مادر مهرداد میناوند: ای کاش واکسن کرونا را زودتر به ایران می آوردند
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۴۶۴۱۲
امروز سالروز درگذشت مهرداد میناوند، اسطوره فوتبال ایران و پرسپولیس است.
به گزارش طرفداری، صحبت های مادر مهرداد میناوند را می خوانید:
خانم میناوند! روزها و ماههای گذشته را چطور سپری کردید؟
روزهای بدون مهرداد خیلی سخت گذشت. واقعاً از یادم نمیرود. شنیده بودم که می گویند خاک سرد است و بعد از این که داغی دیدید سردی خاک باعث می شود که کمکم آن داغ تلخ را فراموش کنید اما برای من چنین اتفاقی نیافتاد (اشکهای مادر مهرداد سرازیر می شود).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه دوستانش از شیرینی و خوش زبانی مهرداد تعریف می کنند. شما چه تعریفی از پسرتان دارید؟
یک بچه فوق العاده با عاطفه و مهربان. پسری که دائم با همه مزاح می کرد و دوست داشت همه دور و بری هایش بخندند. اصلا رابطه ای با غم و غصه نداشت. یک پسر شیرین بود. یک دسته گل. مردم را خیلی دوست داشت. نمیدانم چرا خدا مهرداد را از من گرفت! نمی دانم!
فکر نمی کنید اگر امروز مهرداد به این بیماری مبتلا می شد شاید میتوانستیم نجاتش بدهیم؟
قطعاً همین طور است. ای کاش واکسن کرونا را زودتر به ایران میآوردند. ای کاش درمان کرونا را زودتر در ایران شروع میکردند. ای کاش مهردادِ من هم واکسن میزد…! ولی آن زمان واکسنی در ایران نبود. متاسفانه علی انصاریان هم به خاطر همین موضوع از دنیا رفت. فقط این دو نفر نبودند، خیلی از مردم ایران به خاطر نبودن واکسن از دنیا رفتند و خیلی از خانواده ها داغدار شدند.
از دوستان و نزدیکان مهرداد کدامیک در این مدت جویای حال شما می شدند؟
خیلی ها حالم را میپرسند. خیلی ها سعی کردند من را تنها نگذارند که باید از تک تک آنها تشکر کنم. عزیزانی در باشگاه پرسپولیس و خیلی از افراد مثل آقای بهنام ابوالقاسمپور یا آقای محمدرضا مهدوی و آقای شیرینی و خیلی ها که الان اسمشان را به خاطر نمی آورم. همگی سنگ تمام گذاشتند و دستشان درد نکند.
شرایط روحی همسرشان چطور است؟
او هم وضعیتی بهتر از من ندارد. آنها تازه دو ماه بود که زیر یک سقف رفته بودند ولی متاسفانه به خاطر کرونا و پر کشیدن مهرداد آشیانه شان خراب شد و زندگی شان به هم ریخت.
حرف باقیمانده ای دارید؟
مهرداد پرسپولیسی دو آتشه بود. یک پرسپولیسی که همیشه دوست داشت این تیم قهرمان باشد. هر زمان پرسپولیس برنده می شد طوری خوشحالی میکرد که انگار دنیا را به او داده اند. از بچه های تیم پرسپولیس می خواهم برای خوشحالی مهرداد هم که شده دوباره این فصل قهرمان شوند. من مطمئنم روح مهرداد از قهرمانی بچه های پرسپولیس باخبر می شود و او را شاد میکند.
منبع: پارس فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۴۶۴۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
به گزارش "ورزش سه"، «نسل طلایی والیبال ایران» این کلید واژهای است در یک دهه اخیر بارها و بارها در مورد والیبال ایران تکرار شده است. یک سری بازیکن جذاب که با خولیو ولاسکوی بزرگ والیبال ایران را به جمع بزرگان دنیا رساندند و فقط و فقط خاطره خوش از خودشان به جا گذاشتند و بس.
اما داستان ستارههای این نسل طلایی با هم خیلی فرق داشته است. یکی به مربیگری رو آورده، یکی به بحث پایه ورود کرده، بعضی از آنها آخرین سالهای بازی خودشان را پشت سر میگذارند و البته تعدادی از این نسل هم هنوز در بالاترین سطح والیبال حضور دارند.
سید محمد موسوی و امیر غفور جزء دسته آخر هستند، یعنی بازیکنانی که هنوز در جلد فوقستاره ظاهر میشوند و در دو فصل اخیر هم عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ والیبال ایران را تصاحب کردند. کسی که به توانایی این دو نفر شک داشته باشد احتمالا خیلی والیبالی نیست. غفور که امسال یکی از بهترینهای لیگ رومانی بوده و موسوی هم که نمایشهای درخشان و قهرمانی اخیرش با فولاد سیرجان را تماشا کردیم.
بعد از فینال لیگ با محمد موسوی صحبت کردیم و همان موقع متوجه شدیم که انگار قرار نیست در تابستان او را کنار تیم ملی ببینیم، هر چند که او از صحبت در مورد این موضوع طفره رفت. با این حال چند روز پیش مطمئن شدیم که او نمیخواهد در لیگ ملتها کنار تیم ملی باشد و حالا امروز این خبر رنگ و بوی رسمی به خود گرفت.
یکی از بهترین مدافعان دنیا در سالیان اخیر برای دومین بار طی دو سال گذشته از تیم ملی انصراف داد. موسوی دوسال پیش قبل از قهرمانی جهان با یک مصاحبه آتشین و دلایلی مثل کمبود امکانات از تیم ملی کنارهگیری کرد اما این بار در سکوت خبری دست به اقدامی مشابه زد.
هیچکس نمیتواند خاطرات خوبی که سید برای والیبالدوستان به جا گذاشته را فراموش کند. دفاعها و اسپکهایی که بعضاً حتی رقبا را هم وادار به تشویق و احترام کرد و در نهایت نقش مهم او در افتخارات آن نسل جذاب انکارشدنی نیست، اما بالاخره یک جا همه چیز به پایان میرسد و چه بهتر که همراه با یک خداحافظی با کلاس باشد. به نظر میرسد که این رفت و برگشتها به تیم ملی نه برای سید قشنگ است و نه تیم ملی؛ پس چه بهتر که داستان جذاب این دو همین جا به شکل کامل تمام شود، حتی اگر معجزه شد و تیم ملی توانست بلیت المپیک پاریس را کسب کند.
در مورد امیر غفور اما داستان متفاوت است. او سال گذشته حتی نامه خداحافظیاش را هم منتشر کرد و هیچوقت هم چراغ سبزی برای بازگشت نشان نداد که بخواهیم از او خرده بگیریم. غفور هم مثل موسوی یکی از اعضای آن نسل طلایی بود و احتمالا بهتر است از فدراسیون و مربیان تیم ملی بخواهیم که دیگر او را به تیم ملی دعوت نکنند چون خودش علنا پایان کارش در این عرصه را اعلام کرده است.
هر چه که هست به نظر میرسد که این دو فوقستاره والیبال ایران در تیم ملی به خط پایان رسیدهاند؛ یک داستان زیبا که امروز صفحه آخر آن هم ورق خورد و به پایان رسید.