ما نخستین کلمه بودیم
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۶۵۱۲۳
«حالا بعد ماضی بعدن بود» کتاب شعر جدید رضا روزبهانی، یک شعر بلند است که امسال توسط نشر خوزان منتشر شده است. دیباچه کتاب با ابیاتی از مثنوی معنوی رقم خورده و در ادامه به این شکل «دروازه»ی بلند شعر را به روی مخاطب باز میکند: من عاشقان جمال تو هستم/ تو فارغی/ یا خود خیال عشق تو دارم/ که فارغی
از ابتدای کار متوجه رفتار شاعرانه در پیدایش جهان روایت و زبان بیانش میشویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین طور وقایع تاریخی با ماجراهای روز تداخل پیدا میکنند و اینگونه با جلو و عقب کشیدن مدام زمان، در ساختار روایت، از تکنیکهای فرمی و روایی استفاده میکند و با کارکردهای پسامدرن، جریان سیال ذهن را پیش میبرد. او فضاسازیهای بعضاً ملموس و بیشتر انتزاعی را ناخودآگاه انتخاب میکند و این باعث میشود که ظرفیتهای بیشتری از زبان را به کار بگیرد. از ابزار متون کهن ایرانی (نقش زبان و شکل روایتهای خرد و ناقص) گرفته تا استفاده از ادبیات صوفیانه و زبان گاه فاخر و گاه عامیانه و گاه آهنگین تا اشاره به قصه شیخ اشراق و جنگهای صلیبی و ماجراهای دور و نزدیک دیگری استفاده میکند تا از پیشینه زبان فارسی در پرداخت و جذابیتهای میتولوژی در روایت هم بهره ببرد. او در کنار کشمکشهای ابراهیم و قربانیاش، روایتهای خرد و کلانی را به منظور رمزگشایی از پرسشها و راز مرگ و زندگی و همچنین به چالش کشیدن یکسری از مفاهیم کلی و اعتقادی پیش میکشد. از پیشگویان بشارتدهنده تا گور خود راوی.... از سرنوشت تمام آدمها بهنفع جوابهایش میگذرد و برخلاف انتظار مخاطب، با تغییراتی کلی در قصههای آشنا، هم چالش جدید برای ذهن خواننده ایجاد کرده و هم با دستکاری در باورهای جمعی کنجکاوی ما در مواجهه با ادامه کتاب را برمیانگیزد. بهطور مثال به تغییر پایان داستان قربانی کردن اسماعیل و کشتن او در قربانگاه که در این شعر بلند با زبانی کاملاً رمزی نمایش داده شده توجه کنید.
از محتوای روایت که بگذریم نظر داشتن روزبهانی به ذات زبان و پیش کشیدن پیدایش خط و ریشهیابی آن (در اپیزودی که به شعر تصویری تبدیل شده؛ البته چون غالب بخشهای کتاب در زبانی وهمآلود و انتزاعی) نشان از دغدغههای شاعر برای همنشینی فرم و فضا و محتوا در ساختار کلی اثر دارد.
از نکات قابل توجه دیگر اینکه هیچ روایت کاملی در این شعر بلند، شکل نهایی به خودش نمیگیرد. یعنی مدام میبینیم هرجا که روایت دارد شکل منسجمی میگیرد با یک کنش به اصطلاح پستمدرن و ترفندهایی که بسته به هر اپیزود به کار گرفته شدهاند، روایت را میشکند. ما از آغاز تا پایان این شعر بلند لایهلایه با پاساژهایی گیج کننده مواجهیم که مدام مخاطب را به گذشته و حال و آینده میبرند و برمیگردانند. مثالهایی از اسامی شاعران دیگر در بخشهای مختلف کتاب، گواه جسارت روزبهانی در مشارکت با مرامها و ذهنیتهای مختلف در کار شخصی است که میتواند مسیری را برای نزدیکتر شدن شاعران امروز ترسیم کند. اگر به پیشینه او هم نگاه کنیم، میبینیم که این شاعر، ویراستار و پژوهشگر حوزههای ادبیات و عرفان و فلسفه، تجربههای مختلفی در کار گروهی داشته و حتی مجموعه شعر مشترکی هم در کارنامه او دیده میشود که حاصل یک پروژه همسرایی با بهار الماسی است. او در طول سه دهه فعالیت با اتکا بر پژوهش گسترده در ادبیات کلاسیک و اشراف کامل بر جریانهای مدرن شعر معاصر، شاعری باهوش و دقیق در استفاده از اندوختههای خود است.
با اینکه روزبهانی بارها در مصاحبههایش گفته هیچ رسالتی جز زیباشناسی هنری برای شعرش متصور نمیشود، اما در شعرهای او، بخصوص در همین کتاب و کتاب پیشینش (امضای مستقبل) رگههای پررنگ شعر اجتماعی و گاه سیاسی وجود دارد. ویژگی مهم شعر او در این زمینه آنجاست که سمت شعارهای هیجانی و بازنویسی صرف رخدادهای اجتماعی نرفته، بلکه وقایع اتفاق افتاده را از نو خلق کرده است. و اما چیزی که در مورد اسم این کتاب (حالا بعد ماضی بعدن بود) و کتاب قبلی او (امضای مستقبل) و با خواندن شعرهای دو کتاب روشن میشود این است که وی بشدت از تن دادن به رخداد و زمانمند شدن گریخته و به شعری رسیده که ورای زمان و مکان ایستاده است. چند شعر از هوشنگ چالنگی به مرگ
به مرگ
که دیوانه میکند
صبح را
در فاصله لباس من
به شب
که چرخشام میدهد و
بیدستام میکند
که اگر مرا ببینی
که نمیخندم
پس مرا ندیدهای
من هر بار که بیشتر دوست داشتهام
تنفس چشمهایم را
واین حبابهایی که
به تن دارم
صبحخوانان
ذوالفقار را فرود آر
بر خواب این ابریشم
که از افلیا جز دهانی سرودخوان نمانده است
در آن دم که دست لرزان بر سینه داری
این منام که ارابه خروشان را از مه گذراندهام
آواز روستاییست که شقیقه اسب را گلگون کرده است
به هنگامی که آستین خونین تو
سنگ را از کف من میپراند
با قلبی دیگر بیا
ای پشیمان!
ای پشیمان!
گلها
برف را توانستم آرام کرد
به صبح
با جدال خانگی علف
اما گلها که نام خود میگویند و میمیرند
چون صدایی دور
که به چنگگیری و گریه کنی
مرد و پرندههایش
زیر خورشید باید
زیر خورشید باید
و گمان کن که نخواهی پوسید
زیر بارانهای پاییزی
زیر باران بهار
زیر باران زمستان
زیر خورشید باید
تو کلاغان را مونس داری!
تو کبوترها را
هیچکس چون تو سرگرم نکرد
فوج گنجشکان را
تو کلاغان را مونس داری
تا کنون هیچ کسی چون تو کلاغان را
مشغول نکرد
تا کنون حتی گنجشکی را
وحشت چشمان مرکب تو
سوی جنگلها پرواز نداد
زیر خورشید باید
و گمان کن که نخواهی پوسید
گذرنده
میخواهم کلاه از کوه برگیرم
و کج بنشینم به تقلید درختان
چون ابرها به پشتم بنشینند
هیچ گذرنده چون من نیست
رنگباخته و بر درهها
خندان به نام خویش
چون کج شوم و با درختان گیسو به آب دهم
هیچ گذرنده چون من نیست
نژادی که میروند بیگفتوگوی خویش
و مینگرند درختان را
که چون گربه
طعمه به دهان دارند
ماه
در تاریکی مینویسم
به تو دست زدم
میان درهها
سیاوش پنهان درهها
ستاره مهجور
اما هنوز پرندهای مینالد
بر شاخسار دور
نزدیک با ستاره مهجور
و سایههای هر چه درختان
در گریههای من
پنهان سایهسار بلوط
آن قدر خندههای مَه را دیدم
آن قدر گریههای بلوطان را به مَه
و سایههای هر چه درختان
در خندههای من
بر شاخسار دور
نزدیک با ستاره مهجور
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: زیر خورشید شعر بلند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۶۵۱۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ربیعی: مقصر شکست من هستم ولی توقع بیشتری داشتم
سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن گفت: اگر خواستید تیتر بزنید، بنویسید مقصر شکست من هستم اما توقعم از بچهها بیشتر است. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، محمد ربیعی در نشست خبری بعد از بازی ذوبآهن مقابل استقلال خوزستان در هفته بیست و پنجم لیگ برتر، گفت: پیروزی نساجی را به آنها تبریک میگویم. به هر دو تیم خسته نباشید و خداقوت میگویم. در رابطه با بازی هم باید بگویم که روند بازی کاملاً تحت تاثیر گل اول نساجی قرار گرفت. بازی اصلاً شکل نگرفت. به بچهها در مورد نقاط قوت نساجی که ضربات ایستگاهی است، تاکید کرده بودیم. با اینکه در نیمه اول موقعیتی به نساجی ندادیم اما 2 گل خوردیم.
وی افزود: در نیمه دوم مجبور شدیم، بازتر بازی و انتحاری حمله کنیم. طبیعی بود که بعد از آن حملات، تیم رقیب دست به ضد حمله بزند ولی با توجه به این موضوع نیمه دوم چند موقعیت خوب داشتیم که دروازهبان تیم نساجی خوب عمل کرد. او سه موقعیت را به خوبی گرفت. جزو آن بازیهایی بود که توقعم از بچهها خیلی بیشتر بود. این شکست میتواند چندین عامل داشته باشد. واضح بود که از لحاظ سطح انگیزشی نساجی از ما بالاتر بود و با وجود هوادارانشان، چه بسا آنها میزبان بودند.
سرمربی ذوبآهن گفت: در فولادشهر در احاطه هواداران تیم نساجی بودیم. شاید دلیل دیگر این بود که آنها برای اینکه سقوط نکنند، بیشترین تلاش خودشان را انجام دادند. همه مرا میشناسند در کار سختگیر هستم. با توجه به تاکیداتی که داشتم قطعاً با برخی برخورد میکنم. ناراحت باخت نیستیم. الان قصد ندارم باخت را به گردن فرد دیگری بیندازیم، قطعاً من مقصرم. از همگی عذرخواهی میکنم.اما از شاگردانم توقع بیشتری داشتم. جدا از اینکه آنها 10 - 12 روز استراحت داشتند ولی ما 120 دقیقه در جام حذفی بازی داشتیم. از بازی پرفشار تبریز به این مسابقه آمده بودیم.
ربیعی با اشاره به تعدد بازیکنان مصدوم تیمش، عنوان کرد: 7 یا 8 بازیکن مصدوم داریم. نسبت به بازی قبلی هم 3 بازیکن خودمان را در اختیار نداشتیم. امروز در لیست 20 نفره ماه 4 بازیکن جوانان و امید حضور داشتند. 3 بازیکن زیر 23 سال که 2 نفر آنها دروازهبان بودند. از این بابت اصلاً گلایه ندارم. بازیکنان جوان باید فرصت بازی داشته باشند. آن تیم تلاش بیشتری کرد و انگیزه زیادتری داشت، توانست برنده شود. این بازی برای ما تمام شد و باید خودمان را برای بازی بعد آماده کنیم.
وی درباره اینکه به نظر میرسد بازیکنان ذوبآهن نسبت به جایگاهشان نساجی را دست کم گرفتند، تصریح کرد: بعید میدانم. حتی اگر چنین تفکری در تیم باشد، من مقصر این قضیه هستم. اصلاً چنین چیزی نیست که رقیب را دست کم گرفته باشند. در لیگ برتر اصلاً بازی آسان نداریم. چرا باید رقیب را دست کم بگیریم؟ وقتی هفته گذشته این تیم تراکتور را شکست داده است. این تیم در همین اصفهان با سپاهان مساوی کرد. دلایلی که شمردم برای شکستمان نزدیکتر بود. گل ابتدایی نساجی روی روند تمرکزی بازی خیلی تاثیرگذار بود. باید تیم ما سریعتر خودش را در زمین سریعتر جمع و جور میکرد.
سرمربی ذوبآهن راجعبه استفاده از بازیکنان کم سن و سال در جمع سبزپوشان، عنوان کرد: برای آیندهسازی نیست، ما همینقدر بازیکن داریم! البته این بد نیست که نسبت به سالهای گذشته تولیدات بیشتری از آکادمی داشته باشیم. امسال 4 یا 5 بازیکن جوان داشتیم به جز ارشیا سرشوق که رده سنی امید است. محمدحسین اسلامی را جزو این دسته نمیدانم. به هر حال تیم جوان است. جوانها مثل مختاری، شریعتزاده و یوسفی باید این را بدانند که در آینده هیچ موقعیتی به دست نمیآید مگر با تلاش و پشتکار زیاد و شبانه روزی. من اینجا نیامدم که بگویم فلانی مقصر است. اگر خواستید تیتر بزنید، بنویسید مقصر شکست من هستم اما توقعم از بچهها بیشتر است.
ربیعی گفت: روزهای سختی است که ما در میانه جدول قرار داریم. شانسی برای بالا رفتن نداریم اما این دلیل نمیشود که بازی را از دست بدهیم. باید با تمامی قدرت، همه بازیهایمان را با تمام جدیت برنده شویم. حتی اگر بازیکنان بسیار زیادی را هم به علت مصدومیت و محرومیت نداشته باشیم. ما یک تیم در کنار هم هستیم و باید نهایت انرژی خودشان را بگذارند.
وی در مورد اینکه چرا با وجود موقعیتسازی زیاد، ذوبآهن نمیتواند از آنها استفاده کند و در پایان بازی حسرت موقعیت گلهایش را میخورد، اظهار داشت: اگر بخواهم فنی توضیح بدهم، وظیفه من مربی در ساختار تاکتیکی تولید حمله و فرصت است. وقتی نمیتوانند از این موقعیتها استفاده کنند، من چه کار کنم؟ اگر فقط در 10 دقیقه پایانی بازی دقت کرده بودیم، برنده از میدان خارج شده بودیم. اصلاً بقیه بازی به کنار. در بازی شمسآذر که شکست خوردیم، 48 درصد شانس گل داشتیم. شما دقت کنید گلی که از شمس آذر خوردید نسبت به گلی که از خوزستان دریافت کردیم.
سرمربی ذوبآهن راجعبه عملکرد گلرهای ذوبآهن عنوان کرد: امروز پارسا جعفری گل بدی خورد. محسن فروزان هم با آن همه تجربه در بازی قبلی گل دریافت کرد که من انتظار نداشتم ولی هر دوی آنها بازیهای بسیار درخشانی برای ما داشتند. یادمان نمیرود در همین جا محسن فروزان بازی بسیار درخشانی مقابل پرسپولیس انجام داد. پارسا هم در بازیهای اخیر عالی عمل کرده است. من مربیای نیستم که به خاطر یک یا 2 اشتباه عملکرد خوب شاگردانم را نادیده بگیرم. به همین خاطر است که اینجا میگویم توقع اشتباه از شاگردانم نداشتم. مثل کوه پشت پارسا جعفری و محسن فروزان هستم.
ربیعی در پایان گفت: در آخرین کنفرانس خبری تیم ذوبآهن آن چیزی که برای آینده ذوبآهن نیاز است را بیان خواهم کرد. ذوب آهن تیم کبیر و بزرگی است و افتخار میکنم اینجا هستم و بابت باخت امروز از هواداران تیم عذرخواهی میکنم.
انتهای پیام/