شهیدی در تراز یک رهبر انقلابی
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۵۱۰۲۳
در سال 1303 ش، در خانوادهای روحانی، از پدر و مادری فاضل و مؤمن، فرزندی به دنیا آمد که نامش را مجتبی نهادند. پدرش سیدجواد میرلوحی، از روحانیون مبارزی بود که در دوران اختناق رضاشاهی او را مجبور به خلع لباس روحانیت کردند اما این اقدام مانع از مبارزات وی نشد.
روزنامه ایران:در سال 1303 ش، در خانوادهای روحانی، از پدر و مادری فاضل و مؤمن، فرزندی به دنیا آمد که نامش را مجتبی نهادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1. ایمان، زهد و تقوا
شهید نواب صفوی دغدغه دین داشت. برای همین برای اعتلای کلمه حق و ترویج حقیقت اسلام و قرآن، از هر فرصتی بهره می برد تا با بیدینی مبارزه کند و مانع از تضعیف باورهای دینی مردم شود. شاخصه دیگر نواب صفوی زندگی زاهدانه او است. شهید حاج مهدی عراقی درباره زهد و تقوای شهید نواب میگوید: «مرحوم نواب جوانی بود سادهزیست، مقید به این نبود که زندگی تجملی داشته باشد، از مال دنیا هم هیچی نداشت و… اکثر شبها سعی میکرد نمازشب بخواند و در نماز بخصوص رکوع و سجودش خیلی دقت داشت؛ هر کسی ناظر نماز ایشان بود، بیاختیار شیفته این حالت معنوی میشد و...». رهبر معظم انقلاب نیز بارها از شهید نواب و یارانش به عنوان جوانان مؤمن و بیطمع و بیاعتنا به دنیا و زخارف آن، یاد نمودهاند.
2. روحیه مبارزاتی و انقلابی
از سال ۱۳۲۳ شمسی که نواب صفوی با دغدغههای دینی جمعیت مبارزه با بیدینی را در قالب یک تشکل سیاسی - مذهبی تأسیس کرد تا زمانی که این تشکل به عنوان «فداییان اسلام» موجودیت یافت، روحیه مبارزاتی و انقلابی در رهبر این جمعیت هویدا است. رهبر فداییان اسلام تا لحظه شهادت دست از مبارزه برنداشت. او لحظهای در دفاع از دین و ارزشهای الهی، خوفی به دل راه نمیداد و با تمام قدرت در برابر انحرافها و هتک حرمتها میایستاد. نخستین اقدام عملی فداییان اسلام، در روز بیستم اسفند 1324 با کشتن احمد کسروی آغاز و آخرین مورد با ترور حسین علا و سپس دستگیری و شهادت او و یارانش به پایان رسید.
در سال 1334، با شنیده شدن زمزمههای پیوستن ایران به پیمان نظامی «سنتو» فداییان اسلام به درستی احساس کرد که از این پس، ایران به پایگاه نظامی امریکا در منطقه تبدیل خواهد شد، بنابراین، موضعی سرسختانه در برابر آن اتخاذ نمود. در مقابل حسین علا، نخست وزیر وقت ایران به فرمان امریکا تصمیم داشت ایران را عضو این پیمان کند. فداییان اسلام نیز ترور علا را عملی کردند؛ ولی علا از این مهلکه نجات یافت و بدین ترتیب رهبر و اعضای فداییان اسلام دستگیر شدند. با وجود آنکه دادگاه پس از سه روز دادرسی، نواب صفوی، سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی را به اعدام محکوم کرد، رهبر و اعضای فداییان اسلام تا لحظه شهادت روحیه مبارزاتی خود را حفظ کردند.
رهبر معظم انقلاب در مورد این شخصیت بزرگوار میفرمایند: «باید گفت که اولین جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب در من بهوجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین جرقهها را نواب در دلها روشن کرد. سخنرانی نواب یک سخنرانی معمولی نبود. بلند میشد و میایستاد و با شعار کوبنده شروع به صحبت میکرد. تمام وجودم مجذوب این مرد بود و به سخنانش گوش میدادم و او هم بنا کرد به شاه و دستگاههای انگلیس و اینها بدگویی کردن. اساس سخنانش این بود که اسلام باید زنده شود. اسلام باید حکومت کند.»
3. شجاعت
یکی از نشانههای شاخص در رهبری نواب صفوی، شجاعت و بیباکی او در برابر خطرها و نترسیدن از هیچکس جز خداست. مرحوم علامه محمدتقی جعفری که مدتی در نجف اشرف با نواب صفوی همراه بوده است، حکایتی در مورد شهامت و شجاعت بی نظیر ایشان نقل میکند که شنیدنی است. وی می گوید: «به پیشنهاد سیدمجتبی، پیاده از نجف برای زیارت به کربلا می رفتیم، هنوز چند کیلومتر از شهر دور نشده بودیم که مردی تنومند از اعراب، خنجر به دست راهمان را بست و گفت: پول و جواهر هرچه دارید رو کنید. داشتم پول هایم را درمی آوردم که ناگهان سید با چالاکی عجیبی، خنجر عرب را گرفت و با سرعت، نوک آن را نزدیک گلوی مرد گرفت و رعدآسا فریاد زد: با خدا باش و از خدا بترس...! چند لحظه گذشت و مرد عرب، در عین ناباوری تسلیم شد. سید، خیلی آرام خنجر را کنار گرفت و رو به من گفت: برویم؟! در این فکر بودم یعنی چه که دزدی را همینطور رها کنیم، که مرد عرب پیش آمد و با سرافکندگی ما را به خیمه اش دعوت نمود! از تعجب و شگفتی دیگر نمی فهمیدم چه خبر است، فقط شنیدم که نواب فوراً پذیرفت و گفت: اینها عرب هستند و به میهمان ارج مینهند، خیالت راحت باشد.»!
همین روحیه شجاعانه در طول دوران مبارزه با طاغوت و مقامهای رژیم وابسته پهلوی مشاهده میشود. شجاعتی که دشمنان را به هراس میانداخت و دوستان را تحتتأثیر قرار میداد. او در کنار روحیه شجاعانهاش در میدان مبارزه، از منطق، بیان و استدلال بسیار قوی هم برخوردار بود. برای همین وقتی لب به سخن می گشود، همه را تحت تأثیر قرار میداد؛ سخنانش چون از دل برمی خاست، بر دل مینشست و تحولی ژرف در فکر و اندیشه ها بهوجود می آورد.
4. بصیرت و بینش دقیق سیاسی
از مهمترین لوازم یک رهبر موفق، برخورداری از بصیرت و بینش دقیق سیاسی است. شهید نواب صفوی، اندیشه و بینش سیاسی دقیقی داشت که برگرفته از آموزه های قرآن کریم بود. خطر را از دور احساس میکرد و پیشاپیش برای مقابله با آن برمیخاست. برای همین، وقتی زمزمه پیوستن ایران به پیمان «سنتو» را که طرح آن از سوی امریکا و انگلیس بر ایران تحمیل شده بود، شنید درصدد مقابله با عامل اجرایی آن یعنی حسین علا برآمد و تا پای جان برای جلوگیری از اجرای این طرح و تبدیل شدن ایران به پایگاه امریکا و انگلیس ایستاد. نواب صفوی با بینش دقیق سیاسی خویش به درستی دریافته بود که این پیمان، به صلاح مردم ایران و امت اسلامی نیست. از اینرو، با انتشار بیانیه ای، مخالفت خویش را آشکار کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «مصلحت مسلمین دنیا، پیوستن و تمایل به هیچ یک از دو بلوک نظامی جهان و پیمان های دفاعی نبوده، باید برای حفظ تعادل نیروهای دنیا و استقرار صلح و امنیت، یک اتحادیه دفاعی و نظامی مستقل تشکیل داد.»
او حضور بیگانگان در ایران و سایر کشورهای اسلامی را مضر به حال امت اسلامی و باعث تحقیر آنان تشخیص میداد و در این راه از هر فرصتی برای روشنگری استفاده کرد. شب ها جلساتی برای کارکنان شرکت نفت آبادان برگزار و آنان را با وظایف دینی و اجتماعی خود آگاه می کرد. او می گفت: «نفت از آن ملت ایران است و خارجی ها آمده اند تا ما را زیر سلطه خود درآورند و قسمت هایی از آبادان را در اختیار گرفته و اجازه ورود به ما نمی دهند... این چیست که در چند جای شهر نوشتهاند: ورود ایرانی و سگ ممنوع! خارجی ها ایرانیان را در ردیف سگ قرار داده اند، در حالی که آنها مستخدم ما هستند.»
سرانجام سیدمجتبی نواب صفوی در پی مجاهدتها و رنج و اسارتها و شکنجههای فراوان، در 21 دی ماه 1334 به همراه سه تن از یاران فداکارش، شهید خلیل طهماسبی، سیدمحمد واحدی و مظفر ذوالقدر به درجه والای شهادت رسیدند. شهید نواب صفوی براستی دغدغه آزادی و استقلال و عزت و سرافرازی ایران را داشت. شاید جامعه آن وقت، از اهمیت قیام او غافل بود، اما سالها بعد مبارزان دیگری از جنس نواب صفوی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) علم قیام او را به دست گرفتند و آزادی و استقلال و عزت و سرافرازی ایران را به ارمغان آوردند.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: شهید نواب صفوی فداییان اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۵۱۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای ورزشی که در ایران مسلمان شدند
به گزارش "ورزش سه"، خبر مسلمان شدن ژوزه مورایس یکی از مهمترین اخبار چند روز اخیر فوتبال ایران بوده و این اتفاق که باعث شده مورایس از آیین مسیحت به دین اسلام و مذهب شیعه روی آورد، یک اتفاق خاص برای اهالی فوتبال است. این خبر در نشست مطبوعاتی سپاهان و پس از پیروزی مقابل استقلال ملاثانی اعلام شد. او که گفته میشود به زودی با یک زن مسلمان ایرانی پیوند ازدواج خواهد بست، یکی از دهها ستاره و چهره نامدار فوتبال است که دین اسلام را برای ادامه زندگی برگزیده است. با این حال این تصمیم، در گذشته ورزش ایران نیز رخ داده بود و ورزشکاران خارجی زیادی در ایران، به دین اسلام روی آوردند.
عرفان اولروم
دنی اولروم یکی از چهرههای سرشناس ورزش ایران است که سالهاست به دین اسلام مشرف شده است. او ملیتی نیجریهای دارد اما از روزی که در سفارت کشورش در ایران همسرش را دید تصمیم گرفت تا تغییرات ابتدایی را در زندگیاش شکل دهد. اولروم که پیش از روی آوردن به اسلام یک مسیحی کاتولیک بود پیش از آمدنش به ایران سودای مسلمان شدن در سر داشت که ازدواج با همسر ایرانی این فرصت را به بهترین نحو برای او فراهم کرد: «در نیجریه مسلمانان زیادی وجود دارند و شاید بتوان ادعا کرد که اکثر نیجریهایها مسلمان هستند. تحقیقات زیادی درباره اسلام انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که تنها در اسلام میتوانم گمشده خود را پیدا کنم، مدتها بود که در دل مسلمان شده بودم اما ازدواج بهانهای شد تا به این تصمیم خود جامع عمل بپوشانم.» همسر دنی اولروم که پس از مسلمان شدن نام عرفان را برای او انتخاب کرد، کارمند رسمی سفارت نیجریه بود.
او درباره زیارت حرم امام رضا علیه السلام نیز، مدتی قبل مصاحبه کرده بود و گفت:
امام رضا (ع) شخصیت بزرگ و بینظیری است. ارادت خاصی به ایشان دارم و شاید یکی از اصلیترین دلایل موفقیتم در راه آقای گلی لطف ایشان بود اما، متأسفانه آن زمان امکان زیارت حرم امام رضا (ع) را نداشتم چرا که مردم به سمتم هجوم میآوردند و نمیتوانستم به درستی و در آرامش آداب زیارت را به جای بیاورم.
لیلا رجبی
او سالها با نام لیلا رجبی و با پرچم ایران در رقابتهای بینالمللی شرکت کرد. ایلوشنکو بعد از ازدواج با پیمان رجبی (که او هم دونده و در حال حاضر مربی پرورش اندام است) و مشرفشدن به دین اسلام، یکی از ورزشکارانی است که سالها با نام ایران در رقابتهای بینالمللی شرکت کرد.
لیلا و همسرش از طریق یکی از دوستان که در بلاروس زندگی میکند با هم آشنا شدند. طبق گفتههای پیمان، فاصله آشنایی آنها تا ازدواجشان 2 سال طول کشید تا در این 2 سال لیلا فرصت داشته باشد که درباره دین اسلام و کشور ایران تحقیق کند. اینترنت و کتابهایی درباره دین اسلام، خواندن قرآن به زبان روسی و در آخر موافقت خانوادهها باعث شد تا ورزشکاری دیگر به جمعیت مسلمانان اضافه شود. لیلا که اسمش را خودش از طریق یک سایت ایرانی پیدا کرده است در حضور امام جمعه بوشهر شهادتین را گفت.
احمد مارکوس
اینبار این بسکتبالیست فرانسوی بود که با حضور در بیت آیتالله علوی گرگانی مسلمان شد و این اتفاق برای او بسیار خوشایند بود. احمد پس از مسلمان شدن گفت: برخورد و محبت مردم ایران باعث شد تا درباره دین اسلام تحقیق و مطالعه کرده و مسلمان شوم. از هنگامی که وارد ایران شدم و به تیم راه و ترابری پیوستم، برایم جالب بود تا در مورد دین اسلام و پیامبر اسلام بدانم. به همین دلیل از مسئولان خواستم کتابهایی که در این باره به زبان فرانسوی ترجمه شده، برایم تهیه کنند و آنها نیز بسیار زود این کار را انجام دادند. پیش از حضور در ایران تصور دیگری از این کشور داشتم، اما با حضور در ایران و شهر قم فهمیدم که تمامی آنها اشتباه بوده است. هنگامی که کتابهای دین اسلام را مطالعه کردم، نام احمد چندین بار در آنها ذکر شده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا این اسم را برای خود انتخاب کنم.
ژوزف سرجیو سیلوا دوس سانتوز (سجاد)
او مربی برزیلی بدنساز تیم صنعت نفت آبادان بود که در مراسمی روحانی، در حوزه علمیه آبادان با ادای شهادتین، مسلمان شد و به مومنین شیعه علیابنابیطالب پیوست. مربی برزیلی بدنساز تیم صنعت نفت نام سجاد را نیز به جای ژوزف برای خودش انتخاب کرد: «آشنایی من با اسلام با ایرانیان مسلمان در برزیل آغاز شد و در ایران این فضا برایم بیشتر هموار شد تا با اسلام آشنا شوم.» او همچنین میگوید خانوادهاش نیز به اسلام علاقه دارند.