Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-02@05:32:20 GMT

نقاشانی که هندسه خط نمی‌دانند اما پرفروشند!

تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۸۹۳۲۳

نقاشانی که هندسه خط نمی‌دانند اما پرفروشند!

به گزارش خبرگزاری فارس، «یدالله کابلی» خوشنویس و عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران در دومین نشست مجازی «تجسم» که در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: همه کسانی که در عرصه‌های مختلف تحولات اجتماعی، سیاسی، علمی، پژوهشی و... زحمت می‌کشند، خودشان بر این باورند که تلاش هنرمند مانا و ماندگار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بدون تردید می‌توان گفت که هنرمندان مانند یک منشور چند وجهی، هر وجه وجودشان سرشار از تلاش برای درخشندگی است؛ چه آن زمان که برای خلق یک اثر هنری می‌اندیشند، چه آن زمان که اثری را خلق می‌کنند و به پدیده‌ای می‌اندیشند که حاصلش کاری ماندگار باشد.

وی افزود: جامعه هنری، به طور خاص و عام، نسلی پیشرو، فرهیخته، فرزانه هستند. آن‌ها در زندگی روزمره خود مدام در حال کنکاش، تکاپو و کشف و شهود در عالم معنا هستند. در بین هنرهایی که همه به سوی یک نقطه تعالی حرکت می‌کنند، شاید هنر خوشنویسی با توجه به اینکه با ۲ عنصر زیبایی شناختی و زیبایی بصری که هندسه ساختاری خط است، زیبا باشد.

وی ادامه داد: تاریخ پیدایش تمدن بشری از زمانی آغاز شد که نوشتن ابداع شد. امروزه در جشنواره‌ها و همایش‌های بین‌المللی، هنرمندان از نقاط مختلف جهان شرکت می‌کنند و خوشنویسی همچنان به عنوان یک هنر زنده و پویا مطرح است و در برخی کشورها آن را هنر قدسی می‌دانند.

 

 

در ادامه این نشست، کابلی بیان کرد: بحث نقاشی-خط صحبت دهه‌های اخیر نیست، می‌توان گفت قبل از قاجار و دوران صفویه، کسانی بودند که کار نقاشی_خط می‌کردند. آن‌ها خط را به شکل محیطی طراحی کرده و در آن نقش می‌گذاشتند و تصویرگری می‌کردند. اگر بن‌مایه اثر تمام کسانی که  کار نقاشی-خط می‌کنند، فارغ از سمت و سو، گرایش و شیوه کارشان، دارای هویت باشد، آن هنر جذابیت و قوام و دوام پیدا می‌کند. متاسفانه یکی از مشکلاتی که امروزه هنر نقاشی-خط گرفتار آن شده، این است که جوانان به دلیل فریبنده بودن دنیای رنگ، بدون اینکه مسیر آکادمیک و قانونمند را در هنر خوشنویسی بگذرانند، وارد نقاشی-خط شدند. 

وی ادامه داد: برخی نقاشان هم هستند که رنگ‌ها را می‌شناسند ولی کوچک‌ترین دانشی در هندسه خوشنویسی ندارند. در حوزه نقاشی-خط کار می‌کنند و به صرف صاحب نام بودن در نقاشی اثرشان خریدار دارد، اما اگر از لحاظ مؤلفه‌های خوشنویسی به اثرشان نگاه کنیم، آنچه باید را نمی‌بینیم.

وی اضافه کرد: اساتید نقاشی-خط باید به هنرجویانشان تاکید کنند که نقوشی که دارای هویت نیستند، نمی‌توانند جایگاه خاصی را در کنار آثار استادان و هنرمندان ما داشته باشد.

عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران اظهار کرد: ما در کلاس‌ها تجربه کردیم که برخی هنرجویان صاحب فکر و اراده و فردیت هنری، علاقمندند در عین پیروی از استاد، کار خود را انجام دهند. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که باید کاری فراروی زمان و مکان و کاربردها ارائه کنیم. در سیر تحول خوشنویسی می‌بینیم که برای مثال وقتی یک چلیپا در تبریز، یکی در خراسان، یکی در اصفهان و شیراز نوشته می‌شود، آن‌ها از اصول و قواعدی برخوردارند که در همه جا هنرمند خود را موظف به رعایت آن می‌داند اما با گذشت زمان ما شاهد هستیم که گذر هنرمندان از آن هستیم. در همه هنرها این اتفاق با توجه به حفظ اصالت‌ها افتاد و در هنر خوشنویسی وقتی به دوران میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین می‌رسیم، سیاه‌مشق‌ها را می‌بینیم که ترکیب‌بندی و فضاسازی آن زیبا است.

وی افزود: در یک صفحه سفید کاغذ، بی‌شمار نقطه برای خلق اثر خوشنویسی مهیای تلاش یک هنرمند است. این مسیر نیازمند مطالعه است که ما در عالم لحظه‌ها و خالق آن مستغرق شویم.

* هنرمند باید هویت خود را در کارش عرضه کند

در بخش دیگری از نشست مجازی، یدالله کابلی اظهار کرد: هنرمند باید هویت خود را در کارش عرضه کند. این جا تنها هنر نیست و ترکیبی از دانش و خلاقیت نیز است. اگر به گذشته تاریخ خوشنویسی ایران نگاه کنیم، دلیل پیدایش قلم‌های متفاوت این بود که ذوق ایرانی تحمل یکجانبه نگری و ملا‌ل‌آوری را به خود نمی‌داد، در نتیجه از هر خطی، خط تازه‌ای پدید آمد. هنر زمانی هنر است که با نگاهی ژرف و عمیق و با کنکاشی با قوای تخیل و خلاقیت همراه باشد.

کابلی بیان کرد: آیا هنرمندی که خیلی به پوسته پرداخته و به دقت تمام ابعاد، تناسبات، ظرافت‌ها و تراش الماس‌ گونه کلمات و حروف را یاد گرفته، می‌تواند با آن‌ها فضاسازی و زیبایی را ایجاد کند؟ آن فراگیری و توجه، نباید دست و پای هنرمند را نگه دارد.

وی گفت: هنر دنیایی است که همه می‌توانند به آن پناه ببرند و در آن خود را پیدا کنند. دنیای هنر انسان را به ظرافت، زیبایی، مهربانی، لطافت و انس و الفت دعوت می‌کند. همه مردم تندخو، کج‌خلق، بداخلاق و بدطینت زمانی می‌توانند اصلاح شوند که با هنر آشتی کنند، هنر صلح همه جنگ‌ها است.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: خوشنویسی نقاشی نقاشیخط خانه هنرمندان ایران یدالله کابلی چهره ماندگار خوشنویسی نقاشی خط

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۸۹۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رازهای نقاشی مرگ سقراط

افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت می‌کند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمه‌ای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش می‌گوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم من‌را در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و می‌نوشد. مایع زهرآگین به‌سرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بی‌حرکت مانده و او مرگ را پذیرا می‌شود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.

به گزارش ایرنا، پرسش‌های سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزش‌ها در اخلاق یونانیان فرامی‌خواند. او بخاطر این پنداشت‌ها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جام‌زهر. سقراط بی‌مناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق می‌کردند، به‌شدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بار‌ها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانی‌ترین آن‌ها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری می‌شود.

داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتی‌متری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایش‌آمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره می‌کند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدین‌سان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمی‌ایستد؛ ترجیح می‌دهد بمیرد، اما از باور‌ها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر می‌برند.

افلاطون، شاخص‌ترین آنها، غم‌زده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشت‌به صحنه وقوع تراژدی را انتظار می‌کشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از این‌کار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنه‌پردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی می‌پندارد.

ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشایی‌اش روایت‌های تاریخی را با فلسفه روشنگری در می‌آمیخت تا متفکرانه‌ترین نمونه‌های نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهام‌بخش بود. شاگردان وی، بعد‌ها از سبک کلاسیک و روایت‌های سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایه‌دار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارت‌های اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره می‌گرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.

نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بی‌عدالتی، پیام‌آور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نماد‌های شجاعت و ایثار خلق کرد. او سال‌های پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطت‌ها برای بازگشت او به فرانسه به‌ثمر ننشست تا این‌که در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰‌مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از این‌کار امتناع ورزید.

دیگر خبرها

  • برپایی نمایشگاه خوشنویسی در شهرکرد
  • برپایی نمایشگاه نقاشی «افکار» در نقش جهان
  • غلامحسین امیرخانی به پرسش‌های خوشنویسی پاسخ می‌دهد
  • یک «نقاشی» چگونه راز ساخت اهرام مصر را فاش کرد؟ (+عکس)
  • زیبایی نقاشی خداوند در طبیعت زیرکوه
  • برگزاری جشنواره خوشنویسی «کاتبان وحی» ویژه دانش‌آموزان مقطع ابتدایی
  • وقتی بازیکنان رئال مادرید، طرح های نقاشی شده چهره خود را مشاهده می کنند / فیلم
  • مدیران فرهنگی به احیای آموزش هنر خوشنویسی توجه داشته باشند
  • رازهای نقاشی مرگ سقراط
  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد