Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-27@05:54:17 GMT

تبعات خروج بورس از ریل تحلیل

تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۴۱۸۲۶

به گزارش بورس تابناک، مجتبی معتمدنیا، کارشناس بازار سرمایه معتقد است معامله‏‏‌گری بدون توجه به متغیرهای بنیادی و تنها به صرف اخبار و شایعات، روند کلی در بازار شده و حتی حقیقی بنیادی‏‏‌کار و حقوقی‏‏‌ها هم این روزها با این روش خرید‏‏‌وفروش می‌کنند. چون این روش، روش غالب در بازار شده و اگر به این روش معامله نکنند، متضرر می‏‏‌‏‏‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

 چرا در دوره‌هایی که نوسانات اقتصادی و ابهامات زیاد است، معامله‌گران به جای توجه به متغیرهای بنیادی اثرگذار بر سهم‌ها، به دنبال تحولات زودگذر هستند و بر این اساس به خرید و فروش اقدام می‌کنند؟

کلیه بازارهای مالی ذاتا به دنبال نوسانات زودگذر در روند کوتاه‌مدت هستند. معامه‌گران در بازارهای مالی به چند گروه تقسیم می‌شوند که هر کدام استراتژی‌های خاص خود را دارند. اما مشکلی که الان بازار ما دارد این است که توازن در آن به هم خورده است. یعنی در اصل می‌توان گفت که هم حقوقی نگاه کوتاه‌مدت دارد، هم حقیقی نوسان‌گیر با نگاه سفته‌بازانه و حتی حقیقی بنیادی‌کار بازار هم که قبلا بر اساس فاکتورهای بنیادی خرید می‌کرد، او هم نگاهش به بازار کوتاه‌مدت شده بنابراین توازن بازار به هم خورده است وگرنه هر کدام از اینها لازم و ملزوم هم هستند و کلیه بازارهای مالی احتیاج دارند که تمامی افکار در آن حضور داشته باشند و برآیند آنهاست که بازار مالی را می‌سازد. ولی متاسفانه به دلیل اینکه وضعیت اقتصادی کشور ما حتی برای میان‌مدت هم قابل پیش‌بینی نیست اکثر افراد نگاه کوتاه‌مدت و حتی سوداگرانه نسبت به بازارهای مالی دارند؛ یعنی انتظاری که از بازار دارند یک بازدهی فوق‌العاده بالا در مدت کوتاه است.

 اتفاقی که در دو سال اخیر افتاد چقدر در شکل‌گیری این روند موثر بوده است؟

اتفاقات سال‌های ۹۸ و ۹۹ این روند را تشدید کرد. همچنان در بازار ما انتظار این است که سهم طی یک روند کوتاه‌مدت حداقل به ۱۰‌درصد سود برسد. البته الان همه می‌گویند هفته‌ای ۱۰‌درصد سود نمی‌خواهیم، هفته‌ای یک‌درصد سود کافیست ولی در عمل اینطور نیست و به همین دلیل سهامدار وقتی می‌بیند سهمش یک هفته یا ۱۰ روز، روند رو به رشدی ندارد نسبت به فروش آن اقدام می‌کند. بگذریم از اینکه برای عده‌ای این فاصله زمانی یک روز و بعضا ساعت است.

اگر گزارش شرکت‌ها و روند معاملاتی که در این شرکت‌ها اتفاق می‌افتد و همچنین مدل معاملات نمادها بررسی شود می‌بینیم که بعضا حقیقی امروز در صف خرید سهمی بوده و همان سهم را فردا در صف فروش حاضر شده بفروشد! این یعنی فرد بر اساس روند معامله می‌کند نه متغیرهای بنیادی.

 این نگاه‌ کوتاه‌مدت و معامله‌گری بر اثر هیجان‌های زودگذر چقدر می‌تواند برای بازار آسیب‌زا باشد؟

هر چند معامله بر اساس روند در برخی شرایط و مقاطع بازدهی فوق‌العاده جذاب دارد ولی رفتار توده‌وار [تعبیری در بازارهای مالی] را تقویت می‌کند و باعث می‌شود بازارها از ذات خود فاصله بگیرند.

هر استراتژی و هر روش معاملاتی وزنی روی بازار دارد یعنی حتی کسی که نگاه کوتاه‌مدت دارد هم یک وزن مشخصی در بازار و روند معاملات دارد. معامله بر اساس نگاه کوتاه‌مدت و اخبار زودگذر و هیجانی امتیازش این است که حجم معاملات را بالا می‌برد و بازار را منتفع و به نقدشوندگی سهم هم کمک می‌کند ولی اگر توازن بازار به هم بخورد وضعیت خطرناک می‌شود که متاسفانه اکنون توازن بازار به هم خورده است.

یعنی حقوقی هم نگاهش همان نگاهی است که حقیقی دارد بنابراین این استراتژی برای بازار ریسک ایجاد کرده است؛ یعنی سهم‌ها به هیچ وجه بر اساس ارزندگی معامله نمی‌شوند و کلیه سهم‌ها به یک خبر نوسان ۱۰‌درصدی نشان می‌دهند و سهامداران از آن نوسان ۱۰‌درصدی استفاده می‌کنند و دوباره وضعیت سهم برمی‌گردد؛ یعنی هر خبر خوبی الزاما حتی نمی‌تواند دو مثبت ۵ به سهم‌ها بدهد. پیامدی که این روند برای بازار دارد این است که افراد بعد از این دنبال آن هستند که بر اساس خبر خرید و فروش کنند. در صورت بررسی وضعیت بازار در سه ماه اخیر می‌بینیم هر خبری که روی هر مجموعه‌ یا سهمی آمده حداکثر توانسته یک تا دو روز آن سهم یا گروه‌ را مثبت کند، روز دوم تقاضا توسط عرضه سنگینی که اتفاق افتاده سرکوب شده و حتی سهم روند منفی گرفته است.

در اینجا باید به این نکته نیز توجه داشت که وقتی این اتفاق می‌افتد نقدینگی در بازار امکان رشد منطقی را به بازار نمی‌دهد. زمانی که حجم نقدینگی در بازار برای رشد کافی نباشد، دائم سهامداران از سهم‌های مختلف سوئیچ می‌کنند تا بتوانند سود بگیرند.

این موضوع در کنار اتفاقات سال ۹۸ و ۹۹ تشدید شده است؛ حتی اتفاق بدتری که افتاده این است که سهامداران سهم را امروز می‌خرند و روند سهم هم مثبت است اما زمانی که می‌بینند فردا سهمشان صف خرید نشد آن سهم را می‌فروشند و می‌روند روی گروه دیگر تا شاید از آن سهم استقبال شود.

اگر این اتفاق ادامه داشته باشد و سهامداران بخواهند بر اساس اخبار جلو بروند دو اتفاق خطرناک می‌افتد؛ یکی اینکه ایجاد خبر کاذب بیشتر می‌شود؛ یعنی خبر ایجاد شود تا بتوانند سهم را بفروشند. البته این موضوع قبلا هم در بازار بود ولی الان شدیدتر شده است چون حساسیت بازار نسبت به خبر بیشتر شده است. اتفاق بد دیگر این است که کار سازمان را روی نظارت سخت‌تر می‌کند چون افراد دنبال این هستند که زودتر به اخبار دسترسی داشته باشند که بتوانند نوسان مثبتی روی سهم بگیرند.

 اینکه سهامداران تازه‌کار توجه‌شان به اخبار و هیجان برای معامله بیشتر از متغیرهای بنیادی سهم بیشتر باشد قابل درک است اما چرا حقیقی‌های کارکشته و به اصطلاح ارزشی و حتی حقوقی‌ها هم این روند را برای معاملات در پیش گرفته‌اند؟

در حوزه بازار سرمایه حتی یک تفکر غلط زمانی که عمومی شود، روند ایجاد می‌کند. مثلا در زمان رشد بازار می‌دیدیم به‌رغم ارزندگی، اکثریت افراد نسبت به ارزندگی سهمی اذعان داشتند پس عملا تقاضا روی آن زیاد می‌شد و به تبع آن سهم بالا می‌رفت. در این موضوع هم وضعیت همین است. وقتی تفکر اکثریت بازار این باشد که بر اساس خبر خرید و فروش کنند، کسانی که با دیدگاه دیگری ترید می‌کنند اگر بر اساس این ساختار عمل نکنند چون اقلیت هستند کاملا سرکوب و متضرر می‌شوند بنابراین آنها هم این روش را در پیش گرفته‌اند.

وزن این تفکر آنقدر بالا رفته که چارچوبی که قبلا در بازار وجود داشته، کاملا به‌هم خورده است. فرض کنیم فردی در این وضعیت بخواهد بنیادی خرید کند، وقتی سهمی را با این روش می‌خرد ممکن است آن سهم بین ۵ تا ۳۰‌درصد ریزش داشته باشد تا یک خبر خوب بیاید. خبر خوب که بیاید آن سهم ۱۰ یا ۱۵‌درصد رشد می‌کند اما این رشد حتی زیان آن فرد را جبران نمی‌کند چه برسد خواب پول او را توجیه‌پذیر کند.

بحثی که الان در بازار وجود دارد این است که فعالان جدید بازار می‌گویند کارشناس یا سهامدار خبره بازار نظرش این است که ما بازار را خراب کردیم اما من می‌گویم این تفکر بازار را خراب کرده است. این تفکر نشات گرفته از سیاست‌های غلط اقتصادی است که موجب شده یک تورم فزاینده در مقطعی به وجود آید و رشد هزار ‌درصدی روی سهم‌ها اتفاق بیفتد. هنوز بازار سرمایه با آن روندی که سهمی را با تحلیل بخرد، نگهداری کند تا سهم رشد کند معامله نمی‌کند و الان فقط بر اساس خبر خرید و فروش انجام می‌شود.

 راهکار تغییر این وضعیت و بازگشت به ریلی که سهم‌ها بر اساس متغیرهای بنیادی معامله شوند، چیست؟

تنها چیزی که می‌تواند این مشکل را حل کند زمان است. در همه بازارهای مالی زمانی که یک طیف جدید و گروه جدید با حجم قابل‌توجهی نقدینگی وارد بازار می‌شوند بازار را متلاطم می‌کنند و آن تفکر زمانی طول می‌کشد که در بازار حل شود و بر اساس چارچوب‌های منطقی بازار عمل کند. بنابراین تنها راهکار زمان است یعنی باید یکی دو سال بگذرد تا بازار به این نتیجه برسد همان چارچوبی که قبلا نسبت به آن معتقد بود، چارچوب منطقی‌تری است و افردی که  روزانه دادوستد می‌کنندهم کم‌کم متوجه خواهند شد که خرید سهم با مدل فعلی و بر اساس اخبار هیجانی توجیه‌پذیر نیست و رفته‌رفته تفکرشان منطقی‌تر و ریسک‌گریزتر می‌شود و حاضر نخواهند شد با روند فعلی معامله کنند.

 آموزش سهامداران و ایجاد قوانین جدید نمی‌تواند این روند را تغییر دهد؟

سرمایه‌گذار قبل از اینکه وارد بازار می‌شود باید این آموزش‌ها را ببیند. زمانی که فرد وارد بازار شده و از این روش هم استفاده کرده و از قضا در مقطعی هم از آن منتفع شده است، دیگر آموزش نمی‌تواند روی او اثر بگذارد. مگر اینکه خودش به این نتیجه برسد که این تفکر در بلندمدت و میان‌مدت جوابگو نیست.

 آموزش قبل از ورود باید اتفاق می‌افتاد. بعد از ورود دیگر آموزش آن خروجی مورد قبول را نمی‌تواند داشته باشد. مثل این می‌ماند که ما الان به سهامداری که دو سال در بازار خرید و فروش می‌کند بگویم به جای معامله مستقیم، سرمایه‌ات را در صندوق سرمایه‌گذاری بگذار! معلوم است این کار را نمی‌کند چون دو سال در این بازار فعالیت داشته و دیگر پذیرای این نوع سرمایه‌گذاری نیست؛ حتی اگر قوانین هم عوض شود.  باید به این نکته نیز توجه کرد که اکنون بزرگ‌ترین مشکل بازار این است که پول در بازار نیست.

اگر پول در بازار باشد اینقدر سوئیچ در سهم‌ها اتفاق نمی‌افتاد و سهامدار حداقل مدتی برای رشد سهمی که نسبت به خرید آن اقدام کرده صبر می‌کرد. الان وضعیت در بازار به گونه‌ای است که وقتی سهامدار سهمش را می‌فروشد احساس برنده بودن در ذهن خود دارد. مخصوصا زمانی که بازار روند منفی دارد این حس بیشتر در سهامدار ایجاد می‌شود.

تردید بازار نسبت به ثبات  متغیرهای بنیادی

حسام حسینی/  کارشناس بازار سرمایه

در مورد اینکه چرا سهامداران بدون توجه به متغیرهای بنیادی از جمله قیمت‌های جهانی معامله می‌کنند باید گفت که به نظر می‌رسد در مقطع فعلی اتفاق بدی نیست و اتفاقا واکنش درستی است. بورس تهران به سهم‌های کامودیتی خیلی سریع واکنش نشان می‌دهند. در حالی که در دنیا شرکت‌های مرتبط با کامودیتی معمولا به قیمت‌های استات اینقدر سریع واکنش نشان نمی‌دهند یعنی به این صورت نیست اگر قیمت اوره رشد کند بلافاصله قیمت سهم آن هم خیلی زود رشد کند. اما ما در سهم‌های پتروشیمی در چند ماه اخیر ۱۰۰درصد بازدهی داشتیم. بنابراین بخشی از رشد قیمت‌ها در بازدهی‌های قبل منعکس شده است ولی اینکه چرا تداوم رشد قیمت‌ها دیگر منعکس نمی‌شود به این موضوع برمی‌گردد که برای بازار این ابهام وجود دارد که قیمت‌ها ماندگار خواهد بود یا نه! بنابراین بحث بر سر این است که قیمت‌های جهانی ثبات خواهد داشت یا خیر. به همین دلیل مثلا روز یکشنبه با اینکه وضعیت بازارهای جهانی نزولی نداشت اما چون سهامداران نسبت به ثبات آن تردید داشتند، بازار منفی شد. آنچه مسلم است از یک جایی به بعد اینکه اثر قیمت‌ها خیلی سریع منعکس نشود منطقی‌تر است تا اینکه بخواهد با هر رشدی در بازار جهانی، سهم‌ هم ۱۰‌درصد بالا رود! بنابراین به عقیده من این اتفاق منطقی است که اگر احساس کنیم تا چند سال آینده قیمت‌ها پایدار نباشد، سهم‌ها هم با تغییرات قیمت‌های جهانی همراه نباشند و اینکه با فاصله زمانی رشد کنند منطقی‌تر است.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

منبع: تابناک

کلیدواژه: ربیع الاول مجید عشقی طرح صیانت از حقوق کاربران ولی الله سیف احمد عراقچی رسول جلیلی تحلیل تکنیکال بازار سرمایه نوسانات اقتصادی قیمت دلار ربیع الاول مجید عشقی طرح صیانت از حقوق کاربران ولی الله سیف احمد عراقچی رسول جلیلی هم خورده نگاه کوتاه مدت بازارهای مالی بازار سرمایه خرید و فروش برای بازار منطقی تر ۱۰ درصد بر اساس قیمت ها آن سهم دو سال سهم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۴۱۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلیل اهمیت تقویم اقتصادی فارکس

آفتاب‌‌نیوز :

بازار ارز یک بازار پویا و پیچیده است که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد و یکی از مهمترین این عوامل، رویداد‌های حاضر در تقویم اقتصادی فارکس است. معامله‌گران سراسر جهان شاخص‌ها و رویداد‌های اقتصادی را به دقت زیر نظر می‌گیرند و از آن‌ها برای پیش‌بینی نوسانات بازار و تصمیم‌گیری آگاهانه در معاملات استفاده می‌کنند. در قلب این تحلیل، تقویم اقتصادی فارکس قرار دارد، ابزاری که برنامه‌ای از رویداد‌های اقتصادی آینده و تأثیر بالقوه آن‌ها بر جفت ارز‌ها را ارائه می‌دهد.

بازار فارکس و تقویم اقتصادی

در این مقاله جامع، ما به پیچیدگی‌های تقویم اقتصادی فارکس می‌پردازیم و اهمیت آن، نحوه کارکرد، شاخص‌های کلیدی برای بررسی و استراتژی‌هایی برای استفاده از این منبع ارزشمند برای بهبود عملکرد معاملات را مورد بحث قرار می‌دهیم.

تقویم فارکس که با نام تقویم اقتصادی نیز شناخته می‌شود، برنامه‌ای از رویداد‌های اقتصادی و انتشار داده‌هایی است که پتانسیل تأثیرگذاری بر بازار‌های ارز را دارند. این رویداد‌ها می‌توانند شامل جلسات بانک‌های مرکزی، گزارش‌های تولید ناخالص داخلی (GDP)، آمار اشتغال، داده‌های تورم، شاخص‌های تولید و موارد دیگر باشند. هر رویداد معمولاً با یک شاخص یا معیاری همراه است که نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی یا یک بخش خاص است.

چرا تقویم اقتصادی فارکس مهم است؟

تقویم اقتصادی فارکس به عنوان یک ابزار حیاتی برای معامله‌گران در سراسر جهان عمل می‌کند و بینش ارزشمندی در مورد رویداد‌های اقتصادی و انتشار داده‌هایی ارائه می‌دهد که پتانسیل تأثیرگذاری قابل توجهی بر بازار ارز را دارند. بیایید عمیق‌تر به دلایلی بپردازیم که چرا تقویم فارکس برای معامله‌گران اهمیت فراوانی دارد:

عقیده و انتظارات بازار: رویداد‌های اقتصادی پنجره‌ای به وضعیت فعلی و چشم‌انداز آینده یک اقتصاد ارائه می‌دهند. معامله‌گران با پیگیری دقیق این رویداد‌ها می‌توانند از احساسات بازار سنجیده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر این اساس تنظیم کنند. برای مثال، انتشار داده‌های اقتصادی مثبت ممکن است اعتماد به یک ارز را تقویت کند و منجر به افزایش تقاضا و ارزش آن شود. برعکس، داده‌های منفی ممکن است نگرانی‌هایی را ایجاد کند و معامله‌گران را به فروش آن ارز ترغیب نماید و ارزش آن را پایین بیاورد.

نوسانات و نقدینگی: رویداد‌های اقتصادی مهم اغلب نوسانات بالا و فعالیت معاملاتی بیشتری را در بازار فارکس ایجاد می‌کنند. معامله‌گران با پیش‌بینی این نوسانات می‌توانند خود را به طور استراتژیک برای بهره‌مندی از حرکات احتمالی قیمت آماده کنند. برای مثال، پیش از تصمیم‌گیری در مورد نرخ بهره توسط بانک‌های مرکزی، معامله‌گران ممکن است موقعیت‌های خود را تنظیم کنند یا استراتژی‌های پوشش ریسک را برای کاهش ریسک و استفاده از نوسانات بازار اجرا نمایند.

تحلیل بنیادی: شاخص‌های اقتصادی به عنوان محرک‌های بنیادی ارزش‌گذاری ارز عمل می‌کنند. درک اینکه چگونه شاخص‌های مختلف بر جفت‌ارز‌ها تأثیر می‌گذارند، برای تصمیم‌گیری آگاهانه در معاملات ضروری است. برای مثال، ارقام بالای رشد تولید ناخالص داخلی، به طور کلی نشان‌دهنده یک اقتصاد سالم است و احتمالا باعث تقویت ارز شود. از سوی دیگر، سطوح بالای بیکاری یا داده‌های ضعیف مخارج مصرف‌کنندگان می‌تواند بر ارزش یک ارز تأثیر منفی بگذارد.

مدیریت ریسک: تقویم فارکس به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک عمل می‌کند و به معامله‌گران کمک می‌کند تا منابع احتمالی ریسک را شناسایی کرده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر این اساس برنامه‌ریزی کنند. با اجتناب از معامله در رویداد‌های با تأثیر بالا یا اجرای تکنیک‌های مناسب کاهش ریسک مانند تعیین سفارشات حد ضرر، معامله‌گران می‌توانند سرمایه خود را از حرکات نامطلوب بازار محافظت کنند. علاوه بر این، آگاهی از رویداد‌های اقتصادی آینده به معامله‌گران امکان می‌دهد تا میزان ریسک و حجم موقعیت‌های خود را بر این اساس تنظیم کنند.

شاخص‌های کلیدی اقتصادی

در اینجا به برخی از شاخص‌های اقتصادی ضروری که معامله‌گران باید به‌دقت آن‌ها را رصد کنند، اشاره می‌کنیم:

تصمیمات نرخ بهره: بانک‌های مرکزی به طور منظم تغییرات نرخ بهره پایه خود را اعلام می‌کنند که نقش اساسی در شکل‌گیری ارزش ارز دارد. نرخ‌های بهره بالاتر معمولاً سرمایه‌گذاری خارجی را جذب می‌کند و منجر به افزایش تقاضا برای ارز و تقویت آن می‌شود. برعکس، نرخ‌های بهره پایین ممکن است سرمایه‌گذاری را دلسرد کند و ارزش ارز را کاهش دهد.

تولید ناخالص داخلی: تولید ناخالص داخلی (GDP) کل ارزش کالا‌ها و خدماتی را که در مرز‌های یک کشور تولید می‌شود، اندازه‌گیری و به عنوان نشانگر کلیدی سلامت و رشد اقتصادی عمل می‌کند. ارقام بالای رشد تولید ناخالص داخلی اغلب نشان‌دهنده فعالیت اقتصادی قوی و می‌تواند اعتماد به پول ملی را تقویت کند. برعکس، رشد کند تولید ناخالص داخلی یا رکود می‌تواند نشانه ضعف اقتصادی باشد و منجر به کاهش ارزش ارز شود.

داده‌های اشتغال: شاخص‌های اشتغال، مانند آمار اشتغال غیرکشاورزی (NFP) و نرخ بیکاری، بینشی در مورد سلامت بازار کار و پویایی کلی اقتصاد ارائه می‌دهند. ارقام بالای اشتغال، مانند کاهش بیکاری یا افزایش فرصت‌های شغلی، معمولاً برای ارز مثبت تلقی می‌شوند و نشان‌دهنده قدرت اقتصادی و اعتماد مصرف‌کننده هستند.

شاخص‌های تورم: شاخص‌های تورم، مانند شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)، تغییرات در سطح قیمت کالا‌ها و خدمات را ردیابی می‌کنند. بانک‌های مرکزی هنگام تدوین سیاست‌های پولی، داده‌های تورم را به‌دقت رصد می‌کنند. فشار‌های تورمی مداوم ممکن است بانک‌های مرکزی را تشویق کند برای مهار تورم، نرخ بهره را افزایش دهند که این امر می‌تواند ارز را تقویت کند. برعکس، تورم پایین یا فشار‌های تورم‌زدا ممکن است منجر به اقدامات تسهیل پولی شود که احتمالا ارزش ارز را کاهش می‌دهد.

شاخص مدیران خرید: نظرسنجی‌های شاخص مدیران خرید (PMI) با اندازه‌گیری عواملی مانند سفارش‌های جدید، سطح تولید و اشتغال، بینشی در مورد سلامت بخش‌های تولید و خدمات ارائه می‌دهد. عدد شاخص مدیران خرید بالاتر از ۵۰ نشان‌دهنده توسعه اقتصادی در آن بخش است، در حالی که عدد پایین‌تر از ۵۰ انقباض اقتصاد را نشان می‌دهد. ارقام بالای PMI معمولاً برای ارز مثبت تلقی می‌شوند و نشان‌دهنده رشد و پایداری اقتصادی هستند.

نتیجه‌گیری

تقویم اقتصادی فارکس ابزاری ضروری برای معامله‌گرانی است که به دنبال جهت‌یابی در پیچیدگی‌های بازار ارز هستند. معامله‌گران با درک اهمیت رویداد‌های اقتصادی، نظارت بر شاخص‌های کلیدی و اجرای استراتژی‌های معاملاتی مؤثر، می‌توانند برتری رقابتی کسب کنند و از فرصت‌های بازار بهره ببرند. فرقی نمی‌کند یک معامله‌گر تازه‌کار باشید یا یک حرفه‌ای باتجربه، تسلط بر تقویم اقتصادی فارکس برای دستیابی به موفقیت بلندمدت در دنیای پویای معاملات ارز‌ها ضروری است.

دیگر خبرها

  • معامله ۴.۸ میلیون تن سیمان در بورس کالا در نخستین ماه امسال
  • معامله ۳۶ همت انواع کالا و محصول در بورس کالا
  • روند حرکتی شاخص‌های بازار سرمایه چگونه خواهد بود؟ +عکس
  • دلیل اهمیت تقویم اقتصادی فارکس
  • فرصت تحلیل برای اهالی بازار سرمایه با انتشار گزارش‌های ماهانه و سالانه شرکت‌ها 
  •  پیش‌ بینی قیمت طلا و سکه فردا ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • پیش بینی قیمت طلا و سکه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳/ حباب سکه روند متوازن نداشت
  • ادامه دوری حسن یزدانی از اردوی تیم ملی
  • رشد یک‌هزار واحدی شاخص بورس | افزایش ۷۶۳ هزار و ۶۵۶ واحدی شاخص کل
  • رشد یک‌هزار واحدی شاخص بورس