Web Analytics Made Easy - Statcounter

در مقدمه این اثر می خوانیم، " محمدکوچکپور کپورچالی در هنر معاصر ایران سیمایی آشنا دارد. هروقت و هرجا صحبتی از عکاسی طبیعت‌گرا و بوم‌شناسانه به میان می‌آید محال است نام این هنرمند خودآموخته‌ی گیلانی در جمع نامهای برگزیده از عکاسان ایرانی به دیده نیاید.

عکس‌های کوچکپور همه‌جا هستند و قوم و زبان و جغرافیا نمی‌شناسند؛ توی کتابها و مقالاتِ تخصصی عکسِ معاصر ایران و کلاس‌های درس دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های عکاسی و گنجینه‌ی موزه‌ها و میانِ خریدهای هنری مجموعه‌داران و روی دیوارِ خانه‌ها و کلبه‌ها و مغازه‌ها و رستوران‌ها و کافه‌ها و قهوه‌خانه‌ها و دفاتر کار شرکت‌ها و راهروها و سالن‌های ادارات خصوصی و دولتی و داخل کابین رانندگان مینی‌بوس‌ها و اتوبوس‌های شهری و مسافربری و پشت کامیون‌ها و تریلی‌های باربر جاده‌ای.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و این همه‌اش نیست، که تاثیر هنر کوچکپور بسیار بیشتر از آن است که به کلام و تصویر بیاید."

حق ره در شرح کتاب آورده است: این مجموعه روایت زندگیِ تصویرگر اندوهگینی است که دوربین حنجره‌اش بود و زخم دید و فریادِ جنگل شد.

نگارنده در خصوص جایگاه هنری این عکاس گیلانی افزوده است:  اهمیت و مرتبه‌ی بلندِ کار هنرمندانه‌ی کوچکپور در قامت عکاسی درون‌گرا، کم‌حاشیه، مستقل، و دور از مرکزیتِ هیجانات و زد و بندها و معاملات پشت و روی پرده‌ی هنر ایرانِ امروز، جدای از کیفیت فنی بالای آثاری که از خود برجای گذاشته، آن‌جایی بیشتر جلوه می‌کند که علاوه بر مقبولیت در میان جامعه‌ی هنری؛ به خصوص کنشگران حوزه‌ی عکاسی، به چهره‌ای محبوب در میان توده‌ی مردم نیز بدل شده و این شهرت و فراگیریِ محبوبیت نیز، به خصوص در حوزه‌ی جغرافیاییِ فعالیت هنرمندانه‌اش، به شکل عجیبی خارج از قاعده‌ی بازی جریان‌ها و محافل صاحب رای و پرنفوذِ ستاره‌ساز، و بی‌نیاز از حمایتها و تائیدهای نهادهای رسمی و چهره‌ها و بنگاه‌های منتسب به دستگاه‌های‌ِ دولتی رخ نموده است.

نویسنده اثر، علاوه بر محبوبیت کوچکپور بین مردم نقاط مختلف گیلان یک مولفه‌ی دیگر متمایز کننده او از دیگر عکاسان ایرانی را حضور پررنگ و بی‌واسطه و بی‌مرزِ آثارش در سطوح مختلف جامعه می داند.

به اعتقاد مولف، تصویری که از دریچه‌ی دوربین کوچکپور، برای ما و تاریخ ‌به امانت و یادگار مانده، روایت تخریب و تباهیِ طبیعت بکر و جانبخش ایران است جنگلهای انبوهی که حالا اقیانوس آهن و سیمان‌اند. دشت‌ها و کوه‌هایی که دیگر از آن‌ها آوازهای خوش شنیده نمی‌شود، و رودهایی که فقط ترانه‌ی اندوه می‌خوانند.

حق ره خاطرنشان می کند:او با هنرش قریب به ۴۰ ‌سال است حاضر و موثر در متن جامعه است، چون اثر عکاسانه‌اش برای مخاطبش تصنعی جلوه نمی‌کند. برای همه قابل لمس و باور و ادراک است چون دستکاری نشده، دروغ نمی‌گوید، طبیعی و غریزی‌ و صادق است.

درباره‌ی کتاب

امین حق ره در خصوص چگونگی نگارش این اثر افزوده است: کارِ گردآوری خاطرات محمدکوچکپور کپورچالی، با نیت انتشار در قالب کتاب، از پائیز سال ۱۳۹۷ آغاز شد. پیشنهاد از نشر فرهنگ ایلیا بود و سفارش از حوزه‌ی هنری گیلان.

وی یادآور شد: آشنایی من با محمدکوچکپور اما به سالهای خیلی دورتر بر می‌گردد. به اواسط دهه‌ی ۷۰ که عکسهای سحرانگیزش را در رستورانی در زادگاهش (روستای کپورچال) نمایش می‌داد. آن روزها به واسطه‌ی مجموعه جوایز جهانی که به دست آورده بود پرآوازه‌ترین هنرمند انزلی چی بود و عکسهایش از طبیعت گیلان بهترین هدیه‌ای که می‌شد از بندر به محبوبترین رفقای از دور رسیده یادگاری داد.

از اوایل دهه‌ی ۸۰، با تفکیک فضای نمایش آثارش از رستوران، گالری محقر عکس کوچکپور در روستای کپورچال، دیگر یکی از هدفهای اصلی گردشگری منطقه بود.‌ هرگاه مسافری میهمان‌مان می‌شد، اگر تالاب و موج‌شکنها و گورستان لهستانی‌ها و بلوار دلگشای شهر را نمی‌دید، حتماً باید ناهار را در کپورچال می‌خورد و تماشای عکسهای کوچکپور را روی دیوار گالری‌اش تجربه می‌کرد. این آمد و شد از همان وقتها اسباب رفاقت‌مان شد.

کوچکپور، از آن زمان تا وقتی که سرِپا بود، سخاوتمندانه، به دفعات دعوتم کرد تا در سفرهای عکاسانه‌اش به قلب طبیعت بکر جنگل‌های گیلان، همراهش باشم. و این اواخر بیشتر، افسوس که بخت یار نبود و مشغله نگذاشت و نشد. با این حال تقدیر این بود که پس از واقعه‌ی بیماری رفاقت‌مان بیشتر شود.

سال ۱۳۹۶ با همراهی انجمن مردم نهاد طرفداران توسعه در انزلی، به بهانه‌ی اعطای نشان شهروند شایسته، برایش جشنی گرفتیم که باشکوهِ بسیار برگزار شد. در حاشیه‌ی مراسم، با او جلوی دوربین مصاحبه‌ای داشتم. کوچکپور آن‌جا از چگونگی گرایشش به عکاسی گفت.

از مشقّاتی که برای ثبت عکسهایش کشید، از کامیابی ها و تلخکامی‌ها، از نامردی‌ها و بخت‌یاری‌ها، از همنشینی‌اش با جنگل و رفاقتش با جنگل‌نشین‌ها، و بیشتر؛ از زخمهای عمیق و بی‌شماری که سوداگران طبیعت، با کُشتن هر درخت بر روحش می‌زنند.

جلسات گفتگو برای تدوین کتاب خاطرات شفاهی محمد کوچکپور بلافاصله (از آبان ۹۷) شکل گرفت. مصاحبه ( ارایه‌ی پرسش‌ها و ثبت پاسخ‌ها) البته کار راحتی نبود. مشکلات جسمیِ متعاقب بیماری، موانع و دشواری‌هایی را در مسیر به سامان کردن کتاب در پی داشت.

گفتگوها اما از همان ابتدا حول سه محور سازمان‌دهی شد: «زندگی خصوصی، زندگی هنری، و ایده و اندیشه.»

بااین حال، در حین تدوین متن گفتگو (حول محورهای سه گانه) در حد امکان سعی بر حفظ پیوستگی تاریخی رخ‌دادها بود به گونه‌ای که سیر شکلگیری و تکامل شخصیت هنری محمدکوچکپور با مرور متن کتاب، برای خواننده‌ قابل درک و محسوس باشد. همچنین برای کتاب دو پیوست در نظر گرفته شد؛ «آلبوم تصاویر شخصی، و آلبوم آثار هنرمند.»

نگارنده کتاب در پایان خاطرنشان کرد که بدیهی‌ست آن‌چه هم‌اکنون به پیشگاه خوانندگان عرضه شده نه معرف همه‌ی وجوه شخصیتی محمدکوچکپور کپورچالی‌ست‌ و نه حاوی و دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ی نظرات و ایده‌ها و نه مبین همه‌ی کنشهای اجتماعی و چیستی و چگونگی زیست هنرمندانه‌ی او به عنوان چهره‌ای محبوب، دغدغه‌مند و اثرگذار در عکاسی معاصر ایران. مساعی پدیدآورنده‌ی این کتاب، تنها متمرکز بر ادای وظیفه‌ و احترام به مردی‌ بوده است که لحظه‌ لحظه‌ی عمرش را سخاوتمندانه و صادقانه برای پاسداشت حرمت مادر طبیعت و صیانت از حریم انسانیت هزینه کرد.

زندگینامه کوچکپور
محمد کوچکپور کپورچالی  سال ۱۳۳۴ هجری شمسی در کپورچال بندر انزلی به دنیا آمد . از سال ۱۳۶۰ عکاسی را بدون آموزش و تنها با عشق و علاقه شخصی و با امکانات ابتدایی آغاز کرد. او در طول ۴۰ سال عکاسی علاوه بر گیلان به اکثر استان های ایران و همچنین به برخی کشورها نیز سفر کرده و طبیعت ، فرهنگ و آداب و سنن مردم آن مناطق را به تصویر کشیده که حاصل آن بیش از ۲۵۰ هزار نگاتیو است که در مجموعه شخصی این عکاس نگهداری می شود.
کوچکپور تاکنون علاوه بر جوایز ملی ، جوایز جهانی متعددی در مسابقات عکاسی آسیا و اقیانوسیه را به خود اختصاص داده است .
در پنجمین آیین معرفی شهروند شایسته بندرانزلی در سال ۱۳۹۶ از  محمد کوچکپور کپورچالی به عنوان شهروند شایسته انزلی تجلیل شد.

برچسب‌ها بندرانزلی عکاس گیلان کتاب

منبع: ایرنا

کلیدواژه: بندرانزلی عکاس گیلان بندرانزلی عکاس گیلان کتاب محمد کوچکپور ی هنری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۹۲۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«روایت اول» از ردیف یک موسیقی‌دان مهم منتشر شد/خواندن یک قصه جالب

محمدباقر زینالی پژوهشگر، مدرس، آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر ضمن تشریح تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود از انتشار تازه ترین اثر پژوهشی‌اش خبر داد و گفت: به تازگی اثر پژوهشی را با عنوان «روایت اول» از ردیف‌نوشته موسیقی معروفی براساس نگارش لطف الله مفخم برای ویولن را بازگردانی و تصحیح کرده ام که به نظرم یکی از آثار پژوهشی است که می تواند در حوزه های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.

وی در توضیحات تکمیلی پروژه خود بیان کرد: «ردیف» یکی از مهم ترین منابع موسیقی سنتی ایران است که آموزش و اجرای آن از دوره ناصری به تدریج همه گیر شد و یادگیری آن جزو جدایی ناپذیر یادگیری موسیقی سنتی در سال های اخیر شده است. در این مسیر معتبرترین این ردیف ها، ۲ ردیف «میرزا عبدالله» و «آقاحسینقلی» است که هر ۲ ردیفِ سازی محسوب می‌شوند که یکی برای سه تار و دیگری برای تار تدوین شده بود. هرچند نسخه ای که از ردیف «میرزاعبدالله» در حال تدریس است با تار و توسط نورعلی برومند روایت شده است. البته که هر دوی این استادان شاگردان زیادی داشتند که دانسته های خود را به آنها آموزش می دادند تا مطالب منتقل شده و موسیقی حفظ شود. یکی از این شاگردان با استعداد، درویش خان بود که بعد از اتمام دوره شاگردی ردیف، خلاقیت های زیادی نیز در موسیقی ایجاد کرد که از آن جمله می توان به ردیفی برای تدریس با تار اشاره کرد که وی با تنظیمی متفاوت آن را به شاگردان خود تدریس می کرد. از شاگردان معروف درویش خان هم می توان به مرتضی نی داوود و موسی معروفی اشاره کرد که این ردیف را درس گرفته و تدریس می‌کرده اند.

این پژوهشگر گفت: موسی معروفی علاوه بر تدریس، اقدام به نوشتن یادگرفته های خود به صورت نت کرد. جالب اینکه در آن زمان که معروفیِ جوان شروع به نوشتن این ردیف کرد، کمتر کسی در ایران به نت نویسی آشنا بود پس کاری که موسی معروفی انجام داده، در آن دوره پروژه ای بسیار خاص و مهم به نظر می آمد. در گذر زمان این نوشته، در سال ۱۳۱۸ به دست لطف الله مفخم پایان می‌رسد و این هنرمند به سبب شاگردی که نزد ابوالحسن صبا کرده بود این نت ها را به کوک های مرسوم در ویولن منتقل کردتا شاید مورد استفاده نوازندگان ویولن و حتی در تدوین ردیف ویولن صبا قرار بگیرد. ولی این اتفاق نمی‌افتد و نوشته های مفخم تا سال ۱۳۵۶ بدون استفاده می‌ماند. در این سال دست نوشته ها بدون تصحیح توسط فرهنگستان هنر چاپ می شود و در بحبوبه پیروزی انقلاب اسلامی آنچنان که باید دیده نمی شود.

زینالی توضیح داد: سال ۱۳۸۲ به صورت اتفاقی نسخه ای از این کتاب را در کهنه کتاب فروشی‌ای دیدم و آن را خریدم تا شاید استفاده ای از آن داشته باشم. البته تا سال ها فکر می کردم این کتاب همان ردیفی است که به نام ردیف موسی خان معروف است. بعدها متوجه اشتباه خود شدم و در محتوای کتاب کنجکاو شدم. از سال ۱۳۹۳ شروع به کار کردن روی این کتاب کردم و نت ها را برای سهولت اجرا به کوک های مرسوم در ردیف های تار منتقل کردم. بعدها این نوشته ها را تایپ کردم و به فکر چاپ آنها افتادم. سال ها دنبال ناشر معتبر برای چاپ درخور آن بودم. متاسفانه ناشران مختلفی که به آنها مراجعه می کردم همکاری برای چاپ نداشتند و از سال ۹۷ تا ۱۴۰۲ این داستان وقفه ای طولانی برای چاپ کتاب ایجاد کرد. حتی در خلال این پیگیری ها متوجه شدم یک هنرمند و مدرس شناخته شده حوزه موسیقی مانع چاپ این مجموعه توسط چند ناشر شده است. چون این کتاب را با کتاب ردیف موسی معروفی در تضاد می دیده و صراحتا به من گفت که این کتاب ردیف موسی خان را تضعیف خواهد کرد. چون کارشناسی کتاب توسط آن ناشران به این هنرمند موثر موکول شده بود که این جواب منفی مانع از چاپ کتاب در آن سال ها شد. البته در نهایت، کتاب «روایت اول» به صورت ناشر مولف چاپ شده است.

این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: اشتباهی که در این مدت در برخورد دوستان با این کتاب متوجه شدم این بود که همه فکر می‌کنند این کتاب همان ردیف معروفی است اما این اشتباه به جهت نام موسی معروفی است که روی جلد آمده و پیشینه این ردیف را نمی‌شناسند. به نوعی می شود اذعان کرد که این ردیف را می توان ردیف «درویش خان» نامید. ضمن اینکه این کتاب برای کسانی که علاقه‌مند به پژوهش درباره ردیف و روند شکل‌گیری و رشد آن هستند، می‌تواند سودمند باشد و کاری که من انجام دادم پژوهشی روی زندگی موسی معروفی و لطف الله مفخم پایان، تصحیح اشتباهات موجود در نسخه اصلی کتاب، انتقال به کوک‌های جدید و مضراب‌گذاری نت ها برای ساز تار بوده است.

وی در پایان تصریح کرد: این ردیف به تنهایی هنوز قابلیت آن را ندارد که به صورت مستقل به عنوان ردیف استفاده شود. باید پژوهش بیشتری درباره جمله بندی‌ها و رفع اشکالات آن انجام شود تا ابهامات کامل رفع شود. همین طور، در تلاشم که نسخه ای صوتی از آن تهیه کنم تا نتها مفهوم صوتی پیدا کنند و نغمات و ملودی‌های جدید به گوش ردیف دوستان و علاقه‌مندان موسیقی ایرانی برسد.

کد خبر 6096823 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • روایت خبرنگار صداوسیمای لرستان از کوچ عشایر
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • عرضه روایت ترس سربازرس مگره در بازار نشر
  • جشن امضای «احتضار» برگزار می‌شود
  • اسوههای زندگی را با این کتاب بشناسیم
  • «روایت اول» از ردیف یک موسیقی‌دان مهم منتشر شد/خواندن یک قصه جالب
  • رونمایی و جشن امضای کتاب عکس «احتضار»
  • روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش
  • روایت شاپور بختیار از سبک زندگی امام خمینی
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم