Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرانسیس هاوگن از کارمندان سابق فیسبوک، در ۱۳ مهرماه سال جاری، در مجلس سنای آمریکا شهادت داد که شبکه‌های اجتماعی این شرکت «به کودکان آسیب می‌رسانند، تفرقه ایجاد کرده و دموکراسی را تضعیف می‌کنند.» هاوگن منبع اصلی افشاگری وال استریت ژورنال در مورد این شرکت بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او الگوریتم‌های فیسبوک را خطرناک خواند و گفت مدیران فیسبوک از این خطرات آگاه هستند اما منافع خود را بر مصالح عمومی جامعه ترجیح می‌دهند. این کارمند سابق فیسبوک از کنگره آمریکا خواست تا این شرکت را مهار کند. اما به‌راستی واقعیت چیست؟

بیشتربخوانید

بلاگرنما‌ها چه بلایی بر سر فروشگاه‌های اینترنتی می‌آورند؟ پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تصمیم‌گیری در مورد محتوایی که در این شبکه‌ها می‌بینید به رفتار افراد متکی هستند. به طور خاص، این پلتفرم‌ها به‌دنبال محتوایی هستند که مردم از طریق لایک‌ کردن، کامنت ‌گذاشتن و به اشتراک گذاشتن به آنها پاسخ می‌دهند یا درواقع برای‌شان جذاب هستند. مزارع ترول یا همان سازمان‌هایی که محتوای تحریک‌آمیز منتشر می‌کنند، با کپی‌ کردن محتواهای با جذابیت بالا و ارسال آنها به‌عنوان مطالب خودشان، از این محتواها برای جذب مخاطب زیاد بهره‌برداری می‌کنند. هرچند براساس مطالعات صورت‌گرفته در مورد شیوه‌های تعامل مردم با استفاده از فناوری، منطق استفاده از خرد جمعی در این الگوریتم‌ها قابل درک است اما نحوه عملکرد شرکت‌های مالک شبکه‌های اجتماعی عملا دارای اشکلات زیادی است.    از شیرهای ساوانا  تا   لایک‌ها
در مفهوم خرد جمعی، فرض بر این است که راهنما قراردادن سیگنال‌های منتقل شده از عملکردها، نظرات و اولویت‌بندی‌های دیگران، به تصمیم‌گیری‌های درست منجر می‌شود. برای مثال، پیش‌بینی‌های جمعی به طور معمول دقیق‌تر از پیش‌بینی‌های فردی هستند. بر همین اساس، از هوش جمعی برای پیش‌بینی در زمینه‌هایی همچون بازارهای مالی، ورزش، انتخابات و حتی شیوع بیماری استفاده می‌شود. در طول میلیون‌ها سال تکامل، این اصول در مغز انسان به‌عنوان سوگیری‌ها یا خطاهای شناختی-که با نام‌هایی همچون سوگیری خطای تمرکز و اعتماد بر اطلاعات در دسترس، سوگیری مواجهه صِرف و سوگیری همرنگ شدن شناخته می‌شوند- کدگذاری شده‌اند. برای مثال اگر همه اطرافیان شما شروع به دویدن کنند، شما نیز باید این کار را بکنید؛ شاید کسی دیده باشد که یک شیر در حال نزدیک شدن است و به همین دلیل شروع به دویدن کرده است. بنابراین دویدن می‌تواند زندگی شما را نجات دهد.     شاید در آن لحظه علت دویدن‌تان را ندانید اما عاقلانه است که پرسیدن این سوال را به بعد موکول کنید. مغز شما سرنخ‌هایی از محیط - از جمله همسالان‌تان - دریافت می‌کند و از قوانین ساده‌ای همچون «با برنده همراه شو»، «اکثریت را دنبال کن» یا «هر کاری که همسایه‌ات می‌کند را بکن» برای تبدیل‌کردن سریع این سیگنال‌ها به تصمیم استفاده می‌کند. این قوانین در شرایط معمولی به‌طور قابل ملاحظه‌ای موثر واقع می‌شود، زیرا بر مفروضات درست استوار هستند. برای مثال، فرض بر این است که مردم اغلب منطقی عمل می‌کنند؛ بعید است تعداد زیادی از مردم اشتباه کنند؛ گذشته آینده را پیش‌بینی می‌کند و غیره.   فناوری این امکان را برای مردم فراهم می‌کند که به سیگنال‌های تعداد بسیار بیشتری از افراد دیگر، که معمولا آنها را نمی‌شناسند، دسترسی پیدا کنند. برنامه‌های کاربردی هوش مصنوعی از این سیگنال‌های محبوبیت یا سیگنال‌های «جذابیت»، از انتخاب نتایج موتورهای جست‌وجو گرفته تا موسیقی‌ها و فیلم‌ها توصیه شده، و از درخواست‌های دوستی تا رتبه‌بندی پست‌ها در خبرهای زنده، استفاده می‌کنند.    هر وایرالی   لزوما ارزشمند نیست
نتایج تحقیقات نشان می‌دهد تقریبا همه پلتفرم‌های فناوری وب، مانند شبکه‌های اجتماعی و سیستم‌های توصیه‌گر خبر، دارای «سوگیری محبوبیت» قوی هستند. هنگامی که برنامه‌های کاربردی به جای استفاده از نتایج جستارهای موتورهای جست‌وجو از سرنخ‌هایی مانند جذابیت استفاده می‌کنند، سوگیری محبوبیت می‌تواند منجر به پیامدهای زیانبار ناخواسته‌ای شود. شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و تیک‌تاک برای رتبه‌بندی و توصیه محتوا تا حد زیادی به الگوریتم‌های هوش مصنوعی وابسته هستند. این الگوریتم‌ها چیزهایی را که شما لایک می‌کنید، کامنت‌های شما و آنچه را که به اشتراک می‌گذارید - به عبارت دیگر، محتواهایی که برای‌تان جذاب هستند- را به‌عنوان درونداد در نظر می‌گیرند. هدف الگوریتم‌ها این است که با پیداکردن چیزهایی که مردم آنها را دوست دارند، جذابیت محتوا را به حداکثر برسانند و محتواهای جذاب را در صدر مطالب خود قرار دهند.   این کار در ظاهر، منطقی به نظر می‌رسد. اگر مردم اخبار معتبر، نظرات کارشناسان و فیلم‌های سرگرم‌کننده را دوست داشته باشند، الگوریتم‌ها باید این محتواهای با کیفیت بالا را شناسایی کنند. خرد جمعی در اینجا یک فرض کلیدی را مطرح می‌کند: توصیه به چیزهایی که محبوب هستند، به بیشتر دیده شدن محتوای باکیفیت بالا کمک می‌کند. این فرض، با مطالعه الگوریتمی که محتواها را با استفاده از ترکیبی از کیفیت و محبوبیت رتبه‌بندی می‌کند مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این بررسی نشان داد به طور کلی، سوگیری محبوبیت، بیشتر باعث کاهش کیفیت کلی محتوا می‌شود. دلیلش این است که وقتی افراد کمی در معرض یک ایده قرار می‌گیرند، جذاب بودن، نمی‌تواند شاخص قابل اعتمادی برای تعیین سطح کیفیت باشد. در چنین مواردی جذابیت، سیگنال‌های پر سر و صدایی تولید می‌کند و کار الگوریتم، تقویت این فضای اولیه است. هنگامی که محبوبیت یک محصول با کیفیت پایین به اندازه کافی بالا رفت، تقویت آن همچنان ادامه پیدا می‌کند.   اما الگوریتم‌ها تنها چیزی نیستند که تحت‌تأثیر سوگیری جذابیت قرار می‌گیرند- این سوگیری می‌تواند افراد را نیز تحت‌تأثیر قرار دهد. شواهد نشان می‌دهد اطلاعات از طریق سوگیری «سرایت» منتقل می‌شود؛ به این معنی که هر چقدر افراد بیشتری در معرض یک ایده آنلاین قرار بگیرند، احتمال پذیرش و تکرار اشتراک‌گذاری آنها بیشتر می‌شود. وقتی رسانه‌های اجتماعی به مردم می‌گویند یک محتوا وایرال می‌شود، سوگیری‌های شناختی افراد، شروع به کار کرده و تمایلی مقاومت‌ناپذیر نسبت به توجه به این محتوا و اشتراک‌گذاری آن ایجاد می‌کند.
  پایین آوردن سطح جذابیت
حال سؤال این است که چه باید کرد؟ پلتفرم‌های فناوری معمولا در حالت دفاعی قرار دارند. اما در دوره‌های زمانی خاصی مانند زمان انتخابات، با حذف حساب‌های جعلی و اطلاعات نادرست زیانبار، تهاجمی‌تر می‌شوند. با این حال این تلاش‌ها می‌تواند شبیه یک بازی باشد. یک روش پیشگیرانه متفاوت، افزودن اصطکاک یا به عبارت دیگر، کاهش سرعت انتشار اطلاعات است. رفتارهای با تکرار زیاد، مانند لایک‌ کردن و اشتراک‌گذاری خودکار را می‌توان با تست کپچا (CAPTCHA) که لازمه آن، پاسخگویی یک انسان است یا تعیین ‌کردن هزینه‌ای برای پرداخت، مهار کرد. این کار نه‌تنها فرصت دستکاری را کاهش می‌دهد، بلکه باعث می‌شود مردم بتوانند با اطلاعات کمتر، توجه بیشتری به آنچه می‌بینند داشته باشند. این شرایط، فضای کمتری را برای سوگیری جذابیت در تصمیم‌گیری افراد باقی می‌گذارد. همچنین این‌که شرکت‌های مالک شبکه‌های اجتماعی، الگوریتم‌های خود را طوری تنظیم کنند که برای تعیین محتوایی که به‌مخاطب ارائه می‌دهند، کمتر به سیگنال‌های جذابیت و بیشتر به سیگنال‌های کیفیت تکیه داشته باشند نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد. شاید افشاگری‌های خانم هاوگن انگیزه لازم را برای چنین اقداماتی فراهم کند.   جمعیتی نه چندان عاقل
به‌تازگی با استفاده از یک برنامه سواد خبری، آزمایشی به نام فیکی (Fakey) انجام شد. فیکی یک بازی است که خبرهایی شبیه آنچه در فیسبوک و توییتر منتشر می‌شوند را شبیه‌سازی می‌کند. شرکت‌کنندگان در این بازی، ترکیبی از مقالات موجود شامل اخبار جعلی، مطالب علمی پیش پا افتاده، منابع فراحزبی و توطئه‌گر و همچنین منابع اصلی را مشاهده می‌کردند. افراد شرکت‌کننده در بازی برای به اشتراک‌گذاری یا پسندیدن اخبار از منابع معتبر و علامت‌گذاری مقالات غیرمعتبر برای بررسی واقعیت، امتیاز دریافت می‌کردند.   پژوهشگران دریافتند شرکت‌کنندگان با دیدن جذابیت مقالات غیرمعتبر برای تعداد زیادی از افراد، بیشتر به لایک‌کردن و اشتراک‌گذاری آنها تمایل نشان می‌دهند تا علامت‌گذاری آنها به عنوان مقاله غیرمعتبر. به عبارت دیگر قرار گرفتن در معرض معیارهای جذابیت، نوعی آسیب‌پذیری ایجاد می‌کند. در اینجا خرد جمعی شکست می‌خورد، زیرا بر این فرض غلط استوار شده که جمعیت افراد، شامل گروه‌های متنوع و مستقل است. اما دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می‌دهد چنین چیزی درست نیست.   نخست این‌که، به دلیل تمایل مردم به معاشرت با افراد مشابه، روابط آنلاین آنها زیاد متنوع نیست. شبکه‌های اجتماعی، ابراز مخالفت با افرادی که کاربران نظر موافقی نسبت به آنها ندارند را تسهیل کرده و باعث شده است مردم به سمت اجتماعات همگن که اغلب به آنها اتاق‌های پژواک گفته می‌شود، سوق پیدا کنند.   دوم آن‌که، دوستان بسیاری از مردم دوست یکدیگر هستند و بنابراین بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. یک آزمایش مشهور نشان داد دانستن این‌که دوست شما چه موسیقی‌ای را دوست دارد، بر اولویت‌هایی که از سوی شما اعلام می‌شود تأثیر می‌گذارد. درواقع، تمایل اجتماعی شما به منظور هم‌نظر شدن با دوست­تان، قضاوت مستقل شما را مخدوش می‌کند.   سوم این‌که سیگنال‌های محبوبیت ممکن است به بازی گرفته شود. در طول سال‌ها، موتورهای جست‌وجو تکنیک‌های پیچیده‌ای را برای مقابله با اصطلاح «مزرعه لینک» و طرح‌های دیگری را برای دستکاری الگوریتم‌های جست‌وجو ایجاد کرده‌اند. از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی تازه در حال فهمیدن آسیب‌پذیری‌های خود هستند.   افرادی که قصد دستکاری در بازار اطلاعات را دارند، حساب‌های جعلی مانند ترول‌ها و ربات‌های اجتماعی ایجاد و شبکه‌های جعلی را سازماندهی می‌کنند. این افراد به شبکه سرازیر می‌شوند تا با فریب الگوریتم‌­های پلتفرم و همین‌طور سوگیری‌های شناختی مردم این‌طور وانمود کنند که یک تئوری توطئه یا یک نامزد سیاسی خاص، محبوب است. آنها حتی ساختار شبکه‌های اجتماعی را برای ایجاد توهم در مورد نظر اکثریت تغییر می‌دهند.   منبع: روزنامه جام جم انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: شبکه های اجتماعی اینستاگرام فیسبوک شبکه های اجتماعی اشتراک گذاری الگوریتم ها جست وجو سیگنال ها پلتفرم ها گذاری آن خرد جمعی پیش بینی شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۳۳۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها

همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری‌نیا: زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سرساز شده است. به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت ۶ از خانه بیرون می‌زنم و ساعت ۸ شب به خانه می‌رسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و پابه‌پای او در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی ۷ میلیون‌و ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول می‌دهد. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد. چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید: «متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطرش در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

کد خبر 847543 برچسب‌ها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب

دیگر خبرها

  • عاقبت رؤیافروشی؛ واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به ابراز ندامت اشکان خطیبی
  • معتادان متجاهر بهبودیافته پاکبان می‌شوند
  • بازتاب خشونت پلیس آمریکا در شبکه‌های اجتماعی
  • معتادان متجاهر بهبود یافته پاکبان می‌شوند
  • این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
  • چرا افراد معروف برای خرید فالوور، خرید فالوور اینستاگرام را انتخاب می‌کنند؟
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • کسانی که اعتمادبه‌نفس آن‌ها نمایشی است، این رفتارها را دارند
  • شبکه‌سازی اولویت نهضت اجتماعی در کرمانشاه است
  • خالق تیک‌تاک شایعه‌ها را تکذیب کرد: برنامه‌ای برای فروش این شبکه اجتماعی نداریم