استاد دانشگاه: تاسی از مدیریت جهادی شهید سلیمانی رمز عبور ازبحرانهاست
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۱۶۱۱۳
فخرعلی قلیزاده روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه مدیریت جهادی یعنی متکی شدن به همت، اراده و وابسته نبودن به امکانات، افزود: شهید سلیمانی در تمامی حوزه ها اعم از نظامی، امنیتی و حتی فرهنگی با روحیه جهادی وارد عمل شد و هرجا مشکلی میدید، با آن ارتباط برقرار کرده و از کمترین امکانات بیشترین استفاده را میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه امروزه درسیستم مدیریتی جای مدیریت جهادی خالی است، اظهار داشت: شرایط موجود کشور و اعمال تحریم های مختلف علیه ایران اسلامی ایجاب میکند با تکیه بر مدیریت جهادی و شیوه مدیریتی سردار سلیمانی به مقابله با مشکلات موجود بپردازیم.
وی ادامه داد: اگر اقتصاد، مسایل فرهنگی، آموزشی، تربیتی و سایر موضوعات کشور به روش شهید سلیمانی اداره و مدیریت شود، بدون شک جامعه روی شکست را نخواهد دید.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) ارومیه با اشاره به اینکه سردار سلیمانی در دنیا به عنوان مرد میدان عمل شناخته شده است، اضافه کرد: نظام آموزشی ماموریت خطیری برعهده دارد و باید در دانشگاه ها و مدارس روش های تربیتی و آموزه های دینی به بهترین شکل پیاده شود تا زمینه ای برای پیوستن جوانان به مکتب شهید سلیمانی فراهم شود.
قلی زاده گفت: بهترین راه برای نجات کشور از مشکلات موجود، تربیت نسلی متعهد و معتقد به آموزه های دینی است؛ این نسل خواهد توانست ادامه دهنده مکتب سردار دلها باشد.
وی افزود: سردار سلیمانی حاصل تربیت اسلامی بود بنابراین برای ادامه مکتب این شهید بزرگوار باید با تکیه بر تربیت اسلامی نسل آینده را پرورش داد.
وی به دلیل محبوبیت سردار سلیمانی نیز اشاره کرد و ادامه داد: این شخصیت بزرگوار هرجا رسید، آبادی، صلح، آرامش و امنیت به وجود آورد و به این دلیل از هر دین و مذهب و ملیت، شیفته شخصیت وی شده و حتی عکسش را قاب کرده و در خانه هایشان نگهداری می کنند.
استاد دانشگاه ارومیه اظهار کرد: سردار سلیمانی به توصیه های اسلام عمل کرد و این فرمول باعث شد تا به انسانی تبدیل شود که مقام معظم رهبری فرمودند"ایشان یک مکتب است" و به اعتقاد بنده نیز پرچم اسلام است.
قلی زاده بیان کرد: شهید سلیمانی تمامی ویژگی های انسانی را که اسلام تعریف کرده، شناخته و خود را منطبق با آن الگوها ساخته و به این ترتیب توانسته تبدیل به انسان مورد نظر اسلام شود.
وی اضافه کرد: سردار سلیمانی اهل عمل و اخلاص بوده؛ وی به واسطه برخورداری از تقوا و اخلاص توانست یک تنه به مبارزه با تروریست های داعشی که برای نابودی آمده بود، برود و با یک روند حرفه ای این تفکر غلط را به انزوا و نابودی کشاند.
به گزارش ایرنا، سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ شمسی در حمله هوایی آمریکا به فرودگاه بین المللی بغداد به همراه ابومهدی المهندس و تعداد دیگری از همرزمانش به شهادت رسید.
این حمله به دستور رییس جمهوری وقت آمریکا، دونالد ترامپ صورت گرفت.
برچسبها دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی گروه تروریستی داعش دانشگاه امام حسین آذربایجان غربی ارومیهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی گروه تروریستی داعش دانشگاه امام حسین دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی گروه تروریستی داعش دانشگاه امام حسین آذربایجان غربی ارومیه سردار سلیمانی شهید سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۱۶۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّالشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانوادهاش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانهای شصتمتری و وقفی بزرگ کرد.
خانهای که هر وقت پنجرهاش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیهالسلام گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگیشان میشد.
فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همانجا ماندگار میشوند.
فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این ازدواج میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آنها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنتالهدی صدر درس میخواندند.
در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته میشد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات میکند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را میدهد.
بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال ونیم در زندان حزب بعث به سر میبردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.
ام علاء در طول زندگی متحمل رنجها و سختیهای زیادی شد. ولی هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر میبرد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی میکرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش میآمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمیداشت.
او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کارهای شخصیاش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام میداد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همهی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبهروی مامه و هر دو با هم گریه میکردند و روضه میخواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل امالبنین چهار پسر فدا کردی.»
شاید میخواست با این کلمات، دل مادر داغدیدهام را آرام کند.
مامه دستی به صورتش کشید و میان هقهق گریههایش گفت: «من کجا، امالبنین کجا ابوعلاء؟ امالبنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»
انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.
این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/