Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-07@08:20:03 GMT

پایان ١٣٠ روز جدایی «مهرسام» و مادر

تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۹۹۳۷۲

پایان ١٣٠ روز جدایی «مهرسام» و مادر

آفتاب‌‌نیوز :

مهرسام که ساعت ١١:٣٠ شب، ۱۶ تیرماه امسال از مقابل خانه‌شان ربوده شده بود، در یک جست‌وجوی پرفرازونشیب از تهران به خانه و کاشانه‌اش در اهواز بازگشت. کودکی که ١٣٠ روز از آغوش مادرش دور ماند؛ سرنوشتش معمایی بود و رازآلود. چهار ماه و ٦ روز تمام مادر اشک ریخت و با گذاشتن عکس‌ها و فیلم‌های تنها کودکش در فضای مجازی از مردم یاری خواست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همزمان هم پلیس آگاهی اهواز به دنبال ردی از کودک و مردان آدم‌ربایی بود که در شب ١٦ تیرماه ماشین پدر کودک را به همراه مهرسام از مقابل خانه ربودند. پرونده‌ای مشابه با پرونده بنیتا کوچولو که با خودروی پدرش از مقابل خانه‌شان در تهران ربوده شده بود، در اداره آگاهی اهواز گشوده شد. تابستان سال ۹۶ ربایش این دختربچه ١٠ ماهه منجر به مرگ دلخراش بنیتا شده بود. چهار سال از فاجعه دردناک قتل بنیتا می‌گذرد، اما فاجعه دوباره تکرار شده بود و ترس از پایان تلخ پرونده بر وجود خانواده مهرسام رخنه کرده بود. رسیدگی به این کودک‌ربایی در دستور کار پلیس قرار گرفت.

ثانیه‌های تلخ

شامگاه آن شب سیاه زمانی که پدر مهرسام برای چند ثانیه خودرو را ترک می‌کند تا به کمک مادر برود، چند مرد که چهره‌شان را با ماسک و کلاه پوشانده بودند، سوار خودرو می‌شوند و در چشم برهم‌زدنی ماشین را از مقابل خانه به سرقت می‌برند.

اما ماجرا از این جهت رنگ فاجعه گرفت که مهرسام روی صندلی عقب خودرو به همراه ماشین ربوده شد.

ماجرای سرقت خودرو و گم‌شدن مهرسام در دستور کار پلیس قرار گرفت و ساعتی بعد خودروی پدر مهرسام حوالی منطقه‌ای به نام سوسیه در شیرین‌شهر آبادان در حالی کشف شد که اثری از کودک در آن نبود.

تلاش کارآگاهان و تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از مهرسام ادامه داشت. روزها از ناپدیدشدن مهرسام گذشته بود که مادرش با انتشار عکس‌ها و فیلم‌های پسرش در اینستاگرام و فضای مجازی اشک ریخت و درخواست کمک کرد. از اینکه هیچ خبری از پسرش نبود، به شدت ناراحت بود. در این مدت پیر شد؛ پیر انتظار. گرد پیری روی چهره‌اش نشست. در دلش صد آرزو نقش بسته بود، اما در آرزوی دیدار کودکش دلش شکسته بود. او می‌گفت: «فقط آرزو می‌کنم که پسرم زنده بماند و جایی باشد که کوچک‌ترین اذیت و آزاری نبیند.»

گریه‌های مادر و کودک

حالا خدا به صدای این زن گوش کرده و دقیقا همان آرزویش برآورده شده بود. مهرسام پیدا شده است؛ آن هم سالم. خاله مهرسام در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «مهرسام دست یک زوج بود که بچه‌دار نمی‌شدند، در این مدت اذیت نشده است و از او مثل فرزند خودشان نگهداری کرده‌اند. ولی این زوج باعث شدند ما ١٣٠ روز زجر بکشیم و شکنجه شویم؛ سمیه مادر مهرسام از لحاظ روحی به هم ریخته است. پسر خواهرم هم از لحاظ روحی آسیب دیده است و حتما باید او را نزد روان‌شناس ببریم. در این سن‌وسال نامش را تغییر داده بودند و او را امیرعلی صدا می‌کردند. نتوانسته بودند برایش شناسنامه بگیرند. او نخستین شبی را که پس از پیداشدنش در خانه خودش گذراند، مرتب گریه کرده است. به هرحال مادرش را در این سن کم نمی‌شناسد. انتظاری هم نیست چهار ماه را با خانواده‌ای دیگر گذرانده است. سمیه از این وضع بسیار ناراحت است و گریه می‌کند. چرا نباید تنها پسرش او را بشناسد. نمی‌توانست پسرش را بخواباند. مهرسام هم مدام گریه می‌کرد، همین مسأله باعث شد که سمیه دوباره عذاب بکشد.»

کمک چهره‌های شناخته‌شده

خاله مهرسام که در این مدت تمام تلاشش را کرده است تا تنها بچه خواهرش که پس از ١٨ سال به دنیا آمده، پیدا شود، از مسیر گم‌شدن تا پیدا شدن مهرسام می‌گوید: «١٦ تیرماه مردانی با ماسک و کلاه، ماشین و مهرسام را ربودند. به پلیسی که در نزدیکی خانه‌شان است، اطلاع دادیم. از همان موقع من در فضای مجازی دست به کار شدم. عکس و فیلم‌های مهرسام را منتشر کردم و از مردم خواستم تا او را پیدا کنند. حتی مژدگانی هم تعیین کردیم. تماس‌های زیادی برقرار می‌شد. هرکسی چیزی می‌گفت. دو ماه پیش زنی تماس گرفت و از مهرسام گفت. ادعا داشت مهرسام در کنار خانواده ثروتمندی زندگی می‌کند که بچه‌دار نمی‌شوند. مرد خانواده در انتظار بازنشستگی‌اش است و قرار است به آلمان بروند. پیگیری کردم و او را در جریان آدم‌ربایی قرار دادم. این زن تا آن زمان تصور می‌کرد مهرسام را خانواده‌اش نخواسته‌اند و او را به این خانواده سپرده‌اند. اما وقتی ماجرای آدم‌ربایی را شنید، ترسید و گفت باردار است. نمی‌خواهد وارد این جریان شود و من را از همه جا بلاک کرد. شماره‌اش را به پلیس دادیم. ولی از آنجایی که تماس‌های زیادی برقرار می‌شد و ما هم در شرایط خوبی نبودیم، خیلی پیگیر نشدیم. تا اینکه از هفته پیش خواهرم خودش به فضای مجازی آمد. او هم شروع کرد به انتشار عکس‌ها و فیلم‌های مهرسام. همانجا بود که بازیگران، سوپراستارهای سینما و بازیکن‌های فوتبال هم ما را همراهی کردند. استوری آقای سپهر حیدری سبب شد ما به مهرسام برسیم. یکی از اقوام این زوج استوری آقای سپهر حیدری را در اینستاگرام دیده بودند و به خواهرم پیام دادند. وقتی در جریان پرونده مهرسام قرار گرفتند، آدرس این خانواده را دادند و همین موضوع باعث شد ما به خواهرزاده‌ام برسیم. ما به همراه پلیس آگاهی به تهران آمدیم. اما متوجه شدیم که این خانواده، مهرسام را به اهواز آورده‌اند و او را به زنی برگردانده‌اند که از او تحویل گرفته‌اند. پلیس همزمان به خانه این زن رفتند و پسربچه را که در آغوش یکی از آدم‌رباها بود، گرفتند.»

نقشه مردان آشنا

گفته می‌شود مهرسام در سناریویی توسط یکی از بستگان نزدیک خود با انگیزه اختلاف خانوادگی ربوده شده است. این سه مرد به دلیل اختلاف خانوادگی مهرسام را از مقابل خانه‌اش ربودند و او را به زنی تحویل می‌دهند تا یک ماهی از او نگهداری کند. این زن هم با توجه به اینکه خواهرش در تهران صاحب فرزندی نمی‌شد، مهرسام را به او تحویل می‌دهد. این خانواده در پلیس آگاهی ادعا کرده‌اند که در جریان آدم‌ربایی نبوده‌اند و تصور می‌کردند خانواده این پسربچه او را نمی‌خواستند و او را با مبلغ بالایی خریده‌اند. این در حالی است که آدم‌رباها در بازجویی‌های ابتدایی منکر هرگونه دریافت پولی شده و ادعا داشته‌اند که بچه را تنها به دلیل اختلاف خانوادگی ربوده‌اند. تمام متهمان پرونده صبح یکشنبه در پلیس آگاهی اهواز بازداشت شدند و رسیدگی به این پرونده ادامه دارد.

گذشت نخواهم کرد

مادر مهرسام اما حالا در پرونده آدم‌ربایی پسرش با چهره‌های آشنایی مواجه است که به دلیل اختلافات دست به این جرم زده‌اند. او به «شهروند» می‌گوید: «هرگز رضایت نخواهم داد، چراکه در این مدت عذاب زیادی کشیده‌ام. با دیدن مردان مجرم شوکه شده‌ام. هنوز باورم نمی‌شود این چهره‌های آشنا زندگی‌ام را ویران کرده باشند. همه این آدم‌رباها پابه‌پای من تمام مراحل پرونده را آمدند. همراه پلیس بودند. با من بغض می‌کردند و اشک می‌ریختند. نمایش بازی می‌کردند. من ١٨ سال انتظار کشیدم تا خدا به من یک فرزند داد. تمام زندگی من مهرسام است و همه این را می‌دانند. چطور می‌شود کسی دست به چنین سناریوی وحشتناکی بزند. گذشت نخواهم کرد.

منبع: شهروند

منبع: آفتاب

کلیدواژه: سرقت خودرو کودک ربایی مقابل خانه فضای مجازی پلیس آگاهی آدم ربایی ربوده شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۹۹۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد

فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.

پس از آن مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ ساله‌ای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.

نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا می‌کردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحث‌مان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.

با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون می‌آید دست‌هایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانی‌تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم قرص‌هایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشته‌اند.

در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایه‌مان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.

 یکی از روز‌هایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر می‌شد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه دایی‌ام در شهرستان رفتم. نمی‌خواستم به خانه برگردم، اما مادرم بار‌ها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیری‌های ما شروع شد.

من در این سال‌ها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
 
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم

در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست می‌کنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روز‌های بازداشتی محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • آتش در خانواده نیکا شاکرمی
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • آرنه اسلوت: خداحافظ فاینورد!
  • اعلام آخرین وضعیت انتخاب سرمربی تیم ملی بسکتبال و واکنش به نحوه جدایی دمیر
  • انتخاب عجیب برای جانشینی لواندوفسکی: داروین نونیز!
  • پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند
  • دستگیری پسر جوانی که مادر خود را به آتش کشید + جزئیات
  • قتل بی‌رحمانه مادر توسط پسر پرخاشگر در شهرک دانشگاه
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • اشتباه لفظی ژاوی: جای لواندوفسکی امن است