کارشناس مسائل روسیه: غربگراها علیه رابطه با مسکو سمپاشی میکنند
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۷۲۹۶۸
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، در آستانه سفر رئیسجمهور به مسکو، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه میگوید که دیدار آتی سید ابراهیم رئیسی به روسیه رویدادی بسیار مهم است. لاوروف در نشست خبری که با شرکت دهها خبرنگار گفت که دیدار رئیسجمهوری اسلامی ایران از مسکو رویدادی تاریخی بوده و باید تماسهای سیاسی بین تهران و مسکو ازسر گرفته شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها «احیاء روابط» میان ایران و روسیه از زبان بسیاری از کارشناسان شنیده میشود؛ شاید برخی گمان کنند که تهران و مسکو در ماهعسل با یکدیگرند و سفر رئیسجمهور به آن کشور تنها جنبه نمادین دارد، اما در واقعیت رابطه میان دو همسایه قدیمی جز در مسائل دفاعی و امنیتی آنقدرها هم داغ نیست؛ در طول هشت سال گذشته دولت روحانی در ادامه تخریبهای داخلی و خارجی بهشدت روابط دو کشور را مخدوش کرده و حالا وقت آن است که رئیسی باهدف چندجانبه گرایی در دیپلماسی و اولویت به همسایگان به روسیه سفرکرده و آجر به آجر دیوار تخریبشده را بازسازی کند.
ظریف وزیر امور خارجه سابق اعتقاد داشت که روابط ایران و روسیه بدون برداشتن تحریمها و اجازه از آمریکاییها مخرب بوده و باید از مسیر کدخدا با دیگران گفتگو کرد. اما حالا مشخصشده است که «جهان منهای آمریکا» گزینهای مطلوب برای سیاست خارجه است. شعیب بهمن کارشناس مسائل روسیه و قفقاز دراینباره به «مشرق» میگوید: «روسها حاضر بودند مشکل بانکی و ارزی ایران را حل کنند؛ اما جریانی در داخل حاضر بود مردم زجر بکشند؛ اما زیر بار رابطه با روسها نروند». آقای بهمن اعتقاد دارد که روابط میان تهران و مسکو استراتژیک نیست و باید دوباره از نو آن را تعریف کرد.
در ادامه بخشهای مهم گفتگوی کارشناس مسائل روسیه با سایت خبری تحلیلی مشرق را میخوانید:
غربگراها علیه رابطه با مسکو سمپاشی میکنند
** مشکل بزرگ ما در داخل کشور آن است که بهخوبی روسیه را نمیشناسیم و اصلاً روس شناس در داخل کشور نداریم. یکی از دلایلی که دائماً دچار خطاهای تحمیلی میشویم در مورد روسیه، همین فقدان افرادی است که واقعاً روسیه را بشناسند. ما در برابر همین انگلیسیهایی که ایران را میشناسند، یا روسهایی که ایران را شناسند؛ چیزی برای عرضه نداریم. طرف مثلاً ایرانشناس است سالها رفتوآمد داشته و در مورد قومیت خاص در ایران مطالعه کرده، سالها بینشان زندگی کرده، ما اصلاً چنین چیزی را نداریم.
مشکل بزرگتر ما هم در بین کارشناسانمان و هم در بین رسانههایمان آن است که روسیه و روسها را عمدتاً از منابع غربی میشناسیم، یعنی شناخت ما شناخت بیواسطه نبوده، ما دائماً داریم در رسانههایمان، اخبار و اطلاعات و گزارشها را از منابع غربی و انگلیسی داریم ترجمه میکنیم. بهطور طبیعی آنها هم کاملاً نگاه منفی و جنگ سردی نسبت به روسیه دارند. داخل کشور ما دائم همین نگاه منفی و ضد روسی بازتولید میشود. متأسفانه این چالش ضد روسی در حوزه سیاست خارجی ایران هم وجود دارد، ما نه در وزارت خارجه بیواسطه روسها را نشناختیم و نگاه درستی هم نداریم.
** آن چیزی که در آستانه این سفر اهمیت دارد؛ تعاملات دوجانبه تهران و مسکو است. پس از اعلام رسمی خبر سفر سید ابراهیم رئیسی به روسیه، میبینیم که هجمههای رسانهای و تبلیغاتی گستردهای دارد علیه این دیدار انجام میشود. بهعنوان نمونه چهرههای شاخص جریان غربگرا و رسانههای اصلاحطلب از احساسات مردم استفاده میکنند و بهدروغ میگویند روسها هم در شهادت شهید سلیمانی دخیل بودند. جالب آنکه همین افراد در برابر اقدام تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی در شهادت حاج قاسم هیچ موضعگیری نکردند. این نشان میدهد که با تمام ظرفیتشان به میدان آمدند و دارند این سفر را تخریب میکنند.
صدا ضعیف است!
** در حوزه مناسبات دوجانبه روابط دو کشور در بسیار سطح پایینی قرار داشته و صدای دو طرف در پایتخت دو کشور بهخوبی شنیده نمیشود. برخلاف آن چیزی که برخی تصور میکنند ایران و روسیه روابط نزدیک، پیوستگی و همگرایی عمیقی ندارند. ما به هرکدام از شاخصههای روابط دوجانبهمان بنگریم؛ خواهیم دید که روابط بسیار ضعیف بین دو کشور برقرار است. مثلاً در حوزه سیاسی تعاملات ایران و روسیه، نسبت به روابط روسیه و ترکیه که همسایه ما هستند بسیار اندک است.
** در حوزه اقتصادی، روابط ایران و روسیه در دو دهه گذشته زیر دو میلیارد دلار بوده، در تعاملات اقتصادی کشورها دو میلیارد دلار یعنی پول خرد و اصلاً رقمی محسوب نمیشود! بازهم وقتی این را با ترکیه (بهرغم تمام آن مشکلات و چالشهایی که با روسها در حوزه سیاسی و منطقهای دارند) میبینیم که تعاملات اقتصادی روسیه و ترکیه در یک دهه اخیر بین سی تا چهل میلیارد دلار بوده ریلگذاری هم کردند که این را برسانند به صد میلیارد دلار و این در برابر زیر دو میلیارد دلار مناسبات اقتصادی ما، ا نشان میدهد که ما در حوزه اقتصادی هم هیچ کار مهم و جدی با روسها نکردیم.
** همین شرایط تقریباً در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد، یعنی ما تعاملاتمان با روسها در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، حالا اگر نگوییم صفر است ولی نزدیک به صفر است، ما اصلاً ارتباطات انسانی، ارتباطات رسانهای با آنها نداریم، تبادل دانشجو در سطح بسیار پایین است، توریسم و گردشگریمان به شکل متقابل در سطح بسیار پایینی است، و تقریباً میتوان گفت که ما تعاملات گستردهای در هیچ حوزهای با روسها نداریم.
روسیه چرا قطعنامههای ضد ایرانی را وتو نمیکند؟
** باوجود مناسبات ناچیز با روسیه برخی (غربگراها) به مسکو نگاه طلبکارانه داشته و انتظار دارند که روسها همهجا پشت ما دربیایند یا قطعنامههایی که غربیها میآورند را روسها وتو کنند، درحالیکه، وقتی در شرایط عادی هستیم تمام امتیازها و فرصتهای اقتصادی ما به سمت کشورهای غربی و شرکتهای غربی میرود. ما در فضای پس از برجام عملاً دیدیم دولت روحانی، تمام امتیازات اقتصادی کشور را برای شرکتها و کشورهای اروپایی ارسال کرده و وقتی شرایط دگرگون شد باز ما برگشتیم به سمت روسها! این باعث شده روسها مانند چینیها از ما انتقاد کرده و بگویند شما از سر اضطرار و اجبار به همکاری با ما نگاه میکنید و اگر شرایطتان و روابطتان با غرب خوب شود و بهبود پیدا کند، ذاتاً غربگرا هستید و غش میکنید به سمت غرب. ولی هر وقت دچار مشکل و چالش میشوید تقاضای همکاری را مطرح میکنید.
** ما اگر بخواهیم کار جدی انجام بدهیم، باید نگاه به روسیه را در این سفر تغییر دهیم، با توجه به جایگاه آقای رئیسی و نوع نگاه ایشان؛ این سفر میتواند موقعیتی برای تغییر فضا و نگاه دو طرف به یکدیگر باشد. منتهی ما باید برنامهریزی داشته باشیم، باید راهبرد دقیق ارائه داده و روسها را درست بشناسیم، چینیها را درست بشناسیم و بتوانیم بر مبنای نیازهای خودمان و ظرفیتهایی که وجود دارد، توانمندیهایی که طرف مقابل دارد، برای توسعه رابطه برنامهریزی کنیم.
برخی تحریمها را به جان خریدند اما سراغ سوئیفت روسی نرفتند
**آقای رئیسی در این سفر باید به روسها القاء کند که نگاه به مسکو عوضشده است. البته تغییر رویکرد نسبت به شرق باید ملموس و عملیاتی باشد بهعنوانمثال اگر همین حالا یک قرارداد صد میلیارد دلاری بین دو کشور منعقد شود، معتقدم یک میلیارد دلار آنهم اجرایی نخواهد شد. کما اینکه ما همین امروز ۲۵ میلیارد دلار قرارداد امضاشده با روسها داریم اما سطح مناسبات اقتصادی ما زیر دو میلیارد دلار است. در داخل کشور جهتگیری مدیران غربگرا (بهویژه در لایههای میانی مدیران) اجازه اجرایی شدن این قراردادها و توافقات را نمیدهند. ما برای توسعه رابطه با روسیه نیاز به یک تحول جدی در داخل کشور خودمان داریم و اگر نگاهها در حوزه مدیریتی تغییر نکند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
** اولین قرارداد مترو را ایران با روسها بست، آنها حتی واگن هم ساختند که به ایران بفرستند، اما در داخل برخی در دقیقه ۹۰ زیر قرارداد زده و شرکت روسی دچار خسارت میشود. یا در حوزههای بانکی در دور اول تحریمها، طرف روس گفته بود که ما حاضریم به شما کمک کنیم و اصلاً مشکل ارزی و دلاری شمارا حل کنیم. آقای بهمنی یک به مسکو سفرکرده و توافق میشود. سفیر وقت ایران میگفت ما همه کارها را انجام دادیم، گره بزرگی از کشور میتوانست باز شود در آن مقطع، برخی اصلاً اجازه ندادند این مسئله اتفاق بیفتد! یا در همین تحریمهای اخیر هم روسها گفتند بیایید ما «سوئیفت روسی» درست کردهایم، اما کسی از داخل آن را پیگیری نکرد؛ دولت وقت حاضر شد؛ تمام روابط بانکی کشور با دنیا مختل و بسته باشد ولی مذاکره با غرب قطع نشود.
ماجرای کریدور کاغذی
** روسها به کریدور شمال – جنوب «کریدور کاغذی» میگویند، به این معنا که این ماجرا فقط روی کاغذ است. این کریدور از مرز ایران، یعنی از جمهوری آذربایجان تا روسیه که مشکلی ندارد، خط آهن از زمان شوروی بوده، مشکل از جنوب ایران به شمال ایران است. بخش اعظم این خط آهن یا وجود داشته یا ساختهشده است، الآن فقط تکه انزلی تا آستارا مانده است، پرسش اصلی باید این باشد که چرا ۵۰۰ میلیون دلار پول برای تکمیل این کریدور تأمین مالی نمیشود. روسها احساس میکنند که این کریدور روی هواست!
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: شعیب بهمن غربگرایان دو میلیارد دلار ایران و روسیه داخل کشور تهران و مسکو روس ها تحریم ها دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۷۲۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی، شرایط منطقه ای و جهانی، شاهد تغییراتی بوده است که این تغییرات در امتداد تغییرات نظام جهانی قرار دارد.
سرویس جهان مشرق - مایکل پلیورت کارشناس مسائل اروپای شرقی، تحلیگر سیاسی، دیپلمات سابق اسرائیلی در مسکو، در گزارشی به مسئله نظم جدید جهانی و تغییرات قابل توجه در روابط اسرائیل با روسیه، همزمان با تغییرات روابط ایران و روسیه نسبت به سالهای گذشته میپردازد. پلیورت در این گزارش می نویسد:
از زمان وقایع ۷ اکتبر، نه تنها اسرائیل، بلکه کل جهان به واقعیت جدیدی رسیده است. این واقعیت، تا حد زیادی، از فوریه ۲۰۲۲ - تقسیم جهان به بلوک های جدید - شروع به شکل گیری کرد. کشورهای غربی، اوکراین، اسرائیل، استرالیا و آرژانتین، در برابر روسیه، چین، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره شمالی. در ۱۳ اکتبر، رئیس جمهور روسیه، در جریان سفر خود به بیشکک، اولین سفر خارج از مرزهای روسیه پس از صدور حکم بازداشت بین المللی از سوی دادگاه کیفری لاهه، پوتین بیشتر سخنرانی خود را به درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود آمدپوتین گفت: «اسرائیل یک حمله بیسابقه از سوی حماس را تجربه کرده است. غیرقابل قبول است که غزه مانند لنینگراد در جنگ جهانی دوم در محاصره باشد». وی افزود: «دلیل اصلی این رویدادها شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه» است. از ماه اکتبر، مقامات ارشد دولت روسیه و شخص پوتین اغلب به جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و آن را به عنوان نمونه ای از شکست "نظم آمریکا"، "شکست جهان تک قطبی" ذکر کرده اند.»
در کلام، آنها از خشونت بین طرفین ابراز تاسف می کنند، اما در واقع تنش در مناطق ما به خوبی به نفع روسیه است. چرا؟ دولت های غربی را از هم جدا می کند، توجه و منابع عظیم آن را از جبهه اوکراین منحرف می کند و معضلات دشواری را در مورد اولویت بندی جبهه ها ایجاد می کند.
در واقع دو موضوع، روابط روسیه و اسرائیل را شکل می دهد - جنگ در اوکراین و اتحاد سیاسی با ایران. هر دو یک تهدید واقعی برای امنیت ملی ما هستند. دو سال پیش، اسرائیل از ترس واکنش روسیه، به بی طرفی عملی در رابطه با جنگ در اوکراین پایبند بود. اسرائیل کمک های بشردوستانه و غیرنظامی ارائه کرد، اما تا به امروز از ارائه سیستم هایی که توسط روس ها به عنوان عبور از خط قرمز تلقی شود، خودداری کرده است.
انتظار اسرائیل نیز این بود که روس ها نیز از انتقال سلاح های قدرتمند به دشمنان ما خودداری کنند. یک مقام ارشد اسرائیلی بسیار به من گفت: "بدیهی است که ما انتظار طرفداری از اسرائیل از سوی روس ها را نداریم، اما احتمال آسیب به ما از سوی آنها بی نهایت است."
از آن زمان این موقعیت به سختی تغییر کرده است - هیچ انتظاری برای بهبود روابط وجود ندارد، بلکه تلاشی برای جلوگیری از وخامت شرایط است. برای روس ها، اسرائیل پیوست نظامی و سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه است. نگرش نسبت به ما برگرفته از رابطه بین ابرقدرت هاست. آنچه در دو سال گذشته تغییر کرده است، روابط ایران و روسیه است - و از آن زمان به بعد فقط عمیق تر شده است.
سکوت عمیق پوتین در مورد حمله ایران به اسرائیل، حمایت از حمله ایران به اسرائیل توسط سفیر روسیه در سازمان ملل متحد و بسیج کانال های تبلیغاتی دولت روسیه علیه اسرائیل که به ادعای آنها، اسرائیل "استانداردهای دوگانه" را اعمال میکند، همه نشان می دهد که اتحاد روسیه و ایران در حال تشدید است. بخش عمده همکاری ها در حوزه نظامی و سیاسی است، اما در سال های اخیر افزایش محسوسی در روابط اقتصادی بین کشورها مشاهده نشده است.
به عقیده من، تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد، محتمل ترین سناریو این است که وخامت روابط اسرائیل با روسیه ادامه خواهد داشت. پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود می آید و بادهایی که در روابط بین الملل می وزد قویتر از ماست. بهتر است به این ایده عادت کنیم که در آینده قابل پیش بینی هیچ نکته خوبی از بزرگترین کشور جهان برای ما وجود نخواهد داشت. تصادفی نیست که پهپادهای ایرانی هم به اوکراین و هم به اسرائیل حمله می کنند. شاید این فرصتی نیز باشد تا به خود یادآوری کنیم که می خواهیم به کدام بلوک تعلق داشته باشیم و از چه ارزش هایی نمی توانیم دست بکشیم.