دلایلِ شکست فصل جدید روزگار جوانی چه بود؟/ انتخاب نادرستِ بازیگران یا پژوهش معمولی!
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۳۹۴۷۵
شاید بهتر بود "روزگار جوانی" با همان خاطرات خوب دهه ۱۳۷۰ در ذهن مخاطب میماند و در ۱۴۰۰ سریالی روی آنتن نمیرفت که هیچ ربطی به آن سریال موفق نداشت. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: شبِ گذشته فصل جدید "روزگار جوانی" به پایان راه رسید. فصلی که هیچ نسبتی با آن محبوبیت و تأثیرگذاری نوستالژی دهه 1370 نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"روزگار جوانی" اولین بار سال 1377 پخش شد. آن دوران پرداختن به جوانان و مشکلات و دغدغههایشان خیلی مرسوم نبود و از این جهت برای مخاطبان تازگی داشت. اما این خلاقیت و نوآوری و تازگی را در فصل جدید "روزگار جوانی" پیدا نکردیم. آن دوران همزیستی و رفاقت پنج دانشجویی که هر کدام روحیه و ویژگیهای خاص خود را داشتند و تعامل و همراهی بین آنها را شاهد بودیم اما فصل جدید اصلاً یادآور ترکیب اولیه "روزگار جوانی" نبود. هرچند تلاشهایی شد که مسائل جوانان متناسب با شرایط امروز شود اما پرداخت قصه از این دغدغهها و مشکلات، عمیق و جذاب نیستند.
البته بازیگران اصلی این فصل هم چهرههایی نبودند که مخاطب را پایِ تلویزیون بکشانند و این خودش نقطه ضعفی برای این مجموعه، به حساب میآید. شاید سازندگان سریال میتوانستند به غیر از "بیوک میرزایی" (نقش عباس آقا) بیشتر از پیکره قدیمی این سریال استفاده کنند. یا حداقل بازیگران توانمندِ بیشتری بهره ببرند. اصغر توسلی گفته بود اجازه بدهید 10 قسمت پخش بشود و بعد با نمونههای قدیم مقایسه کنید؛ به انتهای کار هم رسیدیم این سریال نتوانست موفقیتِ گذشته را تکرار کند.
تجربه شکست خورده ساخت سریال «سرباز» و برخی از سریالهای دیگر نشان داد اگر به مسائل مهمی، چون «سربازی» و «تشکیل زندگی مشترک» به شکل بد پرداخته شود، نتیجه برعکس خواهد داد و مخاطب آن را پس خواهد زد. اینکه پس از 20 سال دوباره الگوی قدیمی با همان سبک و سیاق ساخته شود، یعنی تلویزیون 20 سال تغییر و تحول جامعه را ندیده است، این اتفاق نویی در تلویزیون نیست و شاید یکی از دلایل ریزش مخاطب تلویزیون باشد.
شاید برخیها از همان روزِ اول میگفتند چرا "روزگار جوانی" دهه 1370 در 1400 ساخته شود و شاید پیشبینیها دور از دسترس نبود و با یک اثرِ جذاب روبرو نشدیم. "روزگار جوانی" در آن دوران قصه زندگی 5 جوان شهرستانی را نشان میداد که به دلیل قبولی در دانشگاهی به تهران آمده بودند و در یک خانه با هم زندگی میکردند؛ داستانی که تا آن زمان در هیچ یک از سریال و حتی فیلمها به آن پرداخت نشده بود و به نوبه خودش کار جدیدی به حساب میآمد. اما نوعِ پرداخت و پژوهشِ نامطلوب باعث شد تا بعد از 20 سال نتواند، مخاطب را پایِ تلویزیون، راضی کند.
به نظر میرسد سازندگان سریالها و مدیرانِ تلویزیون برای تصویب فیلمنامه سریالها و فصلبندی مجموعهها، با ذائقهسنجی پیش بروند و نه تصمیمات کاملاً اداری و سلیقهای! با نگاهی به فصل جدید سریال "روزگار جوانی" میتوان به این نکته پی برد. چرا که این مجموعه چه در آن دوران و چه در این روزگار دنبالِ نشان دادن رخدادها، رویدادها، خاطرات و مشکلات جوانان بوده اما در این فصل چنین توفیقی را نمیبینیم. اگر قرار است بخشی از فضای عمومی جامعه یا مناسبات اجتماعی نسل جوان به ویژه با محوریت جوانان به تصویر کشیده شود مهمترین نکته ارائه تصویری درست از دورانی است که این جوانان در آن زندگی میکنند.
یعنی بازتابهای اجتماعی، شرایط اقتصادی و حتی سیاسی باید در عملکرد، گفتار و کردارِ شخصیتها خودش را نشان دهد. این بدین معنی نیست که صرفاً سریالی بسازیم که خاطره آن دوران گذشته را تداعی کند و جوانب مختلفِ پرداخت به هدفهای اصلی سریال مورد ارزیابی قرار نگیرد!! در واقع مضامینی که در این سریال دستمایه قرار گرفته به شدت خاماند؛ یعنی پژوهش و تحقیق درست و اصولی پیش نرفته و به طورِ شفاف، گویا و وفادارانه به تاریخ، به تصویر کشیده نشده است.
وقتی این اتفاق نیفتاده یعنی فیلمنامه سریال بر مبنای مضمونی که میتوانست خوب پرداخت شود در قالب یک اثر هنری مثل فیلمنامه باید دارای پردازش دراماتیک و هنری باشد. این جایِ خالی به شدت در سریال دیده میشود؛ وقتی این خلأ احساس میشود مهمترین عنصر یک فیلمنامه که شخصیت است دارای ویژگیهای باورپذیری نیستند. یعنی مخاطب با شخصیتها نمیتواند به درستی ارتباط برقرار کند، اینها صرفاً در حدِ تیپ تصویر شدهاند. در حالی که اگر قرار است شخصیتی به تصویر درآید لازمه آن توجه به ابعاد مختلف شخصیتی است نه اینکه صرفاً به یک بعد از شخصیت یک نفر توجه شود.
کارگردان حتی اگر درجه یکترین کارگردان در جهان هم باشد نمیتواند از یک فیلمنامه ضعیف، اثر خوب تلویزیونی و سینمایی بسازد. با وجود اینکه «اصغر توسلی» پیشینه به نسبت مقبولی دارد سریالی که ساخته، سریالی درجه یک، مطلوب و موردپسندی نیست. صرفاً اتفاقاتی بدونِ تاریخچه زندگی شخصیتها به تصویر کشیده و بازگو شده که از منظر هنری هم به نتیجه ایدهآل نرسیده است. نه بازیهای خوبی میبینیم و نه سازندگان سریال در انتخاب بازیگران امتیاز خوبی به خودشان اختصاص میدهند. همچنین نه کارگردان توانسته با فضاسازی، قصهگویی و هدایت بازیها به نتیجه مورد پسندِ مخاطب برسد و در نهایت با یک سریال معمولی روبروییم.
در حالی که پیشتر با سریالهایی با مضمون "روزگار جوانی" مواجه بودیم که به دلیل پژوهش مکفی و وفاداری به واقعیتها و استفاده مناسب از ابزار هنری کم و بیش توانستند نظر مساعد مخاطب را جلب کنند اما "روزگار جوانی" اصغر توسلی نتوانسته اصغر توسلی را دوباره در تلویزیون مطرح کند و یا به درستی انعکاسدهنده نیازها و خواستهها و ویژگیهای شخصیتهای اصلی سریال باشد. از همین رو، نه جامعهای که در این سریال به تصویر کشیده، چندان مقبول است و نه اتفاقاتی که در خصوص روابط خانوادگی، عشق و باورهای اعتقادی به تصویر کشیده شده به دل مینشیند. اگرچه در بخشهایی، مضامین سریال، بازسازی دوران گذشته است اما این مجموعه برای امروز، روایت میشود؛ پس باید مخاطبِ امروز و نیازهایش در این سریال مدنظر قرار میگرفت.
روزگار جوانی- دهه 1370
روزگار جوانی- 1400
تجربه ساخت فصل جدید برای یک نوستالژی 20 ساله و البته ساخت فصلهای متمادی برای برخی از کارهای تلویزیونی نشان میدهد اکثریت کارها به خاطر کسب درآمد ساخته و پرداخته میشوند. به ندرت مجموعه تلویزیونی پیدا میشود که به خاطر اعتقاد و تعالی ارزشهای جامعه ساخته شوند. از همین رو، مهمترین ملاک برای ادامه سریالهای تلویزیون که توفیقات اجتماعی پیدا کردند، توجه به نظر و خواست مخاطب است. سریالی که قرار است فصلی به آن اضافه شود اگر از سوی مخاطب به راستی مورد توجه قرار گرفته ادامه تولید آن نمیتواند مشکلآفرین باشد اما صرفاً نتیجه دستور اداری مدیران تلویزیون و سلیقهگرایی آنها باشد بدیهی است که به پُرکردن آنتن، هدر دادن بودجه تلویزیون و اتلاف وقت جامعه و در نهایت دورکردن بیشتر مخاطب میانجامد.
لذا سازندگان باید اصل اول ساختِ فصلهای جدید برای مجموعههای تلویزیونی را نظر مردم بدانند و اینطور نیست که اگر "پایتخت" در سه فصل موفقیت کسب کرده حتماً در ادامه هم این موفقیتها ادامهدار باشد. سریال برای ساخت فصل جدید باید حرفهای جدیدی برای جامعه داشته باشد و مردم خودشان و زندگیشان را در سریالهای تلویزیونی ببینند. هرگاه مردم خودشان و مشکلاتشان را در سریالها نبینند این سریالها فقط به آثاری تبدیل میشوند که میآیند و میروند و هیچ اتفاقی را هم رقم نمیزنند.
تحولات آتی سریالسازی از زبان ناظر کیفی سرجوخه/ آیا همهچیز در سیمافیلم متمرکز میشود؟آخرین وضعیت سریال حضرت معصومه(س)/ سال 1401 جلوی دوربین میرود؟ + فیلمراننده "خوش رکاب" اینبار سوار بر تخت بیمارستان/ گلایههای نماینده دادِستان + فیلمانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه پنج سیما رسانه ملی سریال شبکه پنج سیما رسانه ملی سریال تصویر کشیده روزگار جوانی اصغر توسلی فصل جدید سریال ها شخصیت ها آن دوران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۳۹۴۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنشها به اظهارات آقای مدیر ؛ این شخص باید برکنار شود ! ...| بر چه مبنایی برای۴۵ دقیقه سریال ۳ میلیارد تومان هزینه میشود؟
به گزارش همشهری آنلاین، همین چند روز پیش بود که انتشار ویدئویی از نایبرییس هیاتمدیره یکی از سکوهای نمایش خانگی، مخاطبان را انگشت به دهان گذاشت. این عضو هیاتمدیره در اظهاراتی عجیب عنوان کرد: بازیگران این سریالها (محصولات پلتفرم مذکور) خیلی بیاخلاقاند. بازیگران و تهیهکنندهها همه بیاخلاقیهای خاص خودشان را دارند و به قرارداد و حرفشان متعهد نیستند. من در چند صنعت مختلف از لوازم خانگی تا کاشیکاری و خودرو بودم، من به بیاخلاقی اینها هیچ جا ندیدم. اسمشان این است که هنرمندند اما بسیار بیاخلاقاند. اول و آخرشان پول است. پول بده هر کاری میکنند ...
هیچ کسی مثل بازیگران بی اخلاق و بی تعهد نیست ؛ اگر پول باشد هر کاری میکنند !
این صحبتها با واکنشهایی مواجه شد و جالب آنکه تمام این واکنشها، در نفی این حرکت و نکوهش چنین ادبیاتی بوده است. برخی هنرمندان ازجمله حسین فرحبخش، همایون اسعدیان و مازیار میری اعلام کردند که تا زمان عذرخواهی رسمی، هیچگونه همکاری با این پلتفرم نخواهند داشت. نهادهایی چون انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران، خانه سینما و انجمن صنفی بازیگران سینما با انتشار بیانیههایی، اعتراض شدید خود را نسبت به این باور و ادبیات اعلام کردند. برخی هنرمندان همکار با این پلتفرم نظیر مهدی امینی که دوبلور و مدیر استودیو همکار با این پلتفرم در دوبله و صداگذاری محصولات سینمایی است نیز ادبیات تندی در برابر این اظهارات بیان کرده است. بسیاری از بازیگران و اهالی سینما نیز در صفحات خود، واکنشهای نسبتاتندی به این گفته داشته و خواهان عذرخواهی این چهره شدهاند.
شدت این واکنشها به اندازهای بود که روابط عمومی این پلتفرم، طی اطلاعیهای، اگرچه قصد دلجویی داشته اما به دلیل مهندسی غیرهوشمندانه در ترسیم فضای عذرخواهی، نتوانسته خشم اهالی هنر را کاهش دهد. در این اطلاعیه، با تقلیل مخاطبان هدف آقای نائبرئیس به یک سریال، عنوان شده که مجموعهای علیرغم صرف هزینههای گزاف، با بدعهدی به پخش نرسیده است اما بدیهی است که چنین مشکلاتی عمومیت ندارند و مصاحبه اخیر نایبرئیس هیاتمدیره این پلتفرم را میباید صرفا واکنشی به موردی مشخص تلقی کرد. در وهله اول، آنچه برداشتی واضح و شفاف از اظهارات آقای نائبرئیس برمیآید این است که اشاره ایشان، مستقیما به جامعه هنرمندان بوده و هیچ محدودیتی در کلام ایشان به چشم نمیخورد. ثانیا، اینطور به نظر میرسد که عدمعذرخواهی رسمی این چهره تا این لحظه که چند روز از انتشار آن ویدئو میگذرد، نشان از ثابتقدم بودن ایشان در بیان آن عقاید دارد و درست به همین دلیل است که اطلاعیه روابط عمومی آن پلتفرم نهتنها نتوانسته در هیبت یک عذرخواهی رسمی برآید بلکه خشم جامعه هنری را نیز بیشتر کرده است.
خود از دردی بود که ایشاننداینکه این صحبت تا چه اندازه درست است، یک بحث است و چرا این شخص، چنین ادبیاتی را به کار برده، یک بحث دیگر. بسیارواضح است که اگر هر مقامی، چنین ادبیاتی را درباره هر صنفی به کار میبرد، با واکنشهای تندی مواجه میشد. حتی اگر هم بخواهیم نفس گفته این مدیر را درست بدانیم، در وهله نخست باید انگشت اتهام را به سمت این فرد و نهاد تحت امر ایشان دراز کنیم که در دوران کرونا و بنا بر یک توفیق اجباری که منجر به تعطیلی گسترده سینماها در کشور شد، بر پایه شانس، مردم به سمت این سکوهای محدود گسیل داشته شدند.
تلاش سازمان سینمایی و مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن برهه در جهت رونق دادن به این سکوها برای سرگرمی مردمی که در خانه قرنطینه شده بودند، سبب رونق چشمگیر اقتصادی این سکوها شد تا جایی که آنها ره چندده ساله را طی یک سال طی کردند. پلتفرمهایی که چند سال از حیات آنها میگذشت و عملا هیچ توفیقی را به دست نیاورده بودند به نعمت برخورداری از تولیدات دستاولی که سازمان سینمایی در اختیار آنها قرار داده بود و البته آبونمانی که از مشترکان میگرفت، به سودهایی رسید که اکنون میتواند برای هر قسمت ضعیفترین سریال خود، ۳ میلیارد تومان هزینه کند.
همین بریزوبپاشهای بیحسابوکتابی که در طول این سالها در برخی از این سکوها رقم خورده سبب شده تا هزینه تولید در سینمای ایران، بهمراتب بالاتر برود. چطور و بر مبنای کدام منطق ساختاری، برای درآوردن یک سریال ضعیف ۴۵ دقیقهای، ۳ میلیارد تومان هزینه میشود و این هزینهها تا قسمتی ۸ میلیارد تومان افزایش پیدا میکند؟ اگر هم جامعه سینمایی کشور پولکی شده (که مطلقا چنین نیست)، چنین رسمی را کدام نهاد بنیان گذاشته است؟ تا قبل از سریالسازی این پلتفرمها، اصلا چنین حرفهایی در سینمای ایران مطرح نبود. بنابراین اگر هم اوضاع به گونهای باشد که آقای نائبرئیس عنوان کرده، مقصر پدید آمدن آن، فقط و فقط چنین سکوهایی بودهاند که با نداشتن سابقه اجرایی مکفی و عدمتجربه بهینه در حوزه سینما، از مشاغلی چون سرامیکسازی به این سمت گسیل داشته شدند و حالا برای کسانی که ریشهشان در سینما و فیلم و سریال است، چنین شاخ و شانههایی میکشند.
و مگر غیر از این است که چون احساس شد در سینما و پلتفرم، سود مالی سرشاری نهفته است، افرادی از مشاغل مختلف، به این سمت گسیل پیدا کردند تا با هدف کسب منفعت مادی، در این حوزه به فعالیت بپردازند و حالا، افرادی دیگر را به این مفسده متهم میکنند؟ آنهم برای سینمایی که درصد بسیار اندکی از فعالان آن، در رفاه نسبی به سر میبرند و مابقی آنها، چالشهای بسیاری در زندگی خود دارند. این گفته آقای نائبرئیس نشان میدهد که ایشان نسبت به واضحات سینمایی کشور، اطلاعی نداشته و حالا در برابر دوربین و برای مخاطبان عام بسیار، چنین اظهارنظری را عنوان کرده است. و اگر این هنرمندان به گفته ایشان پولکی نبودند، آقای نائبرئیس اکنون چگونه میتوانستند با این میزان اعتمادبهنفس که قطعا ناشی از تمکنی نسبی است، چنین اظهاراتی را نسبت به ولینعمتان خود بر زبان بیاورد؟
قطعا انتشار یک اطلاعیه ساده از سوی روابط عمومی این سکو، نمیتواند این زخم تفدیده را درمان کند. این سکو اگر حقیقتا با حسننیت اقدام به انتشار آن اطلاعیه کرده، باید در گام ابتدایی، نسبت به برکناری این مقام اهتمام کرده تا حداقل در بعد اقتصادی، جنس همکاری هنرمندان با این سکو، خدشهدار نشود. این اقدام میتواند کمترین میزان مطالبه جمعی هنرمندان از این سکو باشد تا دیگر مدیری به خود این جرات را ندهد که اندیشههای شخصی و سلیقهای خود را اینگونه به شکلی عمومی فریاد بزند.
کد خبر 846652 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي