چند پرسش در موضوع ورود زنان به ورزشگاه
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۵۲۶۱۶
در ادامه یادداشت ۹ بهمن روزنامه همشهری به قلم محسنمهدیان مدیرعامل میخوانیم: نفیا و اثباتا نظری ندارم. چه بسا به جهت اجتماعی خوشحالم که مسیر حضور در ورزشگاه برای خانمها باز شده است. اما آیا شبهه شرعی آن حل شده است؟ سؤال این است که در چه فرایندی این تصمیم اتخاذ شده است؟ چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ کدام مسئله شرعی در سالهای گذشته مانع بود و چطور و در چه مکانیسمی رفع شد؟ چرا زودتر انجام نشد؟ آیا فشار نهادهای بینالمللی مؤثر بوده است یا موانع حضور به نحو فنی برطرف شده است یا چه؟
شفافیت در این حوزه اساسا ضرورت دارد یا خیر؟ الان مردم سؤال نمیکنند که چرا این تصمیم پیشتر اتخاذ نشد که هزینههای آن کاهش پیدا کند؟
واقعیت این است که پرسشها مختصری جدیتر و عمیقتر از موارد فوق است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر مسئله به این سادگی قابل تعیین تکلیف است چرا بقیه مسائل مشابه و مورداختلاف تعیین تکلیف نمیشود؟ مثلا جزئیات حجاب. یا موسیقی. بالاخره نسبت جمهوری اسلامی با مسائل جدید حوزه موسیقی و لوازمش به چه نحوی است؟ برخی موضوعات اقتصادی مثل فروش اوراق قرضه خارجی حکمش چیست؟ تکلیف ماهیت پول و وضعیت نهایی بهره و ربا در نظام بانکداری به چه صورت است؟ به این فهرست دهها مورد دیگر میشود اضافه کرد. اما صورت مسئله چیست؟
واقعیت این است که این ابهامات را میتوان اجرایی یا از حیث قانونگذاری و ... توضیح داد. اما مسئله یک گام فراتر است. سؤال اصلی این است که جمهوری اسلامی در حوزه اجتهاد متناسب با زمان و مکان بر مبنای فقه مشهور شیعه چه عملکردی داشته است؟
بحث سر این است که تکلیف شرعی پدیدههای مدرنی که ظاهرا نسبتی با دین ندارند و یا موضوعاتی که هر روز تغییر میکنند، چه میشود؟ مسائلی که باور مردم نسبت بدان تغییر کرده است و با معروفی که امروز به هر دلیل منکر شده و منکری که معروف شده است چه برخوردی باید کرد؟
امروز سیره عقلا که در اصول فقهی ما پذیرفته شده است، در موضوعات جدید و محتوای مدرن چه کارکردی دارد و چه جهتی ساخته است؟
تردیدی نیست که امروزه به جهت سرعت تغییر در حوزههای مختلف فنی و نهادی و پدیدههای مدرن، ضرورت اجتهاد پویا و بهنگام بیش از گذشته احساس میشود. با این توضیح، سؤال اساسی این است که کدام نهاد در جمهوری اسلامی به این موضوع توجه دارد؟
اصل دوم قانون اساسی بر «اجتهاد مستمر» تأکید کرده است. متولی این بخش در نظام اسلامی کدام نهاد است؟ کدام فرد یا گروه است؟ از چهکسی باید مطالبه کرد یا توضیح خواست؟ آیا مسائل با تغییر رئیسجمهور باید حل و فصل شود؟
طبیعی است که اینطور نبوده است که طی این سالها به این موضوع بیتوجه باشیم؛ اما مسئله این است که عمدتا اجتهاد پویا منحصر شده است به ضرورتهای حکمرانی و گرههای قانونی یا اجرایی. این مسیر ممکن است این تلقی را ایجاد کند که فشار برخی نهادهای داخلی و خارجی باعث تغییر رویهها شده است نه اجتهاد پویا. مسئله این است که اگر این گرههای ساختاری و بنبست اجرایی شکل نمیگرفت، آیا بازهم تغییرات اجتماعی را میپذیرفتیم؟
یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی گزارههای دینی، کارآمدی است. بیاعتنایی به اجتهاد به روز، باعث شده گناه نارکارآمدی امروز بر دوش اسلام قرار بگیرد.
این درحالی است که انقلاب اسلامی و حوزههای علمیه ما همواره مقابل جمود و تحجر ایستادگی کرده اند. با این همه کجا و کدام نهاد به این موضوع بااهمیت فکر میکند؟ به تعبیر شهید مطهری اگر اسلام و روحانیت به نیازهای به روز مردم فکر نکنند، مردم سمت «قبلههای نوظهور» میچرخند. (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۱۹۷)
سؤال این است که این مسائل مستحدثه حکومتی را کجا تعیین تکلیف میکند؟ این جنبه عینی فقه کجاست؟ امروز جای اجتهاد پویا را حکم حکومتی گرفته است. آیا این روش درست است؟
امروز حیات جمعی مردم نیازمند حضور دین سرصحنه است. حضرت امام راحل خطاب به فقهای شورای نگهبان فرمود: باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متهم به عدمقدرت اداره جهان نشود.(صحیفه نور، ج۲۱، ص۲۱۸) در منشور برادری دهها مورد و مصداق ازجمله مباحث مربوط به محیطزیست ، مالکیت و ... را فهرست میکنند و توضیح میدهند که فقهای ما باید برای این حوزه در چارچوب اجتهاد پویا فکری کنند. سؤال اصلی این است که این مهم امروز کجا انجام میشود؟ اساسا ارتباط ساختاری فقها و حوزههای علمیه با حکومت به چه نحوی است؟
بیم آن وجود دارد که این قاعده مترقی جمهوری اسلامی در زمان خودش اتخاذ نشود و اصلاح و تغییر قوانین در شرایط گرههای اجرایی و ساختاری، عقبنشینی برداشت شود.
منبع: روزنامه همشهری برچسبها فوتبال تماشاگران زن حقوق زنان ورزشگاه آزادیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: فوتبال تماشاگران زن حقوق زنان فوتبال تماشاگران زن حقوق زنان ورزشگاه آزادی جمهوری اسلامی اجتهاد پویا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۵۲۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حواشی فوتبال جنجالی بهانه دست کیهان داد: دیدید ورود زنان غلط بود؟
در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست.
اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم. روزنامه کیهان نوشت: در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت. حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟ کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو 20 مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد. مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند. نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است. البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟! اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود. اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است. واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟ اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.