ریشههای اعتراض معلمان از نگاه عباس عبدی
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۲۹۲۸۱
این روزها اعتراضات سراسری آموزگاران توجه همگان را به خود جلب کرده است؛ اعتراضاتی که سراسری، بسیار آرام و مدنی برگزار میشود و خواسته اصلی آنان نیز همسانسازی با حقوق اعضای هیات علمی دانشگاهها طبق یک نسبت معین است.
به گزارش ایسنا، عباس عبدی در ادامه یادداشت خود در روزنامه «اعتماد» نوشت: آموزگاران در این خواسته خود ذیحق هستند، چرا که بدون تردید حقوق و دستمزد آنان به قیمت ثابت در چند دهه گذشته کاهش داشته، در نتیجه بسیاری از آنان را مجبور به حضور در مشاغل دوم و حتی سوم کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت کنونی آموزش و پرورش اعم از اعتراض آموزگاران به حقوق خودشان یا شرایط بد موجود در نظام آموزشی کشور ناشی از چیست؟ در اینجا میخواهم به چند عامل اشاره کنم که گمان میکنم اهمیت دارد.
اولین مساله فلسفه نادرست آموزش و پرورش در ایران است. فلسفهای مبتنی بر اینکه حکومت یا بزرگتران واجد گزارههای اخلاقی و انسانی و آموزشی ازلی و ابدی درستی هستند و باید آن را به ذهن دانشآموزان تزریق یا منتقل کنند. نظامی که آن را میتوان معادل نظام آموزشی اسکولاستیک دانست. اگر نظام آموزشی اسکولاستیکی در چند قرن پیش میتوانست مدتی دوام آورد، در قرن ۲۱ و با حضور اینترنت و شبکههای اجتماعی و... همچنین دسترسی به سایر نظامهای آموزشی قابل پیاده کردن نیست، چه رسد به اینکه دوام آورد. شرح و بسط این ویژگی نیازمند تحلیل جداگانه است، به ویژه در اصول آموزش، محتوای آموزش و مدیریت آموزشی بازتاب دارد.
مساله و ریشه بعدی که از دهه ۱۳۶۰ آغاز شد، مدارس غیرانتفاعی است. اجازه بدهید خیلی صریح بگویم؛ فرزندان خودم نیز حداقل بخشی از دوره تحصیلشان را در مدارس غیرانتفاعی گذراندهاند. ولی از همان ابتدا با این مدارس مخالفت داشتهام و بارها نوشتهام. زیرا گمان میکردم که از یک سو موجب فراموشی نظام آموزش و پرورش با حدود ۱۹ میلیون دانشآموز (در آن مقطع) خواهد شد، از سوی دیگر عدالت آموزشی را به مسلخ میبرد و بدتر آنکه نیروهای جوان و خلاق را نابود میکند. در واقع هنگامی که چند صد هزار نفر از آموزش خوب برخوردار شوند و میلیونها دانشآموز از این امکان محروم شوند، این استعدادهای خلاق در میان این میلیونها نفر هستند که نابود میشوند. از سوی دیگر سقوط سطح آموزش در کشور ریشه اصلی بسیاری از ناهنجاریها و بیفرهنگیهای موجود در نسلی است که از آموزش خوب محروم شدهاند. اتفاقی که در دانشگاهها به شکل معکوس رخ داد. با تاسیس دانشگاه آزاد در عمل فشار از روی دانشگاههای دولتی برای جذب دانشجویان بیشتر برداشته شد و کیفیت آنها مخدوش نشد. ولی در مدارس عکس این رخ داد. با آباد کردن مدارس غیرانتفاعی، نظام آموزش و پرورش را ویران کردند و حتی درون این نظام چند جزیره محدود چون مدارس تیزهوشان، نمونه مردمی و... درست کردند و بقیه را به امان خدا رها کردند.
مدارس غیرانتفاعی یکی از شاخصهای مهم برای فهم «طبقه جدید» یا همان «نومانکلاتورا»های اتحاد جماهیر شوروی در ایران است. هنوز مطالعهای عمیق و معتبر درباره چگونگی شکلگیری این مدارس و گرفتن امتیازات دولتی در عوض ثبتنام فرزندان این طبقه جدید انجام نشده است. حداقل ریشه بخش مهمی از فسادهای موجود و تبدیل شدن مجموعه حاکم به یک کاست سیاسی را باید در وجود این مدارس و صاحبان آنها دید. زیرا مدرسه یعنی آموزش و آینده فرزندان، جایی است که شوخیبردار نیست. برای یک ساختار غیرپاسخگو مهمترین ابزار قدرت، مدیریت و مالکیت و کنترل این مدارس است. نهایت آنکه با این مدارس مساله آموزش فرزندان صدها و هزاران نفر از مسوولان حل شد. البته کسان دیگری هم که دستشان به دهانشان میرسید از این وضعیت بهرهمند شدند و در نتیجه میلیونها دانشآموز و صدها هزار آموزگار به فراموشی نسبی سپرده شده و هم به لحاظ آموزشی و هم به لحاظ تربیتی و پرورشی به حاشیه رانده شدند. هزینههای انجام شده برای تحصیل در این مدارس نیز نوعی سرمایهگذاری با سوددهی بالا بود. نه نگران مشکلات تربیتی فرزند خود بودید، نه نگران پیشرفت تحصیلی و نه نگران قبولی در کنکور، مگر اینکه فرزندتان خیلی کماستعداد و سر به هوا باشد که بحث دیگری است. امکانات دولتی در حد وسیع و به صورتهای گوناگون به این تعداد اندک مدرسه سرازیر شد و آبادی آنها به قیمت فراموشی و حتی ویرانی بخشهای دیگر تمام شد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش نظام آموزش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۲۹۲۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارس کار راهکاری برای کاهش ترک تحصیل / برنامه درسی هنوز برمبنای دهه ۶۰ است
زارعی معلم و دانشآموخته دکتری تعلیم و تربیت در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص دلایل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان گفت: پس از کرونا آمار ترک تحصیل افزایش یافت و در سال ۹۸-۹۹ بیشترین آمار ترک تحصیل را در مقطع متوسطه اول و دوره ابتدایی داشتیم. بعد از آن هم اگرچه ترک تحصیل با شدت کمتری اتفاق افتاد اما این موضوع در دوره متوسطه دوم بیشتر شد.
بیشتر بخوانید علت ترک تحصیل در روستاهای مرزی از زبان معلم نمونه کشوروی با بیان اینکه ترک تحصیل دو جنبه دارد و یکی ناشی از ساختارهای اجتماعی و دیگری نشات گرفته از ساختارهای آموزشی است، عنوان کرد: در روستاها آمار ترک تحصیل به ویژه در دوره متوسطه و میان پسران بیشتر است و حتی مشاهدات میدانی ما حاکی از این است که امکان دارد آمار بیش از چیزی باشد که اعلام میشود.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نقش ساختارهای اجتماعی در ترک تحصیل، عنوان کرد: وقتی نوجوان ما میبیند، کسانی که به سختی تحصیل کردهاند، جایگاه اجتماعی خوبی ندارند و درآمدهای آنها مطلوب نیست، به این فکر میکند که اگر وقت خود را برای تحصیل نگذارد و مثلا کارتن جمع کند، درآمد بهتری خواهد داشت. او فکر میکند که اگر از ۱۵ سالگی کار کند، تا ۳۰ سالگی هم صاحب خانه میشود و هم خودرو اما با درس خواندن از چرخه اقتصادی عقب میماند.
وی ادامه داد: خانواده هم نقش مهمی دارد و شاید به ظاهر ترک تحصیل را تائید نکند اما در عمل باعث میشود که نوجوان به این سمت برود. وقتی خانواده برای رشد و دانایی کودک وقت نمیگذارد و انگیزههای او را تقویت نمیکند، او را به سمت ترک تحصیل هدایت میکند. خانوادههایی که کودکانشان ترک تحصیل میکنند در زبان مخالف هستند اما در عمل با کودک و نوجوان همراه نبودهاند که او فرصت و انگیزه علمآموزی داشته باشد.
بنویسید ترک تحصیل ناشی از ساختارهای آموزشیدکتری تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه آموزش و پرورش به لحاظ نهادی در جامعه در اولویت قرار ندارد، بیان کرد: نگاه بچهها به مدرسه اینطور نیست که برای یادگرفتن چیزهای جدیدی به مدرسه بیایند که میتواند زندگی آنها را تغییر دهد. از طرفی آموزش و پرورش در میان سایر نهادها، نهادی مصرف کننده است که چندان برای آن هزینه نمیشود تا راندمان آموزشی افزایش پیدا کند.
برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف استزارعی درخصوص نواقص ساختار آموزش و پرورش و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف است. این برنامه برای ۸۵ میلیون ایرانی که شرایط کاملا متفاوتی از یک دیگر دارند، یکسان است؛ درحالی که ساختار زندگی اجتماعی افراد باهم متفاوت است. این باعث میشود که افراد حس کنند، تحصیل نمیتواند چیزی به زندگی آنها اضافه کند.
وی اضافه کرد: تعداد کسانی که با وجود مشکلات از مناطق محروم تلاش کردهاند و رتبههای تک رقمی کنکور شدهاند، بسیار اندک است و اگر بخواهیم درباره عموم جامعه صحبت کنیم نمیتوانیم این گروه را ملاک قرار دهیم و باید کلیت را ببینیم که در زیر فشارها کم میآورند. در شرایط عمومی برنامه آموزشی با سبک زندگی افراد سنخیتی ندارد و درسی که میخوانیم هم کافی نیست؛ مثلا میبینیم که یک نوجوان تحصیل کرده و کسی که در پایه نهم درس را کنار گذاشته از نظر معلومات تفاوتی باهم ندارند.
جای خالی مهارتآموزیدکتری تعلیم و تربیت توضیح داد: برنامه درسی مشکلات و چالشهای زندگی افراد را حل نمیکند و میلی برای زندگی کردن در فرد ایجاد نمیکند. یکی از نکات مثبت مدارس فنلاند، تاکید بر آموزش مهارتهای زندگی است. سواد زندگی در دنیای امروز را باید به بچهها بیاموزیم.
کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ استوی افزود: از جهتی آموزش در کشور ما علممحور است و جای خالی مهارتآموزی احساس میشود. ۹۰ درصد دانشآموزان من دوست دارند که مهارت بیاموزند و کار عملی کنند اما محتوای درسی تاکید بر علم دارد. در چنین شرایطی که مهارتهای عمومی، توانایی شاد زیستن و راه زندگی درست در مدارس آموزش داده نمیشود، برخی از دانشآموزان انگیزه تحصیل را از دست میدهند. نسل ما تغییر کرده و شکاف نسلی اتفاق افتاده اما کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ است.
شکاف نسلی در آموزش دیده نمیشودزارعی بیان کرد: من به عنوان معلمی که با دانشآموزان نوجوان کار میکنم، میگویم که شکاف نسلی هر پنج سال یک بار اتفاق میافتد اما این شکاف در ساختار آموزش دیده نمیشود. از دوره ابتدایی تا پایه نهم را تعلیم تربیت عمومی میگوییم که رنگ و بوی ضعیفی دارد و بار علمی آن قویتر است و بعد از آن هم وقتی مهارتی نمیآموزند، انگیزه برای ماندن ندارند.
کارشناس آموزش و پرورش معتقد است که فضای مدارس هم شادی و نشاط کافی ندارد. وی در این باره توضیح داد: ما فعالیتهای دانشآموزمحور نداریم و فضای مدارس دانشآموزان را به سمت انزواطلبی میبرد. زنگهای ورزش هم مورد توجه قرار نمیگیرند. در هفته ۲ ساعت زنگ ورزش داریم که امکاناتی هم برای آن وجود ندارد.
دکتری تعلیم و تربیت بر این باور است که نهادهای موازی با آموزش و پرورش در جذب کودکان و نوجوانان موفقتر عمل کردهاند. وی در این باره گفت: برای مثال باشگاههای ورزشی، کلاسهای هنری و موسسات آموزشی محتوای جذابتری ارائه میدهند و آموزشی که در مدارس ارائه میشوند، سنتی و قدیمی هستند.
برخی معلمها بروز نیستندوی ادامه داد: از طرفی جذب معلم در آموزش و پرورش هم ساختار درستی ندارد. معمولا معلمهایی که جذب میشوند افراد بروزی نیستند و علم ارتباط با نوجوان را ندارند. ضعف نیروی انسانی اگرچه درصد کمی در ترک تحصیل دارد اما به عنوان عاملی ثانویه میتوان به آن پرداخت.
طرحهای آموزشی که در اجرا شکست میخورندزارعی در پاسخ به این سوال که آیا طرحهای آموزشی شبیه به طرح شهاب و یا مهارتآموزی میتوانند، در هدایت تحصیلی درست بچهها و ایجاد انگیزه موثر باشند، گفت: واقعیت این است که طرح شهاب که در راستای استعدادیابی اجرا شد، به درستی اجرا نمیشود. طرح ایران مهارت هم اینطور اجرا میشود که مدارس بچهها را به مراکز آموزشی ارجاع میدهند تا مهارتی یاد بگیرند اما باید درنظر گرفت که چه خانوادههایی به این طرح توجه میکنند؛ نوجوانی که خانواده فرهیختهای دارد، بدون نیاز به این طرح از سوی خانواده برای آموختن مهارت هدایت میشود اما مشکل ما در مورد خانوادههایی است که اصلا این موضوع در اولویت آنها نیست.
وی افزود: برخی افرادی که ترک تحصیل میکنند در خانوادههایی قرار دارند که حاشیهنشین هستند، اولویت در آنها علم و دانایی نیست و مشکلات معیشتی دارند و آسیبهای اجتماعی در آنها زیاد است. چنین خانوادهای به اینکه نوجوان خود را برای مهارتآموزی به موسسهای خارج از مدرسه بفرستد، فکر نمیکند. از طرفی این طرح هزینهبر است و آموزش و پرورش از مدارس خواسته که بخشی از آن را تقبل کنند اما مدرسه بودجه بسیار کم و محدودی دارد و در مقابل خانوادههای آسیبپذیر هم از طرح استقبال نمیکنند. کارشناس آموزش و پرورش اضافه کرد: بعنوان مثال بودجه مدرسه ما در روستایی در همدان ۵۰۰ هزار تومان است و در تامین هزینههای خود هم دچار مشکل است.
فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارددکتری تعلیم و تربیت با بیان اینکه بیشترین آمار ترک تحصیل مربوط به روستاها و حاشیه شهرها است، عنوان کرد: در این مناطق هم فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارد. بچهها به ویژه پسرها درگیر کار کردن میشوند و نمیتوان به لحاظ قانونی این نوجوانان را مجبور به حضور در مدرسه کرد اما میتوان با راهاندازی مدارس کار پیوند آنها را با مدرسه حفظ کرد.
وی درخصوص ویژگیهای مدارس کار توضیح داد: مدارس کار به این شکل هستند دانشآموز میتواند زمانی در مدرسه حاضر باشد و قسمتی از زمان هم به آموزش مهارتی برای افزایش درآمد و رشد او در کار اختصاص پیدا میکند. برخی خانوادهها نیاز دارند که نوجوانشان در تامین معیشت خانواده نقش داشته باشد و وقتی رفع مشکل اقتصادی او کار راحتی نیست، حداقل میتوان با کمک چنین مدارسی مهارت و توانمندی نوجوان را افزایش داد. یک مدرسه غیرانتفاعی در محله دروازهغار تهران در کشور این مدل را اجرا میکند اما نمونه مشابه دیگری نداریم.
یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج استکارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج است، عنوان کرد: به دلیل اینکه در روستا تدریس میکنم، بارها شاهد این موضوع بودهام که دخترها به دلیل ازدواج از تحصیل بازمیمانند. بارها با خانواده این دختران صحبت کردم تا اجازه دهند که به مدرسه بازگردند. اگر قانونی وجود داشت که خانوادههایی را که دخترانشان در سن کم ازدواج و ترک تحصیل میکنند، بازخواست میکرد، آمار ترک تحصیل در دختران به ویژه در روستاها کاهش پیدا میکرد. دانشآموزی داشتم که در ۱۳ سالگی طلاق گرفت و چنین نوجوانی در معرض آسیبهای متعددی قرار میگیرند. کاش قانونی داشتیم که با کمک آن بچهها را حتی اگر ازدواج هم کرده بودند، به مدرسه بازمیگرداندیم.
وی ادامه داد: یکی از راهکارهای هلند برای کاهش آمار ترک تحصیل اجباری کردن آموزش عمومی است. مثلا میتوان در کشور ما هم آموزش عمومی که شامل دوره ابتدایی و متوسطه اول تا پایه نهم میشود را اجباری کرد و والدین کسانی که ترک تحصیل میکنند در دادگاه حاضر شده و توضیح دهند. این کار تاحدی ترک تحصیل را حداقل در سن ۱۲ تا ۱۴ سال کاهش میداد. سطح بندی کردن دروسیکی دیگر از ابتکارات هلند این است که دروس سطحبندی دارند و فرصت های هم وجود دارد که دانشآموزان میتوانند بین آن دو سطح جا به جا شوند و متناسب با توانمندی خود آموزش ببینند. ما برای همه دانشآموزان محتوای درسی یکسان طراحی کردهایم و در پایه نهم از همه آنها امتحان کشوری میگیریم و بر آن اساس شرایط آنها را میسنجیم و در حالی که اکثریت دانش آموزان علاقه به درس ندارند.
نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیلزارعی با بیان اینکه ترک تحصیل در دوره متوسطه هم در میان دختران و هم پسران آمار بالایی دارد، توضیح داد: در دختران بیشتر مسئله ازدواج مطرح است و پسران هم معمولا به سمت اشتغال میروند. این آمار در روستاها بیش از شهرها است. یکی از دلایل این است که تعداد هنرستانها در روستاها به شدت کم است و این خود بستری برای ترک تحصیل ایجاد میکند. یا اگر هنرستانی هست، به لحاظ ساختاری درست عمل نمیکند و کار عملیاتی در آن انجام نمیشود. وقتی هنرستان ضعیف است، دانشآموز فکر میکند که اگر در کارخانهای کارآموزی کند یا حتی در ضایعاتی کار کند، درآمد بیشتری خواهد داشت.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: هنرستانها مطابق نیاز جوامع گسترش پیدا نمیکنند. رشتههای محدودی برای هنرستانها وجود دارد. هنرستانها باید مطابق نیاز صنعت و خدمات باشند. اگر مثلا هنرستانهای کشاورزی، صنایع غذایی، باغداری و غیره افزایش پیدا میکردنددر روستاها و مطابق با اقتصاد روستایی صنایع تبدیلی را جهت حرفه آموزی و درآمد زایی، مشکل ترک تحصیل انقدر بزرگ نمیشد. وجود این هنرستانها کمک میکند که دانشآموز بداند، میتواند مهارتی یاد بگیرد که در محیط زندگی او کاربرد دارد.
وی تاکید کرد: از جهتی ما ساختار آموزشی پیچیدهای برای هنرستان تعریف کردهایم چراکه دانشآموزانی که به سمت هنرستان میروند معمولا حافظهمحور نیستند و به کار عملیاتی علاقه دارند اما نحوه آموزش اینگونه نیست. اگر دوره آموزشی در هنرستان کوتاه مدت میشد به دوسال جهت کاهش آسیب اجتماعی و دور نشدن از فضای آموزشی موقعیتی فراهم میشد که در همان دوران سربازی می رفتند و در ارگانهای مختلف کار کنند، خود انگیزهای برای ادامه تحصیل بود.
انتهای پیام /
پرستو خلعتبری کد خبر: 1228197 برچسبها وزارت آموزش و پرورش