Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش صدای ایران، دکتر سجاد عابدی کارشناس ارشد حوزه امنیت و مشاور عالی مطالعات امنیت سایبری ایران، طی مطلبی که در اختیار صدای ایران قرار داده  نوشته است: امروزه اینترنت نقش بسزایی درارتباطات جهانی ایفا می کندو به طور فزاینده ای با زندگی مردم جهان عجین شده است . باوجوداین اینترنت دولت ها رادرمقابل چالش های جدیدامنیتی قرارداده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گسترش حملات سایبری فرامرزی، امنیت سایبری رابه یکی ازنگرانی های عمده ی جهانی درقرن بیست ویکم تبدیل کرده است. تامین امنیت ومبارزه با تروریسم یکی ازوظایف اصلی دولت ها می باشد که این مهم درفضای مجازی با توجه به ماهیت فضای سایبری به عنوان بستراصلی اطلاعات کشور، واحتمال هرگونه حمله و جنگ سایبری که باعث تهدید امنیت ملی کشورها می شود موجب گردیده تهدیدات سایبری ازتهدیدات سنتی متمایز گشته واهمیت فراوانی به خودگیرد.

حملات سایبری ، پدیده ای نوظهورثرمیان جنگ افرازهای مدرن محسوب می شود که این حملات صلح وامنیت جهانی را تهدیدمی کند. درسال 2010 نیز برنامه ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران موردحمله ی بدافزار ((استاکس نت)) قرارگرفت. گرچه استاکس نت ازطریق اینترنت درجهان منتشر شد،اماآثار مخرب آن محدود به سیستم های کنترلی خاصی بود که درایران موردهدف قرارگرفته بود.بررسی اجمالی مفهوم وانواع حملات سایبری ونوع ارتباط آن باامنیت ملی می توان به درک درستی ازمیزان واهمیت حملات سایبری به عنوان یک تهدید بزرگ علیه امنیت ملی کشورمان پی برد. بررسی مسئولیت دولت ها درخصوص حملات سایبری وعدم وجودقواع آمره بین المللی ، اهمیت نیازبه تدوین قواعد جدید ومنطبق با اصول بین الملل ومنشورسازمان ملل متحد وقواعد حقوق بشر راگوشزد می نماید.
اینکه معاهداتی از جمله FATF، CFT و پالرمو نوعی از تهدید سایبری هستند، چقدر باور پذیر است؟ اگر بشنوید کرونا یک تهدید بیوسایبرنتیک است، باور می کنید؟

اگر بر اساس اصول سایبرنتیک از اقتصاد برای کنترل پدیده‌های هوشمند از جمله انسان استفاده شود، تهدید حاصل از آن «اکونوسایبرنتیک» نام دارد که معاهداتی نظیر FATF، CFT و پالرمو از این جمله هستند.

همچنین در تهدیدات سایبرپایه (Cyber based) ذیل نگاه سایبرنتیک (کنترل جریان اطلاعات) از یک پدیده برای کنترل پدیده‌ای دیگر استفاده می‌شود. با نگاه سایبرنتیک، به‌منظور تحقق نظم نوین جهانی، برخی از دولت‌های کشورهای غربی از کرونا برای کنترل انسان استفاده می‌کند که به‌معنای تلفیق و اثرپذیری حوزه‌ی بیولوژی از سایبر است. به‌همین دلیل کرونا یک تهدید بیوسایبرنتیک است.


وقتی از مصادیق تهدیدات سایبری صحبت می کنیم، اغلب مردم تصور می کنند که این نوع تهدیدات بیشتر مربوط به حوزه دفاعی یا جنگ است، اما سطح اصلی و کلان تهدیدات سایبرنتیک و جدی‌ترین مدل تهدیدات سایبرپایه، تغذیه‌ جریان کلی اطلاعات در یک کشور توسط خارج از کشور است.

در این تهدید، طراح تهدید در پی تغییر باورهای مردم است به‌گونه‌ای که نظر او را تامین کند.

برای مثال تهدیدات سایبری از این نوع علیه افکار عمومی جامعه، مسیر بلند مدتی را طی کرده‌اند که امروز گروهی از مردم تصور می‌کنند تقویت حاکمیت در ایران به‌معنای تضعیف آن‌ها خواهد بود. چرا در ایران اسلامی که مدعی مردمی‌ترین حاکمیت فعلی جهان است، برخی این ادعا را دارند؟

طرح این ادعا در شرایطی است که مردم و حاکمیت به طور خاص در نظام اسلامی پیوندی ناگسستنی دارند. یعنی به طور طبیعی تقویت حاکمیت باعث تقویت مردم می‌شود و بالعکس.

دلیل اصلی این موضوع، مدیریت فضای فکری افکار عمومی خارج از دایره حاکمیت است؛ زیرا کنترل فضای سایبر کشور در اختیار حاکمیت قرار ندارد و عوامل دیگری نیز بر مدیریت این فضا اثرگذار هستند.

تهدیداتی از جنس حملۀ تروریستی به سایت هسته ای نطنز در مقابل این قبیل تهدیدات اصلی که متوجه کل حاکمیت کشور است، خطرات و عواقب به‌مراتب کمتری را به کشور تحمیل می‌کند. 

در سال‌‌های اخیر رویکرد دیپلماسی بدنۀ اجرایی کشور اقتدارگرایی دوره های قبل را در اولویت قرار نداد و کشورهایی که در تضاد منافع با ایران بوده اند از انفعال شدند و رویه هایی را در پیش گرفتند که منافعی را برای آنها به همراه داشت. از جمله قطعنامۀ ۲۲۳۱ که این قطعنامه باعث اشراف کشورهای خارجی بر عمده‌ اطلاعات کشور شد.

شاهد هستیم که نتیجه رویکرد دیپلماسی بدنۀ اجرایی کشور در فضای مجازی، عدم مدیریت فضای سایبر کشور توسط حاکمیت بوده است. 

نباید فراموش کرد که یکی از دلایل اصلی عدم کنترل فضای سایبر توسط حاکمیت، محقق نشدن شبکه ملی اطلاعات است. هرچند در موضوع وجود یا عدم وجود این شبکه تا چندی پیش در کشور اختلاف نظر بود و برخی حتی در مقام مجری راه اندازی آن تصور می‌کردند که امروز این شبکه در کشور فعال است اما نهادهای دیگری در مقام ناظر بر اجرای آن، این گفته را تصدیق نکردند.

وقتی کشورهایی که از سلاح های سایبری استفاده می کنند، رسما پذیرش و تأکید این راهبرد را اعلام می کنند، منطقی است که دیگران هم باید خود را برای پاسخ متناسب آماده کنند.

همان طور که تهدیدهای نسل های قبل پاسخ منطقی و دقیق داشت، بازی در فضای جدید هم نیازمند راه و روش مخصوص به خود است که  مدل تهدیدات سایبرپایه روش اقدام مخصوص به خود را دارد.

راهبرد کلان در این میدان، این است که ابتدا باید طرز فکر رقیب را به‌خوبی بشناسیم، سپس به‌صورت پیش‌نگرانه راهبردهای آنها را شناسایی کنیم تا در نهایت بتوانیم راهبردهایی را طراحی کنیم که رقیب نتواند به سادگی به آنها پاسخ دهد یا آن را خنثی کند.
اگر به درستی مدل طراحی تهدید را بشناسیم، امکان مقابل صحیح با آن را خواهیم داشت.

منبع: صدای ایران

کلیدواژه: سجاد عابدی امنیت اینترنت حملات سایبری حملات سایبری فضای سایبر دولت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۵۰۹۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا فلسطین طی ۷ ماه جنگ همواره اصلی‌ترین موضوع جهانی بوده است؟

 جنگ طوفان الاقصی ۷ ماه قبل آغاز شد، اما از آن زمان تاکنون مساله نخست جهان بوده است. هیچ اتفاقی باعث نشده تا تمرکز جهانی از سرزمین‌های اشغالی خارج شود. این تمرکز به شکل دو‌سویه از سمت ملت‌ها و دولت‌ها بوده است؛ درحالی‌که طی جنگ اوکراین این دولت‌ها بودند که بر جنگ تمرکز داشتند. 

آنچه باعث شده جنگ غزه از نظر اهمیت در صدر موضوعات جهانی قرار گیرد، تاثیر‌گذاری آن بر اصلی‌ترین مولفه‌های زیست بشر است. به لحاظ موضوعی دو کلان مساله امنیت و اقتصاد که با امکان زندگی و رفاه درهم تنیده‌اند، دارای اهمیت بوده و هر پدیده‌ای که بتواند بیشتر بر روی آنها اثربگذارد در اولویت قرار می‌گیرد. 

جنگ غزه طی ۷ ماه گذشته بیش از هر رویداد دیگری این دو مولفه را تحت تاثیر قرار داده است. گرچه برخی پدیده‌ها در ابتدا تاثیراتی سهمگین دارند ولی اغلب به مرور از اهمیت آنها کاسته می‌شود، اما جنگ غزه هرچه به پیش رفته امواج سهمگین‌تری را روانه موضوعات کلان جهانی کرده است. اگر در ابتدا طوفان الاقصی احتمال گسترش جنگ به منطقه وجود داشت هرچه زمان به پیش رفت این احتمال نیز افزایش یافت. 

امنیت و اقتصاد جهان به جنگ غزه پیوند خورده‌اند. دلیل این پیوند ضمن آنکه به موقعیت جغرافیایی فلسطین مرتبط است بیشتر از آن به طرف‌های درگیر ارتباط دارد. محور مقاومت پس از اقدام غرب و رژیم در ایجاد ناامنی و تحریم اقتصادی در جغرافیای منطقه، تلاش کرده مشکلات مشابهی را به آنها تحمیل کنند. پس از ۷ اکتبر که غزه زیر آتش و تحت محاصره قرار گرفت گروه‌های مقاومت لبنانی و عراقی جنگ را به تل‌آویو تحمیل کردند. مقاومت لبنان مرز‌های شمالی را به آتش کشید و مقاومت عراق زیرساخت‌ها را هدف خود قرار داد. ایران و یمن نیز محاصره اقتصادی علیه رژیم را کلید زدند. 

این ناامنی و تهدید اقتصادی، اما تنها علیه رژیم اعمال نمی‌شد بلکه در دورنما و مجاورت خود حامیان صهیونیسم را نیز دربر‌می‌گرفت. گروه‌های مقاومت عراقی حملات به پایگاه‌های آمریکا را آغاز کردند و از سوی دیگر در شاخه اقتصادی اقدام یمن در دریای سرخ به چالش کشیدن رهبری غرب در تسلط بر تجارت جهانی تلقی می‌شد. یمن اعلام کرده بود تنها کشتی‌هایی را که راهی فلسطین اشغالی هستند هدف قرار می‌دهد. از این رو غرب به شکل مستقیم و در سطحی عظیم زیانی مالی را متحمل نمی‌شد، اما به شکل غیر‌مستقیم خارج شدن تسلط امنیت تجارت دریایی از دستش می‌توانست خسارتی جبران‌ناپذیر باشد.

تحولات نشان می‌دهد امنیت و اقتصاد جهان بیشتر از هر پدیده دیگری به جنگ فلسطین گره خورده‌اند. تا این جنگ ادامه داشته باشد تلاطم در شاخه‌های مختلف این دو موضوع جریان خواهد داشت. 

 امنیت
امنیت زیربنای زندگی است. بدون امنیت افراد زنده نمی‌مانند و یا فاقد آزادی هستند. بدون امنیت زندگی با هراس است و نمی‌توان به فکر پیشرفت بود. بدون امنیت همه چیز در ابهام و در معرض تردید است و از این رو انجام اقدامات بزرگ و زمانبر که می‌تواند گشایش‌های بزرگی داشته باشد، بیهوده‌اند. جنگ غزه امنیت را از جهات مختلفی در معرض التهاب قرار داده است. 

۱. حملات گروه‌های مقاومت به پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان را به چالش کشید. این حمله اقدامی علیه یکی از بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین ساختار‌های جهانی بود که پایگاه‌هایش سراسر کره خاکی را دربرگرفته‌اند. اگر آمریکا قصد پاسخ به آن را داشت، با افزایش زد و خوردها، تعداد کشته‌های این کشور بالا رفته و واشنگتن مجبور می‌شد در جنگی حضور یابد که با نبرد در افغانستان و عراق قابل مقایسه نبود. 

۲. آمریکا هرچند وارد جنگی بزرگ در منطقه نشده، اما ناگزیر از واکنش نظامی در عراق، سوریه و یمن شده است. در یمن انگلیس نیز آمریکا را همراهی می‌کند. این اقدامات ضمن افزایش ریسک ناامنی به رشد هزینه‌های نظامی دامن می‌زند. در برهه‌ای از جنگ مقامات نظامی آمریکایی اعتراف کردند هرهفته جنگ در دریای سرخ صد‌ها میلیون دلار هزینه دارد. 

۳. آمریکا به دلیل احتمال گسترش جنگ و همچنین برای زد و خورد‌های محدود مجبور شده سطح قوای نظامی خود در غرب آسیا را افزایش دهد که این مساله از طریق کاستن از سطح نیرو‌های آمریکایی از دیگر مناطق جهان تامین شده است. کاهش ظرفیت‌های آمریکا در این مناطقی برای واشنگتن شامل بروز ناامنی‌هایی است. 

۴. به عنوان نمونه توجه آمریکا به غرب آسیا در پی جنگ طوفان الاقصی باعث تضعیف قوای غرب در جنگ اوکراین در برابر روسیه شد که پیامد آن دست برتر مسکو در جنگ است. این کوتاهی تا جایی موثر بوده که برخی معتقدند حتی با وجود تصویب بودجه ۶۱ میلیارد دلاری برای اوکراین، تسلیحات لازم زمانی به دست این کشور خواهد رسید که در قسمتی از جنگ کار از کار گذشته است. 

۵. فعال شدن گروه‌های ضد‌صهیونیستی در غرب باعث هراس حکومت‌های غربی شده است. طی دو هفته اخیر آمریکا شاهد خیزش نهاد دانشگاه و اروپا نیز شاهد تظاهرات مسلمانان در حمایت از مردم فلسطین بوده است. 

۶. رژیم به عنوان بزر‌گ‌ترین دارایی استراتژیک آمریکا در منطقه در معرض تهدیدی جدی است. بر اساس محاسبات غرب تضعیف این دارایی استراتژیک می‌تواند امنیت این مجموعه را بکاهد. 

۷. درگیری‌ها در غرب آسیا می‌تواند به تشدید بحران مهاجرت به قاره اروپا منجر شود. این مساله به زعم مقامات اروپایی می‌تواند به افزایش جرم و جنایت و همچنین تهدیدات فرهنگی منجر شود. 

 اقتصادی

شاید باور آن سخت باشد که اقتصاد جهان به خاطر جنگ در ۳۶۰ کیلومتر مربع در غزه بیشتر از جنگ در ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع در اوکراین دچار خطر شده باشد. اوکراین ۱۷۰۰ برابر بزرگ‌تر از غزه است، اما ابعاد این جنگ فراتر از جنگ اوکراین، اقتصاد را گره زده است. 

۱. رژیم به عنوان محل سرمایه‌گذاری‌های غرب در منطقه دچار بحران شده است. تنها در یک نمونه ساخت یک کارخانه ۲۵ میلیارد دلاری شرکت اینتل که پیشرفته‌ترین شرکت آمریکایی در تولید ریزتراشه‌هاست، با مشکل مواجه شده است. 

۲. تجارت دریایی از مسیر دریایی سرخ به دلیل جلوگیری یمنی‌ها از عبور و مرور کشتی‌های تجاری رژیم دچار مشکل شده است. این اقدام تهدیدی برای آینده است. این تهدید نشان می‌دهد در صورت تشدید بحران انسانی در فلسطین، دیگران نیز که در این بحران دست دارند مجازات خواهند شد. این تهدید یک تهدید غیر‌مستقیم در خصوص مدیترانه هم به شمار می‌رود تا طرف‌های حامی تل‌آویو بدانند از آزادی عمل برای کشتار مردم فلسطین برخوردار نیستند. 

۳. در صورت وقوع درگیری‌های شدیدتر جریان انرژی از منطقه به بازار‌های جهانی دچار اخلال می‌شود. این اختلال تنها شامل کشتی‌های حامل سوخت و خطوط انتقال نیست، بلکه منابع تولید را نیز در‌بر‌می‌گیرد. عمق این اختلال تا جایی امکان پیش‌روی دارد که حتی پس از تخریب اجازه بازسازی فوری نیز به دارندگان داده نشود. 

 جنگ رژیم با چه کسانی؟ 

جنگ در غزه ابعاد مختلفی را در کلان مسائل امنیت و اقتصاد تحت تاثیر قرار داده و درگیری بزرگی را برانگیخته که در آن مجموعه‌های بزرگی حضور دارند. بسیاری از این مجموعه‌های سیاسی و انسانی پیش از این نیز در قضیه فلسطین حضور داشته‌اند، اما با توجه با ابعاد بزرگ‌تر جنگ کنونی، بیشتر از گذشته درگیر آن شده‌اند. رژیم به دلیل جنایت‌هایش نیازمند هرگونه کمکی از تمام متحدانش شده و در مقابل دشمنی‌های چندبعدی و چندوجهی را با خود برانگیخته است. در میان گروه‌هایی که به دشمنی رژیم برخاسته‌اند، همپوشانی‌هایی وجود دارد که پیچیدگی و درهم‌تنیدگی دشمنی با تل‌آویو را نشان می‌دهد. 

۱. مسلمانان با ۲ میلیارد جمعیت یک‌چهارم جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. آنها در سراسر جهان پراکنده شده و به شکل دولتی و یا فرودولتی دارای قدرت هستند. از میان تقریبا ۲۰۰ کشور حاضر در جهان، ۴۹ کشور دارای اکثریت مسلمان هستند. رژیم به شکل ریشه‌دارتری نسبت به گذشته با مسلمانان سرشاخ شده است. 

۲. عرب‌ها در سراسر جهان و جهان اسلام پراکنده شده‌اند، اما در قالب اتحادیه عرب ۲۲ کشور با ۴۰۰ میلیون جمعیت حضور دارند. عرب‌ها هرچند ذیل جهان اسلام دسته بندی می‌شوند، اما تحولات خاص خود را دارند. به دلیل عرب بودن زبان ساکنان فلسطین جهان عرب توجه بالا و مضاعفی به قضیه فلسطین دارد. 

۳. تمدن ایرانی با محوریت کشور ایران و سرزمین‌های مجاور، با جهان اسلام همپوشانی دارد. این تمدن و به ویژه کشور ایران بنابه دلایل امنیتی رژیم را دشمن خود می‌دانند. پس از وقوع انقلاب اسلامی دلایل سازه‌انگارانه نیز به درک از تهدید از رژیم افزوده شده‌اند. 

۴. یهودیان ضدصهیونیسم دیگر دشمنان رژیم هستند که در قضایای اخیر فعال شده‌اند. بخشی از یهودیان تشکیل کشور یهودی را برخلاف تعالیم این دین می‌دانند. تعداد دیگری از یهودیان سکولار نیز تاسیس دولت یهودی بر روی سرزمین دیگر ملت‌ها را ناپسند می‌شمارند. 

۵. یهودیان و صهیونیست‌های لیبرال غرب‌نشین جنایت‌های رژیم را بر ضد منافع خود تلقی کرده‌اند. از نگاه این گروه اقدامات رژیم با آسیب به وجهه جهانی یهودیان باعث رشد و تقویت مجدد یهودی‌ستیزی در جهان خواهد شد. 

 تفاوت‌ها با جنگ اوکراین 

ابعاد بزرگ‌تر جنگ غزه نسبت به جنگ اوکراین در این بخش بررسی شده‌اند:

۱. در جنگ اوکراین، روسیه به طور مستقیم در برابر غرب قرار گرفته است. با این‌حال در جنگ کنونی جهان اسلام به همراه آزادی‌خواهان دربرابر دولت‌های غربی قرار گرفته‌اند که صف‌آرایی بزرگ‌تری را به لحاظ جمعیتی و گسترده استقرار نشان می‌دهد. هرچند استقرار روسیه در برابر غرب شکلی نظامی دارد، اما استقرار مدافعان قضیه فلسطین در حوزه فرهنگی و اجتماعی به شدت سنگین است. 

۲. جنگ اوکراین تنها به این کشور محدود است. به شکل دقیق‌تر جبهه نبرد و درگیری تنها در جنوب اوکراین جریان دارد. نوع جنگ نیز مسلحانه است. در جنگ غزه، اما جغرافیای جنگ و زد و خورد‌ها فراتر از غزه است، به گونه‌ای که از یمن، عراق، سوریه و تا خیابان‌های غرب عرصه زد و خورد هستند. 

۳. به لحاظ اخلاقی در جنگ اوکراین، این روسیه است که دچار مشکل شده است. در جنگ غزه، اما غلبه حیثیتی با جبهه فلسطین است و صهیونیست‌ها به همراه غرب شکست خورده‌اند. 

۴. تاکنون اوکراین علی‌رغم تبلیغات گسترده جنگ موفق نشده به شکل اجتماعی حمایت کشور‌های جهان را به خود جلب کند. حمایت‌ها بیشتر دولتی بوده و یا تبلیغات رسانه‌ای باعث شده مردم در نظرسنجی‌ها و نه در کف خیابان از روسیه انتقاد کنند. با این وجود قضیه فلسطین باعث ایجاد «بسیج اجتماعی» در جهان شده است. باید توجه داشت حمایت‌ها از اوکراین بیشتر در جهان غرب بوده، اما حمایت از فلسطین گستره جهان را در‌بر‌می‌گیرد. 

۵. جنگ اوکراین شرق اروپا را تحت تاثیر قرار داده و حتی در صورت گسترش جنگ، ایستگاه اول توسعه که بالتیک است همچنان در شرق اروپا قرار دارد. این جنگ به لحاظ دریایی دریای سیاه را تحت تاثیر قرار داده و در صورت گسترش جنگ دریای بالتیک به درگیری‌ها اضافه خواهد شد تا دو دریا ملتهب شوند. دریای سیاه و بالتیک به شکل مستقیم برای کشور‌های ساحلی آن دارای اهمیت بزرگی است. 

در جنگ غزه به شکل مستقیم دو منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا تحت تاثیر قرار گرفته‌اند و در عرصه دریا‌ها خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای سرخ شاهد زد و خورد بوده‌اند. این جنگ همچنین احتمال دارد به دریای مدیترانه کشیده شود که اقتصاد تمام اروپا به آن وابسته است. خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای سرخ که با شدت و ضعف درگیری‌ها در آنها ادامه دارد برای تمام جهان حائز اهمیت هستند. 

این بررسی نشان می‌دهد به لحاظ منطقه‌ای، دریا‌ها و اهمیت دریا‌ها جنگ غزه دارای برجستگی نسبت به جنگ اوکراین است.

منبع: روزنامه فرهیختگان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است/ امروز دنیا دارد حقانیت جمهوری اسلامی را باور می‌کند
  • برخورد با بی‌حجابان یا دولتمردان؟
  • خسارت ۹.۵ تریلیون دلاری حملات سایبری در سال ۲۰۲۴
  • چرا فلسطین طی ۷ ماه جنگ همواره اصلی‌ترین موضوع جهانی بوده است؟
  • به هرگونه تجاوز علیه حاکمیت و تمامیت ارضی خود پاسخ می‌دهیم
  • ایران اسلامی به حاکمیت عقل و عدل در جهان نزدیک شده است
  • ظریف: یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود / اعراب منطقه و اسرائیل به همین دلیل با برجام مخالف بودند؛ نمی‌خواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند / خیال می‌کنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمی‌گیرد / در کاسپین این اشتبا
  • امنیت غذایی جهان تهدید می شود
  • ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمی‌شویم
  • سازمان دامپزشکی به‌دنبال بازمهندسی در فرایندهای سازمانی است