پارک ملی کلاه قاضی زیر تیغ آزادراه اصفهان- شیراز
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۵۵۸۳
به گزارش خبرنگار مهر، قطعه سوم پروژه ملی آزادراه کنار گذر شرق اصفهان بر اساس طراحی مشاور آن، قرار است از پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی بگذرد. آزادراه کنارگذر شرق که نقطه اتصال کریدور شمال به جنوب کشور است، با شش باند رفت و برگشت از کیلومتر ۳۰ آزادراه اصفهان - نطنز - کاشان آغاز و به طول ۹۳ کیلومتر به سمت شرق ادامه مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پروژه که از سال ۱۳۵۵ طراحی و در سال ۱۳۸۱ عملیات اجرایی آن آغاز شد، از سال ۱۳۸۵ به دلیل مشکلات اعتباری به مدت ۱۰ سال نیز متوقف بوده است. ۵۵ کیلومتر از قطعههای یک و دو این آزادراه از تقاطع جاده اصفهان- کاشان تا پل فرودگاه آبان ماه سال گذشته به ارزش ۱۸ هزار میلیارد ریال افتتاح شد.
قطعه اول آزادراه شرق اصفهان از آزادراه اصفهان - نطنز تا آزادراه اصفهان- اردستان به طول ۳۰ کیلومتر، قطعه دوم آن در ادامه تا جاده اصفهان - نائین به طول ۳۳ کیلومتر و قطعه سوم این کنارگذر از جوار باغ رضوان تا گردنه لاشتر پس از بهارستان، به طول ۳۰ کیلومتر است.
گردنه لاشتر در غرب پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی قرار دارد. پارک ملی کلاهقاضی با وسعت بیش از ۴۷ هزار هکتار در ۳۶ کیلومتری جنوب شرقی شهر اصفهان و در مجاورت شهر جدید بهارستان واقع شده که غرب این منطقه به گردنه گریژنه، گردنه لاشتر و اتوبان اصفهان- شهرضا محدود میشود.
هرچند به رغم تماسهای متعدد، اداره کل حفاظت محیطزیست اصفهان حاضر به پاسخگویی و اعلام موضع درباره این پروژه نشد اما پیگیریهای خبرنگار مهر حاکی است این پروژه ملی که از دوره مدیریت احمدرضا لاهیجان زاده مدیرکل اسبق محیطزیست اصفهان به محیطزیست اعلام شده همواره مورد مخالفت محیطزیست استان بوده و تاکنون موفق به اخذ مجوز نشده است؛ البته در این مدت برای ادامه احداث مسیر آزادراه از پارک ملی کلاه قاضی گزینههای مختلفی به محیطزیست ارائه شده و حتی احتمال گذر آن از راه کوهستانی منطقه نیز وجود دارد.
هیچ پروژهای را بدون مطالعات زیست محیطی اجرا نمیکنیم
در همین پیوند بهزاد شاهسوندی معاون مهندسی و ساخت اداره کل راه و شهرسازی استان اصفهان در گفتوگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه هیچ پروژهای را بدون مطالعات زیست محیطی اجرا نمیکنیم، اظهار داشت: برای همه پروژهها یک مشاور زیستمحیطی داریم که همه مسائل را در نظر میگیرد و مطالعات پس از تکمیل، به اداره محیطزیست ارائه میشود که ممکن است محیط زیست از طرح ما ایراد بگیرد اما آنقدر طرح را اصلاح میکنیم تا الزامات و نظر محیطزیست در پروژه رعایت شود.
وی افزود: محیطزیست در برخی پروژهها که ممکن است احداث یک مسیر منطقه حفاظت شده را قطع کند و برای گونههای جانوری و گیاهی یک منطقه آسیب زا باشد، مخالفت کند و باید تدابیری اندیشیده شود که محیطزیست برای مثال در مواردی اعلام میکند که در یک منطقه برای احداث مسیر و جلوگیری از ورود حیات وحش، زیرگذر ساخته شده یا دپوی خاک ایجاد شود که یک نمونه آن جاده پناهگاه حیات وحش موته به سمت گلپایگان است که سمت چپ جاده برای جلوگیری از ورود آهوها به جاده خاکریز بلند احداث کردهایم.
ملزم به رعایت الزامات محیطزیستی در پروژه ملی آزادراه کنار گذر شرق اصفهان هستیم
معاون مهندسی و ساخت اداره کل راه و شهرسازی استان اصفهان با بیان اینکه ملزم به رعایت الزامات محیطزیستی در پروژه ملی آزادراه کنار گذر شرق اصفهان هستیم، ابراز داشت: برای گذر بخشی از این پروژه از پارک ملی کلاه قاضی در صورت لزوم و اگر مشاور پروژه طرح احداث پل یا زیرگذر را ارائه کند، امکان احداث وجود دارد و باید الزامات محیطزیستی رعایت شود.
شاهسوندی خاطرنشان کرد: محیطزیست با مجوز عبور مسیر در دو کیلومتر از اراضی حفاظت شده در محور چوپانان- انارک پناهگاه حیات وحش عباس نیز در صورتی موافقت کرد که خواستهها و الزامات این دستگاه برآورده شد. محیط زیست به سادگی مجوز نمیدهد و وقتی مجوز ندهند نمیتوانیم کار کنیم.
به گزارش خبرنگار مهر، منطقهای که امروز تحت عنوان پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی شناخته میشود با داشتن گلههای عظیم پازن و آهو در میان کوهها و صخرههای ریز و درشت از دیرباز مورد توجه حاکمان و پادشاهان و از شکارگاههای مخصوص پادشاهان صفوی و قجری و به خصوص ظلالسلطان، برادر ناصرالدین شاه بوده است.
ارتفاعات کلاه قاضی به همراه دشتهای اطراف آن یکی از بهترین زیستگاههای حیات وحش این منطقه از ایران بوده و چناچه در تاریخ آمده است در زمان شاهعباس صفوی و بعد از آن به ویژه در دوره قاجاریه، این کوهها از شکارگاههای سلاطین بوده و در اواخر قرن نوزده، ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه که سالهای متمادی حاکم اصفهان بود در کتاب خاطرات خود مکرر از کلاه قاضی و شاهکوه به عنوان شکارگاهی خوب و غنی یاد کرده است.
در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شورای عالی شکاربانی و نظارت بر صید، این منطقه به همراه ۱۶ منطقه دیگر، برای حفظ و حمایت و تکثیر جانواران وحشی قرق اعلام شد؛ در سال ۱۳۴۹ با توجه به وسعت زیاد منطقه برای امکان مدیریت بهتر، به ۲ قسمت تقسیم شد. قسمت شمال غربی منطقه حفاظت شده شاهکوه نامیده شد و قسمت جنوب شرقی، شامل ارتفاعات کلاه قاضی، شیدان، ورپشت و قارنه، پارک وحش کلاه قاضی نام گرفت. در سال ۱۳۶۹ با توسعه صنعت و کشاورزی و باغات در این منطقه و همین طور ملاحظات نظامی، منطقه شاهکوه آزاد اعلام شد و پارک وحش کلاه قاضی به پناهگاه حیات وحش، تنزل پیدا کرد.
در سال ۱۳۷۴ طی مصوبه شماره ۱۴۴ شورای عالی حفاظت محیط زیست، بخشی از منطقه به پارک ملی ارتقا یافت و بقیه، پناهگاه حیات وحش باقی ماند.
کد خبر 5336074منبع: مهر
کلیدواژه: اداره کل حفاظت از محیط زیست اصفهان کلاه قاضی وزارت راه و شهرسازی ویروس کرونا هفته وحدت اردبیل بوشهر آمار کرونا خطبه های نماز جمعه عکس استانها لیگ برتر فوتبال ایران کرمانشاه واکسن کرونا مجلس شورای اسلامی گرگان سیدابراهیم رئیسی پارک ملی کلاه قاضی پناهگاه حیات وحش آزادراه اصفهان وحش کلاه قاضی آزادراه کنار خبرنگار مهر شرق اصفهان محیط زیست پروژه ملی گذر شرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۵۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا پروژه بارورسازی ابرها در ایران به بنبست خورد؟
سال ۱۴۰۲ ایران گرمای کمسابقهای را تجربه کرد، طوریکه در ماههای سرد سال هم خبری از سرما نبود. حالا معاون سازمان حفاظت از محیط زیست میگوید: «گرمترین ماه آذر را طی ۳۰ سال گذشته تجربه کردیم.» این در شرایطی است که وضعیت بارشها هم در سال گذشته چنگی به دل نزد، وضعیتی که بهنظر میرسد استمرار خشکسالیهای چند سال گذشته باشد، داریوش گلعلیزاده در اینباره میگوید: «بیش از ۲۰ سال هست که در ایران خشکسالی را بهصورت ناپیوسته تجربه میکنیم.»
به گزارش خبرآنلاین، دخالت انسانی در کاهش بارنگیها، مسئله جنجالی عدم ورود ابرها به ایران در مرز ترکیه، تولید گازهای گلخانهای و پدیده تغییر اقلیم در ایران، همچنین مواجهه با مسئله جدیدی بهنام مهاجرت اقلیمی در یکی دو سال گذشته موضوعاتی بودند که درباره آنها با رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست گفتگو کردیم. متن کامل گفتگو در ادامه آمده است.
چرا سال ۱۴۰۲ هوای کشور به شکل محسوسی در همه فصلها گرم بود؟
در ۷۰ سال گذشته میانگین دمای هوا در ایران ۱.۵ درجه افزایش داشته است، امسال هم گرمترین آذر ماه را طی ۳۰ سال اخیر تجربه کردیم. همه این موارد از پیامدهای تغییر اقلیم است. گرمایش جهانی سبب شد خیلی از کشورها برای کاهش گازهای گلخانهای تلاش کنند تا افزایش دما کنترل شود.
افزایش دما در کشور ما هم به دلیل انتشار گازهای گلخانهای است؟
گازهای گلخانهای مربوط به یک مرز نیست، در همه جهان درحال انتشار است و تاثیرات خودش را روی لایه اوزون گذاشته است، بهطوری طبیعی نازک شدن لایه اوزون سبب گرم شدن زمین میشود. بسیاری از کشورهای توسعه یافته مانند چین، آمریکا، هند، ژاپن، روسیه، آلمان، کشورهایی هستند که با این پدیده درگیر هستند.
وضعیت تولید گازهای گلخانهای در ایران چهطور است؟
ایران جزو ۷ کشور اول انتشار دهنده گازهای گلخانهای در جهان است.
حتی با وجود اینکه کشور صنعتی محسوب نمیشویم، چرا انتشار این گازها در ایران زیاد است؟
ما یک کشور نفتی هستیم برای همین اقتصاد در اینجا سالها مبتنی بر نفت است.
سایر کشورها چهطور؟
اتفاق مشابه با کشور ما در سایر کشورها رخ داد، اما آنها صنعت خودشان را توسعه دادند، برای همین الان هم از نظر مالی و هم از نظر تکنولوژی زمینه مناسبی برای مقابله با انتشار گازهای گلخانهای دارند. البته قرار بود کشورهای پیشرفته از نظر تکنولوژی و مالی کشورهای درحال توسعه را حمایت کنند، اما هیچ وقت تعهد خودشان را انجام ندادند، کشورهایی که خودشان سالها گازهای گلخانهای زیادی را منتشر کردند و الان اگر قرار است دنیا با این پدیده مقابله کند کشورهای پیشرفته باید تعهدات خودشان را انجام دهند.
درخصوص ایران بعد از تشدید تحریمها عملاً انتقال تکنولوژی اتفاق نیفتاد، حتی مسائل محیط زیستی مشمول تحریمها شد، الان بسیاری از شرکتها که در حوزه کاهش انتشار آلایندهها فعالیت دارند تجهیزات در اختیارشان قرار نگرفت، درخصوص ایستگاههای پایش کیفیت هوا هم همینطور، وقتی تحریمها تشدید شد حمایتهای مالی و تکنولوژی انجام نشد.
شما میگویید اثر انتشار گازهای گلخانهای جهانی است و حد و مرز ندارد، گازهایی که سببساز تغییرات اقلیمی هم میشود، اما ما شاهد بودیم در همین منطقه و در همین همسایگی ایران کشورها بارش باران و برف داشتند، بارشهایی که در ایران چندان نبود؟
خیلیها دراینباره ایران را با ترکیه مقایسه کردند، حتی گفتند که مداخلههای انسانی مانع از بارش باران در ایران شده و البته سبب افزایش بارشها در ترکیه، درهمین اواخر سال ۱۴۰۲ چند روز گذشته در ایران بارشهای خوبی داشتیم، یعنی در اینجا هم مداخله صورت گرفته است؟ همین الان در آمریکا مشکل خشکسالی داریم، کانادا شرایط خوبی نسبت به سالهای قبل نداشت، تکنولوژی مداخله انسان برای افزایش بارش در اختیار آن کشورها هم هست چرا استفاده نکردند، هنوز جهان به این جمعبندی نرسیده که مداخلهها در افزایش بارندگی تاثیر دارد یا نه، اگر تاثیر دارد چقدر اثرگذار است و چقدر توجیه اقتصادی دارد، آیا این اقدام پیامدهایی دارد یا نه؟
درباره مسئله تفاوت بارش باران در مرز ایران و ترکیه که ماجرای اقدام انسانی اثرگذار نبود؟ شما بررسی کردید؟
نه، این بارشها در ترکیه و عدم بارشها در ایران کاملاً سیر طبیعی خودش را داشت.
ما در ایران بارور کردن ابرها را انجام میدهیم؟
در سال ۱۳۹۰ سازمان محیط زیست بارور کردن ابرها را برای دو هدف، اولی جلوگیری از انتشار گرد و غبار در اهواز و دومی افزایش بارش در حوضه دریاچه ارومیه انجام داد.
نتایج رضایت بخش بود؟
به جمعبندی لازم نرسیدیم که تاثیر مدنظر را دارد، چراکه ابهاماتی وجود داشت.
چه ابهاماتی؟
اینکه مثلاً کشورهایی که این کار را در ایران انجام دادند شرایط بارش در ایران را میدانستند.
چه شرایطی؟
مثلاً اینکه چه موقعی در ایران بارندگی وجود دارد و همان موقع اقدامات بارور کردن را انجام میدادند، به تعبیری روغن ریخته را نذر امامزاده کردند؛ بنابراین به جمع بندی نرسیدیم که پروژه اثرگذار است و متوقف شد. الان هم مصوبه هیات وزیران داریم که از طریق یک کمیته این مسئله مجدد مورد بررسی قرار بگیرد. بارور کردن ابرها بیش از ۹۰ سال هست که در دنیا پیگیری میشود. اما همچنان به نتایج قطعی نرسیدهاند.
اینکه گفته میشود بارشهای سیلآسا که ما در سالهای اخیر شاهد آن هستیم از اثرات بارور کردن ابرها هست صحت دارد؟
خیر، یکی از مهمترین پیامدهای تغییر اقلیمی همین تغییر مکان، زمان و شدت بارش است. بارشهای اخیر بهصورت رگباری است، این نوع بارش اجازه نفوذ آب به خاک را نمیدهد و آب بهصورت سطحی و در مواردی بهصورت سیلاب جاری میشود. از طرفی هم ما در خیلی جاها به طبیعت دست درازی کردیم، مثلاً در سیل شیراز در مسیر گذر آب ساخت و ساز عمرانی انجام شده بود، با وجود این موانع وقتی آب نتواند مسیر طبیعی خودش را طی کند طبیعی است که وارد سطح شهر شود.
این دوره خشکسالی که ما الان در آن هستیم تا چه زمانی ادامه دارد؟
در چهار سال اخیر تداوم دوره خشکسالی داشتیم، اما باید یک چیز را بپذیریم، ما کشوری نیستیم که خشکسالی برای ما پدیده باشد، این تفکر غلطی است، میانگین بارشها در ایران کمتر از ۵۰ درصد میانگین بارشها در آسیا و یکسوم بارش دنیا است، ایران در پهنه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد، بنابراین تمام برنامههای ما باید براساس خشکسالی باشد، اگر ترسالی داشته باشیم آن موقع هست که با پدیده مواجه شدهایم. بیش از ۲۰ سال هست که در ایران خشکسالی را بهصورت ناپیوسته تجربه میکنیم.
شما معتقدید هم کاهش بارندگی، هم بارندگیهای سیل آسا و هم افزایش دما در این سالها نتیجه تغییرات اقلیمی است، در این وضعیت چه باید کرد؟
ما سالها غافل بودیم، اما الان یک سند بالادستی داریم تا کشور را با پیامدهای تغییر اقلیمی سازگار کنیم، وقتی هرسال با سیلاب مواجه هستیم چرا نباید خودمان را برای مواجه شدن با آن اماده کنیم؟
البته این سوال را ما باید از شما بپرسیم.
دستگاه محیط زیست خودش یک دستگاه مطالبهگر است، ما در برنامه هفتم برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی را با چهار هدف تقویت سازگاری، کاهش آسیبپذیری، گسترش اقتصاد سبز و صنعت کم کربن دنبال کردیم.
با وجود اهمیت زیاد چرا اخیراً وضعیت تغییر اقلیم در کشور مورد توجه قرار گرفته است؟
در سال ۱۳۹۴ برنامه اقتصاد کم کربن مصوب شد، اما مواجهه با تحریمها کار را سخت کرد.
یعنی مانع اصلی ما تحریمها است؟
به هرصورت تحریم مشکلات را تشدید کرد. البته ایران بیش از تعهدات خودش کاهش گازهای گلخانهای دارد، این درحالی است که برخی کشورها به خطر منافع خودشان از معاهده پاریس خارج شدند، مانند کشور امریکا.
تبعات اجتماعی تغییر اقلیم و خشکسالی چیست؟
یکی از تبعات آن مهاجرت اقلیمی است، این مهاجرتها از فلات مرکزی ایران بهعلت کاهش کیفیت شاخصهای زیستی به مناطق شمال کشور بسیار زیاد شده است، شاخصهایی مانند افزایش گردو غبار، کمبود آب سبب این مهاجرتها شده. برخی از مهاجرتهای اقلیمی برای کسب شغل است چراکه با افزایش تغییرات اقلیمی مانند سیل و گرد و غبار معیشت مردم تحت تاثیر قرار میگیرد. یکی از پیامدهای تغییر اقلیم تهدید امنیت غذایی است، تولید بیش از ۹۰ درصد غذای دنیا وابسته به خاک است، اما با جاری شدن سیل سلامت این خاک به خطر میافتد و سبب فرسایش آن میشود. براساس آمارها در دو سال گذشته حدود ۸۰۰ هزار نفر مهاجرت اقلیمی در کشور داشتیم، که مقصد آنها بیشتر استانهای شمالی کشور و شهرهای اطراف تهران است.
کدام استانها در ایران تحت تاثیر تهدید درباره امنیت غذایی هستند؟
استانهایی که با پدیده گرد و غبار مواجه هستند، مانند سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان. وقتی گرد و غبار پراکنده شود علاوه بر تهدید سلامتی انسان فعالیتهایی مانند زنبورداری، دادمداری و باغداری را تحت تاثیر قرار میدهد. گرد و غبار کیفیت آب و صنعت گردشگری را متاثر میکند، وقتی گردشگری اتفاق نیفتد معیشت مردم را متاثر میکند.
حالا که صحبت از تهدیدها است، کمبود آب چقدر کشور ما را تهدید میکند؟
خیلی، آب الفبای آبادانی است، اما ما باید به بالاتر توجه کنیم، به موضوعی مثل تغییرات اقلیمی، ان تغییرات در آب، خاک، آلودگی هوا، محیط زیست، توع زیستی تاثیر دارد. ما امروز داریم تنوع زیستی خودمان را از دست میدهیم، بنابراین الان مهمترین چالش دنیا و البته کشور ما مسئله تغییرات اقلیمی است، آلودگی هوا اصلاً چالش نیست بلکه یک مسئله هست که با برنامههای چند ساله میشود آن را حل کرد.
شما با انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران موافق هستید؟
انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به مناطق مرکزی ایران برای کشاورزی و صنایع موجود است، بارگذاری صنایع جدید باید به مناطقی که دارای آب هستند فرستاده شود.
اما وقتی برای همین صنایع موجود آب از دریا تامین شود، آنهم در شرایطی که در شهرهای حاشیهای کشور مشکلات گرد و غبار و تامین آب داریم طبیعی هست مردم به شهرهای مرکزی کشور مهاجرت کنند، اینطور نیست؟
انتقال آب در خیلی از جاهای دنیا انجام میشود، اما به عنوان آخرین راهکار، ما قبل از انتقال آب آیا سیاستهای دیگری را انجام دادهایم؟ بهینهسازی مصرف آب انجام شده است یا افزایش بهرهوری در کشاورزی انجام شده است؟ ما اینها را انجام ندادیم و به گزینه انتقال آب رسیدیم. این روشها اگر بدون مطالعه انجام شوند امکان دارد شکست بخورد.
شما خودتان با پروژه انتقال آب به اصفهان موافق هستید؟
سیاستگذاری درباره آب به عهده وزارت نیرو است، سازمان محیط زیست ارزیابی پروژهها را انجام میدهد که سبب تخریب محیط زیست میشوند یا خیر. در اصل ۵۰ قانون اساسی ممنوعیت هرگونه فعالیت اقتصادی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل جبران شود ممنوع است.
سازمان محیط زیست چقدر توان جلوگیری از پروژههای آسیبرسان را دارد، مثلاً درباره پتروشیمی میانکاله چقدر توانستید جلوی آن را بگیرید؟
واگذاری زمین برای احداث پتروشیمی منوط به مجوز محیط زیست بود، و مجوز هم صادر نشد.
اما دور زمین فنس کشیدند.
زمین از طریق سازمان امور اراضی واگذار شد. کسیکه زمین را منوط به گزارش محیط زیست کرده بود و محیط زیست هم مخالفت کرده بود نباید اجازه میداد به زمین دست درازی شود، این به سازمان محیط زیست ارتباطی نداشت.
شما میگویید که ابعاد محیط زیستی یک پروژه توسط سازمان محیط زیست بررسی میشود اگر مجوز ندهد اجرا نمیشود، اما با وجود مخالفت سازمان بازهم پروژه اجرا شده است، این یک دور کامل نیست؟
پتروشیمی امیرآباد با مخالفت سازمان محیط زیست متوقف شد.
سازمان محیط زیست یک سازمان نظارتی است، اگر ما مجوز صادر کرده باشیم و برخلاف مجوز پروژه انحراف داشته باشد ایراد درست است چراکه در زمان اجرا و بهرهبرداری باید نظارت انجام شود.
اجازه بدید راه دور نرویم، درباره دریاچه ارومیه سازمان محیط زیست خیلی از مجوزها را نداد، اما باز پروژهها انجام شد.
وقتی فعالیتهای پیرامونی دریاچه ارومیه منجر به برداشت بیش از حد آب از سفرههای زیرزمینی شد کار سخت میشود. دریاچه ارومیه مثل یک کاسه شده که سوراخ است و هرچه آب در آن بریزید از بین میرود چراکه سفرههای آن حوضه خالی شدهاند. فعالیتهایی که در دریاچه ارومیه انجام شده بود ناگهان اثرات مخرب خود را نشان داد.
در همان گذشته هم احتمالاً سازمان محیط زیست گزارش تخلف داده، اما کسی توجه نکرده است، اینطور نیست؟
نه، مسئله کشاورزی بوده، مثلاً تبدیل باغات انگور به سیب که بسیار آببر هستند، یا مثلاً صدور مجوز برای چاه، موتور بسیاری از چاهها با بنزین و گازوئیل بود، اما آنها را برقی کردند و قدرت برداشت بیشتر شد.
در تمام این موارد نقش سازمان محیط زیست چه بوده است، آیا ارزیابی کرده بود؟
خیر ارزیابی نکرده چراکه این پروژهها مشمول ارزیابی محیط زیست نمیشود. ما حدود ۵۶ پروژه مشمول ارزیابی داریم که شامل فعالیت کشاورزی و باغداری نمیشوند. البته سازمان باید در سطح کلانتر ارزیابیها را انجام دهد، باید در گذشته طرح آمایش سرزمینی انجام میشد، اما آنقدر تعلل کردیم که دیگر سرزمینی برای آمایش باقی نمانده است، چراکه تمام مناطقی که قابلیت داشتند را دستخوش اتفاقات کردیم، جایی که قابلیت گردشگری داشت صنعت گذاشتیم، بسیاری از مناطق کشور لازم نیست صنعتی شود.
جدا از کشاورزی مثلاً درخصوص سدسازیهای متعدد وظیفه سازمان چه بود؟
مدیریت آب به عهده وزارت نیرو است، سازمان محیط زیست بهطور طبیعی درباره پروژههایی که احساس کند سبب تخریب محیط زیست میشود هشدارهای خودش را میدهد. ولی یک نکته را باید توجه کنیم بهطور کلی نباید حفظ محیط زیست را صرفاً از سازمان محیط زیست بخواهیم، اگر حفظ محیط زیست در باور من باشد در هر سازمانی قرار بگیرم بهطور طبیعی اصل اول حفظ محیط زیست است بعد منافع سازمانی، و این نیاز به توجه سیستم آموزشی ما به محیط زیست دارد. چقدر قهرمانان ما در فیلمها به محیط زیست توجه میکنند.
ما باید به سیاستهای کلان توجه کنیم، ما در ایران حکمرانی محیط زیست نداریم، اگر حکمرانی محیط زیست داشته باشید دیگر وزارت نیرو یا جهاد کشاورزی راه خودش را نمیرود و محیط زیست هم در مقابل این وزارتخانهها قرار نمیگیرد. اما ما در مسیر چشماندازها حرکت نکردیم.
شما به ما بگویید چرا در مسیر چشمانداز حرکت نکردیم؟
برای تغییر ریلهایی بود که اتفاق افتاد، این تغییر ریل به این دلیل است که زمان لازم و اقدامات کارشناسی شده برای تهیه طرحها و لوایح نمیگذاریم. مشکل ما در عدم توجه به اجرایی بودن یا نبودن بسیاری از قوانین است و در مرحله بعد اجرا کردن آن. من میگویم اگر فقط ۱۰ درصد اجرای یک قانون ممکن است فقط روی همان ۱۰ درصد تمرکز کنیم، مثلاً برای هوای پاک قانون گذاشتیم، اما منابع تامین این قانون یا پیشبینی نشده یا از محلهایی پیشبینی شده که هیچ پولی در آن نیست. ما قانونگذاری میکنیم صرفاً برای اینکه قانونگذاری کرده باشیم.
ما تا زمانی که جسارت مواجهه با واقعیتهای تلخ را نداشته باشیم یعنی دنبال خروج از وضعیت بحرانی نیستیم، وقتی نخواهیم بپذیریم طبیعتاً دنبال حل مسئلهها نیستیم، ما ابتدا باید بپذیریم که شدت مصرف انرژی در کشور ما بالا است، باید بپذیریم که وضعیت آب بسیار نگران کننده است و بسیاری از تصمیمات ما در حوزه کشاورزی تناسبی با اقلیم ایران ندارد، وضعیت محیط زیست ایران خوب نیست و ما نیاز داریم ریل خودمان را عوض کنیم. سازمان محیط زیست متناسب با توسعه باید رشد کند، اما الان ۰.۱۷ درصد اعتبار کشور برای محیط زیست است، آیا این سازمان امکان نظارت و پایش را دارد؟ البته من به دنبال بزرگ کردن سازمان نیستم، اما همه باید در حفظ محیط زیست شریک باشیم.