جریان تکفیر، مجری سیاستهای استکبار جهانی است
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۵۲۵۱
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، «محترم شکریان» استاد حوزه و دانشگاه بوشهر در سی و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی در ارتباط با « نقش استعمار و استکبار در ترویج و توسعه اندیشه تکفیری و افراطیگری در جهان اسلام» سخن گفت.
وی با بیان این که جریان تکفیر و افراطیگری در واقع مجری سیاستهای اسلام ستیزانه استعمار و استکبار جهانی و مجری جنگهای نیابتی آنها بر علیه پیکره جهان اسلام است، تصریح کرد: محمد بن عبدالوهاب که اهل عربستان بود، توسط مستر همفر جاسوس کارکشته انگلیسی شناسایی شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شکریان ادامه داد: ویژگیهای روحی محمد بن عبدالوهاب باعث شد که تحت سیطرهی این جاسوس انگلیسی به خوبی تربیت شده و سیاستهای گام به گام آنها مانند تکفیر جامعهی مسلمانان، انحراف در معارف دینی و صدور فتاوای ساختارشکنانه در جهان اسلام را اجرا کند.
وی با بیان این که این جریان علیرغم اینکه ظاهر اسلامی و ادعای معرفی اسلام را داشت ولی در حقیقت جنگهای نیابتی استکبار و استعمار را بر علیه جامعهی اسلامی ساماندهی کرد، اظهار داشت: امروزه گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده و دیگر شاخههای آنها منبعث از این تفکرات وهابی هستند.
استاد دانشگاه بوشهر ضربهای که استعمار انگلیس در راهاندازی این پروژه و توسعه آن بر پیکرهی جهان اسلام وارد کرد را یک ضربهی جبران ناپذیر خواند و افزود: غالبا جوانان و مردمی که به دنبال فهم اسلام بودند، در دام آنها تربیت میشدند و در بعدها، استکبار جهانی یعنی آمریکای جنایتکار نیز به مدد آمد.
وی در ادامه سخنان خود به مدرسه بقا متعلق به آمریکاییها اشاره کرد که سران تکفیری و گروههای تروریستی در آن به حسب ظاهر محبوس و زندانی بودند لکن در واقع تربیت میشدند و حتی نوع عملیاتهای تروریستی هم به آنها آموزش داده میشد.
شکریان افزود: سران تکفیری و گروههایی مانند داعش، النصره، مثل ابوبکر البغدادی، ابو ایمن عراقی، اسامه البلاوی همه در همین مدرسه تربیت پیدا کردند و بعد که به اصطلاح از این زندان رها شدند، تحت حمایتهای تسلیحاتی آمریکاییها و سیاستهای حمایتی آنها با در اختیار دادن بودجههای هنگفت و غولهای رسانهای، قرار گرفتند.
وی در ارتباط با اهداف استکبار و استعمار از ترویج و توسعه این گروههای تروریستی، افراطی و تکفیری اظهار داشت: هدف نخست آنها در ابتدا مقابله با موج اسلام گرایی بود.
این بانوی اندیشمند، با بیان این که اسلام عزیز به دلیل تعالیم عالیه و منطبق با فطرت، مورد استقبال جهانیان قرار گرفته و این باعث نگرانی استکبار و استعمار که منافع خود را در جاهل ماندن انسانها میبینند، شده است لذا آنها با راهاندازی و تقویت این گروهها درصددند که با معرفی اسلام به عنوان یک چهره خونریز و تروریست، درواقع صورت مخدوشی را از اسلام به جهانیان معرفی کنند.
وی از مقابله با بیداری اسلامی به عنوان هدف دوم استکبار جهانی نام برد و تاکید کرد: بیداری اسلامی با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مردم ایران رقم خورد.
شکریان ادامه داد: انقلاب اسلامی در واقع یک تعریفی معتدل از دین و مذهب را به جهانیان عرضه کرد و این نوع رویکرد ملتهای مسلمان را تحت تاثیر قرار داد و جریان بیداری اسلامی شکل گرفت.
وی با بیان این که جریان بیداری اسلامی چیزی نبود که استعمار و استکبار به دنبال آن بودند تصریح کرد: لذا دشمنان انقلاب اسلامی در صدد مقابله برآمدند و از راههای مقابلهی آنها راهاندازی همین تفکرات تروریستی، افراطی و تکفیری در قالب نظریات و عملکردهای تروریستی آنها بود تا بلکه بتوانند جلوی این بیداری اسلامی را بگیرند.
این بانوی اندیشمند از مشغول کردن مسلمانان به تکفیر و کشتار یکدیگر و غافل کردن آنها از صهیونیسم، مقابله با جبههی مقاومت اسلامی که در کشورهای اسلامی به دست جوانان و مردم اسلام خواه و عدالتخواه مسلمان شکل گرفته و ناامن کردن جوامع اسلامی به عنوان دیگر اهداف دشمنان از ترویج گروههای تروریستی نام برد.
وی با بیان این که هرگونه پیشرفتی در بستر امنیت شکل میگیرد، توضیح داد: وقتی جامعهی اسلامی دچار عملیاتهای تروریستی شود، ناامنی رقم میخورد لذا این جوامع روی آرامش را به خود نمیبینند و پیشرفتهای مختلف در آنها معطل میماند لذا استکبار و استعمار برای جلوگیری از پیشرفت مسلمانان و احیای تمدن اسلامی برای ترویج این گروههای افراطی تلاش میکنند.
شکریان در پایان سخنان خود راه علاج رهایی از این دام را توجه به توطئههای جوامع استکباری و استعماری و همچنین توجه به قرآن کریم، سیره رسول الله، ائمه معصومین و صحابهی کرام برای دستیابی به فهم صحیح دین به دور از افراط و افراطیگری خواند.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: کنفرانس1400 گروه های تروریستی استکبار و استعمار بیداری اسلامی استکبار جهانی جهان اسلام ی اسلامی گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۵۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت روزنامه جمهوری اسلامی از مدارا با طالبان بدون خط قرمز/ جازدن سیل به جای دادن حقابه!
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «...فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901685