روایت آتشنشانی که به عنوان آخرین نفر از پلاسکو خارج شد | یک لحظه مغزم خالی شد!
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۸۲۱۳۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، درد را بازگو کردن برایش شفا و مرهمی نمیآورد. «من آخرین نفری بودم که سوار سبد نردبان شدم، درست وقتی ساختمان منفجر شد. ۳ تا از بچههایمان لب پنجره بودند و بعد دیگر نبودند. چه حرف زدنی؟ که چه بشود؟»
آتشنشانان بازمانده از حادثه پلاسکو نمیخواهند که آن روز را به یاد بیاورند، برایشان درد و رنج و غم میآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمود حیدری، رئیس ایستگاه ۹۶ آتشنشانی هم با همان نردبانی از پلاسکو جدا شد که رضا هاشمی و مهدیانی جدا شده بودند. زور او بیشتر به آن خاطرات تلخ میرسد. «مطمئن بودیم که ساختمان میریزد، همین هم بود که دائم یکی به آن دیگری میگفت تو سوار شو. میخواستیم مرگ را برای هم به تأخیر بیندازیم.»
حیدری و بقیه بچههای ایستگاه ۹۶ وقتی به پلاسکو میرسند که در دود غلیظ سیاه فرو رفته و با شعلههای آتش، خود را به طبقه دهم و یازدهم رسانده بودند.
«بچهها آن طبقات را از کسبه و کارگران خالی کرده و فقط خودشان بودند. ما وقتی رسیدیم آنقدر دود زیاد بود که بدون تجهیزات نمیشد به کانونهای آتش نزدیک شد. به همین دلیل برگشتیم و دستگاههای تنفسی خود را آوردیم. آتشنشانهای ایستگاههای دیگر، مصدومان را نجات داده و به بیرون از ساختمان برده و خودشان مشغول مهار آتش بودند. آتش نبود که شعلهها مثل یک شیر وحشی به این طرف و آن طرف میتاختند و زبانه میکشیدند. با این حال در بعضی از طبقات آن را مهار کرده بودیم.»
شعلهها که خاموش میشود، آتشنشانان«آتش زنی» را شروع میکنند. یعنی به سراغ محلهایی میروند که شعله وجود نداشت، اما کُندسوزی رخ داده بود که احتمال داشت دوباره شعلهور شود. «ما نسبتا امیدوار بودیم که کار تمام است و فقط باید مراقب باشیم تا آتش جدیدی شعله ور نشود که صدای مهیبی آمد و بعد دیگر نفهمیدیم چه شد.» قسمتی از سقف طبقه ۱۱ روی طبقه ۱۰ فرو میریزد و بعد آتشنشانی زیر آوار گیر میکند. این جای روایت را محمود حیدری با صدایی بریده بریده بازگو میکند.
«تیرآهن روی گردنش افتاده بود...گیر کرده بود... هرچه کردیم که تیرآهن را برداریم نشد...لامصب زیر آتش، سنگین شده بود... د. همان موقع تخریب دوم رخ داد و بخش دیگری از سقف ریخت... آن همکار جوانِ مان با آوار رفت پایین.»
آتش پلاسکو انگار دوباره به جانش افتاده باشد، عرق سرد میکند و زرد میشود. «ریزش آوار راه خروج را بست و از پلهها هم چیزی نمانده بود. موضوع را با بیسیم به فرمانده عملیات گزارش کردیم. موقعیتمان را اعلام کردیم و خواستیم برای نجات ما نردبان بفرستند. نردبانها را به سمت ضلع غربی و ضلع مشرف به خیابان جمهوری فرستادند. در این زمان بقیه آتشنشانانی که در طبقات بالایی بودند هم خودشان را به طبقه دهم رساندند. جلوی پنجرههای ساختمان با توری فلزی بسته شده بود. با سنگفرزی که داشتیم، توریها را بریدیم و نردبانها یکی پس از دیگری به محلی که ما گرفتار شده بودیم، هدایت شدند.»
آنها که جوانتر بودند از طریق نردبان میروند پایین و مصدومان را سوار سبد بالابر میکنند.
«بچهها سوار نمیشدند و به من و بقیه رئیسایستگاههای آتشنشانی که آنجا بودیم، میگفتند اول شما بروید. دستور دادیم که باید بروند پایین. بعد من ماندم و چند رئیس ایستگاه دیگر. ازجمله شهید امینی، مهدیان و هاشمی شاد. سری دوم من هم سوار شدم و بعد هم آقای مهدیان پرید داخل سبد، اما درست در لحظهای که آقای هاشمی شاد دستش را به لبه ساختمان گرفته بود، ناگهان ساختمان ریزش کرد و او به سمت سبد پرید. بعد دیگر چیزی ندیدیم و داخل گرد و خاک گم شدیم.»
ساختمان زودتر از سبد حامل آتشنشانان رسید پایین، خیلی زودتر. آنها وقتی رسیدند که دیگر پلاسکو تلهای از خاک بود در خیابان جمهوری. » یک لحظه مغزم خالی شد. حس کردم شاهد روز قیامتم، بعد یادم آمد خیلی از ما در آن ساختمان جاماندند و حالا پودر شدند و حس بعدی، شوک شدیدی بود از همه آنچه را که بر من گذشت و شاهدش بودم. «آنقدر صورتم پر از خاک شده بود که کسی من را نشناخت و به همینخاطر تا چند ساعت جزو گمشدگان بودم.»
حیدری وقتی بهخودش میآید که میگویند مهدیانی و هاشمی در بیمارستانند. «تا خود بیمارستان دویدم. دوست داشتم بچههای دیگر را هم آنجا ببینم، همان هایی که تا ۲ ساعت قبلش با هم بودیم و مرگ را از هم دور میکردیم. دوست داشتم ببینم که زیر سرُم هستند یا مشغول پانسمان شدن و بعد با آن قیافههای خاکی به من میخندند اما واقعیت آنجا مثل پتکی به سرم فرود آمد. پلاسکو جان خیلیها را گرفته بود.»
کد خبر 651456 برچسبها جامعه آتش نشانیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جامعه آتش نشانی آتش نشانی بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۸۲۱۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی نام تراکتور در لیست قربانیان روزبه
به گزارش "ورزش سه"، بدون شک روزبه چشمی یکی از مهرههای تأثیرگذار استقلال در این فصل از رقابتهای لیگ برتر بوده است. بازیکن باتجربه آبیها که نقش مهم و کلیدی در خط دفاعی تیم داشته و در مسابقاتی که به عنوان هافبک دفاعی بازی کرده نیز نمره قبولی دریافت کرده است.
روزبه در این فصل یک گل سرنوشت ساز و سه امتیازی را در جدال برابر سپاهان وارد دروازه پیام نیازمند کرد. گلی که ممکن است سرنوشت قهرمان بیست و سومین دوره رقابتهای لیگ برتر را تعیین کند و جام را به اردوی آبیهای پایتخت بیاورد.
چشمی طی دوران حضور در استقلال که به بیش از 200 بازی رسیده، تنها هشت بار موفق به گلزنی شده است اما تیمهایی که این بازیکن برای گلزنی انتخاب کرده، جزو تیمهای قدرتمند و مدعی هستند.
در لیگ برتر، او توانسته است مقابل پرسپولیس، سپاهان، ملوان (تیمهای دوم تا چهارم جدول فعلی) فولاد، ذوب آهن و استقلال خوزستان گلزنی کند. این بازیکن در لیگ قهرمانان نیز دروازه الدحیل را گشوده تا در آسیا نیز موفق به گلزنی شود.
در میان فهرست قربانیان خاص و کم تعداد چشمی، قرار نگرفتن نام تراکتور نیز خودنمایی میکند. تیمی که روز چهارشنبه به مصاف استقلال میرود و باید دید که روزبه موفق به گلزنی خواهد شد و یا اینکه حداقل میتواند زمینه ساز پیروزی تیمش شود یا خیر.