Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شهدا از احترام ویژه‌ای برخوردار هستند.

کسانی که در راه خدا جهاد کرده و برای حل مشکلات وارد میدان شده و جان خود را فدا می‌کنند، نشان از بزرگی و شخصیت انسانی آن‌ها است که می‌توان درس بزرگی را برای آیندگان رقم بوسیله آن‌ها زد.

شهید ادواردو آنیلی Edoardo Agnelli فرزند جیووانی آنیلی سرمایه‌دار و صاحب اسبق مجموعه فیات و مارلا کاراچولو، یکی از شهیدانی است که با پذیرفتن دین اسلام و ایمان به حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم، راه حق را برگزید و با بهترین درجه ممکن یعنی شهادت در اسلام، دعوت حق را لبیک گفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ادواردو آنیِلی ۹ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد و در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ در فوسانو به شهادت رسید. وی پس از قبول مذهب تشیع نام خود را به "مهدی" تغییر داد.

او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ماسیمو دآتزلیو در شهر تورین گذراند و پس از آن به کالج آتلانتیک در بریتانیا رفت. سپس برای اخذ مدرک دانشگاهی در رشته ادبیات مدرن به دانشگاه پرینستون رفت. در سن ۲۲ سالگی در یک گفتگو با مارگریتا هک، اختر فیزیک‌شناس ایتالیایی، به دفاع از نجوم احکامی می‌پردازد. او بعد از دانشگاه به هند سفر کرد تا در زمینه‌های مورد علاقه اش، یعنی عرفان و ادیان شرقی بیشتر تحقیق کند و در آنجا با ساتیا سای بابا ملاقات می‌کند. پس از آن به ایران رفت و در آنجا با امام خمینی آشنا شد.

مسلمان شدن ادواردو

ادواردو می‌گوید: «در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم می‌زدم و کتاب‌ها را نگاه می‌کردم که چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمی‌تواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می‌فهمم و قبول دارم.» ادواردو از ابتدای اسلام آوردن توسط والدینش تهدید شد که اگر می‌خواهد مسلمان بماند خبری از ارث نیست.

خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در بیمارستانی روانی بستری کردند که به گفته ادواردو، همه کارکنان آن یهودی بودند. ادواردو به خاطر ترس از شستشوی مغزی در آن تیمارستان سعی کرد تا از آنجا فرار کند.

وی پس از مصاحبه‌های محمدحسن قدیری ابیانه رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا از طریق تلویزیون ایتالیا، ادواردو آنیلی به سفارت مراجعه می‌کند که سرانجام رابطه دوستی میان او و محمدحسن قدیری شکل می گیرد. شهید آنیلی در طی سفر‌های خود به ایران با امام خمینی (ره) و آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای دیدار کرده و به زیارت حضرت علی ابن موسی رضا مشرف شده است. همچنین در هفتم فروردین ۱۳۶۰ در نماز جمعه به امامت آیت‌الله خامنه‌ای شرکت می‌کند.

شهید ادواردو آنیلی در سفری که به مشهد داشت، به دوستانش تذکر داد، در ایتالیا شهری بود که به عنوان مرکز مذهبی شناخته می‌شد، کسانی که مخالف آن مکان مذهبی بودند، کوشیدند با پدید آوردن تفریحگاه‌های زیادی در اطراف شهر، چهره شهر را دگرگون کنند. شما مراقب باشید که مشهد را تنها با نام امام رضا علیه‌السلام بشناسید.

در نامه شهید ادواردو آنیلی به فرانسوا میتران بیست و یکمین رئیس جمهور فرانسه، مشخص است که شهید آنیلی به رویداد‌ها و اتفاقات جهان و جنایت‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برخی کشور‌های اروپایی و آمریکایی اشراف کامل پیدا کرده است. 

متن نامه به شرح زیر است:

با آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترم! مایلم در کمال احترام در مورد مساله یوگسلاوی مزاحم شما شوم. دیروز از شبکه‌های تلویزیونی ایتالیا فیلم زیبا و پر معنی «سارایوو» پخش شد، فیلمی که مورد حمایت وزیر فرهنگ شما بود. طبق نظریه ژنرال موریلون (Morillon)، چنین استنباط می‌شود که بحران یوگسلاوی، بعد از دخالت اروپای غربی که می‌خواست به طور مستقیم در صحنه سیاسی یوگسلاوی وارد شود و به هر قیمتی «کرواسی» و بعد «اسلوونی» را به عنوان جمهوری‌های مستقل به رسمیت بشناسد، جهش سریعی داشته است – اگر نخواهیم بگوییم این دخالت مخرب بوده – (مانند این که روی آتش بنزین بریزیم).

چرا اروپای غربی چنین میخواست؟ در پاسخ به این سؤال باید توجه داشت که اگر مصیبت «سارایوو» ادامه دارد، به این دلیل نیست که «سارایوو» و یا یوگسلاوی مقصر است، بلکه کلا و دقیقا مقصر اصلی اروپای غربی است که هنوز قربانی سیاست خارجه‌ای است که بشر را در نظر ندارد و به امپریالیسم بی اساس رایج در قرن ۱۹ می‌اندیشد. آن چه امروزه در سارایوو روی می‌دهد شکست سارایوو، بوسنی و یا یوگسلاوی نیست، بلکه اروپا است که در واقع شکست خورده است. همین اروپای متحد با سیاست مردمی‌اش؛ اروپاست که در مقابل همه دنیا شکست می‌خورد. وحشیگری‌هایی که در بوسنی اتفاق می‌افتد، اگر بدتر نباشد، کما بیش شبیه اتقافاتی است که در رژیم نازی‌ها افتاده است. به رسمیت شناختن کرواسی از جان گشئر وزیر امور خارجه آلمان، که محصول دیدگاه سیاست خارجی امپریالیستی است، شاهدی بر این ماجراست، کرواسی همیشه برای آلمان راه آبی مناسبی به دریا بوده و از سال‌ها پیش (در زمان رژیم نازی) همیشه کرواسی رابطه خوبی با المان داشته است.

متاسفانه راه آلمان را اول ایتالیا، سپس واتیکان و سپس تمام اروپای غربی ادامه دادند. حال می‌بینیم دولت جان میجر در انگلستان چه می‌کند؟ انگلیس هر روز که می‌گذرد، بیشتر ناتوانی خود را در داشتن یک سیاست خارجی مدافع حقوق انسان، از خود نشان می‌دهد. او در اسارت دیدگاه‌های سطحی است که به عنوان یک دیدگاه ژئواستراتژیک به او می‌گوید:
«هر قدر زن و مرد و کودک کشته شوند و اردوگاه‌های اسرا بر پا شود، مهم نیست. مساله مهم این است که جلوی پیشرفت اسلام گرفته شود»

بی معنی است اگر به دولت لرد میجر بگوییم این جا سخن از مذهب و دین نیست، بلکه صحبت از اصالت بشری است. آن‌ها ترجیح می‌دهند مسئولیت وقت کشی را به لرد اون (Owen) بسپارند تا طرح صلح بیهوده و سطحی را به پیش ببرند. این در حالیست که دو روز پیش به ملاقات نویسنده «آیات شیطانی» رفتند. گویی او نویسنده انجیل رهایی بخش آن‌هاست که آن هم به نوبه خود در بیانیه استقلال امریکایی‌ها مورد اهانت قرار گرفته است. چون آن‌ها اعتقاد به احکام الهی دارند و کیفر ابدی را چنان چه در سروده آمده است می‌پذیرند.

آقای رئیس جمهور محترم! اجازه دهید در الجزایر انتخابات آزاد برگزار شود و نتیجه آن هر چه باشد، واهمه‌ای نداشته باشید، به تراژدی انسانی که در بوسنی اتفاق می‌افتد، بنگرید که هیچ ربطی به مساله ادیان ندارد با رهبران بزرگ مذهبی جهان مسأله را در میان بگذارید. برای شما آرزوی خیر و سلامتی دارم. خداوند همیشه همراه شما و کشور شما باشد.

شهادت
سرانجام در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) پیکر وی ادواردو در بزرگراه تورینو - ساوونا زیر پل ژنرال فرانکو رومانو پیدا شد. مقامات قضایی علت مرگ او را خودکشی اعلام کردند. برخی رسانه‌ها و شخصیت‌های مرگ او را ناشی از یک توطئه صهیونیستی برای ترور شهید ادواردو آنیلی می‌دانند.

محمدحسن قدیری ابیانه در وبینار تخصصی آشنایی با شهید ادوارد آنیلی اظهار کرد: از کسانی که در دستگاه‌های رسانه‌ای فعالیت دارند، درخواست دارم که در تبلیغ و گسترش اسلام دریغ نکنند. او در دانشگاه پرینستون که انشتین در آنجا درس می‌داد، در حال تحصیل بود و با انجیل و تورات آشنا بود، اما تفاوت قرآن را حس کرد. او پس از مطالعات فراوان به یک مرکز اسلامی رفت تا مسلمان شود. در اولین ملاقات با پدر و مادرش به آن‌ها مژده می‌دهد من مسلمان شدم و آن‌ها فکر می‌کردند که جوان است و بعدا درست می‌شود، اما اینگونه نشد.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۵۹ اوج تنش‌ها در ایران بود و او انقلاب و امام را پیگیری می‌کرد. من بعد از انقلاب رایزن مطبوعاتی ایران در ایتالیا شدم. بنده در یک مناظره شرکت کردم و عنوان برنامه ایران خطری برای جهان بود. بنده با آن‌ها مخالفت کردم و عنوان خطر سلطه جویی آمریکا برای جهان را انتخاب کردم. شهید آنیلی پس از برنامه بنده، به سفارت آمد و درخواست ملاقات با بنده کرد همچنین او با موتور گازی دربان به سفارت آمده بود تا شناخته نشود.

قدیری ابیانه گفت: خانواده آنیلی از ثروت بسیار زیادی برخوردار بود. ثروت و درآمد این خانواده در سال ۲۰۰۰، معادل دو تا سه تن طلا در روز بود و احزاب مختلف در خدمت خانواده آن‌ها خدمت می‌کردند.

وی بیان کرد: او برای گسترش اسلام خیلی تلاش کرد و خانواده او این را می‌دانستند. مادر ادوارد دوست داشت که او با یک یهودی ازدواج کند. ادواردو بخاطر دینی که انتخاب کرده بود، سمت‌ها را از او گرفتند؛ و به جای او، پسر عموی او را جانشین آنیلی می‌کنند. ولی پسرعموی او هم کشته می‌شود و من حس می‌کنم او را به قتل رسانند. همه این‌ها برنامه‌هایی بود که ارث خانواده آنیلی به یهودیان برسد و این ماموریت مادر ادواردو بود.

قدیری ابیانه درباره ترور شهید ادواردو آنیلی بیان کرد: او همیشه محافظ داشت، اما اینکه چرا در روز ترور محافظی به همراه او نبود معلوم نیست. پیکر او را در کلیسای خانگی دفن کردند. شهید ادواردو آنیلی انسان متفکر، وارسته و عاطفی بود و نمی‌توانست نسبت به رنج دیگران ساکت باشد. وی در ۱۰ سال آخر زندگی حبس خانگی بود و اجازه خروج را به او نمی‌دادند.
انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: ادواردو آنیلی قدیری ابیانه شهید ادواردو آنیلی قدیری ابیانه اروپای غربی خانواده آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۹۴۰۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب

هشتم اردیبهشت، سالروز شهادت قهرمانی است که رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان است و محمد عسگری در فیلم سینمایی« آسمان غرب» که این روزها روی پرده سینما در حال اکران بوده، به روایت مقطع کوتاهی از زندگی او می‎پردازد؛ این کارگردان در گفت‌وگو با ایمنا از عشق به وطن شهید علی‌اکبر شیرودی می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، این برای چندمین بار است که دیالوگ‌های طلایی میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی، تماشاگران را سر وجد آورده است «چه جوری وایسم و ببینم، خاکم رو دارند می‌گیرند، زن و بچه مردم رو می‌کشند، به ناموسمون دارند، تجاوز می‌کنند، نمی تونم، الان باید وایسیم و دفاع کنیم.»

جادوی سینما در روایت قهرمانان این بار هم مؤثر افتاده است و همه مجذوب فیلمی شده‌اند که به بازخوانی تحولات روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و نقش آفرینی خلبانان هوانیروز در دفاع از میهن تمرکز دارد.

در دو سه روز ابتدایی پس از حمله نیروهای بعث عراق به خاک ایران، علی‌اکبر شیرودی به همراه جمع اندکی از همراهانش در نیروی هوایی تن به دستورات بالا نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد نسبت به آن تمرد کنند! همین تمرد از یک دستور نظامی اما تأثیری شگرف بر ادامه تحولات جنگ می‌گذارد.

«آسمان غرب» تلاش کرده است تا این چند روز ملتهب را به تصویر در آورد و روایتی از قهرمانی را به تصویر بکشد که جانش را در راه وطن و مردمش فدا کرد و امروز کلمه شهید کنار اسمش نصب شده است.

محمد عسگری، کارگردان این فیلم به دنبال روایت بزرگ‌مردی است که ستاره درخشان جنگ‌های کردستان نام گرفته بود و به گفته شهید «ولی الله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: «ناجی غرب و فاتح گردنه‌ها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکن‌ها را ممکن ساخت».

شهید شیرودی همچون آهن‌ربایی است که آدم‌ها را به خود جذب می‌کند

عسگری در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا از مازندران درباره انتخاب موضوع فیلم‌نامه‌اش که درباره یک مقطع کوتاه از زندگی شهید شیرودی است، می‌گوید: در یک بخش به لحاظ فنی برای هر کارگردانی جذاب است که در آسمان کارگردانی کند، حالا به واسطه هر چیزی که ممکن است یک هواپیما یا یک بالگرد باشد اما در بخش شخصیت، شیرودی یک شخصیت آهن‌ربا گونه‌ای است که آدم را جذب خودش می‌کند.

وی می‌افزاید: به‌ویژه در این دوره زمانه ما، اینکه یک نفری به‌خاطر غیرتی که به وطنش، خاکش، مردمش، ناموسش، خانواده‌اش و نظامش و هر آنچه فکر می‌کنید دارد، در یک موضوعاتی گنجانده می‌شود که یک آدمی دادخواه و عدالت‌خواه باشد تا پشت مردمش باشد و این روحیه برای من روحیه جذابی است؛ اینکه وجوه اصلی یک قهرمان را در خود دارد.

کارگردان آسمان غرب با بیان اینکه این دلایل موجب انتخاب این شخصیت شد، ادامه می‌دهد: زمانی که دیدم سوژه مناسبی است، آن را انتخاب کردم، ضمن اینکه برهه زمانی را که به آن در فیلمنامه پرداختم، به مانند خورشیدی دیدم که به واسطه عمل آن‌ها می‌درخشید اما گذر زمان روی آن سایه انداخته بود.

عسگری اضافه می‌کند: رخداد دراماتیک و حماسه گونه‌ای که در روزهای ابتدای جنگ انجام می‌دهند و ارتش سازمان درستی نداشت و سپاه تازه داشت، شکل و قوت می‌گرفت و این ماجرا باعث می‌شود تا شرایط ویژه‌ای پیدا کند و این‌ها باعث می‌شود تا مرا بتواند برای ساخت موضوعی جذب کند که انجام هم شد.

آسمان غرب، نمونه‌ای از تمام آسمان ایران است

کارگردان نامی چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر با اشاره به شناختش از شهید شیرودی قبل از آغاز ساخت فیلم می‌گوید: اطلاعاتم در این مورد شهید، اطلاعات محدودی بود که دیگران هم دارند، اما آنچه در ساخت این فیلم کمک کرد، گفت‌وگوهای میدانی با هم‌رزمان شهید بود، ضمن اینکه مطالعات و اتفاقاتی که در آن برهه از زمان رخ داد، بخشی از ساخت فیلم‌نامه بوده است.

وی می‌افزاید: حضور میدانی در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر و اتفاقات آنجا و همچنین گفت‌وگو با روستاییانی که در آن دوران از زمان و اینکه چرا آن کارها را در آنجا انجام داد، موجب شد تا فیلم‌نامه نوشته شود و به این شهید مجذوب شوم.

کارگردان اولین فیلم حوزه مقاومت به نام «اتاقک گلی» درباره انتخاب فیلم دومش به نام آسمان غرب می‌گوید: دلیل این نام به این خاطر بود که این موضوع در غرب کشور اتفاق افتاد و در آسمان، البته آسمان غرب نمونه‌ای از تمام آسمان ایران است و معطوف به غرب کشور نیست، قطعاً در جنوب کشور هم همین‌طور بوده است، به‌هرحال ما قهرمانانی را داریم که به عنوان خلبان هستند و قهرمانی آنها در آسمان بوده است، حالا چه خلبان هواپیمای جنگی، بالگرد یا سایر که در روزهای جنگ مأموریت‌های و پروازهای خاص و خطیر خودشان را داشتند.

عسگری با اشاره به استقبال مردم از اکران این فیلم روی پرده‌های سینما ادامه می‌دهد: یک اشتباهی در فیلم‌های ما اتفاق افتاده است و آن این است که عنوانی روی فیلمی گذاشته می‌شود، مثلاً عنوان شیرودی یا قهرمان یک شخصیت کشوری یعنی زندگی آن، در صورتی که در این فیلم این‌طور نیست، این فیلم رخدادی از روزهای نخست جنگ است که بر حسب اتفاق علی‌اکبر شیرودی قهرمان آن روزها بودند، به‌خاطر همین برخی می‌آیند و می‌گویند که چرا معنویات شیرودی را نشان ندادید، در واقع اشتباه محض است که بخواهیم در ۱۰۰ دقیقه تمام آنچه را که شهید شیرودی بوده است، به نمایش درآوریم.

وی اضافه می‌کند: در این فیلم جنگندگی یا همان غیرت به وطن و جوهر انسانیت و اخلاق شهید شیرودی به نمایش در آمده است، شخصیتی که قهرمان ما در برهه‌ای از زمان بوده است و بزرگان از او به عنوان «مالک اشتر» زمانه اسم می‌برند و آن به‌خاطر سلحشوری و جنگندگی بوده است.

علاقه شهید شیرودی به حضرت امام راحل

کارگردان آسمان غرب ادامه می‌دهد: نکته اول درباره روایت این فیلم به‌خاطر سلحشوری، جنگندگی و قصه این سلحشوری‌ها در آن دوره زمانه بوده است و نکته دیگر در مورد معنویات و خانواده شیرودی است که شما به عنوان یک فیلم‌نامه‌نویس به یک زاویه‌ای نگاه می‌کنید و آن شخصیت و جوهره شیرودی محسوب می‌شود و آن ویژگی در جوان و نوجوان امروزی ملاک است و این قهرمان شجاع را دوست دارند و شما می‌خواهید آن را به جوان امروز نشان دهید، بنابراین باید به زبان روز به جوان امروز رساند.

وی تاکید می‌کند: هر چیزی باید زبان سینما باشد به عنوان مثال در این فیلم در یک جایی به امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی شیرودی ایمان دارد و ابزار شیرودی و هر چیزی را که برجستگی شیرودی می‌بینید در بالگرد است؛ عکس امام را به آن می‌چسباند و به آن آهن بی‌خاصیت به لحاظ مفهومی جان می‌دهد و این همان زبان سینماست، که نوجوان و جوان سینما را دوست دارد.

عسگری با بیان اینکه با حضور در برخی از اکران فیلم در سینماها می‌بینیم که نوجوان و جوان با صوت و سرافرازی شیفته شیرودی می‌شوند و این نشانه خوب از نوع ارتباط جوان امروز با این قهرمانان است، می‌گوید: برخی فیلم‌ها مثل موقعیت مهدی که خانواده فرمانده جنگ را مورد بررسی قرار می‌دهد و هدف آن مشخص است و هدف فیلم شیرودی مقاومت، ایستادگی شیرودی و هم‌رزمانش در آن روزهای نخست جنگ است و این تفاوت بین ساخت فیلم‌هاست و مطمئناً در یک فیلم ۱۰۰ دقیقه‌ای نمی‌توان تمام وجوهات یک شخصیت مهم را مطرح کنید، شخصیتی که زمان خبر شهادتش به حضرت امام (ره) رسید، ایشان یک ربع به فکر رفتند و با اینکه درباره همه شهدا می‌گفتند خدا آنها را بیامرزد، اما درباره شهید شیرودی گفتند که او آمرزیده است، یا مقام معظم رهبری درباره این بزرگ‌مرد فرمودند که شیرودی، اولین نظامی بود که به او اقتدا کردم.

کد خبر 748225

دیگر خبرها

  • بازیابی و معرفی روایت‌های فرهنگ دریاپایه قشم ضرورت دارد
  • روایت شاهدان عینی از لحظات درگیری و شهادت حمیدرضا الداغی + فیلم
  • رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
  • رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
  • مشکل صلاح کلوپ را میلیاردر می‌کند!
  • روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
  • مرور زندگی «آقای خاص» کشتی با روایت فرزاد حسنی
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • روایت جالب مربی لهستانی تیم والیبال ایران از خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن صبح
  • روایت یک دلداگی به همسر؛ مرد ایرانی ۲۵ سال در دریا سرگردان بود! +تصویر