسایت خبرآنلاین در گزارشی درباره خودکشی دکتر آلسعیدی نوشت: «سالهاست نظام بهداشت و سلامت با مساله خودکشی پزشکان، پرستاران و رزیدنتها مواجه است؛ موضوعی که هر بار با انتشار خبر یک خودکشی دیگر به صدر اخبار برمیگردد.»
پیش از این نیز، بیستم فروردین سال جاری، دادستان عمومی و انقلاب شهر دلفان لرستان تایید کرده بود علت جان باختن پرستو بخشی، پزشک متخصص قلب و عروق بیمارستان ابنسینا در این شهرستان، خودکشی بهدلیل مصرف دارو بوده است.
اسفندماه گذشته، وحید شریعت، رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران، درباره بالا رفتن آمار خودکشی هشدار داد و تاکید کرد که میزان خودکشی بهطور خاص در میان قشر پزشک و کادر درمان بیش از جمعیت عموم مردم است.
او با بیان اینکه آمار بالای خودکشی پزشکها و دستیارپزشکان، با توجه به مواردی که رسانهای شدهاند، قابل انکار نیست، افزود که نتایج یک پژوهش آماری در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر میکنند. او اصلیترین دلیل موج ادامهدار خودکشی میان کادر درمان را «ناامیدی از آینده» دانست.
به گفته شریعت، بسیاری از پزشکان بعد از سالها تحصیل و سختیهای فراوان، آینده روشنی را پیش روی خود نمیبینند و علاوه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، با «هجمهها و تصمیمات عجیبوغریب و غیرکارشناسی» مواجه میشوند. اقداماتی مانند «افزایش غیرکارشناسی و دو برابری ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی» هم ناامیدی بیشتر این قشر را بهدنبال دارد.
بهمنماه گذشته، نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس، از افزایش ۵ برابری آمار خودکشی پزشکان در کشور خبر داد. به گفته این پزشک، انجمن روانپزشکی سازمان نظامپزشکی اخیرا کارگروهی تشکیل داده است تا سلامت روان دستیار پزشکان روانپزشکی را بررسی کند. براساس گزارش این کارگروه، آمار خودکشی در جامعه پزشکی ۳.۱ تا ۵ برابر افزایش یافته است.
همچنین براساس آخرین آماری که سازمان نظام روانشناسی ایران منتشر کرده است، حدود یکسوم افراد جامعه ایران دچار اختلال روانشناختیاند. همزمان حمید پیروی، نایبرییس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران، نیز به تجارتنیوز گفته است که اختلال روانشناختی ایرانیها بیش از ۲ برابر میانگین جهانی است.
tags # خودکشی سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟