Web Analytics Made Easy - Statcounter

افشین حبیب‌زاده با اشاره به ارائه ارقام ۴ و ۵ میلیون تومان برای اعلام خط فقر در شهرستان‌ها و تهران، از سوی معاون رفاه وزارت کار، یادآور شد که از معاون وزیر انتظار می‌رود که داده‌های بروز و سنجش شده را ارائه کند.   به گزارش ایلنا، «حضور ذهن ندارم»، «عدد دقیقش رو اطلاع ندارم»، و «فکر می‌کنم». اینها مواردی هستند که «داریوش ابوحمزه» معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای اعلام خط فقر حدود ۴ میلیون تومانی در شهرستان‌ها و ۴ و نیم تا ۵ میلیون تومانی در تهران و شهرهای بزرگ، در ابتدای جملات خود به کار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  بیان این اعداد غیردقیق و آمیخته با حدس و گمان در برنامه تلویزونی «تهران ۲۰» انتقادها نسبت به نبود دقت در ارائه ارقام کلیدی مرتبط با سیاست‌گذاری در حوزه رفاه را برانگیخت؛ وانگهی خیلی‌ها همین ارقامی را که در بستر نااطمینانیِ اعلام شدند، درست و نزدیک به واقعیت نمی‌دانند. «افشین حبیب‌زاده» رئیس سابق فراکسیون کارگری شورای اسلامی شهر تهران از همین منظر به این ارقام انتقاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و به توضیح دلایل عدم تطبیق آن با واقعیت می‌پردازد.          معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به خط فقر ۱۰ میلیون تومانی کمیته امداد، اعلام کرده که این رقم صحیح نیست؛ چراکه با این ۱۰ میلیون ۹۰ درصد ایرانی‌ها به زیر خط فقر می‌روند. ارجاع دادن وی به خط فقر ۴ میلیون تومانی در شهرستان‌ها و ۵ میلیون تومانی در تهران، نشان می‌دهد که گرایش‌های معاونت رفاه به مسئله محاسبه خط فقر تغییر کرده است؛ چراکه در دولت گذشته خط فقر ۱۰ میلیون تومانی به واقعیت درآمدی ایرانی‌ها و هزینه‌‌های سبد معیشت خانوارهای کارگری که در ماه‌‌های ابتدایی سال به حدود ۱۰ میلیون تومان رسیده بود، نزدیک‌تر بود تا خط فقر ۴ میلیونی. بر چه اساس، چنین محاسبه‌ای در مورد خط فقر به کل کشور تعمیم داده شد؟     اساسا چند نوع خط فقر را می‌توان در نظر گرفت؛ یکی از آنها «فقر خشن» است که با گرسنگی پیوند خورده است. این سطح از فقر به پایین‌ترین سطوح درآمدی برمی‌‌گردد. حیات افرادی که زیر آن قرار دارند، در خطر است. این اولین سطحی است که در نظر گرفته می‌‌شود اما این دسته‌بندی در سطوح پایین‌تر به «فقر مطلق» و «فقر نسبی» می‌رسد که فقر مطلق خشن‌تر از فقر نسبی است.   این تعاریف بیشتر با «توزیع نابرابر درآمد» ارتباط می‌گیرند. معمولا در ایران خط فقر نسبی را در نظر می‌گیرند و به خط فقر مطلق یا خشن نمی‌پردازند. اگر آماری هم ارائه می‌شود هم مبتنی برخط فقر نسبی است. گزارشی که معاون رفاه به آن استناد کرده، مربوط به پیش‌بینی وضعیت فقر در سال ۹۹ و بررسی سال پیش از آن است. این گزارش را هم وزارت کار در دولت گذشته تهیه کرده بود.   از آنجا که ارقام این گزارش محدود به این مدت بوده است، مبنای نتایج گزارش داده‌های سال ۹۸ است. به همین دلیل، این گزارش مربوط به سال ۹۹ هم نیست که معاون وزیر برای سال جاری به آن استناد کرده است. به هر شکل، به گزارشی استناد شده که مربوط به پیش‌بینیِ نتایج سال ۹۹ است و نه واقعیت‌های مربوط به این سال. تازه در گزارش برگرفته از داده‌های سال ۹۸، بعد خانوار ۳.۲۴ در نظر گرفته شده بود که با همان بعد خانوار و پیش‌بینی سال ۹۹، حدود ۳۲ درصد از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کردند؛ یعنی مجموعا رقمی در حدود ۲۶.۵ میلیون نفر را دربرمی‌گرفت؛ از هر ۳ نفر یک نفر زیر خط فقر زندگی می‌کرد. این در حالی است که در سال ۹۰ حدود ۱۸ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کردند و این میزان در سال ۹۷ به حدود ۲۴ درصد رسیده بود.   قاعدتا ۲۶ میلیون نفرِ سال ۹۸ به حدود ۳۰ میلیون نفر در سال ۹۹ افزایش یافته است. در نتیجه بر مبنای گزارشِ قدیم معاونت رفاه، در حال حاضر بیش از ۳۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق به سر می‌برند. به هر صورت معاون وزیر در مورد سال ۹۸ صحبت می‌کند که با سال ۹۹ هم ارتباطی ندارد؛ چه برسد به داده‌های اقتصادی سال ۱۴۰۰.   اینکه می‌گویید اوضاع در سال ۹۹ بدتر شده و واقعیت‌های مربوط به آن در گزارش معاونت رفاه منعکس نشده، در صورت تحقق، تا چه اندازه می‌توانست بر خروجی گزارش تاثیرگذار باشد؟    در سال ۱۳۹۹ با سقوط جدی ارزش ریال مواجه شدیم. با در نظر در گرفتن وضع اقتصادی مردم در این سال، دیگر  نمی‌شد، خط فقر را ۴ میلیون تومان در نظر گرفت و شاخص به بیش از این میزان و در حدود ۶ میلیون تومان رسیده است؛ البته در گزارش کمیته امداد، خط فقر در مرداد ماه ۱۰ میلیون تومان عنوان شده است که عدد قابل ملاحظه‌ای است اما از مرداد تاکنون  هم شاهد افزایشِ فقر هستیم که در نتیجه این رقم به حدود ۱۲ میلیون تومان می‌رسد. مواردی را که اشاره کردم در ارتباط با فقر مطلق است. در نتیجه خط فقر اعلامی معاون رفاه، یا دارای اطلاعات اشتباه یا بر مبنای گزارش مربوط به داده‌های سال ۹۸ است.   از معاون وزیر انتظار می‌رود که داده‌‌های بروز و سنجش شده را ارائه کند. همه انتظار دارند که ارقام معاونت وزارتخانه، قریب به واقعیت باشد اما بررسی جدیدی صورت نگرفته و یکباره خط فقر ۱۰ میلیون تومانی مربوط به نیمه اول سال ۱۴۰۰ را زیر سوال برده‌اند،     آقای ابوحمزه عنوان کرده که خطر فقر در تهران حدود ۵ میلیون تومان است؛ یعنی تنها حدود ۱ میلیون تومان با میانگین کشور فاصله دارد. آیا می‌توان از تعمیم گزارش سال ۹۸ به امروز، چنین استنباطی را داشت؟     البته همیشه بین خط فقر در کشور با شهرهای بزرگ تفاوت قائل می‌شویم و تفاوت تهران با سایر شهرهای بزرگ کشور هم زیاد است. به نظر نمی‌رسد که در تهران خط فقر تنها ۱ میلیون تومان بیشتر از شهرستان‌ها باشد. تهران در زمینه هزینه‌های خوراکی و غیرخوارکی سرآمدِ کشور است اما چون آماری که معاون وزیر به آن استناد کرده قدیمی است و مربوط به ۹۹ و ۱۴۰۰ نیست، پس اصلا نمی‌توان به رقم ۵ میلیون تومان یا رقمی حول آن دست یافت.    با توجه به اینکه پس از برقراری یارانه معیشت در دولت گذشته، حدود ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشور، مشمول شناخته شدند، این گمان به وجود آمد که درصد قابل ملاحظه‌ای از جمعیت، زیر خط فقر نسبی زندگی می‌کنند. آیا این استنباط می‌تواند درست باشد؟      این عدد بیراه نیست و می‌تواند حتی بیشتر از این رقم را هم دربرگیرد. با توجه به اینکه جمعیت زیر خط فقر مطلق از میانگین ۱۵ درصد برای سال‌های ۹۲ تا ۹۶ به حدود ۲۴ درصد در سال ۹۷ رسیده و تا سال ۹۹ به حدود ۳۰ درصد رسیده و در حال حاضر هم بیش از ۳۰ درصد است که بیش از ۳۰ میلیون نفر را در برمی‌گیرد، این احتمال هم وجود دارد که تا ۲ برابر این بیش از ۳۰ میلیون نفر، در فقر نسبی به سر ببرند.   مدتی است که دولت درگیر راهکارهای مبارزه با فقر است. پرداخت یارانه نقدی حدود ۲۰۰ هزار تومانی به هر نفر از محل افزایش قیمت بنزین به ۲۰ هزار تومان هم در همین راستا گمانه زنی شده است.  کنار این موضوع، راهکار راه انداختن اشتغال و شغل شایسته توسط وزیر رفاه مطرح شده است. با این حال در لایحه بودجه سال آینده، صحبت افزایش رقم یارانه‌ها مطرح نیست و نحوه هزینه بودجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اشتغال هم به مدیریتِ استان‌‌ها سپرده می‌شود که از طریق صندوق‌هایِ عدالتِ استانی انجام می‌شود.    از طرفی فصل رفاهی بودجه هم که برای سال آینده بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان مصارف دارد، بیشتر در مصارف مربوط به صندوق‌های بازنشستگی کشوری و لشکری متمرکز است. از این محل منحصرا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان برای صندوق‌های بازنشستگی در نظر گرفته شده است. در ردیف مبارزه با فقر مطلق بودجه سال آینده هم ۳۵ هزار و ۶۶۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که صرف کمک به مشمولان کمیته امداد و بهزیستی می‌شود.   با توجه به اینکه تعداد آنها بیش از ۳ میلیون خانوار است،حداقل حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را در برمی‌گیرند. با این وضعیت بودجه چندانی برای کمک به بیش از ۲۰ میلیون نفر دیگری که زیر خط فقر مطلق به سر می‌برند در دسترس نیست و برای ۳۰ میلیون نفر دیگر هم که زیر خط فقر نسبی به سر می‌برند، کمکی در حد همان یارانه در نظر گرفته شده است. با این وضعیت که ۷۰۰ هزار میلیارد تومان کسری ساختاری دارد، چه راهی برای جبران کسری‌ها باقی مانده است؟      دولت باید از روش‌های مختلفی بهره بگیرد؛ البته که درمان اصلی در گرو توسعه تولید و رشد اقتصادی است. به همین دلیل می‌گوییم که داروی اصلی رفع فقر و فقرزدایی، توجه بیشتر به تولید و افزایش اشتغال است اما این تولید به سبب مطلوب نبودن جایگاه تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، در اقتصاد بین‌الملل و تقویت روابط بین‌الملل شکل می‌گیرد.   امروز حتی مخالفان رویکرد دولت گذشته در زمینه «برجام» از پیوستن مجدد به آن حمایت می‌کنند و برای آن توجیهاتی را هم به کار می‌گیرند؛ در حالی که در گذشته علیه کسانی موضع می‌گرفتند که همین مسائل را مطرح می‌کردند. البته احیای برجام، تنها بخشی از گره تولید را باز می‌کند. توجه به مشکلات تولیدکنندگان و صادرکنندگان باید جداگانه در دستور کار دولت باشد.   حتی اگر مشکلات مربوط به بازگشت ارز به کشور، برطرف شوند، نمی‌توان بیکاری و فقر را به سرعت حل کرد. به همین ترتیب، تغییر دادن معیار محاسبه خط فقر هم نمی‌تواند افراد را از فقر نجات دهد؛ بلکه باید با واقعیت کنار آمد و آن را به عنوان مسئله شناخت تا به طرحِ راهکار رسید؛ البته دولت در تحقق درآمدهای خود تا اندازه‌ای واقع‌نگر است؛ این را می‌توان از هدفگذاری فروش ۱.۲ میلیون بشکه‌ای نفت به نرخ ۶۰ دلار در سال آینده ارزیابی کرد که با سطح پس از برجام قابل مقایسه نیست؛ البته همین میزان هم می‌تواند آمیخته با خوشبینی باشد اما به هر حال موافقیم که دولت الزما نمی‌تواند با این میزان درآمد، فقرزدایی کند. جدا از اینکه دولت باید برای حل مشکلات بین‌المللی تلاش کند، باید از همین ظرفیت‌های زیرساختی و منابع موجود برای تخصیص هدفمند یارانه‌ها در قالب توزیع بسته‌های کالا استفاده کند.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: میلیون تومانی نظر گرفته شده ۱۰ میلیون تومان ۵ میلیون تومان میلیارد تومان ۳۰ میلیون نفر معاونت رفاه خط فقر مطلق خط فقر نسبی نظر گرفت دولت گذشته معاون وزیر معاون رفاه شهرستان ها زیر خط فقر سال آینده بیش از ۳۰ خط فقر ۴ میلیون سال ۹۹ سال ۹۸

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۸۷۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها

همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری‌نیا: زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سرساز شده است. به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت ۶ از خانه بیرون می‌زنم و ساعت ۸ شب به خانه می‌رسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و پابه‌پای او در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی ۷ میلیون‌و ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول می‌دهد. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد. چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید: «متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطرش در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

کد خبر 847543 برچسب‌ها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب

دیگر خبرها

  • پیشگویی ترسناک نوستراداموس زنده جهان؛ منتظر تاریکی مطلق باشیـد!
  • تصاویری جدید از میزان خسارت تورنادو مرگبار به شهر ۱۲۵ میلیونی چین!
  • ریزش میلیونی قیمت‌ها در بازار طلا و سکه/ پیش‌بینی قیمت‌های فردا
  • این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
  • پیش بینی قیمت طلا و سکه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / سکه بهار ۳۸ میلیونی شد
  • هزینه 5 میلیونی برای هر ایرانی/ ماجرا چیست؟!
  • هوینس خبر داد: انتقال صد میلیونی بایرن کیست
  • آمار هولناک از وضعیت فقر مطلق /پرداختی‌ها چقدر از هزینه پایین‌ترین‌دهک‌ها را پوشش می‌دهد؟
  • اعتماد بارسا به ستاره‌اش: دستمزد ۱۲ میلیونی در راه است
  • دریافت وام قرض الحسنه 10 تا 100 میلیونی برای یارانه بگیران