ارتش اسرائیل و سندرم وحشت از حزبالله/ آمار تکاندهنده از خودکشی نظامیان صهیونیست
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۸۲۴۸۳
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از تسنیم، همزمان با تشدید مواضع و ادعاهای توخالی رژیم اشغالگر صهیونیستی درباره اتخاذ گزینه نظامی ضد تأسیسات هستهای ایران و تلاش این رژیم برای به حاشیه بردن اخبار مذاکرات وین که حاکی از دست برتر ایران در مذاکرات است، خبر خودکشی یک سرباز صهیونیست بهنام «اسحاق تشین» سرباز یگان چترباز ارتش رژیم صهیونیستی که در جنگ جولای 2006 حضور داشت بازتاب زیادی در رسانهها پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منابع خبری گزارش دادند، این سرباز اسرائیلی که از زمان جنگ جولای 2006 تاکنون از مشکلات روانی سختی بهدلیل ترس از حزبالله رنج میبرد، روز گذشته با 20 ضربه چاقو خودکشی کرد، در حالی که بهگفته خواهرش دائماً فریاد میزد: «پنجرهها را ببندید حزبالله شنود میکند». همچنین خبرهای متعددی که درباره مشکلات روانی سربازان صهیونیست به گوش میرسد گواه روشنی است مبنی بر اینکه ارتش رژیم اشغالگر قادر به پر کردن شکافهای موجود در نیروی زمینی خود نیست.
در آوریل گذشته نیز یک سرباز صهیونیست مقابل مرکز توانبخشی در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی خودسوزی کرد، این سرباز اسرائیلی در جریان جنگ غزه در سال 2014 دچار شوک روانی شدید شده بود.
کارشناسان معتقدند نظامیان اسرائیلی که صهیونیستها اعتماد زیادی به آنها دارند و برای محافظت از جبهه داخلی خود به آنها تکیه کردهاند اغلب بیماران روانی هستند یا از وضعیت بغرنج عصبی رنج میبرند که همین امر بهشدت آنها را بهسمت خودکشی سوق میدهد.
مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی در آخرین آماری که در رسانههای این رژیم منتشر کردهاند تأکید میکنند که خودکشی اولین و اصلیترین دلیل مرگ سربازان اسرائیلی است و در سال 2020 درصد قابلتوجهی از تلاش سربازان صهیونیست برای خودکشی به ثبت رسیده است.
گزارش مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی نشان میدهد تعداد سربازان اسرائیلی که در شرایط سخت روانی بهسر میبرند در سال 2020 به 6 هزار و 215 نفر رسید. پروندههای پزشکی این سربازان نشان میدهد که آنها از مشکلات روانی زیادی رنج میبرند. تعداد جلسات روانشناسی برای سربازان صهیونیست بین سالهای 2016 تا 2017 از 47 هزار مورد فراتر رفته است و بیشتر این جلسات مربوط به بیماریهای روانی و افزایش خودکشی میان نظامیان ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی است.
آمار نشان میدهد 58 تن از نظامیان صهیونیست که در جنگ جولای 2006 با حزبالله لبنان حضور داشتند تنها چند ماه بعد از پایان این جنگ خودکشی کردند و بعد از آن دور تازه خودکشی سربازان صهیونیست در 4 جنگ بعدی با غزه تشدید شد.
در همین زمینه «حسن لافی» کارشناس امور رژیم صهیونیستی در گفتگو با وبسایت الخنادق اعلام کرد: در زمان حاضر وضعیتی بهنام تنش روانی در ارتش اسرائیل وجود دارد که در اغلب موارد منجر به خودکشی سربازان ارتش میشود.
وی افزود: به این وضعیت روانی سربازان صهیونیست «شوک جنگی» گفته میشود، به همین دلیل نظامیان اسرائیلی در جنگ زمینی با مشکلات متعددی مواجه هستند؛ چرا که ورود به این جنگ در وهله اول مستلزم نوعی آمادگی روانی است که سربازان صهیونیست فاقد آن میباشند. شوک جنگی از شایعترین بیماریهای روانی میان سربازان ارتش رژیم صهیونیستی بهویژه بعد از پایان خدمت نظامیان هست.
مرکز صهیونیستی موسوم به «مرکز اسرائیل برای قربانیان جنگ و ترور»، اضطراب و وضعیت روانی سربازان صهیونیست را این گونه توضیح میدهد: زمانی که شما در معرض یک رویداد آسیبزا قرار میگیرید سیستم روانشناختی و عاطفی شما با محرکهای بیش از حد پر میشود و این محرکها در سیستم روانشناختی باقی میمانند، این مشکل در اغلب موارد درمان نمیشود و گاهی بهشکل اولیه خود باقی میماند، در نتیجه فرد مجدداً این حوادث آسیبزا را مقابل چشمان خود میبیند و همه صداها و تصاویر و خاطراتی که در سیستم روانشناختی او ثبت شده است بار دیگر در برابر چشمانش ظاهر میشود، در این شرایط فرد تصور میکند که بهطور ناگهانی به او حمله شده است، به همین دلیل واکنش نشان میدهد، آمار نشان میدهد که از هر 12 سرباز اسرائیلی حداقل 1 سرباز علائم این سندرم را دارند.
حسن لافی، کارشناس امور رژیم صهیونیستی در ادامه گفتگوی خود با الخنادق اعلام کرد که بیماری روانی سربازان صهیونیست در 3 مورد تأثیر جدی دارد:
ـ مشکلات روانی میان سربازان صهیونیست تأثیر زیادی بر عملکرد آنها در ارتش و آمادگی برای ورود به جنگ دارد.
ـ این مشکلات در وهله دوم منجر به تضعیف ساختار نیروی زمینی و یگانهای رزمی و همچنین بیمیلی بسیاری از جوانان صهیونیست برای ورود به این یگانها میشود، این واقعیتی است که داخل ارتش رژیم صهیونیستی به پدیدهای جدی تبدیل شده است. مؤسسه نظامی رژیم صهیونیستی تلاش میکند جوانان اسرائیلی را برای ورود به یگانهای ویژه و حتی یگانهای مستقیم تشویق کند اما آمار نشان میدهد که بسیاری از این جوانان بعد از ورود به این یگانها دچار بیماریهای روانی و شوک جنگی شدهاند.
ـ تأثیر سوم بیماریهای روانی سربازان صهیونیست به جنگی که در آینده در انتظار رژیم صهیونیستی است برمیگردد. ضعف نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی از جنگ جولای 2006 با حزبالله لبنان صراحتاً مشخص شد و نظامیان این رژیم متوجه شدند که شانسی برای موفقیت در جنگ زمینی ندارند. در مرحله کنونی نیز همچنان این مشکل پابرجاست و شواهد نشان میدهد سربازان اسرائیلی وضعیت روانی مناسب برای ورود به عملیاتهای زمینی را ندارند.
کارشناسان معتقدند این بیماریهای روانی قطعاً مانعی برای ورود رژیم صهیونیستی به جنگ زمینی با گروههای مقاومت و همچنین مانع بزرگی برای جذب جوانان صهیونیست در نیروی زمینی ارتش رژیم اشغالگر است.
علاوه بر آن عملیاتهای شهادتطلبانه اخیر فلسطینیان در قدس اشغالی نیز قطعاً روح و روان سربازان صهیونیست را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ بهطوری که موجب میشود این سربازان مدت زیادی در حالتی از تنش و اضطراب و ترس دائمی بهسر ببرند و همین امر بر عملکرد نظامی آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت.
بعد از جنگ جولای 2006 رژیم اشغالگر صهیونیستی برای درمان سربازان خود یک منطقه روستایی را به این منظور اختصاص داد و 900 سرباز صهیونیست که در این جنگ شرکت کرده بودند برای درمان ثبتنام و دهها تن از میان آنها خودکشی کردند. مرکز مربوطه در این روستا برای درمان بیماریهای روانی سربازان صهیونیست، تلاش میکند تا آمار واقعی سربازانی را که از شرایط سخت روانی رنج میبرد پنهان کند و در واقع تعداد این سربازان یک راز نظامی برای ارتش رژیم صهیونیستی است.
روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی در سال 2018 اعلام کرد که سربازان سابق ارتش اسرائیل از این ارتش شکایت کرده گفتند که مقامات ارتش این سربازان را بعد از انجام وظیفه خود رها کردهاند.
البته بیماریهای روانی تنها نقصی نیست که سربازان صهیونیست دارند؛ چرا که مراکز مطالعاتی اسرائیل در سال 2017 اعلام کردند 54 درصد از سربازان ارتش این رژیم اعتیاد به مواد مخدر دارند.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی ارتش رژیم صهیونیستی بیماری های روانی مشکلات روانی رژیم اشغالگر برای ورود جنگ جولای 2006 نیروی زمینی نشان می دهد حزب الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۸۲۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات تازه و تکاندهنده از خودکشی سمیرا آل سعیدی
آفتابنیوز :
یزدانی میگوید: دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشتهاند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیامهایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل میکرده به ایشان میگوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام میدهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده است. دکتر تیمورزاده میگفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمیکرد به خودکشی فکر کند.
خودکشی پزشکان موضوع بحث این روزهاست و خودکشی دکتر سمیرا آل سعیدی، نمونه دیگری است که پس از مورد خانم دکتر بخشی، شرایط بغرنج پزشکان را به نمایش میگذارد. تداوم این روند نه تنها موجب دلسردی و نگرانی دیگر پزشکان خواهد شد بلکه از دست رفتن هر پزشک، بارعلمی پزشکی کشور را نیز کاهش میدهد.
جهت بررسی بیشتر این موضوع، گفتگویی با هادی یزدانی، پزشک و فعال صنفی انجام شده است که در ادامه، مشروح آن را میخوانید:
*اطلاعات شما از پرونده خودکشی خانم دکتر آل سعیدی از کدام منابع است؟
اطلاعات من از این پرونده مبتنی بر اطلاعاتی است که در دو روز اخیر در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این اطلاعات به صورت پراکنده از سوی بیماران، دانشجویان و همکاران خانم دکتر منتشر شده است. مورد خانم دکتر آل سعیدی برخلاف مورد خانم دکتر بخشی است که یک مورد استثنایی ناشی از ظلم و تحقیر سیستماتیک ایشان را به سمت خودکشی برد.
* خانم دکتر آل سعیدی در چه شرایطی دست به خودکشی زد و خودکشی ایشان چه تفاوتی با مورد خانم بخشی دارد؟
مورد خانم دکتر آل سعیدی از منظر دیگری نسبت به خانم بخشی قابل بررسی است. ایشان در بالاترین درجهی تحصیلات علمی و فوق تخصص، بوده و سمتی در معاونت امور بینالملل بیمارستان امیرعلم داشته است و اگر این فرد را از بیرون نگاه کنیم، نماد یک فرد کامل و موفق است. ایشان متاهل بوده و دارای یک فرزند هشت ساله است. به واقع چه اتفاقی میافتد که ایشان خودکشی منجر به مرگ انجام میدهد؟ دکتر تیمورزاده از فعالین صنفی که آشنایی با خانم دکتر داشته و در این باره در اینستاگرامشان هم نوشتهاند دیروز به من گفت ایشان بسیار فرد فعالی بودند، اما طی چند مرحله در پیامهایی که با دکتر تیمورزاده رد و بدل میکرده به ایشان میگوید آیا راهی برای مهاجرت هست که دیگر نیازی به تحصیل مجدد نداشته باشم؟ در ماجرا مرگ دکتر بخشی، خانم دکتر آل سعیدی به دکتر تیمورزاده پیام میدهد که باید یک کار جمعی انجام دهیم. یعنی تا چند وقت پیش هم ایشان امیدش به تغییر را از دست نداده بوده. دکتر تیمورزاده میگفت ایشان به ظاهر شرایطی عادی داشت و کسی باور نمیکرد به خودکشی فکر کند. من تمام این مسائل را گفتم تا به این نکته برسم که خودکشی هیچ قانون و صورت و ظاهری ندارد. اصلاً اینطور نیست که بگویید به چهره و رفتار یک فرد میآید که خودکشی کند. مورد خانم دکتر آل سعیدی نشانگر این است یک فرد که از منظر بیرونی در اوج موفقیت است و زندگی شخصی خوبی هم دارد، اما خودکشی میکند. خیلی از دانشجویان هم از ایشان تعریف میکنند که شخصیت فروتن و علمی داشت. در نتیجه حتی چنین فردی هم در موقعیت ناامیدی اجتماعی، دست به خودکشی میزند. آینده حتی برای چنین آدمی هم نکتهی مثبتی ندارد و رو به افول است، او این را در صحبت با دکتر تیمورزاده نیز گفته بود. از مجموع اطلاعاتی که از منابع مختلف به جز خانواده ایشان جمعآوری کردیم به نظر میرسد که علت خودکشی ناامیدی مطلق نسبت به هرگونه تغییر و بهبود در آینده است.
* چند درصد از پزشکان درگیر این نوع از ناامیدی اجتماعی رو به خودکشی هستند؟
من میخواهم مسأله را فراتر از پزشکان ببینم، باید ببینیم چند درصد مردم چنین ناامیدی دارند. وقتی شما هیچ امیدی به تغییر نداشته باشید، هرکدام از آدمها در هر شرایط یک نوع تصمیم میگیرند. در مورد پزشکان، چندین اتفاق با هم افتاده است؛ یاس فلسفی و ناامیدی اجتماعی که بسیاری از مردم نسبت به آیندهی کشور دارند، در کنار مشکلات صنفی و مشکلات مالی در جوان پزشکان موجب خودکشی است. در مورد خانم دکتربخشی، ظلم سیستماتیک هم اضافه شده بود. برخی از شغلها ذاتاً در سادهترین حالت خود هم سخت هستند. به علت اینکه پزشکی با جان افراد در ارتباط است و چالشهای قانونی بسیاری دارد، پزشکان نگرانیها و تنشهای زیادی دارند. ممکن است عدهای بگویند این شرایط برای همه وجود دارد، اما در ماجرای خودکشی پزشکان، فقط چالشهای جامعه مطرح نیست، بلکه چالشهای شغلی هم مطرح است. خیلی از ما در حال دیدن افت علم پزشکی در کشورمان هستیم و ایشان هم در جایگاه شغلیشان این مسأله را میدیده است. دیدن چنین مسائلی باعث ناامیدی بیشتر میشود.
*خودکشی در پزشکان چه تفاوت ساختاری با دیگر اقشار دارد؟
پزشکان خودکشیهای معطوف به مرگ دارند و فرد به واسطهی علمی که دارد، کار را در لحظه تمام میکند. بنا بر شنیدهها برخی از رزیدنتهای خانم دکتر آل سعیدی گفتهاند که ایشان حتی روز قبل از خودکشی درباره این مسأله برای دانشجویان صحبت کرده است.
* پرونده خانم دکتر بخشی به کجا رسید؟
خود من و یکسری از فعالان صنفی صبر کردیم تا گرد و خاک درگیریهای ایران و اسراییل فروکش کند. به سبک مدیریت تمام مسائلی که در کشور داریم، یک روش صبر و سکوت در سیستم بوروکراسی اداری کشور وجود دارد که خواهان صبر است تا بحران بعدی فرا برسد و بحران قبلی فراموش شود. ما مورد خانم دکتر بخشی هم ماجرا را فراموش نکردهایم. نزدیک یک ماه از مرگ ایشان گذشته، اما هیچکس در سیستم اداری کشور پاسخگو نبوده و قبول مسئولیت نکرده است. افرادیکه با ترک فعل، مسبب بردن خانم بخشی به سمت خودکشی بودند، متأسفانه با همان روش قبلی و حتی شدیدتر به کار برگشتهاند. آنها دیدند که هیچکس از آنها پاسخ نمیخواهد.
منبع: سایت انتخاب