Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-04-28@03:39:24 GMT

چرا کاپیتان‌ها در فوتبال بازوبند می‌بندند؟

تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۸۱۱۴۶

نظریه‌های مختلفی درباره ورود بازوبند کاپیتانی به دنیای فوتبال وجود دارد، اما تنها چیزی که مشخص است برخلاف خودِ فوتبال، انگلیسی‌ها نمی‌توانند مدعی شوند ابداع‌گر قانون بستن بازوبند هم هستند.


به گزارش شریان نیوز،چرا کاپیتان‌ها شروع به استفاده از بازوبند کردند؟ بستگی دارد از کی بپرسید! سه نظریه وجود دارد که در مورد نحوه ورود بازوبندها به فوتبال بریتانیا توضیح می‌دهند، و هرکدام هم تا حدی درست هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



بابی مور
بابی مور در حالیکه جام ژول ریمه را تکان می‌دهد لبخند می‌زند. جف هرست و ری ویلسون اخمو مور را بالا می‌برند. جورج کوهن که خسته شده است بازویش را روی شانه بابی چارلتون می‌گذارد. اما چیزی کم است: مور بازوبند کاپیتانی نبسته است. انگار دیدن کاپیتان بدون بازوبند غیر معمول است. بستن بازوبند کاپیتانی به معنای پذیرفتن مسئولیت اتفاقات درون زمین و در عین حال تبدیل شدن به کانون تمرکز تیم و هواداران است. مسئله این است که هیچکسی حتی نهادهای حاکم هم دقیقاً نمی‌دانند که این بازوبندها از چه زمانی و از کجا آمده‌اند.

خبر نداریم!
یوفا گفت: «ما از هیچ مقاله منتشر شده در این مورد خبر نداریم.» هیئت بین‌المللی فوتبال که قوانین بازی‌ها را تنظیم می‌کند گفت: «متاسفانه اطلاعاتی در این مورد در آرشیو اطلاعات‌مان نداریم»، و مورخ آن‌ها هم چیزی در این مورد نمی‌داند. «تنها چیزی که او می‌توانست به ما بگوید این بود که بازوبندهای کاپیتانی هرگز در قوانین مشخص نشده‌اند و هرگز سوژه بحث‌ها نبوده است.»

مدیر فنی IFAB، داور سابق دیوید الری نیز هیچ نظری نداشت: «او فقط گفت که این مورد باید از سازمان‌دهندگان مسابقه نشأت گرفته باشد.» نه فیفا، نه اتحادیه فوتبال انگلیس و نه لیگ فوتبال نتوانستند در این مورد کمک کنند.


بابی مور؛ کاپیتان انگلیس در جام‌جهانی ۱۹۶۶


داستان‌های مختلف
سه داستان مختلف از ورود بازوبندها به بریتانیا وجود دارد که هرکدام به نوعی می‌توانند درست باشند: بازوبند یک ترفند اداری ساده برای آسان کردن کار داوران بود؛ ایده یک هنرمند بود؛ و نوعی سرویس ملی برای اصلاح جریان‌های کنترل نشده اوایل دهه ۱۹۷۰ بود.

در حالت کلی، داستان بازوبندها بر تکامل فوتبال از جوامع مجزا به فرهنگ جهانی و از شغلی با دستمزد متوسط به صنعتی با سیستم بسیار پیشرفته، سایه می‌اندازد. از بریتانیا شروع نشد. عکس‌ها آندری زازرویف کاپیتان دیناموکیف را نشان می‌دهند که در اوایل سال ۱۹۵۴ یکی از آن‌ها را پوشیده است و یکی هم روی بازوی کاپیتان ایتالیا، برونو بولچی، در حالی که در فینال جام جهانی زیر ۱۸ ساله‌های ۱۹۵۸ با بابی چارلتون دست می‌دهد، وجود دارد. در آن زمان بازوبند بستن در ایتالیا عادی بود؛ تحقیقاتی که توسط پائولو ماجیونی، روزنامه‌نگار ایتالیایی انجام شد نشان می‌دهد که قانونی جدید در شروع فصل ۱۹۵۰-۱۹۴۹ سری A اعلام می‌کرد که کاپیتان‌ها باید بازوبند ببندند.

آن‌ها به تازگی وارد بریتانیا شده‌اند، اما تعیین تاریخی دقیق برای تبدیل شدن بازوبند به یک هنجار دشوار است. الکس جکسون از موزه ملی فوتبال، ورود آن‌ها را به اواسط دهه ۱۹۸۰ ربط می‌دهد. فصل ۱۹۸۶-۱۹۸۵ نقطه شروع محتمل است. مقاله‌ای در «آبردین اِونینگ اکسپرس» در ۱۶ می ۱۹۸۵ اشاره کرد که «برای افزایش توجه و تمرکز در مناطق حساس بازی، پیشنهاد می‌شود که کاپیتان‌ها فصل آینده بازوبندهای متمایز ببندند». احتمالاً در این مرحله قانون ۱۴d جام حذفی اضافه شده است: «کاپیتان هر تیم باید بازوبند ارائه شده توسط اتحادیه را برای متمایز شدن خود ببندد.»

یکی از افرادی که زندگی حرفه‌ای خود را در منطقه حساس زمین گذرانده، جورج کورتنی است. او در طول دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ داوری می‌کرد و با نزدیک شدن به ۸۰ سالگی‌اش، هنوز مسابقات درون مدرسه‌ای را در دانشگاه دورهام قضاوت می‌کند. برای او بازوبند کاپیتانی به عنوان «نقطه مرجع» بود، به خصوص «زمانی که داور، به مشکل برمی‌خورد.» داور می‌تواند به کاپیتان مراجعه کند و بگوید: «هی رفیق، این مرد را ادب کن.»

نه او و نه همکار سابقش، کیت هکت، نتوانستند تاریخ دقیق حضور بازوبندها را تعیین کنند. با این حال، در حالی که کورتنی بازوبند را به عنوان کمکی به مقامات یاد می‌کند، هکت می‌گوید که این بازوبند «بیشتر برای هواداران بود تا داوران». هکت به یک مرد به عنوان منبع اشاره کرد؛ هنرمند پل ترویلیون.

ایده از آمریکا
در اواخر دهه ۱۹۶۰، ترویلیون که در ایالات متحده کار می‌کرد، به بازی بیسبال کلیولند هندز رفت. در مقایسه با فوتبال بریتانیا، زرق و برق بیسبال بسیار زیاد بود: رقصندگان، آتش‌بازی، تیشرت‌های رایگان. هنگامی که او به بریتانیا بازگشت، دان ریوی را متقاعد کرد که تیم لیدز او می‌تواند با زرق و برق بیشتری بازی کند و خودش می‌تواند این زرق و برق‌ها را فراهم کند. ریوی موافقت کرد.

ترویلیون جوراب‌های شماره‌دار طراحی کرد که بازیکنان در هنگام گرم کردن قبل از بازی می‌پوشیدند و آن‌ها را امضا می‌کردند و درون جمعیت پرتاب می‌کردند. همچنین توپ‌هایی را به میان تماشاگران شوت می‌کردند. روتین گرم کردن موزون و گرمکن‌هایی که نام خانوادگی بازیکنان روی‌شان نوشته شده بود هم به کار اضافه شد. این کار موثر بود.

ترویلیون
ترویلیون که اکنون ۸۷ ساله شده هنوز هم پرانرژی است. او خود را «اسطوره» می‌خواند و در مصاحبه با گاردین گفت که هر شب ساعت ۲ می‌خوابد و ساعت ۴ هم بیدار می‌شود. با هیجان می‌گوید: «مشتاق بیدار شدن از خواب هستم. می‌خواهم حس کنم که هنوز زنده هستم! بسیاری از مردم متقاعد شده‌اند که من بازوبند را قانونی کردم.»

او به‌عنوان یک هوادار همیشه از این که نمی‌توانست از روی سکوها تشخیص دهد که چه کسی تیم را هدایت می‌کند، عصبانی بود: «من از نگاه کردن به تیم‌ها و فکر کردن به این مورد عصبانی می‌شدم، فکر می‌کردم تامی اسمیت کاپیتان لیورپول است اما یک نفر دیگر می‌گفت نه، لیچ کاپیتان لیورپول است.»

او می‌گوید که ایده بازوبند قبل از فینال جام حذفی ۱۹۷۲ مقابل آرسنال به سرش افتاد. اتحادیه فوتبال انگلیس به لیدز گفت که باید روتین‌های قبل از بازی ترویلیون را کنار بگذارد. آن سال صدمین سالگرد این رقابت‌ها بود و اتحادیه فوتبال انگلیس برنامه‌ریزی کرد تا قبل از بازی، برندگان تاریخی از جمله رویال اینجینیرز، دانشگاه آکسفورد و واندررز را با رژه‌ای از مردم با لباس‌ها و جوراب‌های فوتبال اواسط دوره ویکتوریا، که توسط مردی با شنل و کلاه هدایت می‌شدند، به رسمیت بشناسد. به این معنی که زمانی برای گرم کردن لیدز وجود ندارد. «فکر کردم، چه کنیم؟»

ترویلیون به جک چارلتون پیشنهاد کرد که تیم همچنان توپ‌های خود را به میان جمعیت شوت کند و جوراب‌های خود را بپوشد و شاید کاپیتان بتواند بازوبند ببندد: «جک مخالف تمرین در ملاءعام بود، او مخالف ایده جوراب‌ها بود، اما گفت که بازوبند را می‌پوشد. جک همان مرد بود. او تنها کسی بود که با ریوی بحث می‌کرد. هیچ‌کس این کار را نمی‌کند، حتی جانی گیلز.»

ترویلیون پس از جلب رضایت چارلتون، با طرحی به سراغ بیلی برمنر رفت: یک نوار آبی پررنگ و پهن با یک «C» زاویه‌دار و سفید. برمنر نمی‌خواست آن را بپوشد. «به بیلی گفتم، بازوبند را ببند. مردم فکر می‌کنند که شخص دیگری کاپیتان است، کسی نمی‌داند شما کاپیتان هستید. او گفت، اما همه می‌دانند که من کاپیتان هستم. گفتم، نه وقتی که بازی در سراسر جهان تماشا بشود! با دیدن این بازوبند همه فوراً شما را شناسایی می‌کنند. اما او گفت نه من هرگز این بازوبندها را نمی‌پوشم. نمی‌خواهم هیچ‌چیزی حواسم را از فینال پرت کند.»

قبل از اینکه ترویلیون فرصتی برای تغییر نظر برمنر داشته باشد از حلقه داخلی کادر ریوی خارج شده بود. او برای تبلیغ تک‌آهنگ «Marching On Together» برای فینال جام آن سال، عکس‌برداری دو صفحه‌ای برای نشریه «سان» راه‌اندازی کرد که در آن ۱۱ مدل در لباس‌های لیدز حضور داشتند. «دان ریوی به من گفت: تو نقشه را باختی، پل. این فوتبال است، نه تجارت نمایشی.»

آدیداس و بکن‌باوئر
ایده بازوبند در ذهن ریوی باقی ماند و ترویلیون به پیشبرد ایده‌های خود ادامه داد. او در اوایل دهه ۱۹۷۰ برای شرکت پوشاک شنای داسلر آرنا کار می‌کرد و با هورست داسلر، مدیر اجرایی آدیداس و پسر بنیانگذار آدولف داسلر، در فرانسه دیدار کرد و در مورد بازوبند کاپیتانی به داسلر گفت: «او می‌خواست همه‌چیز را در مورد لیدز بداند و من همه چیز را به او گفتم. هورست داسلر برعکس ریوی بود. ریوی اساساً یک فوتبالیست بود و فقط به فوتبال فکر می‌کرد.» در مقابل داسلر در برندسازی و تجارت پیشرو بود.

برویم به فینال جام جهانی ۱۹۷۴؛ فرانتس بکن‌باوئر (از نظر ترویلیون مردی که بازوبند را مد کرد) چکمه‌های آدیداس و کیت مارک آدیداس را پوشید و در زمانی که اکثر بازوبندها یک نوار پارچه‌ای ساده بودند، هم بکن‌باوئر و هم یوهان کرایف بازوبندهای کشی کاپیتانی را می‌پوشیدند. بازوبند پرچم هلند کرایف و بازوبند سیاه و سفید «اشپیلفورر» بکن‌باوئر نمایی از آینده بود.


فرانتس بکن‌باوئر و یوهان کرویف؛ آلمان - هلند (فینال جام‌جهانی ۱۹۷۴)


لیدز
با این حال، بررسی واقعیت افسانه‌ها بسیار دشوار است. پل رینی هنگام کاپیتانی لیدز در فینال جام برندگان جام ۱۹۷۳ مقابل میلان بازوبند بسته بود و به گفته مورخ لیدز، اندرو دالتون، اولین بازیکن لیدز بود که با این بازوبند عکس گرفت.
دیو کاکر، پسر سرمربی تیم دان ریوی و از نزدیکانش، نمی‌تواند به طور قطع بگوید که خاطرات ترویلیون درست بوده است یا خیر. او گفت: «اما اگر رفیق قدیمی من پل ترویلیون بگوید که این ایده او بوده است، پس درست است. این مرد نابغه بود و هنوز هم هست.»

چیزی که قطعاً درست است این است که ریوی نگران این بود که مردم در مورد تیمش چه فکری می‌کنند. شاید برمنر در می ۱۹۷۲ بازوبند را در فینال جام حذفی رد کرده باشد، اما در ۱۱ دسامبر همان سال، در حالی که لیدز در آن فصل ۳۷ کارت زرد گرفته بود و تبدیل به پرخطاترین تیم کشور شد، ریوی سعی کرد ورق را برگرداند. بیرمنگام دیلی پست به نقل از او گفت: «من به بازیکنان دستور دادم که فقط برمنر، کاپیتان ما، به هر دلیلی اجازه دارد به داور نزدیک شود. به بیلی دستور داده شده که در برخورد با داور تا حد امکان مودب باشد. هر بازیکنی که این دستورالعمل را رعایت نکند تنبیه خواهد شد. برمنر در آینده بازوبند مشخصی را به بازو می‌بندد تا در مورد اینکه چه کسی کاپیتان است ابهامی وجود نداشته باشد. من قصد دارم به اتحادیه فوتبال انگلیس و لیگ فوتبال پیشنهاد کنم که این کار را در بازی‌های جام حذفی و لیگ به عنوان استاندارد در نظر بگیرند.»


دان ریوی؛ سرمربی لیدزیونایتد در دهه ۱۹۷۰


جفری گرین چند روز بعد در تایمز این طرح را گزارش داد. او نوشت: «وقتش رسیده است.» با سپری شدن فصل، ثابت نشد که ایده ریوی در سطح جهانی محبوبیت داشته باشد. قبل از فینال جام حذفی در ماه می ۱۹۷۳، مربی ساندرلند باب استوکو غر زد که بازوبند برمنر باعث خوشرفتاری‌ای که ریوی وعده داده بود نشده است. استوکو گفت: «او بازوبند کوچک مشکی بسته است اما هنوز هم هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید کاپیتان می‌تواند با تصمیمات مخالفت کند. من صمیمانه امیدوارم آقای برنز به او اجازه ندهد که این کار را روز شنبه انجام بدهد. پسران من به خوبی یاد گرفته‌اند که تصمیمات را زیر سؤال نبرند.»

با وجود شک و تردیدهای استوکو، گرین گزارش داد که لیدز قرار بود بازوبندهای کاپیتانی را به اتحادیه فوتبال انگلیس و لیگ فوتبال توصیه کند، و به منبع احتمالی دیگری اشاره کرد. او نوشت: «فوتبال بریتانیا مدتهاست که در این مورد این پا و آن پا می‌کند. سالها این رویه در بیشتر نقاط قاره و به ویژه در اروپای شرقی منضبط، انجام می‌شده است.»

انحطاط فوتبالیست‌ها
در آغاز دهه ۱۹۷۰، انحطاط نسل جدیدی از فوتبالیست‌ها شروع شده بود. پیتر ویلسون، ستون نویس، تحت عنوان «وحشی‌گری»، به نزول فوتبال انگلیس حمله کرد. او گفت که فوتبالیست‌ها خشن و سطحی شده‌اند و «اگر بازیکنان می‌خواهند مانند بچه‌های مدرسه‌ای سرکش رفتار کنند، باید انتظار داشته باشند که مانند بچه‌های احمق با آن‌ها رفتار شود.»

او در ۲۳ آگوست ۱۹۷۱ در میرر نوشت: «مشکل فوتبال این است که انقلاب اجتماعی در آن به سرعت رخ داده است. اکنون این امکان برای یک جوان نه چندان باهوش وجود دارد که در اوایل ۲۰ سالگی خود سالانه ۱۰۰۰۰ پوند درآمد داشته باشد. برخی از ستاره‌های پاپ که به طور مشابه پاداش دریافت می‌کنند، به استفاده از ماری‌جوانا و مواد مخدر روی می‌آورند و خیلی از آنها هم پای‌شان به زندان کشیده می‌شود.»

ویلسون معتقد بود که جوانان کشور به دلیل پول زیاد بدرفتار و خشن می‌شوند. چیزی که به آن نیاز داشتند نظم و انضباط بیشتر بود و بازوبند می‌توانست مانند نیروی مترقی و متمدن عمل کند. او نوشت: «بهترین بازیکنان خارجی که تا به حال دیده‌ام روس‌ها هستند. در تیم آنها، کاپیتان که معمولاً نشانه‌های متمایزکننده مانند بازوبند را بر بازو می‌بندد، تنها بازیکنی است که اجازه دارد به سراغ داور برود، نه برای مخالفت با تصمیم، بلکه برای دریافت دلیل‌هایی برای برخی قوانین اعمال‌شده. و به نظر می‌رسد که این کار موثر است. این امکان به یک کاپیتان داده می‌شود تا درک خود از بازی و صداقت خود را نشان دهد.»

جام‌جهانی ۱۹۶۶
این سومین داستان از نحوه ورود بازوبند کاپیتانی به فوتبال انگلیس است؛ به عنوان وارداتی دیرهنگام از فرهنگ‌های پیچیده‌تر فوتبال. بازوبند در زمانی ظاهر شد که تورنمنت‌های بزرگ بین‌المللی یک تبادل فرهنگی متمرکز بودند.
ایگور نتو زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در مسابقات قهرمانی اروپا در سال ۱۹۶۰ قهرمان شد، بازوبند پوشیده بود. کاپیتان‌های ایتالیا از اولین نفراتی بودند که در دهه شصت بازوبند می‌بستند. به تدریج سایر کاپیتان‌های بین‌المللی نیز از این روند پیروی کردند. زمانی که مور جام جهانی را بالای سر برد، یکی از معدود کاپیتان‌های اروپایی بود که بازوبند نبست.

در مجموع، نیمی از ۱۶ کاپیتانی که در جام جهانی ۱۹۶۶ بازی کردند، این بازوبندها را به دست داشتند: آلبرت شسترنیوف از اتحاد جماهیر شوروی، مارسل آرتلسا از فرانسه، رنه برودمن از سوئیس، اووه زیلر از آلمان غربی، ماریو کولونا از پرتغال، ساندرو سالوادور از ایتالیا، لئونل سانچس از شیلی و پاک سونگ زین از کره شمالی. در سال ۱۹۷۰ نیمی از تیم‌ها همچنان از این کار امتناع می‌کردند: انگلیس، بلژیک، السالوادور، اروگوئه، برزیل، چکسلواکی، پرو و مراکش. زیلر در برخی عکس‌ها بازوبند دارد و در برخی دیگر نه. با این حال، در سال ۱۹۷۴ بازوبند بستن رایج شد. املین هیوز احتمالاً اولین کاپیتان انگلیس بود که در ژوئن همان سال در مقابل یوگسلاوی بازوبند را بر دست بست.

کاپیتان‌های باشگاه‌های انگلیسی از جمله هیوز و برمنر از اواسط دهه ۱۹۷۰ بازوبندها را در اروپا می‌پوشیدند، اما کاملاً مشخص نیست که چرا یک دهه دیگر طول کشید تا فوتبال داخلی انگلیس آن‌ها را بپذیرد. با این حال، چیزی که وجود دارد این است که نرمال شدن تدریجی بازوبندها به ذوب شدن آهسته مرزهای ملی و ظهور فوتبالیست‌ها به عنوان برند و همینطور بازی جهانی اشاره دارد.

دسته بندیورزشی

منبع: شریان

کلیدواژه: اتحادیه فوتبال انگلیس بازوبند کاپیتانی ورود بازوبند فوتبالیست ها کاپیتان ها بکن باوئر جام جهانی فینال جام جوراب ها دهه ۱۹۷۰ جام حذفی شده اند او گفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۸۱۱۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرسپولیس بدون کاپیتان نمی‌برد

در رقابت‌های مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی فوتبال ایران تیم فوتبال پرسپولیس در شرایطی که ۲ بار از حریف اراکی خود با اختلاف ۲ گل پیش افتاده بود، در نهایت بعد از تساوی ۴ بر ۴ در ضربات پنالتی مغلوب شد و از دور رقابت‌ها کنار رفت.

سرخ‌پوشان در این دیدار حساس علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان و امید عالیشاه، کاپیتان این تیم را به دلیل مصدومیت در اختیار نداشتند و به عبارتی بدون ۲ مهره کلیدی خود به مصاف شاگردان مجتبی حسینی رفتند.

نکته جالب توجه این است که پیش از این بازی تنها باخت پرسپولیس و اوسمار ویرا، سرمربی این تیم، در هفته شانزدهم رقابت‌های لیگ برتر رقم خورد. سرمربی برزیلی پرسپولیس در آن بازی نخستین تجربه خود روی نیمکت قرمزها را پشت سر می‌گذاشت و در ورزشگاه امام خمینی اراک به مصاف آلومینیوم رفت و با تک گل امیر نوری برابر این تیم شکست خورد.

این موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانیم در همان بازی نیز عالیشاه با توجه به دریافت کارت زرد در بازی با مس رفسنجان در هفته پانزدهم، چهار کارته شده بود و به دلیل محرومیت در بازی با آلومینیوم اراک در لیگ برتر حضور نداشت. قرمزها در بازی دیروز نیز بدون کاپیتان خود مقابل آلومینیوم قرار گرفتند و شکست خوردند. با این تفاصلی به نظر می‌رسد که سرخ‌پوشان هر زمان که کاپیتان‌شان از ترکیب اصلی دور بوده موفق به برتری نشده‌اند.

با حضور اوسمار به عنوان سرمربی روی نیمکت پرسپولیس، عالیشاه نقش ویژه‌ای در این تیم پیدا کرده است. سرخ‌پوشان با حضور ویرا روند مثبتی را در جدول لیگ برتر در پیش گرفته‌ و حالا در یک قدمی استقلال صدرنشین قرار دارند.

 

منبع:فوتبالی 

دیگر خبرها

  • پرسپولیس بدون کاپیتان نمی‌برد
  • ستاره‌هایی که باعث حذف پرسپولیس شدند/ از کریم باقری تا احمد نوراللهی و کاپیتان
  • کاپیتان تیم ملی ایران، یک سال دیگر لژیونر می‌ماند
  • فیلم| از آرزو تا واقعیت؛کاپیتان تیم ملی فوتسال ایران در چایخانه امام رضا(ع)
  • کاپیتان تیم ملی فوتسال: تمرکز، فقط تمرکز!
  • بازوبند به کاپیتان چهارم پرسپولیس رسید
  • اعطای بازوبند پهلوانی به فرمانده ناوگروه ۸۶ ارتش
  • عکس | بازوبند پهلوانی به فرمانده ناوگروه ۸۶ ارتش اعطا شد
  • بازوبند پهلوانی به فرمانده ناوگروه ۸۶ ارتش اعطا شد
  • کاپیتان های پرسپولیس بازی حساس را از دست دادند