جامعه روحانیون نباید در محدودیتهای سازمانی و اداری محصور شوند
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۳۷۲۴۰
به گزارش خبگزاری مهر، نشست تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی با حضور حجت الاسلام علی اکبری رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه، حجت الاسلام آقاجانپور رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع، رئیس دفتر امور روحانیون، معاون فرهنگی و جمعی از روحانیون و روسای ادارات عقیدتی سیاسی وزارت دفاع به میزبانی سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام علی اکبری در این مراسم با تبیین بیانیه دوم گام انقلاب و نقش روحانیون در این خصوص اظهار داشت: این بیانیه با تبیین متفاوت، در عین نوآوری و خلاقیت، با بهره مندی از رویکردی تاریخی و مستند و با روایتی زیبا و خوش ساخت از اصل انقلاب اسلامی، چالش ها، بحران ها، عبرت ها، دستاوردها و ظرفیت ها و تکیه بر شناخت مزیت های کلیدی و الزامات جهش در چله دوم انقلاب، ضمن تجویز راهبردهای اساسی، نوید بخش تحولات عمیق و گسترده ای است.
وی افزود: بیانیه گام دوم، نقشهی راه روشنی مبتنی بر امید واقع بینانه و خوش بینی مومنانه است که در پی انتقال هوشمندانه میراث عظیم انقلاب به نسل جدید تلاش می کند تا این حرکت عظیم الهی را به تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای ظهور دولت کریمه و ولایت عظمای مهدوی (عج)، متصل کند.
رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه با بیان اینکه در جریان بیانیه گام دوم، رسالت بسیار بزرگی بر عهده علمای دین گذاشته شده است افزود: درک شیوه های اجرای این بیانیه و نحوه جاری و ساری نمودن آن در جامعه، بسیار مهم است و در این زمینه مقام معظم رهبری(مدظله الوارف)، کار و حرکت روحانیت را در انجام رسالت الهی آسان نمودند.
وی با بیان محور های گام دوم این بیانیه با عناوین علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد مقاومتی، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، روابطه خارجی مرزبندی با دشمنان و سبک زندگی عنوان گفت: اگر چه محور دوم این بیانیه به آفاق روحانیت نزدیک تر است اما همگی ما همواره در قبال این هفت مأموریت وظیفه خطیر داریم؛ باید دستاوردها را حفاظت کرد و در بخش ظرفیتها باید آنها را خوب شناخت و تقویت کرد. در محور مأموریتها هم وظیفه ما تحقق آنها در صحنه جامع و عینیت بخشیدن به آنها است.
علیاکبری با بیان اینکه مخاطب این بیانیه همه هستند اما مخاطب خاص آن، جوانان عزیز و رشید و شایستهی ما هستند که سازندگان چهل ساله انقلاب و صاحبان و آفرینندگان تمدن نوین اسلامی در قرن پانزدهم خواهند بود ادامه داد: رهبر خردمند و جوانشناس و جوانیاور و جوانباور، شدیداً به جوانان جامعه دلبسته است. او یک مربی عالیقدر است که بهخوبی جوان، آفاق ذهن، آرمانخواهی و دلشورههای او را میشناسد و بهتر از هر کسی، از رویشهای عظیم انقلاب و فتح الفتوح شگفتانگیز انقلاب اسلامی در تربیت نسل جوانِ متفاوت باخبر است.
وی اضافه کرد: خود ایشان فرمودند من با هزاران جوان در کشور آشنا هستم و ظرفیتهای عظیمی را که خدای متعال در این بخش به ملت ایران کرامت کرده است، میشناسم. این سرمایهی بزرگ، امروز در ساختار جمعیتی ما دیده میشود و ۳۶ میلیون جمعیت تا آستانهی چهلسالگی، به کوری چشم دشمنان که گرفتار پیری جمعیت هستند، جامعهای باطراوت و بانشاط را به رخ دشمنان میکشد. آقای عزیز ما روی سخن خود را با جوانان قرار داد؛ زیرا دشمن هم به استحالهی هویتی همین نسل دل بسته است. مسئولیت تحقق آرمانهای انقلاب با جوانها است تا حلقات افتخار ملت عزیزمان را تکمیل کنند.
رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه با بیان اینکه رفتار مقام معظم رهبری(مدظله الوارف) با جوانان در همه زمینه ها الگو و همانند چراغی روشن نمایان و پیداست تصریح کرد: شناخت و درک این رفتار برای آحاد جامعه و بویژه روحانیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
وی با اشاره به نامه ۳۱ نهج البلاغه به عنوان یک منشور تربیتی برای نسل جوان تأکید کرد: هادیان جامعه باید دائماً به نهج البلاغه رجوع و نسبت به درک و شناخت این نامه اهتمام ویژه داشته باشند.
علی اکبری با بیان اینکه مقام معظم رهبری( مدظله الوارف ) در این بیانه چهل بار بحث جوانان را مطرح فرمودند خاطرنشان ساخت : امروز روحانیون رسالت بزرگی در حوزه تربیت نسل جوان و همراهی این نسل با رسالت و پیام الهی دارند.
رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه با بیان اینکه موضوع «جوان » مسئله درگیری اصلی ما با استکبار جهانی است افزود: روحانیت از آغاز شروع نهضت اسلامی هر کجا که مسئله اسلام و مولفه های اسلامی با تهدید مواجه شده است حضور فعال داشتند و توانستند معادلات نبرد را به نفع اسلام تغییر دهند.
وی با بیان اینکه تربیت نسل جوان در محیط دانشگاه و دوران سربازی تا حدودی دیر است تأکید کرد: امروز مدارس کانون درگیری است و متاسفانه محیط آموزش و پرورش، بهره گیری اش از حضور علمای دین بسیار اندک است و انتظار داریم به منظور تربیت نسل مکتبی در تراز انقلاب اسلامی، حضور روحانیون در مدارس بیشتر شود.
علی اکبری با اشاره به دومین محور بیانیه گام دوم انقلاب با موضوع معنویت و اخلاق افزود: جامعه روحانیون نباید در قالب ها، محدودیت های سازمانی و اداری محصور شوند؛ لذا ضروری است رسالت آخوندی خود را با تاسی به رفتار اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام ، علمای بزرگ دین و امامین انقلاب حفظ و در وجود خود همواره غنی سازی نمایند .
کد خبر 5357025 طیبه بیاتمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری حجت الاسلام علی اکبری نهج البلاغه مقام معظم رهبری وزارت دفاع اقتصاد مقاومتی آیت الله محسن مجتهد شبستری مجلس شورای اسلامی محمد مخبر حسین امیرعبداللهیان مجمع تشخیص مصلحت نظام سیدابراهیم رئیسی محمد باقر قالیباف مجلس خبرگان رهبری پیام تسلیت دولت سیزدهم سعید خطیب زاده صحن مجلس وزارت امور خارجه ایران برجام رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی علی اکبری تربیت نسل نسل جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۳۷۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته