Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، شب گذشته، گفت‌وگوی زنده اینستاگرامی به‌مناسبت سومین روز درگذشت آیت‌الله سیدرضی شیرازی فقیه و فیلسوف برجسته اسلامی پیرامون زندگی و اندیشه این حکیم تازه درگذشته، جمعه شب ۱۲ آذر توسط پایگاه تحلیلی - دین‌پژوهی «دین آنلاین» با حضور منوچهر صدوقی سها مدرس و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سید رضی شیرازی مجتهد و فقیه از نوادگان میرزای شیرازی بود که روز دهم آذر ماه در سن ۹۳ سالگی دار فانی را وداع گفت.

منوچهر صدوقی سها در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه حوزه تهران صحیح است نه مکتب تهران گفت: در تهران مکتبی وجود نداشته است. تعریف مکتب مشخص است. مکتب عبارت است از نحوه ای تفکر با اصحاب خاص در حوزه ای خاص و در تاریخی خاص؛ یک تفکر در حوزه جغرافیایی و تاریخی محدود و معین که اصحابی دارد و همه متفق اند و از یک حرف دم می زنند. مکتب تهران مطلقاً واجد چنین خصیصه‌ای نیست و لذا «حوزه» است. البته بسیاری اصرار دارند که حوزه را مکتب بنامند. ممکن است «حوزه» واجد مکاتب مختلف باشد. همانطور که حوزه تهران این طور بوده است؛ در حوزه تهران مکتب مشا و مکتب اشراق و مکتب عرفانی و کلامی وبرخی دیگر از مکاتب وجود دارند. مطلب دوم این است که ما چند سال است که به سده سوم تاریخ حوزه تهران وارد شده‌ایم. در جلسه ای که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برای مرحوم آقا رضی شیرازی گرفته شده بود در ضمن صحبت خود عرض کردم که ما امروز یا وارد سده سوم حوزه تهران شده ایم یا می‌شویم. داستان از این قرار است که در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار، محمد حسن خان مروی که از خوانین و حکام افغان بود و به ایران آمده بود مدرسه معروف مروی را در تهران بنا می کند و از فتحعلی شاه درخواست می‌کند آخوند ملاعلی نوری را که رئیس حوزه فلسفی اصفهان است به تهران دعوت کنند تا در این مدرسه تدریس فلسفه کند. فتحعلی شاه به ملا علی نوری نامه می نویسد و او جواب می دهد که امروز در حوزه اصفهان قریب به دو هزار نفر مشغول به تحصیل فلسفه اند و در حدود چهارصد نفر از آنها به حوزه درس خود من می‌آیند و اگر من به تهران بیایم به طور طبیعی این همه طلاب سرگردان می شوند و حوزه به هم می خورد و عذر خواهی می کند. خان مروی مجدداً از فتحعلی شاه می‌خواهد حالا که ایشان نمی تواند و یا نمی خواهد تشریف بیاورد، مجدداً به ایشان بفرمایید که یکی از شاگردان مهم مورد نظر خود را به تهران گسیل کنند. آخوند ملا علی نوری، آخوند ملا عبدالله زنوزی را که از سرآمدان شاگردانش بود و پدر آقا علی مدرس معروف بود به تهران می‌فرستد.

وی افزود: ورود آخوند ملا عبدالله به تهران، به هجرت برخی دیگر از حکماً از اصفهان منجر می‌شود و برخی از شاگردان ملا علی سبزواری و از برخی شهرها از جمله شیراز و شهرهای دیگر، اهل حکمت به تهران رو می کنند و حوزه بی نظیری در تهران تشکیل می شود که دامنه آن تا عصر ما گسترده است، ولی متاسفانه این چراغ پر توان که در حدود دو قرن روشن بود و نور افکنی می کرد، دیگر توان قبلی را ندارد و شمعی روشن است و امیدوارم انشاءا… این شمع باز به چراغ مبدل شود.

این‌استاد فلسفه و عرفان در ادامه گفت: اهمیت این حوزه به اندازه ای است که: می دانیم از همه بلاد شیعه برای تحصیل به نجف می رفتند و این معنای مسلمی است، ولی از همان نجف اشرف عده ای عراقی الاصل را سراغ داریم که به تهران آمده اند تا تحصیل فلسفه کنند؛ این مایه افتخار است. این حوزه خصائصی دارد که بنده در کتاب «تاریخ حکماً وعرفای متأخر بر ملاصدرا» ده‌دوازده خصیصه برای این حوزه معین کرده‌ام که به صورت مستند ارائه شده است. یک خصیصه این حوزه این است که تمام مکاتب فکری اسلامی در آن نماینده دارند. حکیم مشایی، حکیم تابع صدرالمتالهین و حکیم اشراقی وجود دارد. عارف و ریاضیدان هست و حتی موسیقی نظری در حوزه تهران تدریس شده است. خصیصه دیگر این است که بعد از قرن ها که فلاسفه مانند دیگر علمای اسلامی متون اصلی خود را به عربی می نوشتند، در حوزه تهران نهضت مهمی به عنوان پارسی نویسی شکل می گیرد و آخوند ملا عبدالله زنوزی، دو - سه کتاب اصلی خود را به فارسی می نویسد. خصیصه دیگر این است که در این حوزه آشنایی ایرانیان با فلسفه‌های غربی اتفاق می افتد. معروف است که شخصی به نام کنت دو گوبینو که کاردار سفارت فرانسه در ایران و اهل فلسفه بود، با آقا علی مدرس رفیق می شود و ارتباطاتی بین فلسفه‌های غربی با اسلام پیدا می‌شود که داستانی مفصل است. همچنین در این‌حوزه، آثار متعددی از متون مهم فلسفه اسلامی ترجمه می شود. مقداری از شفا، توسط ذکاء الملک فروغی که شخصیت سیاسی مهمی است، ترجمه می شود. اشارات و اسفار و بسیاری از متون فلسفی به فارسی ترجمه می شوند. حکمای حوزه تهران نوعاً شاعر هم هستند، بنده در چاپ جدید «تاریخ حکما» اشعار حدود پنجاه نفر از آنها را نقل کرده ام. نهایتاً در این اواخر در راس این حوزه مرحوم آیت الله سید رضی شیرازی واقع شدند که متاسفانه جهان علم از وجود ایشان محروم شد.

صدوقی سها سپس به زندگی مرحوم سید رضی پرداخت و گفت: ایشان متولد نجف اشرف و از بیوت علما بودند و طبیعتاً باید از سنین کودکی شروع به تحصیل کرده باشند که همینطور هم بود. مخصوصاً در نجف اشرف در خدمت آقای فیض و آقا شیخ صدرای بادکوبه ای مقداری معقول خوانده بودند (آقایان به فلسفه معقول می گفتند) ایشان به تهران تشریف می‌آورند و بعد از تحصیل ادبیات و فقه و اصول به تحصیل علوم عقلی می‌پردازند و خوشبختانه در تهران آن زمان درس روسای حکمای وقت را درک می کنند: آقا میرزا مهدی آشتیانی، آقا میرزا احمد آشتیانی و آقای سیدابولحسن شعرانی مرحوم و مرحوم فاضل تونی که خدمت ایشان فصوص خواندند و آقا شیخ محمد تقی آملی و برخی دیگر. من این سعادت را داشتم که در اوایل عمر خود به خدمت دو نفر از اساتید ممتاز ایشان که خوشبختانه یکی نیز شیرازی بودند، برسم. یکی میرزا محمدعلی حکیم شیرازی صاحب لطایف العرفان که نمی دانم راجع به ایشان چه باید بگویم!؟ و چه می توانم بگویم!؟ من رساله‌ای به نام «صوفی صومعه قدس» دارم که احوال آقای حکیم است. من حدوداً در سن ۱۷ و ۱۸ سالگی به خدمت ایشان رسیدم و پنج سالی در خدمت ایشان بودم تا اینکه در شب سی و یک خرداد یا اول مرداد سال ۵۰ ۱۳ به شیراز تشریف بردند و دیگر بر نگشتند که این داستان دیگری است. آقای سیدرضی شیرازی شفاهی به ما فرمودند که من اشکالاتم را در اسفار از آقای حکیم سوال می کردم و می نوشتم، در مقدمه کتاب الاِسفار عن الاَسفار فرموده اند که فحاوی این کتاب، افادات سه نفر از اساتید من است؛آقای سید ابولحسن رفیعی قزوینی و علامه شیرازی- که من از ایشان سوال کردم و گفتند مراد آقای حکیم است و به من گفتند که نزد ایشان به درس چیزی نخواندم ولی فراوان، حل اشکال می‌کردم که مبدل شد به آن کتاب معروف ایشان «الاِسفار عن الاَسفار»

وی گفت: استاد دیگر ایشان که استاد اعظم بنده هم بودند، مرحوم آقای «شیخ علی محمد جولسانی» اند. ایشان از حکمای تراز اول، اما مجهول القدر و گمنام بودند که شاید کسی در کوچه محل سکونتشان هم ایشان را نمی شناخت. آقای «جولسانی» قریب به یک قرن عمر کردند و نوع حکماً و عرفای عصر را درک کرده بودند. آقا سید رضی شیرازی، مرحوم حسن زاده آملی، حضرت آیت الله جوادی آملی و مرحوم دکتر سید جعفر سجادی از جمله شاگردان ایشان بودند. خداوند این توفیق را به ما داد که همراه دوست عزیزمان آقای دکتر غلامرضا اعوانی خدمت ایشان مشرف بشویم و چند متن درجه اول فلسفی و عرفانی یعنی مقداری از اسفار و فصوص و تمام الهیات اشارات و مقداری شرح حکمت الاشراق را خدمت ایشان تلمذ کنیم. مرحوم آقا رضی شیرازی البته در عرفان نیز از محضر فاضل تونی استفاده کرده بودند که از عرفای ممتاز معاصر ایران بود و از شاگردان ممتاز آقامیرزا هاشم اشکوری.

نویسنده «دو رساله در تاریخ تصوف جدید ایران» گفت: آیت‌الله رضی شیرازی در حوزه حکمت و فلسفه نوآوری نداشتند اما این عیب و نقص نیست. این سوال از بنده زیاد پرسیده می شود و درباره هر فیلسوف متاخری که صحبتی می شود یکی از سوالات این است که ایشان نوآوری داشتند یا خیر؟! جواب ما همیشه منفی است.خیر! نوآوری نداشتند؛ ولی نداشتن نوآوری عیب ونقص نیست. فلسفه اسلامی بخصوص حکمت متعالیه که حکمت غالب بر ما در سیصد- چهارصد سال اخیر است؛ چنان به اوج خود رسیده است که نوآوری دیگر معنایی ندارد! جای نوآوری نیست! بسیاری از امهات مسائل فلسفی به حالت مساله ریاضی مبدل شده است. نمی گویم همه، ولی لااقل امهات آن به این صورت است. از این رو من گمان می کنم که جواب این سوال نه تنها در مورد مرحوم آقا رضی، بلکه در مورد تمام مشتغلین به فلسفه منفی است؛ همانطور که بیان کردم این مسئله به هیچ وجه نقص و عیب نیست. چون دستگاه حکمت متعالیه آنقدر والاست که دیگر جای نوآوری ندارد.

صدوقی سها درباره موضوعات فقهی مرحوم آیت الله رضی و اینکه مقلد آیت الله سیستانی بوده است بیان کرد: اینکه ایشان حوزه نجف را به قم ترجیح بدهند، مختص به ایشان نبود. در نجف اگر فلسفه بود، تبعه حوزه تهران بود. در خصائص حوزه تهران یک مورد دیگری که فراموش کردم عرض کنم این است که فلسفه در قم و حوزه نجف، تبع فلسفه حوزه تهران است. یعنی برخی از حکمای حوزه تهران به نجف اشرف رفته اند، مثل شیخ محمد باقر استهباناتی فارسی رحمت الله علیه، مرحوم کمپانی و برخی دیگر که برای تکمیل تحصیلات فقهی و اصولی به آنجا رفته اند وچون حکیم بودند، شروع به تدریس حکمت و تربیت حکماً کردند و در نتیجه در قم و نجف اشرف نیز حوزه فلسفی پیدا شده است. اما باید توجه داشت که علوم عقلی و فلسفه در حوزه قم و نجف فرزندی از فرزندان حوزه تهران؛ بنابراین طبیعی است که مادر بر فرزند رجحان دارد. مرحوم علامه جعفری یکی- دو بار گفتند که وقتی گفته می شود فلان کس، فاضل است، این فاضل دو اصطلاح دارد یکی به اصطلاح نجف و دیگری به اصطلاح قم! یعنی مشترک لفظی است! فاضل قم غیر از فاضل نجف است. حوزه «قم» حدود صد سال است که تاسیس شده است و موسس آن هم آقا شیخ عبد الکریم حائری؛ تربیت شده عتبات عالیات اند. حوزه نجف اشرف سابقه هزار ساله دارد و شیخ طوسی موسس آن است. «نجفی» نیز دو معنا دارد: عده ای اهل نجف اند مثل آقا سید رضی که نجفی اند و عده ای متنجف اند که از دیگر جاها به نجف اشرف مشرف شده اند. نجفیون و متنجفون نوعاً تا جائیکه ما دیده ایم هیچ وقت قم را با نجف قابل مقایسه نمی دانند. البته این مطالب هیچ ربطی به بنده ندارد! من فقط آنچه را که از آقایان شنیده ام نقل کرده ام؛ اینها نجف را از جهات عدیده، به غیر نجف ترجیح می دادند.

وی در بخش پایانی سخنانش به بیان خاطراتی با این فقیه تازه درگذشته پرداخت و گفت: شاید برخی از خاطرات قابل بیان نباشد. ولی من سوابق خودمان را عرض می کنم. ما به لحاظ خانوادگی با آن مرحوم سابقه داریم. جد مادری پدر بنده، مرحوم میر سید صالح آقا مجتهد اردبیلی رحمت الله علیه علیه از تلامیذ میرزای شیرازی، جد آقا رضی بودند. همچنین جد پدری مادر بنده، میرزا یوسف آقا مجتهد اردبیلی با اینکه شاگرد میرزای شیرازی نبودند، اما «جُنگی» دارند که در دسترس ما است و در آن کتاب قصه ای از میرزا نقل می کنند و می فرمایند: مولانا آیت الله شیرازی! در آن زمان به ندرت آیت الله به کسی اطلاق می شد، حتی در زمان آخوند صاحب کفایه هم «آیت الله» به این زودی ها به کسی اطلاق نمی شد! ولی ایشان کلمه مولانا و آیت الله را بیان کرده بودند که معلوم می شود، ارتباطاتی میان آنها بوده است. برادر ایشان نیز مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد اردبیلی رحمت الله علیه بود که قائد سیاسی عصر خود است- ایشان در اوایل پهلوی اول تبعید می شوند و در اعتراض به اقدام، علمای مختلف بر علیه پهلوی می شورند که یک نفر از آنها آقای میرزا علی آقای شیرازی فرزند میرزا شیرازی و جد آقا رضی شیرازی است. تلگراف ایشان در داستان تبعید و نفی آن در نزده بنده هست.

مولف «رساله در برخی از مسائل الهی عام» گفت: نکته آخر اینکه منزل ما در زمان دبیرستان در خیابان ایران (عین الدوله) بود و منزل آقا رضی شیرازی در گذر میرزا محمود وزیر در سرچشمه بودند. من دورادور ایشان را زیارت می کردم ولی آشنایی نداشتم و تطبیق نمی کردم که ایشان چه کسی اند ولی به چهره آشنا بودم. تا اینکه کم کم آشنا شدم. اولین باری که با ایشان هم مجلس شدیم، جلسه ای در منزل آقا سید علی گلپایگانی، آقازاده مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی بود که با مرحوم علامه جعفری آنجا بودیم؛ مرحوم آقای موسوی اردبیلی و عده از علما نیز بودند. کم کم روی ذوق و شوق بنده به علوم معقول و… آشنایی پیش آمد و ارادت بنده بیشتر شد. من به ایشان خیلی ارادت داشتم. به خصوص به پاکی طینت ایشان... تعبیر من این است که این سید بزرگوار گویی آب زلال و جاری بود. بهترین تعبیر من همین آب زلال است. چطور آب زلال به انسان آرامش می دهد؟ وقتی به خدمت ایشان می رسیدید، همین حالت برای انسان پیدا می شد. یکی از الطاف مهم ایشان به بنده این بود که استاد من و ایشان، مرحوم حکیم شیرازی صاحب لطائف العرفان، استادی به نام آقا سید علی کازرونی داشتند که از مشایخ حکماً و عرفای شیراز و بلکه اسلام بودند. ایشان حاشیه ای بر دو جلد اول اسفار دارند.

صدوقی سها گفت: خوشبختانه این حاشیه به دست مرحوم میرزا محمد شیرازی، دایی آقا سید رضی شیرازی می رسد و آقا میرزا محمد به خط خودش تمام این حواشی را می نویسند و برای آقا رضی می فرستند. مرحوم آقا رضی این را به من گفته بودند و من مشتاق شدم که این حاشیه را ببینم و ایشان فرمودند که در کتابخانه مفقود است و پیدا نمی شود. شاید یکی دو سه سالی طول کشید تا نوه ایشان آقای فیروز آبادی با من تماس گرفتند و گفتند این نسخه پیدا شده و اصل آن را به من فرستادند. عنایت داشته باشید که اشخاصی که این قبیل نسخ را دارند حرفی از آن نمی زنند! ولی روی سماحت ذات، مرحوم آقا رضی اصل نسخه را فرستادند و من زیراکسی از آن تهیه کردم و اصل نسخه را فرستادم و به حمد الله این نسخه به کوشائی بنده از سوی انتشارات مولی با عنوان «حاشیه آقا سید علی کازرونی بر اسفار» چاپ شد. به خواهش مصرانه من که مکرر از آقازاده ایشان خواهش کردم - چون اواخر بیماری ایشان اجازه ملاقات نمی داد - که مرحوم آقا رضی محض یادگار چیزی مرقوم بفرمایند که متاسفانه نشد ولی ظاهراً تقریری فرمودند که آقازاده ایشان آن را ماشین کردند و ایشان مهر فرمودند که مثل حرز الجواد سلام الله علیه امروز پیش ما است و در کتاب شریف نیز تصویر آن موجود است و این شاید آخرین یادگار کتبی از ایشان باشد.

کد خبر 5366810

منبع: مهر

کلیدواژه: منوچهر صدوقی سها سید رضی شیرازی مکتب تهران معرفی کتاب تازه های نشر ترجمه نقد کتاب بازسازی انقلابی عرصه فرهنگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتشارات سوره مهر رایزنی فرهنگی ادبیات داستانی انتشارات امیرکبیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تجدید چاپ شهدای مدافع حرم رونمایی کتاب آقا رضی شیرازی سید رضی شیرازی فتحعلی شاه حوزه تهران خدمت ایشان برخی دیگر الله علیه آخوند ملا صدوقی سها نجف اشرف آیت الله آقا سید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۳۳۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیخ صدوق بیش از هزار سال پرچمدار مکتب امام صادق(ع) و سایر اهل بیت(ع) بوده است

مراسم بزرگداشت شیخ صدوق، امروز یکشنبه ۱۵ اردیبهشت‌ ماه در آستان شیخ صدوق شهرری برگزار شد.

آیت‌الله علیرضا اعرافی؛ مدیر حوزه‌های علمیه کشور، در این مراسم سخنرانی کرد و ضمن تسلیت روز شهادت امام صادق(ع) گفت: یاد و نام و خاطره‌های شیخ صندوق را در مجاورت مرقد شریف آن عالم فرزانه و بزرگوار گرامی می‌داریم و به همه امامزادگان معظم مخصوصا امامزادگان مدفون در این سرزمین گرانقدر درود می‌فرستم و از برگزار کنندگان این محفل نیز تقدیر می‌کنم. بنده نکاتی درباره مرحوم شیخ صندوق بیان می‌کنم چون این عالم بزرگوار از بزرگترین عالمان و فرزانگانی هستند که دریچه‌ها و آفاق بزرگی به روی معارف امام صادق(ع) و اهل بیت(ع) گشود.

وی افزود: بیش از هزار سال است که کتب او در حوزه‌های علمیه و مراکز علمی، موج‌آفرین است. شیخ صدوق بیش از هزار سال پرچمدار مکتب امام صادق(ع) و سایر اهل بیت(ع) بوده است و بارها این نام بلند در مراکز علمی طنین افکن شده و مورد احترام عالمان، بزرگان و مدرسان علوم الهی است. نقش این عالم بزرگوار در معماری تشیع، تحکیم مبانی آن و جهت دادن به فرهنگ اسلامی بسیار ممتاز و در سطح یک است بنابراین چنین شخصیت بزرگواری که به احترام او گرد آمده‌ایم از پدران معنوی ما به حساب می‌آید.

آیت‌الله اعرافی تصریح کرد: وی در ساختن فرهنگ اسلامی و شیعی بسیار نقش‌آفرین بوده و از امتیازات فراوانی برخوردار است که بنده به برخی از آنها اشاره می‌کنم. اول اینکه مرحوم شیخ صندوق از قم برخاسته و خاندان وی در قم جایگاه والایی داشته و پدر وی از چهره‌های مطرح در حوزه قم در قرون صدر اسلام بوده و رابطه نزدیکی با امام عسکری(ع) داشت و از چهره‌های مهم حوزه‌های علمیه بود. تولد مرحوم شیخ صدوق و نشو و نمای ایشان در قم بود. آن روزگار در میان حوزه‌های علمیه اسلامی و شیعی، سه حوزه جایگاه بزرگی در عالم اسلام و تشیع داشتند که حوزه قم، ری و بغداد به عنوان سه ضلع یک مثلث بودند که در تاریخ اسلام و طراحی فکر اسلامی و شیعی، نقش ممتاز و بی‌بدیل داشتند. 

وی ادامه داد: البته در آن زمان حوزه‌های علمیه متعددی در عراق، ایران و نقاط مختلف جهان اسلام داشتیم اما در اواخر عصر حضور ائمه(ع) و شصت سال غیبت صغری و اوایل غیبت کبری، این سه حوزه، قله و سرآمد بودند. مرحوم شیخ صدوق آثار علمی ارزنده‌ای دارد و شاگردان بزرگی هم تربیت کرد. وی معارف الهی را در قم فرا گرفت و سپس به ری منتقل شد لذا اولین خصوصیت این عالم بزرگ و نقش‌آفرین تاریخ اسلام و ایران و تشیع این است که ایشان همزمان این سه حوزه بزرگ و سرآمد عصر خودش را درک کرده است. بخش زیادی از رشد علمی شیخ صدوق در قم و در محضر پدر بزرگوار و دیگر علمای بزرگ قم سپری شد. سپس وقتی حکومت آل بویه از اولین حکومت‌های شیعی شکل گرفت و مقر آن در ری بود از شیخ صدوق دعوت شد در مقر خلافت حضور پیدا کرده و به کار علمی بپردازد. ایشان هم احساس وظیفه کرده و به ری آمد.

آغوش باز ایرانیان برای اسلام 

مدیر حوزه‌های علمیه کشور گفت: این برای ری و تهران افتخار بزرگی است که دو تن از نویسندگان کتاب چهارگانه شیعه یعنی شیخ صدوق و شیخ کلینی از حوزه علمیه ری برخاسته‌اند. شیخ صدوق به دلیل جامعیتی که داشت مورد احترام هم حوزه‌های علمیه بودند. در امتداد نکته اول، باید به نکته دیگری توجه کرد که شیخ صدوق، مرد هجرت‌ها و سفرهای مختلف علمی است. ممکن است هجرت، امروزه برای ما امر ساده‌ای به حساب بیاید چراکه وسایل نقلیه برای رفت و آمد میان شهرهای مختلف جهان وجود دارد اما آن زمان، یک سفر حج ماه‌ها طول می‌کشیده است و ابزارهای ارتباطی امروز هم وجود نداشته است. مرحوم شیخ صدوق در قرن چهارم هجری، غیر از اینکه حوزه‌های ری، قم و بغداد را درک کرد، زنجیره سفرهای علمی ایشان از جمله به خراسان و مشهد، سمرقند، بلخ و بخارا، فصلی اعجاب‌انگیز و درخشان از زندگی ایشان است. 

آیت‌الله اعرافی گفت: نکته دیگر اینکه شیخ صدوق پرچمدار فکر شیعی است. وی در عصر خود در ری، بغداد، سمرقند ، بخارا، بلخ، همدان، مکه و مدینه با علمای اهل سنت وارد بحث و گفت‌وگوهای فراوانی شد. وی حتی استادان و شاگردانی دارد که از علمای اهل سنت هستند. امروزه عده‌ای دنبال این هستند که اهل سنت را در تضاد با شیعه قرار دهند که این مسئله در همه اعصار وجود داشت اما کسانی همانند امام صادق(ع)، شیخ صدوق، شیخ مفید و دیگر بزرگان از یک سو با افراط در اهل سنت مقابله کرده و از سوی دیگر برای افراد میانه‌رو اهل سنت احترام قائل بوده و دنبال وحدت جهان اسلام بودند. مخصوصا شیخ صدوق هم در آثار و اعمال و افکار خود پایبند این سنت اسلامی بودند. 

وی در ادامه با بیان اینکه دوره شیخ صدوق دوره انتقال از عصر حضور ائمه(ع) به دوره غیبت است، افزود: این انتقال، یک گذر تاریخی بود لذا باید ظرفیت‌های جدیدی ایجاد شده و معارف شیعه، سامان تازه‌ای پیدا کنند تا عالم اسلام به دوره غیبت صغری و پس از آن غیبت کبری منتقل شود. طراحان و معماران بزرگ شیعه از زمان ظهور به زمان غیبت چند نفر هستند که یکی از بزرگترین آنها شیخ صدوق است. دیگر افراد شیخ مفید، سید مرتضی، کلینی و امثالهم بودند. اینها معمار تاریخ تشیع و طراحان یک تحول عظیم در عالم تشیع و ایران هستند چون ایران در همین ایام است که اندک اندک آغوش خود را به روی معارف شیعه می‌گشاید و برخلاف برخی تصورات، شمشیر، اسلام را به ایران نیاورد بلکه ایران با آغوش باز و با عقلانیت از اسلام و معارف قرآن و اهل بیت(ع) استقبال کرد. 

لزوم تبدیل بقعه شیخ صندوق به مرکز فقهی

حجت‌الاسلام والمسلمین نصرت‌الله رستمی؛ رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهر ری، در ابتدای این مراسم گفت: امروز سالروز شهادت امام صادق(ع) است که در تقویم با روز بزرگداشت مقام شامخ شیخ صندوق مصادف شده است لذا لازم است ابتدا این روز را تسلیت عرض کنم. به اذعان اهالی ولایتمدار و شهید پرور شهرستان ری، در چند سال اخیر این بقعه مبارکه تبدیل به نهادی فرهنگی شده است. این اتفاق با زحمات همکارانم و پرسنل زحمتکش این بقعه انجام شده است.

وی افزود: در سالیان اخیر برخی بزرگان درباره استفاده از این بقعه به عنوان یک مرکز فقهی صحبت‌هایی مطرح کرده و قول‌هایی هم داده‌اند اما هنوز این وعده‌ها محقق نشده است لذا عاجزانه از محضر آیت الله اعرافی، درخواست دارم ترتیبی اتخاذ بفرمایند که ما در سال تحصیلی جدید بتوانیم شاهد باشیم که این مکان تبدیل به مرکزی فقهی و تفسیری شده است. یقینا نیت رئیس سازمان اوقاف هم همین است و به ما امر کردند این موضوع را پیگیری کنیم.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • آیا بانوان می‌توانند امام جماعت شوند؟ + نظرات مراجع تقلید
  • دبستان ۶ کلاسه خیرساز مرحوم محب‌الله شاویسی در سنندج افتتاح شد
  • شکاف‌ها و دوگانگی‌های مذهبی، ممنوع!
  • نماینده آیت الله سیستانی در ترکیه؛ تأکید بر وحدت و گفت و گوی دینی و نقش مثبت رهبران مذهبی / آینده شیعیان ترکیه، روشن است
  • مراسم بزرگداشت مرحوم آیت‌الله صادق رزاقی در کرج برگزار می‌شود
  • بزرگداشت آیت الله ضیاءالدین نجفی(ره) در قم برگزار شد
  • شیخ صدوق بیش از هزار سال پرچمدار مکتب امام صادق(ع) و سایر اهل بیت(ع) بوده است
  • امام صادق (ع) حافظ آثار رسول الله برای جهان اسلام بوده است
  • سیاست‌گذاری صحیح برای گسترش روابط با همسایگان در حوزه تقویت جایگاه گازی چگونه باید باشد؟
  • روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش