فقیر و ثروتمند ایرانی چه میخورند؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۵۲۱۸۴
مرکز آمار ایران گزارشی از وضع مصرف و هزینه سالانه کالاها و خدمات مشمول یارانه در بازه زمانی بین سالهای ۹۵ تا ۹۹ در میان خانوارهای فقیر و ثروتمند منتشر کرد.
خبرگزاری میزان _ روزنامه همهشری نوشت: دادههای مرکز آمار نشان میدهد؛ بهطور میانگین در مناطق شهری ایران هزینه تامین نان برای یک خانوار در دهک ثروتمند، ۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارش توضیح میدهد: بهرغم تحویل آرد گندم به قیمت یارانهای، در مناطق روستایی و شهرهای زیر ۲۰ هزار خانوار، روند تغییرات هزینه خرید یا مصرف آرد گندم در بین دهکهای مختلف جامعه دارای نوسان زیادی است و نسبت هزینه در دهک ثروتمند به دهک اول از روند ثابتی تبعیت نمیکند.
نکته مهم، اما اینجاست که یک خانوار ثروتمند شهری و روستایی در سال ۹۹ بهترتیب ۳۳۷ و ۴۶۱ کیلوگرم نان مصرف کردهاند؛ درحالیکه پارسال یک خانوار فقیر شهری و روستایی بهترتیب ۲۹۵ و ۲۰۰ کیلوگرم نان استفاده کردهاند. بهنظر میرسد پرداخت یارانه نان و آرد گندم در کشور عادلانه نیست و نسبت مصرف نان در دهک ثروتمند به دهک فقیر در مناطق شهری بهطور متوسط ۱.۲ برابر و در مناطق روستایی ۲.۶ برابر بوده است.
داستان برنجمصرف برنج ایرانی در مناطق شهری و روستایی رویه متفاوتی را تجربه میکند. ظرف سال گذشته در مناطق شهری، میزان هزینهای که دهک دهم یا ثروتمند جامعه برای خرید برنج پرداخته، ۱۷ برابر هزینهای بوده که دهک اول یا فقیر برای پلوخوری پرداخت کردهاست و در مناطق روستایی این نسبت به ۶۴ درصد رسیده است. به بیان روشنتر، یک خانوار فقیر ایرانی در منطقه شهری بهطور میانگین در سال گذشته ۱۹۵ هزار تومان بابت خرید برنج ایرانی هزینه کرده و یک خانوار روستایی فقیر فقط ۶۸ هزار تومان پول برای خرید و مصرف این کالا پرداخت کرده، اما دهک ثروتمند جامعه شهری برای خرید برنج ایرانی ۳.۲ میلیون تومان و خانوار ثروتمند روستایی ۴.۳ میلیون تومان هزینه کرده است. این درحالی است که خانوادههای ثروتمند ایرانی برای خرید برنج خارجی، نسبت به خانوادههای کمدرآمد، تمایل کمتری نشان میدهند و ظاهرا ثروتمندان برنج خارجی را یک کالای پست قلمداد میکنند؛ بهگونهای که در مناطق روستایی نسبت هزینه برنج خارجی یک خانوار ثروتمند به یک خانوار کمدرآمد یا فقیر بین ۴ تا ۶ درصد نوسان داشته است.
بهطور مثال یک خانوار شهری فقیر سالانه ۵۲۰ هزار تومان و یک خانوار فقیر روستایی ۲۶۴ هزار تومان برای خرید برنج خارجی پول پرداخت میکند و یک خانوار ثروتمند شهری هم سالانه ۴۱۴ هزار تومان هزینه میکند، اما خانوار ثروتمند روستایی در یک سال ۱.۴ میلیون تومان برنج خارجی مصرف میکند. بیشترین هزینه بابت برنج خارجی را دهکهای متوسط و رو به پایین جامعه میدهند. مرکز آمار میگوید: دهک پردرآمد جامعه نسبت به دهک فقیر و کمدرآمد در سال ۹۵ معادل ۱۴ برابر و در سال ۹۹ هم ۱۲ برابر بیشتر برنج ایرانی مصرف کرده که این نسبت در مناطق روستایی در دوره ۹۵ تا ۹۹ بهطور متوسط ۶۰ برابر بوده است.
یک خانوار فقیر شهری در سال گذشته ۱۰ کیلوگرم برنج ایرانی خورده، اما یک خانوار ثروتمند شهری در همان سال ۱۲۴ کیلوگرم برنج ایرانی مصرف کرده است. نکته مهم اینکه یک خانوار فقیر روستایی در سال گذشته فقط ۳.۵ کیلوگرم برنج مصرف داشته؛ درحالیکه یک دهک ثروتمند روستایی در همین سال گذشته ۱۹۰ کیلوگرم برنج ایرانی مصرف کرده است.
یک خانواده ثروتمند ایرانی پارسال ۶ برابر یک خانوار فقیر ساکن مناطق شهری و ۹ برابر یک خانوار فقیر روستایی شیر مصرف کرده است. این را مرکز آمار ایران میگوید و میافزاید: بهرغم اینکه انتظار میرفت بهدلیل ماهیت شغلی در مناطق روستایی، مصرف شیر در روستاها و در بین خانوارهای فقیر وضع بهتری نسبت به مناطق شهری داشته باشد، اما اختلاف بین سرانه مصرف شیر، در میان فقیر و غنی در نقاط روستایی حتی از مناطق شهری هم بیشتر شده است. فقیرترین خانوار شهری و روستایی ایران در سال گذشته بهترتیب ۱۴۲ و ۸۶ هزار تومان برای خرید شیر هزینه کردهاند؛ درحالیکه ثروتمندترین خانوار شهری و روستایی ایران در این مدت بهترتیب ۸۴۵ و ۶۹۴ هزار تومان پول برای خرید و مصرف شیر پرداخت کردهاند. تازهترین برآورد مرکز آمار میگوید: میانگین مصرف شیر یک خانوار شهری از ۹۳.۹ کیلوگرم در سال ۹۵ به ۷۰.۴ کیلوگرم در سال ۹۹ کاهش یافته و مصرف شیر در مناطق روستایی هم از ۱۲۰ کیلوگرم به ۸۹ کیلوگرم افت کرده است. براساس این گزارش، در سال گذشته یک خانوار فقیر شهری و روستایی بهترتیب ۳۳.۶ و ۲۲.۴ کیلوگرم شیر مصرف کرده؛ درحالیکه یک خانوار ثروتمند شهری و روستایی طی سال گذشته بهترتیب ۱۲۵ و ۱۴۰ کیلوگرم شیر خوردهاند.
وضع مصرف روغنبررسی هزینه سالانه خانوارها در مصرف روغن نشان میدهد اختلاف هزینه روغن نباتی پردرآمدترین خانوارها به کمدرآمدترین آنها در مناطق شهری در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۹ بهطور میانگین دوبرابر و در مناطق شهری ۳.۶ برابر بوده که یکی از دلایل دوبرابر بودن این نسبت در مناطق شهری میتواند استفاده از روغن نباتی خارجی در بین خانوارهای ثروتمند باشد که باعث شده هزینه بالاتری را بپردازند. مصرف روغن نباتی جامد و مایع در مناطق شهری از دهک اول تا دهم خانوار بهطور متوسط در یک محدوده قرار دارد و در مناطق روستایی بین سالهای ۹۵ تا ۹۸ مصرف این کالا با مصرف دهک ثروتمند نسبت مستقیم دارد.
رشد مصرف شکر اغنیااین گزارش میافزاید: یک خانوار ثروتمند در بازه زمانی یادشده بهطور متوسط ۳.۵ برابر یک خانوار فقیر شهری و ۷.۵ برابر یک خانوار فقیر روستایی برای خرید و مصرف شکر هزینه کرده است. طبق آمار موجود، روند صعودی مصرف شکر در دهکهای بالای درآمدی روستایی و شهری رخ داده است.
برنج و شیر چگونه کالاهای لوکس شدند؟مرکز آمار در جمعبندی گزارش خود میگوید نان کالایی ضروری است و با بالارفتن درآمد، تغییر چندانی در مصرف حاصل نمیشود و از یارانه پرداختی به نان تمام دهکهای هزینهای استفاده میکنند و فقط درصورتی که یارانه پرداختی به نان برحسب محل سکونت تغییر کند، میتوان پرداخت یارانه نان را هدفمند کرد. این نهاد دولتی برنج ایرانی را یک کالای لوکس معرفی میکند و میافزاید: با بالارفتن دهک هزینهای، مصرف این کالا افزایش و با کاهش درآمد خانوارها مصرف آن کاهش مییابد. از آنجا که ثروتمندان برنج ایرانی مرغوبتری را، با قیمت بالاتر میخرند، هزینه آنها هم افزایش مییابد، اما در مناطق روستایی بهدلیل اختلاف بین قدرت خرید ثروتمندان و فقرا، تفاوت مصرف برنج ایرانی بین آنها بیشتر مشاهده میشود.
افزون بر این برنج خارجی در مناطق شهری ایران یک کالای سطح پایین به شمار میآید که با افزایش درآمد مصرف این کالا کاهش مییابد؛ درحالیکه مصرف برنج خارجی در روستاها یک کالای لوکس بهحساب میآید که با افزایش درآمدشان، مصرفشان هم بالا میرود. بهگفته مرکز آمار، شیر در مناطق شهری و روستایی حکم کالای لوکس را پیدا کرده و مصرف آن در بین ثروتمندان بیشتر شده و در مناطق روستایی بهدلیل وجود خانوارهایی که دامداری سنتی دارند، انتظار میرفت که مصرف شیر بهتر شده باشد، اما اینگونه نیست. همچنین، روغن نباتی در مناطق شهری یک کالای عادی و از دسته کالاهای ضروری به شمار میآید که مصرف آن با تغییر سطح درآمد خانوار تغییر محسوسی ندارد، ولی در مناطق روستایی روغن نباتی یک کالای عادی و از دسته کالاهای لوکس است که با افزایش سطح درآمد خانوار، مصرف بیشتر میشود و شکر هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی با بالارفتن درآمد خانوارها رشد میکند.
بیشتر بخوانید: آجیل و خشکبار در آستانه شب یلدا گران نشده است/ تجار کشورهای همجوار بهراحتی وارد ایران شده و محصولات کشاورزان را سر زمین میخرند!انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: یارانه مناطق روستایی برای خرید برنج شهری و روستایی مناطق شهری مصرف این کالا درآمد خانوار کیلوگرم برنج سال گذشته مناطق شهری طور متوسط برنج ایرانی دهک ثروتمند خانوار شهری یک خانوار خرید و مصرف هزار تومان هزینه کرده برنج خارجی روغن نباتی مصرف کرده خانوار ها مرکز آمار هزینه ای یک کالای مصرف شیر کم درآمد کالا ها ۶ برابر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۵۲۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه 5 میلیونی برای هر ایرانی/ ماجرا چیست؟!
ارزیابی مکانیزمهای اثرگذاری بودجه عمومی بر روی نرخ فقر نشانمیدهد که آیا لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ با مولفههای که گفته شد در سال آینده حامی فقرا خواهد بود
به گزارش صدای بورس، بر اساس دادههای برآوردی سرانه حقیقی بودجه عمومی، این شاخص در سال ۱۴۰۳ به سطح سال ۱۳۹۰ خواهد رسیدبهعبارت دیگر بر اساس لایحه بودجه، دولت در سال ۱۴۰۳ معادل ۵ میلیون تومان به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵ برای هر ایرانی هزینه خواهد که دقیقاً معادل همان مبلغ در سال ۱۳۹۰ است.
این در حالی است که اگر از منظر فقر (که یکی از موضوعات مهم است که بودجه نسبت به آن مسئولیت دارد) به موضوع توجه شود، جمعیت فقرا در سال ۱۴۰۳ در کشور حدود ۱۰ میلیون نفر بیشتر از سال ۱۳۹۰ است.
با فرض اینکه کاهش سرانه بودجه به معنی کاهش به نسبت مساوی میان همه موضوعات بودجهای باشد، میتوان نتیجه گرفت با وجود افزایش قابل توجه نرخ فقر ، امکانات بودجه برای مقابله با فقر در سطح سال ۱۳۹۰ قرار دارد.
این گزارش ادامه میدهد که لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ نشانمیدهد که نسبت بودجه عمرانی به تولید ناخالص داخلی در کشور همچنان روندی نزولی دارد، این مسئله در کنار کاهش حقیقی هزینههای سرمایهای شرکتهای دولتی، نشان دهنده کاهش اثرگذاری بودجه بر روی رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش نرخ فقر است.
این گزارش توضیح میدهد که بر اساس دادههای برآوردی شیب کاهشی شاخص نسبت کسری تراز عملیاتی به تولید ناخالص داخلی برای سال ۱۴۰۳ تندتر شده و این کاهش بهدلیل تکیه بیشتر بر درآمدهای مالیاتی و کاهش هزینههای بودجهای و نرخ رشد اقتصادی مناسب در سالهای اخیر است.
فارغ از سایر تبعات این مسئله که در جای خود قابل تحلیل است، بهطور کلی این موضوع از منظر کاهش کسری بودجه و تبعات آن برای تورم و افزایش فقر میتواند مثبت ارزیابی شود. با این حال، ترکیب جمعیت پرداخت کننده مالیات خود میتواند از منظر تأثیر بر فقرا یا جمعیت نزدیک خطفقر قابل تحلیل باشد.
هرچند که سیاستگذار سعی کرده مالیات بر ارزش افزوده اثر کمتری بر روی فقرا داشتهباشد، با این حال این شیوه مالیات ستانی، روش ایده آل برای توزیع درآمد و مقابله با فقر نیست. ایدهآلترین نوع مالیات در مقابله با فقر، مالیات بر مجموع درآمدها است و سازه مالیاتی در ایران فاصله زیادی با شرایط مطلوب دارد.
در این گزارش مطرح میشود که تسهیلات تکلیفی اشتغالزایی که بخشی از آن به فقرا اختصاص مییابد از ظرفیتهای خوب دیده شده در بودجههای سالهای اخیر است که مبلغ آن در بودجه سال ۱۴۰۳ نیز افزایش یافتهاست. با این حال، عملکرد ضعیف این تسهیلات در سالهای گذشته امید به تأثیر قابل توجه آن بر کاهش فقر از طریق اشتغال و توانمندسازی را مبهم میکند.
در این گزارش آمده است که بر اساس قوانین برنامه و با توجه به رشد ۳۵ درصدی حداقل دستمزد، متوسط مستمری کمیتهامداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی نیز باید ۳۵ درصد افزایش یابد با این حال در بند (ذ) تبصره ۱۵ بخش اول قانون بودجه سال ۱۴۰۳ میزان رشد مستمری مددجویان تحت پوشش کمیتهامداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور به میزان سی درصد (۳۰%) تعیین شده است که کمتر از ۳۵ درصد رشد حداقل دستمزد است.
فقیرترین فقرا در اولویت کالابرگ قرار بگیرندمرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش پیشنهاد میکند که اعتبارات لازم برای اجرای طرح کالابرگ الکترونیک بهطور مشخص در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ پیش بینی شود و از جابهجایی ردیفهای تبصره هدفمندی که در سال ۱۴۰۲ در دستور کار دولت قرار گرفت، اجتناب شود.
همچنین در شرایطی که دلایل گذشته گسترش فقر در ایران همچنان به قوت خود باقی است ادامه روند فقرزدایی به سبک گذشته در بودجه عمومی خطای سیاستگذاری بهحساب میآید، بنابراین اعتبارات حمایتی در بودجه عمومی نیازمند یک بازنگری کلی در راستای اولویتبندی و انتظام بخشی است.
رویکرد اولویتبندی برای تخصیص اعتبارات حمایتی ناکارآمدیهای کنونی بودجه عمومی در راستای فقرزدایی را کاهش داده و منجر به بهبود اثرگذاری بودجه عمومی بر نرخ فقر میشود. به این منظور پیشنهاد میشود در تخصیص اعتبارات مربوط به مصارف حمایتی هدفمندی یارانه که اصلیترین بخش بودجه در مقابله با فقر شناخته میشود، توجه ویژه به دو گروه فقیرترین فقرا و کودکان، از جمله در موضوع یارانههای تشویقی کالابرگ الکترونیک در اولویت قرار گیرد.
کانال عصر ایران در تلگرام