اطلاعات زمین شناسی مریخ در دست مریخنورد چینیها
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۲۱۲۲۷
دادههای جمعآوریشده توسط ماموریت "تیان ون-۱"(Tianwen-۱) و مریخنورد "ژورونگ"(Zhurong) چین اطلاعات جدیدی در مورد یک ناحیه نیمکره شمالی مریخ که تاکنون مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته در اختیار دانشمندان قرار میدهد.
به گزارش ایسنا و به نقل از نیچر، بیش از ۳۰ دانشمند از هنگکنگ و ماکائو چین در حال تلاش برای پردازش هرچه سریعتر دادههای جمع آوری شده توسط مریخ نورد ژورونگ و فضاپیمای تیان ون-۱ این کشور که در مدار اطراف این سیاره قرار دارد، هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاکنون مطالعات متعددی انجام شده است، اما محققان میگویند که طی هفتهها و ماههای آینده، مطالعات بیشتری انجام خواهد شد و طی آن اطلاعات بیشتری در مورد آب و هوا، زمینشناسی و تاریخ نیمکره شمالی مریخ ارائه خواهد شد.
رصدخانه ملی نجوم آکادمی علوم چین(NAOC) که از ماه سپتامبر در حال دریافت این دادهها از فضا است تاکنون نزدیک به ۲۰۰ گیگابایت اطلاعات منتشر کرده است که این اطلاعات نیز از هشت ابزار تعبیه شده بر روی این مریخ نورد و مدارگرد بین ماههای فوریه و ژوئن جمعآوری شده است. این ابزارها شامل دوربینها، یک سیستم رادار، حسگرهای آب و هوا و یک طیف سنج لیزری است.
برخی از ویژگیهای سطحی این سیاره مانند مواد رسوبی احتمالی و گلفشانهای احتمالی، به جریان داشتن آب در گذشته این سیاره اشاره دارند، بنابراین دانشمندان در حال جستجو برای به دست آوردن هرگونه سرنخی هستند که نشان دهد مریخ زمانی در زیر سطح خود آب یا یخ داشته است.
گلفشان(Mud volcano) پدیدهای طبیعی است که طی آن گلولای از زیر زمین به شکل چشمهوار به سطح زمین میرسد.
"بو وو"(Bo Wu) دانشمند سیارهشناس دانشگاه پلیتکنیک هنگکنگ که در حال تجزیه و تحلیل برخی از این دادهها است، گفت: علاقه زیادی برای بررسی این دادههای علمی دارم زیرا ممکن است این اطلاعات شواهدی از حضور یک اقیانوس باستانی را ارائه دهند.
تیان-ون ۱ در ماه فوریه سال جاری میلادی به مریخ رسید و در ماه مه، سطح نشین حامل مریخ نورد ژورونگ روی یک ناحیه به نام "یوتوپیا پلانیتیا"(Utopia Planitia) که دشت وسیعی در نیمکره شمالی مریخ است، فرود آمد. گرچه مریخ نورد ژورونگ برای یک ماموریت سه ماهه طراحی شده بود اما این مریخ نورد عملکرد خوبی داشت و توانست بیش از زمان مد نظر محققان در مریخ کاوش کند که این موضوع محققان را شگفت زده کرد. در طی یک دوره چهار ماهه، این مریخ نورد توانست مسافتی در حدود بیش از ۱۰۰۰ متر از سطح مریخ را پیموده و از مناطق مختلف آن ناحیه بازدید کند.
در ماه سپتامبر، ژرونگ توسط سازمان ملی فضایی چین(CNSA) به خواب زمستانی رفت. خورشید، فعالیت پروژههای جاری در سیاره سرخ را به تعویق انداخت و همهی مریخنوردهای موجود روی این سیاره به "حالت ایمن" وارد شدند. دلیل این کار این بود که خورشید در رویدادی به نام "مقارنه خورشیدی مریخ"(Mars solar conjunction) در حالت قرارگیری میان زمین و مریخ بود که این اتفاق، مانع از برقراری همه ارتباطات مستقیم میشد و ارتباط بین فضاپیما و زمین را به شدت مختل میکرد.
در ماه اکتبر دوباره مریخ نورد چینیها فعالیت خود را از سر گرفت و ۲۰۰ متر دیگر از سطح مریخ و مسیری که ممکن است زمانی خط ساحلی یک اقیانوس باستانی بوده باشد را پیمود.
وقفه یک ماهه به دانشمندان این ماموریت در موسسات تحقیقاتی سراسر چین فرصتی برای شروع تجزیه و تحلیل دادهها داد. برخی از محققان در ماه مارس تصاویر ثبت شده از مریخ توسط دوربین مدارگرد را دریافت کرده بودند و سازمان ملی فضایی چین نیز تصاویر و ویدیوهایی را که توسط این مریخ نورد هنگام فرود و از سطح مریخ گرفته شده بود را با عموم به اشتراک گذاشته بود. اما اکنون محققان در حال مطالعه حجم بسیار زیادی از دادههای منتشر شده در ماه سپتامبر هستند.
این مجموعه دادهها شامل تصاویر ثبت شده توسط دوربین ناوبری ژرونگ، دادههای آب و هوایی در مورد دما، فشار و سرعت باد، اطلاعاتی در مورد ترکیب شیمیایی سنگها، خاک و تپههای شنی به دست آمده از طیف سنج لیزری و سرنخهایی از سطح زیرین مریخ که توسط رادار نفوذ به زمین به دست آمده، هستند.
به غیر از تعداد انگشت شماری تصاویر و ویدئوهای منتشر شده توسط سازمان ملی فضایی چین، اطلاعات علمی کمی در مورد این ماموریت تاکنون منتشر شده است. محققان علت این امر را زمان بر بودن فرایند پردازش دادهها میدانند.
"لو پان"(Lu Pan)، دانشمند سیارهشناس دانشگاه کپنهاگ گفت: انجام فرایند پردازش دادهها تضمین میکند که دادهها قابل اعتماد هستند و نویز تولید شده توسط ابزار در آنها حذف شده است. البته چون این نخستین ماموریت چین برای کاوش در یک سیاره دیگر است بنابراین کند بودن آنها در انجام این عملیات پردازش نسبت به ناسا قابل درک است.
"دیوید فلانری"(David Flannery) اختر زیست شناس دانشگاه فناوری کوئینزلند در بریزبن، استرالیا که با دانشمندان چینی در ارتباط است، گفت که رویکرد دانشمندان چینی در مدیریت دادهها نیز میتواند به تاخیر در انتشار اطلاعات جدید بیانجامد.
در ماموریت مریخ نورد استقامت ناسا که فلانری در آن شرکت دارد، هر ابزار تعبیه شده روی این مریخ نورد توسط گروه متفاوتی از دانشمندان طراحی شده است و به همین دلیل آن گروه پیش از آنکه تمام محققان این ماموریت اطلاعات را دریافت کنند، اطلاعات را دریافت میکنند.
اما در فرایند پردازش سازمان فضایی چین، دادههای ارائه شده توسط تمام ابزارهای ژورونگ و تیان ون-۱ توسط رصدخانه ملی نجوم آکادمی علوم چین و پیش از آنکه اطلاعات در دسترس دانشمندان متعدد از جمله دانشمندان مرتبط با این ماموریت قرار گیرند، پردازش میشوند.
تاکنون دو مطالعه درباره این ماموریت منتشر شده است. یک مطالعه که در اواخر سپتامبر به صورت نسخه پیش از انتشار منتشر شد که طی آن تصاویر و اطلاعات مربوط به اصطکاک حاصل از حرکت چرخهای ژرونگ در مریخ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته بود و نتایج نشان داد مناطقی از مریخ که مریخنورد روی آنها حرکت میکند، دارای ویژگیهایی مانند خاک فشرده و شنی روی زمین دارند.
"ژیائو لانگ"(Xiao Long) زمین شناس سیارهای از دانشگاه علوم زمین چین در ووهان گفت: این مطالعه دادههای مفیدی در مورد ویژگیهای خاک سطحی مریخ ارائه داد. این اطلاعات ممکن است به درک ما از چگونگی تشکیل خاک و گرد و غبار روی سطح مریخ بیافزاید.
مطالعه دوم که در ماه اوت منتشر شد، شامل تصاویر با وضوح بالا حاصل از مدارگرد برای مشخص کردن مختصات دقیق مریخ نورد در مریخ بود.
اما محققان میگویند که به زودی مطالعات بیشتری درباره توپوگرافی آن منطقه منتشر خواهد شد.
توپوگرافی به تحقیق بر روی شکل سطح زمین، ویژگیهای سیارات، بدن انسان و ... به وسیله تصویر برداری یا نقشهبرداری صورت میگیرد. همچنین در این روش علمی شرحی برای تحقیق از سطح مورد نظر و ویژگیهای آن سطح همراه با توصیف آن در نقشه به کار میرود.
تاکنون، دادهها فقط با محققانی که مستقیما در این ماموریت دخیل هستند به اشتراک گذاشته شده است، اما وو میگوید که رصدخانه ملی نجوم آکادمی علوم چین قصد دارد در آینده آنها را در اختیار عموم و جامعه بینالمللی قرار دهد.
فلانری در این باره گفن: انتشار عمومی دادهها میتواند به سرعت بخشیدن در تجزیه و تحلیل دادهها کمک کند. دانشمندانی که تجربه بیشتری در پردازش اطلاعات حاصل از مریخ دارند، ممکن است بتوانند بسیار سریعتر عملیات تجزیه و تحلیل را انجام دهند.
ژرونگ نیز احتمالا همانند برخی از مریخنوردهای ناسا برای سالها به عملیات اکتشاف خود ادامه خواهد داد. تیان ون ۱ نیز تاکنون کارهای زیادی انجام داده است. این فضاپیما اخیرا مدار گردش خود را برای آغاز سنجش از راه دور مریخ تغییر داده بود. اولین مدار گردش تیان-ون به گونهای بود که در هر روز مریخی سه بار مریخ را دور میزد و یک بار از بالای مریخنورد شش چرخه چین میگذشت تا با استفاده از آنتنهای بزرگ خود دادههای ژورونگ را به زمین ارسال کند.
به گفته مقامات آکادمی فناوریهای فضایی شانگهای، تیان-ون-۱ هشتم نوامبر به مدت ۲۶۰ ثانیه موتورهای خود را روشن کرد و سرعت خود را به ۷۸ متر بر ثانیه افزایش داد. این کار باعث شد که تیان-ون که هر هشت ساعت و ۱۲ دقیقه یک بار مریخ را دور میزد و در کمترین حالت به فاصله ۴۰۰ کیلومتری از سطح این سیاره میرسید، هر هفت ساعت و پنج دقیقه مریخ را دور بزند و در کمترین حالت در فاصله ۲۶۵ کیلومتری و در بیشترین حالت در فاصله ۱۰ هزار و ۷۰۰ کیلومتری از آن قرار بگیرد.
"ونژه فا"(Wenzhe Fa) دانشمند سیارهشناس دانشگاه پکن که در حال تجزیه و تحلیل دادههای رادار ژرونگ است، گفت: سازمان فضایی چین در ۱۱ نوامبر شروع به آزمایش آنتن رادار مدارگرد کرد.
همچنین در اوایل ماه نوامبر، سازمان فضایی چین و آژانس فضایی اروپا(ESA) آزمایش کردند که آیا میتوان از مدارگرد مارس اکسپرس آژانس فضایی اروپا برای انتقال دادههای ژرونگ به زمین استفاده کرد یا خیر که این عملیات با موفقیت انجام شد. هفتم نوامبر کاوشگر مارس اکسپرس آژانس فضایی اروپا اولین تلاش برای دریافت داده از ژورونگ را انجام داد و دادهها را به زمین رساند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مريخ مریخ نورد مریخ نورد ژورونگ ماموریت تیان ون 1 چین مریخ نورد تجزیه و تحلیل شناس دانشگاه فضایی چین منتشر شده تیان ون ۱ سطح مریخ منتشر شد شده توسط داده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۲۱۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کاربستهای پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بومیسازی نظریههای جامعهشناسی از مباحث چالشزا و مهم در قلمرو رشته علوم انسانی، بهویژه جامعه شناسی است.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم.
* تعریف زمینه در نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر یکی از نکاتی که باعث میشود نظریهها در پژوهش شکل حادتری به خود بگیرد آن نامشخص بودن و ابهام بر سر تعریف و مصداق زمینه است. آیا منظور از زمینه همان جامعه و فرهنگ بومی ایران است یا نظریههای جامعهشناختی غربی؟ اگر جامعە بومی زمینه محسوب میشود، نظریههای جامعهشناسی برای کاربستهای پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند.
زمینهمند بودن یا زمینهزدوده بودن نظریهها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا میکنداین استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ اگر نظریهها و تبیینهای تئوریک جامعهشناختی زمینه در نظر گرفته شوند، افکار، ایدهها و اندیشههای فلسفی و ادبی، خارج از زمینه خواهند بود؛ بنابراین زمینهمند بودن یا زمینهزدوده بودن نظریهها، بسته به مصداق و تعریف زمینه معنا پیدا میکند. اما به نظر میرسد اگر زمینه همان جامعه و فرهنگ ایران در نظر گرفته شود بیشتر کافی به مقصود باشد و در اینجا نیز تقریباً همین تلقی، در نظر گرفته شده است.
* کاربست غیرانتقادی نظریههای جامعهشناسی غربی
این پژوهشگر توضیح میدهد که در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریههای برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی میشود.
به نظر وی میرسد که تبیینهای حاصل آمده از نظریۀ جامعهشناسان مشهور غربی مثلا دورکیم، وبر، مارکس، زیمل، پارسونز، هابرماس، فوکو، گیدنز و... تفاوتهای ناشی از تاریخ، فرهنگ، طبیعت، سیاست و اقتصاد متفاوت دو نوع جامعه را لحاظ میکند و یا اساساً تفاوت دو نوع جامعه آنقدر حائز اهمیت یا تعیین کننده نیستند و در شیوه پوزیتیویستی و علمی پژوهش، تفاوتهای کیفی دو نوع جامعه محلی از اعراب ندارند و ازاینرو نظریههای جامعهشناسی مدرن، مسائل گوناگون جامعۀ ایران را به طور دقیق و معتبر توضیح میدهند و جای نگرانی ندارد.
در اثر کثرت استعمال و فراوانی کاربست مفاهیم و نظریههای برآمده از جوامع غربی، پژوهشگر بومی رفته رفته دچار خطای شناختی میشودنبوی ادامه میدهد که با عینک نظریههای غربی؛ مسائل جامعۀ ما دیده نمیشوند، بلکه مسائلی که خاص جامعۀ غربی است و نظریهپرداز برای همان مسأله اقدام به برساخت نظریه کرده، مطابق با نظریههای مدرن، دیده میشوند. به نظر میرسد حجم مسائل کشف و صید نشده، بسیار بسیار فراوانتر باشند، مسائلی که خاص جامعۀ ایران هستند و نظریههای غربی، امکان دست یافتن به آنها را برای پژوهشگران بومی فراهم نمیسازند.
*تفاوت جامعه ایرانی با جوامع غربی
نبوی در این مقاله مینویسد: نهتنها با دیدگاه هرمنوتیکی، بلکه با دیدگاه پوزیتیویستی نیز قابل اثبات است که جامعۀ ایرانی با جوامع غربی تفاوتهای ژرف و بارزی دارد و جغرافیا و طبیعت متفاوت در ایران، سبب شکلگیری تاریخی متفاوت، اقوامی متفاوت، دین و فرهنگی متفاوت، توزیع قدرت و توزیع ثروتی متفاوت، احساساتی متفاوت، عقلانیتی متفاوت، فلسفه و علم و هنری متفاوت، و ازاینرو باعث کنشهای فردی و جمعی متفاوتی در جامعۀ ایران شده است.
این پژوهش بیان میکند که نظریۀ جامعهشناسی بهعنوان ابزاری علمی که در جامعهای متفاوت با ایران پدید آمده و شکل گرفته و در واقع توسط نظریهپرداز با امکانات محدود علمی بهویژه معلومات محدود درباره جامعۀ ایران برساخته شده است، توانایی کمی را دارد که این همه تفاوتهای عمیق را در نظریۀ خود لحاظ کند.
به زعم این پژوهشگر لازم است که در عین قدرشناسی از قابلیتها و تواناییهای نظریههای مدرن جامعهشناختی، با نگاهی انتقادی به کاستیهای آنها در ارتباط با مسائل خاص جامعۀ ایران، توجه نمود و همانند برخی جامعهشناسان که دست به بازسازی مارکسیسم یا دیگر نظریهها زدند، به بازسازی یا برساخت نظریه با هدف کاربست برای مسائل بومی پرداخت.
* پارادایم مسلّط در اجتماعات علمی
نبوی در ادامه این پژوهش توضیح میدهد که آن چه در جامعە علمی و پژوهشی ایران روی میدهد بیشتر از آن که دست یافتن به تبیین جدیدتری باشد، گنجاندن رویدادها و امر واقعهها در قالبهای ازپیش طراحی شده مفاهیم و نظریههای رسمیت یافتە غربی است. غافل از آن که رویدادها و واقعیتهای جامعە ایرانی احتمالا تبیین دیگری را اقتضاء میکند و پژوهشگر و جامعهشناس به نقد و بازاندیشی مفاهیم موجود و نظریۀ موجود اقدام نمیکند.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که کوهن تحت عنوان پارادایم مسلّط توضیح میدهد، در اجتماعات علمی جوامع غربی هم صدق میکند؛ بنابراین، لازم میآید که پژوهشگران و جامعهشناسان و بهویژه صاحبنظران و نظریهشناسان و روشنفکران، بخشی از تلاشهای فکری خود را معطوف به نقد مفاهیم و نظریههای رایج و بازآفرینی نظریههای بدیع برای تبیینهای کارآمدتر مسائل بومی نمایند.
* شکلگیری جنبشهای اجتماعی
دلایل و استدلالهایی که جنبشهای اجتماعی برای خود دارند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل میدهدبه زعم نبوی جامعۀ ایران در طول تاریخ، از پیش از اسلام تاکنون، همواره جامعهای دینی بوده است. شاید به دلیل ایالتی بودن سلسلههای پادشاهی و سلطۀ فرهنگ ایلاتی توزیع انحصاری قدرت وجود داشته و توزیع انحصاری قدرت به نوبۀ خود، سبب شکلگیری جنبشهایی برای رفع ظلم و ستم میشده است.
این پژوهشگر مینویسد دلایل و استدلالهایی که جنبشهای اجتماعی برای خود داشتند، به تدریج مرام و ایدئولوژی آنها را شکل میدهد و این مرامها، چه درصورت موفقیت جنبشها و چه درصورت شکست، گاهی رفته رفته مبدل به باور و عقیده دینی و معنوی میگردید.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ مطابق با همین سازوکار، در طول تاریخ فِرَق متعددی در جامعۀ ایران و به مقیاس وسیعتر در جوامع اسلامی شکل گرفتهاند. جامعۀ ایران با چنین سابقۀ نیرومند در شکلدادن به انواع فرق و مذاهب، بعید است با دانش و علم جدید، چنین برخوردی نداشته باشد. غرض اینکه فرهنگ ایرانی با چنان ماهیتی، ممکن است نظریههای علمی جدید را مبدل به مذهب یا شبهمذهب کند.
نبوی بیان میکند که مارکسیسم در دوره پهلوی بهطور ملموس چنین سرنوشتی پیدا کرده بود و اکنون به نظر میرسد وفاداری و تعهد به دیگر نظریههای جامعهشناختی، گرچه کمی خفیفتر، اما چنین سرنوشتی را یافته باشد. مطابق با همین رویه، بهجز مواردی معدود، هیچ اقدام مؤثری برای نقد و بازاندیشی نظریههای غیربومی و نظریهسازی بومی عملا صورت نمیگیرد.
این پژوهشگر اینگونه جمعبندی میکند که طی دهههای اخیر معدود کسانی اقدام به برساخت یا بازسازی نظریهها و تبیینهای بومی اقدام کردهاند. در نهایت به طور کلی جامعۀ ایران، نَه به دلایل ایدئولوژیک، بلکه بنا به دلایل مطلقاً علمی به برساختن تبیینهای بومی از مسائل خود احتیاج مبرم دارد.
انتهای پیام/