Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-27@00:55:52 GMT

همزیستی اقوام و ادیان در مجیدیه

تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۶۰۸۴

همزیستی اقوام و ادیان در مجیدیه

همشهری آنلاین_سارا جعفرزاده: این محله از شمال به بزرگراه رسالت، از جنوب به خیابان جانبازان، از غرب به خیابان استاد حسن بنا و از شرق به محله کرمان دسترسی دارد. طبق سرشماری سال ۹۵ در این محله ۶۵۳۱ خانواده و ۱۹۷۷۰ نفر جمعیت زندگی می‌کنند. مجیدیه در گذشته از سمت جنوب غربی به پادگان و روستای حشمتیه و از جنوب‌شرقی به روستای ارباب مهدی و از شمال غرب با روستای شمس‌آباد متصل می‌شد و بعد از ایجاد بزرگراه رسالت، مجیدیه به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این محدوده جاذبه‌های دیدنی زیاد دارد. از جمله کلیسای گریگور مقدس در خیابان ۱۶ متری دوم و مدرسه ارامنه آرارات. از مکان‌های مذهبی مسلمانان هم می‌توان به مسجد محمدیه در ۱۶ متری اول اشاره کرد. ساکنان مجیدیه به زبان‌های فارسی، آشوری، ارمنی، آذری و زرتشتی تکلم می‌کنند.  

خریداری زمین توسط ارامنه هویک میناسیان/شورایار و مورخ محله مجیدیه

زمین محله مجیدیه در ابتدا متعلق به عبدالمجید میرزا عین‌الدوله نوه فتحعلی شاه قاجار بوده و محدوده کنونی مجیدیه جنوبی در گذشته به‌صورت بیابان بوده و زمین‌های آن به دلیل ماسه‌ای بودن قابل کشت نبوده است. «هویک میناسیان» شورایار و مورخ محله مجیدیه در این‌باره می‌گوید: «قبل از ورود ارامنه، مالکان محله اشخاصی به نام‌های «حاج خوئی» و «حاج اطمیشی» بودند و آبادانی محله مجیدیه از سال ۱۳۲۷ شروع شده است.

البته قبل از آن در غرب خیابان استاد حسن بنا یک قهوه‌خانه به نام سلیمی و دو گاوداری به نام آذر پیرا و کدخدا قلیچ ایرانیان و چند خانه مسکونی که ساکنان آن فارس وآذری زبان بودند، وجود داشت. در سال ۱۳۳۰ معتمدان ارمنی محله ۲۴ هزارمترمربع از «حاج خوئی» خریداری کردند و سپس توسط مهندس «میکائیل غریبیان» این زمین‌ها به قواره‌های ۸۰ و ۱۳۲ متری تفکیک شد و با اقساط ۱۲ و ۱۸ ماهه در اختیار ارامنه قرار گرفت و در نهایت در سال ۱۳۳۱ ارامنه شروع به ساختن خانه‌های خود کردند و یک سال بعد ۸۰ خانواده ارمنی در محله ساکن شدند.»

سیزده‌به‌در در باغ شازده

بنا به گفته بیشتر اهالی، تعداد ملک‌های مسکونی در محله مجیدیه در آن زمان کم بود. به‌ویژه اینکه به جای ملک‌هایی که اکنون در حاشیه خیابان ۱۶ متری اول قرار دارند، تعدادی زمین خالی و خرابه وجود داشت. «کمال مهدوی» یکی از کاسبان قدیمی محله مجیدیه جنوبی که در این محله متولد شده، در خصوص گذشته محله می‌گوید: «در گذشته فقط برخی از خیابان‌های اصلی محله مجیدیه آسفالت شده بود و جای ملک‌های فعلی که در حاشیه خیابان ۱۶ متری وجود دارد، خرابه بود و هنوز بنایی ساخته نشده بود.

قسمت جنوب محله هم که به خیابان گلبرگ متصل می‌شد مملو از خاک و نخاله‌های ساختمانی بود. حالا حدود ۲۵ سال است که از ایجاد خیابان گلبرگ می‌گذرد و محله به شکل فعلی درآمده است.» او به تفریحات اهالی محله در گذشته و به‌ویژه در روز سیزده‌به‌در اشاره می‌کند و می‌افزاید: «باغ بزرگی در محله مجیدیه وجود داشت که به آن باغ شازده می‌گفتند. در واقع مربوط به نوادگان قاجار بود. این باغ بسیار سرسبز و با صفا بود و اهالی روز سیزده‌به‌در را برای فراغت به این باغ می‌رفتند که البته بعدها این باغ تخریب شد.»

 ایجاد شرکت آب کاخ

در سال‌های گذشته اهالی محله مجیدیه به وسلیه آب جاری در جوی‌ها، آب شرب خود را تأمین می‌کردند. «هرایر والادیان» یکی دیگر از کاسبان قدیمی محله مجیدیه در خصوص سال‌های کودکی خود در محله مجیدیه می‌گوید: «کلاس هفتم بودم که به محله مجیدیه آمدیم. من در مدرسه‌ای در حشمتیه درس می‌خواندم که در هر کلاس حدود ۸ دانش‌آموز ارمنی تحصیل می‌کرد.

زمانی که پدرم خواست در این محله خانه و مغازه بنا کند در ملک خود مجبور به عقب‌نشینی شد تا خیابان ۱۶ متری اول فعلی از ۱۲‌متر به ۱۶‌متر تبدیل شود. پدرم این کار را انجام داد. در آن زمان آب لوله‌کشی نداشتیم و آب در جوی‌ها جاری بود و به سمت آب‌انبار روانه می‌شد. به این طریق آب شرب را تأمین می‌کردیم. بعد از مدتی شخصی به نام مهندس «وکیل‌زاده» چاه عمیقی در محله ایجاد و شرکت آب کاخ را ایجاد کرد تا دسترسی اهالی به آب شرب راحت‌تر شود.»

بازی در زمین‌های خاکی

«مارتیک شهبازیان» یکی دیگر از اهالی و کاسبان محله که ۵۸ سال سن دارد، در خصوص زمانی که محله هنوز توسعه پیدا نکرده بود می‌گوید: «در گذشته کلیسای گریگور مقدس روی یک زمین خاکی بنا شده بود و روبه‌روی آن گذر بن‌بستی به نام بن‌بست آذر وجود داشت. در آن جا زمین خاکی وجود داشت که کل دوران کودکی خود را در آن زمین با دوستانم گردو، الک دولک و فوتبال بازی می‌کردم. آن زمین ناهموار بود و ما مجبور بودیم به سختی زمین را صاف کنیم و به بازی ادامه دهیم.

تابستان که می‌شد مادرم با همسایگان دیگر بساط پختن رب را در این زمین خاکی به راه می‌انداختند و ما هم در کنار آنها کلی سرگرم می‌شدیم. در آن زمان آب لوله‌کشی نداشتیم حتی تلویزیون و تلفن هم نداشتیم و فقط خاطرم هست برق داشتیم. حتی اگر برق زیادی مصرف می‌کردیم اداره برق مبلغ آن را به‌صورت نزولی حساب می‌کرد چون برق زیاد و در دسترس همه نبود. پمپ‌های فشاری آب هم در ابتدای بعضی از کوچه‌ها قرار گرفته بود که با یک دکمه آب از آن پمپ خارج می‌شد. البته هنوز هم یکی از آن پمپ‌ها در خیابان ۱۶ متری دوم وجود دارد و شهرداری دور تا دور آن را با یک شیشه محصور کرده تا در معرض دید همگان باشد.»

گشت وگذار در مجیدیه در عصر پاییزی 

حال و هوای امروزه محله مجیدیه شاید مانند سال‌های ابتدایی ایجاد محله نباشد اما در نوع خودش جلوه‌های بصری و تفریحی ویژه‌ای دارد. وجود بوتیک‌های لباس، قهوه‌فروشی‌ها، مغازه‌های فروش وسایل تزیینی و عطرفروشی‌ها زیبایی خاصی به خیابان ۱۶ متری اول و دوم بخشیده است به‌طوری‌که از نقاط مختلف تهران برای خرید وسایل تزیینی به مجیدیه می‌آیند البته حال و هوای این محله در ایام کریسمس هم دیدنی است.

یکی از ویژگی‌های جالب توجه مجیدیه، وجود اشخاص با ادیان مختلف الهی است و هرچند حدود ۵۱‌درصد از ساکنان محله را ارامنه تشکیل می‌دهد اما همچنان ارتباط خوبی با شهروندان مسلمان و سایرین دارند و در کمال صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. در برخی از قسمت‌های محله صنف غالب، به‌واسطه وجود ارامنه قهوه‌فروشی است. در برخی از این مغازه‌ها قهوه هم سرو می‌شود و شهروندان می‌توانند عصرهای زیبای پاییزی را با سرو یک قهوه در این محله پیاده‌روی کنند. تنها مشکلی که اهالی محله از آن گله‌مند هستند مربوط به ترافیک و شلوغی خیابان در ساعات ابتدایی شب و هنگام عصر است.  
 

کد خبر 633963 برچسب‌ها محله تاریخ - بناها همشهری محله همسایه کتاب - ادیان و مذاهب شورا یاری

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: محله تاریخ بناها همشهری محله همسایه کتاب ادیان و مذاهب شورا یاری محله مجیدیه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۶۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان

فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشن‌تر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی‌ پرورش یافتند که مسیر زندگی و درس‌های مکتب‌ آنان، جزئی از هویت اصفهان شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادی‌گرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر می‌نشیند.

از خوشبختی اصفهانی‌هاست که علما در این شهر نمی‌میرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد به‌عنوان یک قبرستان، توانسته زنده‌ترین انسان‌های تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسی‌زاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار می‌کند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی می‌تواند به این موضوع کمک کند.

وی می‌افزاید: می‌توان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینه‌های فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبه‌های مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.

مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامه‌دار بودن فلسفه اسلامی

مدیر خانه حکمت اصفهان ادامه می‌دهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آن‌ها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود می‌آمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو می‌شدند و تلاش می‌کردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار می‌کردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر می‌کنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.

کرباسی‌زاده خاطر نشان می‌کند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتاب‌هایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی می‌بیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آن‌ها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانش‌ها می‌گردد و می‌داند نقطه اشتراک همه آن‌ها عرفان و اشراق است.

وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، می‌گوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشه‌ای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایین‌تر می‌رسد؛ در واقع می‌گوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی می‌کنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومت‌های مختلف بوده، طوری که بزرگ‌ترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار می‌دهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.

ایرانی که میراث‌دار باستان و اسلام است

علیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار می‌کند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آن‌ها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش می‌گوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمی‌دانیم دین خود کوروش چه بوده‌است زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد می‌کرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.

وی می‌افزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ می‌دهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن می‌شود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا می‌کند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداخته‌است؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکی‌ها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.

فرهنگ ادامه می‌دهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را می‌نویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آن‌ها دفاع می‌کند و آن‌ها موحد می‌داند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آن‌هاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.

اصفهان موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود جای داده است

وی خاطر نشان می‌کند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع می‌کند و آن را به حق و یکتا پرست می‌داند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره می‌کند و دوباره به همان موضوع می‌پردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی می‌زیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشته‌است و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع می‌کند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، می‌گوید: اصفهان، هنوز هم موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آن‌ها نبوده‌ایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزه‌ها بین این افراد وجود دارد.

وی بیان می‌کند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسان‌گرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن این‌طور برخورد نمی‌کنند و اتفاقاً ادیان را تشویق می‌کند که در حوزه خود فعال‌تر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزه‌های تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی می‌آورند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب داده‌است، اظهار می‌کند: از نمونه‌های همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد می‌توان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانش‌های یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفته‌است؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابن‌مسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان می‌پردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم می‌گوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیت‌های خود را از دست می‌دهند.

به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش به‌سزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمده‌اند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهم‌ترین مصادیق آن که امروزه نیز به‌طور عینی مشهود است، هم‌زیستی ادیان در این شهر و استان است.


کد خبر 748023

دیگر خبرها

  • فرونشست عمیق زمین در یکی از خیابان‌های مشهد
  • فرونشست عمیق زمین در تقاطع خیابان کلاهدوز و قاضی طباطبایی مشهد
  • چگونه شریف در محله تاریخی طرشت ستاره خاورمیانه شد؟
  • تیم‌داری در طرشت به روش کدخدامنشی
  • (ویدئو) قمه‌کشی رعب‌آور در خیابان‌های ارومیه
  • نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
  • احداث زیرگذر حصه شمالی در ۱۴۰۳
  • نبود تیر برق در محله ای از روستای اوغلی تبریز
  • فرونشست دوباره زمین در شهر یزد + فیلم
  • مطالبات اهالی منطقه ۱۲ از شهردار اصفهان چه بود؟