پول بلوکه شده از کجا آزاد شده/ امتیاز مخفیانه آمریکا به ایران؟
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۸۶۸۳۰
خبر رسمیت یافت؛ بانک مرکزی ایران «قرارگرفتن منابعی در دسترس بانک مرکزی به تازگی» را تأیید کرد. مصطفی قمریوفا، مدیر روابط عمومی بانک مرکزی دیروز اعلام کرد: «بانک مرکزی امروز حدود یک میلیارد دلار ارز برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داد. روند تأمین ارز تجاری به صورت روان در جریان است و بخشی از این یک میلیارد دلار تخصیصیافته به واردات کالاهای اساسی، از محل منابعی است که به تازگی در دسترس بانک مرکزی قرار گرفته است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پول از کجا آزاد شده؟
ایران به دلیل تحریمهای یکجانبه ایالات متحده که تقریبا همهجانبه با تبعیت همراه شد، پول بلوکهشده در دست کشورهای دیگر کم ندارد. بزرگترین رقم رسمی مربوط به کرهجنوبی است که چیزی بین هفت تا ۹ میلیارد دلار منابع ایران در اختیارش هست و تا اینجا هم در مقابل درخواستها و مذاکرهها برای پسدادن آن، حتی در شرایطی که دولت جدید ساکن واشنگتن سهلگیرتر هم شده بود، مقاومت کرده است. بهجز این کشور، ایران لااقل در چین، ژاپن و عراق هم منابعی مالی دارد؛ البته گفته میشود منابعی که در چین هستند، بلوکه به حساب نمیآیند و ایران مشغول استفاده از آنها به شیوههای ممکن بوده است. با اعلام این خبر، این سؤال پیش میآید که این مبلغ که به ادعای رسانهها ۳.۵ میلیارد دلار است، از کدام کشور به ایران آمده و در واقع از کدام کشور آزاد شده است؟
تا لحظه تنظیم همین گزارش و در واکنش به گمانهزنیهای مطرحشده در این باره، دو نفر از مقامات اتاقهای بازرگانی مشترک ایران موضع گرفتهاند. یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق گفته است: «آزادسازی 3.5 میلیارد دلاری که از آن صحبت شده مربوط به عراق نیست و احتمالا مربوط به کره جنوبی باشد». اما حسین تنهایی، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و کره جنوبی نیز آزادشدن ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار پول بلوکهشده ایران در کره جنوبی را تکذیب کرده است. تنهایی گفته است، سه و نیم میلیارد دلار پولی که گفته میشود آزاد شده از محل داراییهایی ایران در کره جنوبی نبوده است.
چگونه به ایران رسیده است؟
سؤال بعدی البته مسیر انتقال این پول به ایران است. بعید به نظر میرسد انتقال چنین مبلغ بالایی از مسیرهای غیررسمی، آنهم بهصورت مخفیانه ممکن بوده باشد. ایالات متحده پس از امضای برجام، ۴۰۰ میلیون دلار از اموال مسدودشده ایران را با هواپیما به تهران فرستاد که البته رسمی بود و بسیار هم خبرساز شد. علت ارسال آن مبلغ با هواپیما بهجای انتقال از مسیرهای معمول بانکی، این بود که در آن زمان، تحریمهای آمریکا هنوز مسیر بانکی را باز نکرده بود، اما طبعا خود آمریکا میتوانست در آن شرایط چنین اقدامی کند. کشورهای دیگر در شرایطی که فعلا هنوز تحریمهای دوره دونالد ترامپ در دوره جو بایدن لغو نشدهاند، بعید است حاضر به انتقال آن از مسیر غیررسمی به این شکل باشند و ریسک لورفتن ماجرا و برخورد واشنگتن را بپذیرند. این مسئله البته به سؤال دیگری در این زمینه مربوط است.
آیا این آزادسازی دوجانبه بوده است؟
ابتداییترین گزینه در زمینه علت و روند آزادی این پول با توجه به سؤالات قبلی، گزینه بعیدی است و آن اینکه طرف مقابل، هرکدام از کشورها که بوده، بعد از مدتها نگهداشتن پول به خواست ایالات متحده، ناگهان در این لحظه بهتنهایی و در توافق با ایران تصمیم گرفته است به خواست قانونی ایران تن دهد و پولها را به ایران بفرستد؛ بهخصوص که مذاکرات پیش از این حتی وقتی به نظر میرسید دولت ایالات متحده فشارها را در این زمینه کم کرده است، به نتیجه نرسیده بود. در نتیجه احتمال بالایی میرود که مانند بلوکهشدن پول که با درخواست آمریکا بود، آزادسازی آن نیز با درخواست یا اجازه آمریکا بوده باشد. این البته سؤال دیگری را پیش میکشد.
چرا محل آزادسازی پول مشخص نیست؟
سؤالی که به نظر بدیهی میرسد، این است: چرا آزادسازی پول از یک کشور خارجی رسما اعلام نشده است؟ بحثهای مربوط به بلوکهشدن اموال ایران در کشورهای مختلف چند سالی است تیتر رسانهها شده و موضوع اصلی بحثهای علنی بین مقامات ایران و آن کشورها. حالا چرا باید آزادسازی چنین مبلغ بالایی بدون هیچگونه اعلام رسمی و بدون گزارش موفقیت مذاکرات یا نتیجهبخشی هر مسیر دیگری در این زمینه انجام شود؟ آیا برای مثال اکنون باید بدهی کرهجنوبی به ایران را ۳.۵ میلیارد دلار کمتر فرض کنیم؟ البته آنچه واضح است، این است که این مخفیانهبودن محل آزادسازی زماندار است و دیر یا زود مشخص خواهد شد چنین مبلغی از کجا آمده است. این خود باعث گمانهزنی مشخصی درباره علت این محرمانگی میشود و آن، اینکه تصمیمی که برای آزادسازی انجام شده، هرجا که گرفته شده، «فعلا» نباید علنی شود و هرکس این تصمیم را گرفته، «هنوز» برای رسمیت آن و پرداخت هزینههای سیاسی احتمالیاش آماده نیست. همین باعث میشود درباره محل این تصمیم نیز یک گزینه بهعنوان حدسی قوی مطرح شود.
آیا این امتیاز مخفیانه آمریکا به ایران است؟
بحث احیای برجام مدتهاست با این سؤال مواجه بوده است: چه کسی اول باید چه کند؟ این سؤال از جنبهای به لجستیک احیای برجام و بازگشت طرفها به مفاد توافق مربوط میشود و بخشی از آن نیز البته حیثیتی است. از این لحاظ که طرف ایرانی استدلال میکند آمریکا بازی را به هم زده و قطعنامه را زیر پا گذاشته و اقدامات ایران در واکنش به اقدامات آمریکا بوده؛ در نتیجه باید اول آمریکا از قدمهای پیشینش عقب بنشیند تا ایران اقداماتی را که همواره در تیم قبلی سیاست خارجی بر بازگشتپذیری آنها تأکید بوده، برگرداند. طرف آمریکایی اما بر اینکه موضوع اصلی توافق برنامه هستهای ایران بوده، پافشاری دارد و میگوید ایران باید اول گامهایش را برگرداند. به عبارتی این چالش ایجاد شده است که برخی معتقدند کشوری که گام اول را بردارد، تقصیر یا بخشی از تقصیر را عملا پذیرفته است. راهحل این بحث البته از سوی برخی ناظران نوعی همزمانی اقدامات و روندی شبیه به یک روند گامبهگام بوده است که البته مقامات ایرانی آن را رد کردهاند. بااینحال، حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، چندین بار اشاره کرده است دولت جدید آمریکا برای نشاندادن حسننیت و تعهدش به برگشتن از مسیری که دولت قبلی رفته بود، مبلغی را که امیرعبداللهیان ۱۰ میلیارد دلار خوانده بود، آزاد کند. در چنین شرایطی این احتمال مطرح میشود که آمریکا تصمیم گرفته است اجازه آزادسازی این ۳.۵ میلیارد دلار را از کانال غیررسمی به یکی از این کشورهای بدهکار ایران بدهد تا به این ترتیب ایران با دریافت این مبلغ، امتیاز و پیام مطلوب خود را لااقل تا حدی دریافت کند و در عین حال با رسمیتنیافتن و علنینشدن جزئیات آن، هزینههای سیاسی هم چه در صحنه داخلی و چه در صحنه بینالمللی بر دولت آمریکا تحمیل نشود. احتمالی که چندی پیش با توضیح عجیب و ناگهانی وزارت خزانهداری ایالات متحده درباره آزادی تقدیم نذورات به حرم امام رضا نیز مطرح شده بود. به این ترتیب میتوان احتمال داد چنین خبری یک گام و یک پیام از سوی واشنگتن به نفع ایران و برای جلب رضایت تهران باشد.
غبار تحریم
اما واقعیتی دیگر از پس همه این سؤالات آشکار میشود که البته برای بسیاری از کارشناسان و متخصصان سیاست، اقتصاد، دیپلماسی و حقوق مدتهاست مشخص بوده است: تحریم، ابهامآور است. در کنار همه ضررها و صدمات کوتاهمدت و بلندمدتی که تحریم با خود میآورد، یک نتیجه دیگر تحریمها نیز ایجاد فضای غبارآلودی است که در آن چندوچون چنین جابهجاییهایی نه برای مردم کشورهای درگیر، نه برای طرفهای دیگر ماجرا مشخص نیست. این نامشخصی در شدیدترین حالت به ظهور پدیدههایی مثل بابک زنجانی منجر میشود که به بهانه دورزدن تحریم، منابع کشور را تصرف میکنند.
سال گذشته معاون اقتصادی وزیر خارجه در پاسخ به پرسش «شرق» درباره نگرانی از بازتولید «ب.ز»ها در شرایط تحریمی گفته بود: «طبیعت تحریم، تولیدکننده «بز»هاست. یکی از ضایعات تحریمها، آن است که اگر مراقبت نشود، این لباسآبیها تولید میشوند. سیستم طوری باید طراحی شود که این «ب.ز»ها به حداقل برسد. اما بههرحال در سیستم تحریم مجبورید به برخی اعتماد کنید که ممکن است قابل اعتماد نباشند. طبیعی است افرادی که وارد این معاملات پرخطر میشوند، برای امتیاز و سود بیشتر وارد میدان میشوند که خود آغاز ایجاد «ب.ز»هاست».
پدیده تحریم امکان نظارت مردم، رسانهها و نهادها را نیز کمتر میکند؛ هرچند در موردی مثل آزادسازی اخیر به نظر میرسد این بیجوابی، لااقل در کوتاهمدت به صورت هدفمند و با این انگیزه تنظیم شده است که ترجیحات هر سه طرف ماجرا فعلا تأمین شده باشد./شرق
منبع: فردا
کلیدواژه: پول بلوکه شده ۳ ۵ میلیارد دلار ایالات متحده بانک مرکزی کره جنوبی بلوکه شده تحریم ها رسانه ها آزاد شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۸۶۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ جهانی نفت؛ بایدن در تنگنای تحریمها، قیمتها و انتخابات
تدابیر تحریمی جدید مجلس آمریکا علیه ایران، ونزوئلا و روسیه میتواند با افزایش قیمت نفت خام، به شانس پیروزی مجدد بایدن در انتخابات امسال آسیب بزند.
به گزارش اکوایران، دولت بایدن از به کار گرفتن تحریمهای نفتی برای تسلیمکردن کشورهای متخاصم بیزار بوده و از بالارفتن قیمت نفت در سال انتخاباتی آمریکا هراس دارد. اما ممکن است جو بایدن مجبور به این کار شود؛ چرا که قانونگذاران کنگره دور تحریمهای جدیدی را علیه کشورهایی مانند ایران اعمال کردهاند که میتواند بخش بزرگی از نفت موجود در بازارهای جهانی را خارج ساخته و تعادل را به هم بزند.
به نوشته کیث جانسون برای وبگاه فارن پالیسی، سؤال این است که آیا تحریمهای جدید بر تولیدکنندگان بزرگ نفت، منجر به افزایش قیمت نفت در اواخر سال جاری میشود یا اینکه جریان نفت از قاره آمریکا به واشنگتن این امکان را میدهد که قیمت نفت و رفتار کشورهای متخاصم را کنترل کند؟
وسواس کنگره به تحریم ایرانآخرین تلاشهای کنگره شامل لایحه تحریمی جدیدی بود که صادرات نفت ایران (و خریداران چینی آنها) را به عنوان بخشی از یک برنامه جامع هدف قرار میداد. این لایحه بخشی از بستهای بزرگتر است که شامل کمکهای دفاعی به اوکراین، اسرائیل و آسیا-اقیانوسیه نیز میشود. در صورت تصویب، تأیید رئیسجمهور و اجرای کامل، این تحریمها میتوانند بیش از ۷۰۰ هزار بشکه در روز نفت ایران را از بازار حذف کند که تقریباً نیمی از صادرات فعلی ایران را تشکیل میدهد.
اما این همه ماجرا نیست. لایحه تحریمها تنها چند روز پس از آن ارائه شد که دولت بایدن، تحت فشار دوحزبی کنگره، به دلیل نقض مکرر وعدههای کاراکاس در مورد برگزاری انتخابات آزاد، امتیاز لغو تحریمها علیه ونزوئلا را پس گرفت. این موضوع میتواند در آینده برای نفت خام سنگین که پالایشگاههای نفتی ساحل خلیج آمریکا به آن علاقهمند هستند، به مشکل تبدیل شود. در همین حال، برخلاف میل واشنگتن، کییف به استفاده از پهپادهای دوربرد برای هدف قرار دادن زیرساختهای ضعیف صنعت نفت روسیه و آسیبزدن به توانایی صادرات محصولات نفتی این کشور ادامه میدهد.
مهار ناموفق اوپکدر مجموع، این اقدامات جدید بازار نفت که در حال حاضر با کمبود مواجه بوده را بیش از پیش تحت فشار قرار میدهد. شاخص نفت خام در لندن همچنان در حدود ۸۶ دلار در هر بشکه باقی مانده و اوپک و شرکای آن اعلام کردهاند که به طور داوطلبانه تا ژوئن برای حفظ قیمتها، تولید نفت خود را محدود نگه میدارند و همچنین تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه نیز بازارهای نفت را نگران نگه داشته است.
روری جانستون، بنیانگذار شرکت مشاوره تحقیقات بازار نفت «کامودیتی کانتکست» گفت: «اوپک مقدار زیادی نفت را نگه داشته و ما در ابتدای امسال با رشد تقاضای قوی مواجه بودیم». او ادامه داد: «میزان افزایش تقاضا در سال جاری یا تسریع رشد نفت شِیل ایالات متحده دو عاملی هستند که تعادل بازارهای نفت را تعیین خواهند کرد».
از نظر عرضه جهانی نفت، در حالی که اوپک و شرکای آن همچنان به کاهش تولید خود (به جز برای عراق و ایران) ادامه میدهند، ایالات متحده، کانادا، برزیل وگویان در حال جبران این کمبود هستند.
ایالات متحده با تولید بیش از ۱۳.۱ میلیون بشکه در روز، دوباره به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شده، اما بعید است در سال جاری، شاهد رشد قابل توجهی در این زمینه باشد. کانادا میتواند در سال جاری نیم میلیون بشکه در روز به تولید جدید خود اضافه کند که آخرین تلاش برای بهرهبرداری از شنهای نفتی جنجالی آن خواهد بود. گویان به عنوان بازیگری غیرمنتظره در قاره آمریکا، حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز به تولید خود نسبت به سال گذشته افزوده است. همه اینها با هم برای جبران هرگونه کاهش تولید از سوی اوپک کافی خواهد بود، مگر اینکه تقاضای جهانی برای نفت بسیار بیشتر از حد انتظار باشد.
در گذشته، اغلب میشد روی عربستان سعودی، به عنوان بزرگترین تولیدکننده اوپک برای بازکردن افزایش تولید و صادرات به منظور حفظ قیمتها در محدوده معقول حساب کرد و به طور تئوری میتوان انتظار داشت که در صورت لزوم، برای ضربهزدن به ایران این کار را انجام دهد. مشکل اینجاست که هدفگذاری عربستان سعودی و اوپک تغییر کرده است.
آنها قبلاً بر حفظ قیمت نفت در محدوده ۶۰ تا ۷۵ دلار در هر بشکه تمرکز داشتند. با این حال، جانستون میگوید: «در حال حاضر، آنها کف و سقف بسیار بالاتری دارند». او افزود که قیمت نفت باید به نزدیکی یا بالاتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد تا تأمینکننده اصلی بازار جهانی نفت، رویکرد خود را به طور کلی تغییر دهد.
به همین دلیل است که هرگونه نفتی که به دلیل تحریمهای جدید از بازار خارج گردد، میتواند برای عرضه و تقاضای جهانی، قیمت نفت و از نظر سیاسی برای دولت بایدن، به مشکلی تبدیل شود.
چالش تحریمهای جدیدبا وجود افزایش صادرات نفت ایران به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۸، چند دلیل وجود دارد که نشان میدهد قوانین جدید علیه این صادرات، دولت بایدن را فلج نخواهد کرد.
اول، به گفته بن کاهیل، کارشناس انرژی در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی، تحریمها تا اکتبر اجرایی نمیشوند. دوم، آنها آمریکا را ملزم میکنند تا بخش بسیار پیچیدهای از بازار صادرات نفت را هدف قرار دهد؛ یعنی پالایشگاههای مستقل چین که ارتباط کمی با مؤسسات مالی آمریکا دارند. این مؤسسات همانهایی هستند که معمولاً ابزار اصلی اعمال تحریمهایند.
کاهیل خاطرنشان کرد: «متوقفساختن تجارت نفت ایران کار سختی است. این تجارت با پالایشگاههای کوچک چینی (معروف به «قوری») انجام میشود که اصلاً با سیستم مالی آمریکا در ارتباط نیستند. اگر میخواهید با این پالایشگاهها مقابله کنید، باید با دولت چین تعامل برقرار داشته و من فکر نمیکنم بحث واردات نفت ایران مهمترین مسئله در روابط دوجانبه پکن-واشنگتن باشد».
دلیل اینکه دولت بایدن نسبت به اعمال تحریمهای جهانی بر صادرات نفت چه ایران، چه ونزوئلا و چه روسیه محتاط بوده، قابل درک است. در شرایطی که اقتصاد آمریکا رونق دارد، تورم همچنان بالاست و قیمت بنزین هم بیشتر از همه به چشم میآید. مشاور اقتصادی بایدن در هفته گذشته قول داد که هر کاری برای پایین نگه داشتن قیمت بنزین در طول تابستان انجام دهد و حتی به آزادسازی احتمالی ذخایر استراتژیک نفت آمریکا اشاره کرد.
کاهیل گفت: «هزینههای انرژی برای این دولت، از ابتدا، یک دغدغه جدی بوده است. بنابراین، آنها در اعمال شدید تحریمهایی که میتواند بازار جهانی نفت را بر هم بزند، انگار روی لبه تیغ راه میروند».
سلاح مخفی آمریکاشاید برای کنگره فعلی بیش از کاخ سفید، تحریمهای نفتی همچنان آوازی خوش برای گوش مقامات است. طی یک دهه گذشته، ایالات متحده به لطف انفجار تولید نفت شیل، به تولیدکنندهای بزرگ، سپس صادرکننده و در نهایت به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شد.
در طول این مسیر، از نفوذ تازه به دست آمده خود برای اعمال تحریم بر کشورهایی مانند ایران، ونزوئلا و روسیه استفاده کرد، با این اطمینان که چاههای فورانکننده نفت آمریکا، هر کمبودی را از سوی تحریمشدگان جبران کند. قانونگذاران فکر میکنند اگر آمریکا یک سلاح نفتی دارد، پس چرا از آن استفاده نکند؟
کاهیل گفت: «این واقعیت که ایالات متحده در دهه گذشته چنین منبعی برای رشد تولید بوده است، به آن امکان داده تا بر تعداد بیشتری از کشورها تحریم اعمال کند. و واشنگتن عاشق تحریمهای انرژی شده است. وقتی میخواهید فشار وارد کنید، این همیشه راهحل سادهای است؛ هرچند همیشه هم مؤثر نیست».
از دیدگاه کاخ سفید بایدن، صرف اینکه آمریکا بزرگترین بازیگر عرصه نفت است، به این معنا نیست که درست چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، میتواند از پویایی بازار جهانی نفت که بر قیمتها در همهجا، حتی در شهرهای کوچک آمریکا تأثیر میگذارد، چشمپوشی کند.
کاهیل گفت: «نفت شیل به آمریکا آزادی عمل برای اعمال تحریم بر کشورهای بیشتری میدهد، اما این مجوزی بیقیدوشرط نیست».