Web Analytics Made Easy - Statcounter



وزیر بازرگانی دولت سازندگی گفت: یک پررویی مزمن در خودروسازی‌ها هست و در حالی که ۸۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و خودرو ۵۰ میلیونی را ۱۵۰ میلیون می فروشند و به ریش مردم می‌خندند و ککشان هم نمی‌گزد.

به گزارش دیده بان ایران، یحیی آل اسحاق وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به ضعف خودروسازی‌ها و عدم رضایت از کیفیت خودروهای تولیدی، اظهار داشت: مسئله خودروسازی در ایران خیلی عمیق‌تر از ظواهر بحث است و واقعیت این است که نگاهی که به حوزه خودرو و مدیریت آن انجام شده، از قبل انقلاب و دوران واردات پیکان توسط خیامی شروع شد و بعد از انقلاب نیز رویکرد عوض نشد و سپس تحت عناوین مختلف و بعضاً برخی شعارها و دلسوزی‌ها و مصلحت‌سنجی‌ها کار به اینجا کشیده شد که می‌بینیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

* وضعیت کنونی خودروسازی کشور واقعاً فاجعه است

آل اسحاق با بیان اینکه وضعیت کنونی خودروسازی کشور واقعاً فاجعه است، گفت: فاجعه از این جهت است که زمانی که در سال ۶۸ مسئولیتی در وزارت بازرگانی داشتم، سفری به کشور کره‌جنوبی کردم و آن موقع همین پراید را در آنجا تولید می‌کردند و الان پراید بعد از این مدت هنوز خودروی تولیدی خودروسازهای کشور است و خسارت‌های بسیار بالای جانی را منجر شده و قیمتش به۱۵۰ میلیون رسیده است.

* قیمت تمام‌شده پراید 50 میلیون است نه 150میلیون

وی با اشاره به اینکه با نرخ ارز ۳۰هزار تومان قیمت تمام شده پراید باید ۵۰ میلیون تومان باشد،‌ اظهار داشت: پراید مصرف ضعیف‌ترین قشر جامعه است و با آن کار می‌کند و به عنوان تاکسی از آن استفاده می‌کند ولی این قشر مستضعف باید ۱۵۰ میلیون تومان بابت آن بدهد و خودروساز نیز همه حمایت‌ها را دریافت کند.

* خودروسازان 80هزار میلیارد تومان بدهی بانکی دارند

آل اسحاق گفت: خودروسازان ایران حدود 80هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و در عین حال نظام و ملت هر حمایت و تعرفه ۹۰ درصد را تحمل کرده‌اند تا این‌ها رشد کنند ولی الان کارشان به اینجا کشیده که در یک تصادف یک ایربگ ندارند.

وی تصریح کرد: این مسئله مقداری به رویکرد ما نسبت به این صنعت برمی‌گردد و این در حالی است که این خودروسازی‌ها فرصت‌های بسیار زیادی در کشور دارند.

وزیر بازرگانی دولت سازندگی افزود: خودروسازی در ایران حدود یک میلیون بازار دارد و هر خودرو سازی که یک میلیون مشتری داشته باشد، با یک فرصت بزرگ مواجه هست؛ در حالی که خودروسازی‌های همانند خودروسازی‌های ما در دنیا حدود چندهزار تولید دارند نه یک میلیون بازار مصرف؛ و اینگونه نیست که مردم در صف بایستند، نوبت بگیرند، قرعه‌کشی کنند و پیش‌پرداخت بدهند و با هزاران درد سر یک خودرو خریداری کنند.

* فاصله قیمت تمام شده و فروش به جیب عده‌ای رانت‌خوار می‌رود

وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به فسادهای موجود در خودروسازی‌ها بیان داشت: فاصله بین قیمت تمام شده و قیمتی که به مردم فروخته می‌شود همگی دست یک عده ای رانت‌خوار می‌رود که همه از آنها می‌نالیم.

* خودروسازی به حیاط خلوت برخی سیاسیون تبدیل شده

آل اسحاق تاکید کرد: خودروسازی‌های ما به حیاط خلوتی برای برخی جریان‌های‌سیاسی و مرکزی بدل شده‌اند که از هر طرف که نگاه می‌کنیم مرکز فساد و مرکز تامین مالی برخی جریان های سیاسی و ذینفعان بازدارنده رانت‌خوار هستند.

وی با تاکید بر اینکه وضعیت کنونی خودروسازی‌ها از نگاه فنی و چه با هر نگاه دیگری قابل توجیه نیست، تصریح کرد: واژه «خودکفایی» و «حمایت» درست تعریف نشده و این دو واژه اگر از روز اول درست ترجمه می‌شد، رویکردها به این سمت نمی‌رفت.

وزیر بازرگانی دولت سازندگی گفت: آیا با انحصار خودکفایی ایجاد می‌شود و آیا هر محصولی به هر قیمتی و به هر شرایطی تولید شود باید از آن حمایت کرد و باید نگوییم بالای چشمت ابروست؟ چرا قیمت تمام شده و کیفیت این گونه است؟

آل اسحاق افزود: آیا حمایت به معنای آن است که هر کاری کردند از آن حمایت کنیم؟ من در کمیته امداد مسئول بودم و یک بار خدمت امام(ره) رسیدیم و ایشان گفتند «حمایت ها طوری نباشد که اینها تا ابد به شما وصل باشند» و وقتی حضرت امام این حرف را راجع به فقرا گفتند، تکلیف نسبت به حمایت از صنعت مشخص می‌شود.

وی ادامه داد: خودکفایی به معنای آن است که این‌ها از زیر حمایت بیرون بیایند و در تربیت خانوادگی نیز پدر و مادری که فرزندش را نٌنٌر بار بیاورد، تا آخر وصل به خانواده می‌شود و ما خودروسازی ها را نٌنٌر کرده‌ و به حمایت‌های بی‌دریغ و همه‌جانبه ولشان کرده‌ایم و سپس در اختیار جریان‌های سیاسی قرار داده‌ایم.

آل اسحاق تاکید کرد: یکی از مسائل مهم این است که با متر سیاسی خواستیم یک کار فنی و اقتصادی را هدایت کنیم در صورتی‌که در خودروسازی دارای ده‌ها هزار نفر فرصت شغلی است و میلیاردها دلار تراکنش مالی دارد و ابزار قدرتمندی برای معامله است.

وی افزود: اگر این را دست یک سیاستمدار بدهید، این چند هزار نفر را عنوان یک ظرفیت رای حساب می‌کند و این‌گونه نگاه می‌کند که می‌توانم تمامی اعضای حزب خود را در این صنعت جا بدهم و از سویی نیز هزاران میلیارد رفت و آمد مالی این صنعت است و این بهترین محیط برای یک سیاستمدار است که یک مدیر سیاسی را در آنجا منصوب و خودروسازی را تبدیل به حیاط خلوت سیاسی کند.

وی ادامه داد: اگر یک مدیر اقتصادی در خودروسازی باشد، اولین کاری که می‌کند این است که کیفیت و قیمت تمام شده و مسائل فنی را مورد بررسی قرار می‌دهد و یکی دیگر از گرفتاری‌های ما برخورد سیاسی با این صنعت است و تا زمانی که این برخورد سیاسی به برخورد اقتصادی و فنی مهندسی تبدیل نشود همین آش و همین کاسه است.

وی تاکید کرد: یکی از شخصیت های سیاسی می‌گفت که ابتدای جاده تهران کرج دو صنعت هوافضا و دیگری خودروسازی هست که سرنوشتی جدا از هم دارند، چون این دو صنعت دو رویکردی متفاوت با هم داشته‌اند و مشکل بر سر رویکردها و نگاه‌ها هست.

* یک پررویی مزمن در خودروسازی‌ها وجود دارد

آل اسحاق با انتقاد از نگاه خودروسازان به جامعه و پاسخگویی آنان تصریح کرد: بدتر از همه این‌ها این است که یک پررویی مزمن در خودروسازی‌ها هست و در حالی که ۸۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکار هستند و خودرو ۵۰ میلیونی را ۱۵۰ میلیون می فروشند و به ریش مردم می‌خندند و ککشان هم نمی‌گزد.

وی با تاکید بر اینکه تا زمانی که خودروسازی‌ها احساس کنند انحصار در اختیارشان هست هیچ کسی نمی‌تواند برای خودروسازی کشور کاری کند، خاطرنشان کرد: قدرت و مافیایی که در خودروسازی‌ها هست،‌ هر دولتی بیاید همین کار را می‌کند و اساساً به دولت‌ها ربط ندارد و خودشان دولت در دولت هستند.

* تا انحصار و حمایت‌های بی‌منطق هست مشکل خودرو حل نمی‌شود

وزیر اسبق بازرگانی تاکید کرد: تا زمانی که نظام انحصار و حمایت‌های بی‌منطق هست و معنای خودکفایی و حمایت درست ترجمه نشده و با ذی‌نفعان با التماس و خواهش برخورد شود و قاطعانه برخورد نشود، مشکل حل نمی‌شود.

* خودروسازی‌ها از شعارهای انقلابی سوء استفاده کرده اند

آل اسحاق با بیان اینکه خودروسازی‌ها از شعارهای انقلابی سوء استفاده کرده اند و هزینه‌های بالایی را در حوزه نظام بانکی و سلامت به کشور متحمل کرده‌اند، تصریح کرد: نگاه به صنعت خودروسازی اگر بصورت مبنایی عوض نشود، ذی‌نفعان بازدارنده همه را به صلابه می‌کشند.

* ماجرای تهدید به ایجاد تجمع کارگری توسط یک مدیر خودروسازی

وزیر بازرگانی دولت سازندگی با اشاره به نقل قولی از سوی یکی از مدیران خودروسازی در یک جلسه بیان داشت: دادستانی چند سال قبل جلسه‌ای برای وصول مطالبات بانکی گذاشته بود و وقتی به مدیر خودروسازی گفتند که چرا مطالبات آن را پرداخت نمی‌کنید، گفتند «نداریم که بدهیم»؛ و وقتی نماینده دادستان گفت که «در این صورت بانک حق اقدام قضایی دارد»، آن مدیر خودروسازی گفت «هیچ اشکالی ندارد و من فردا هزار کارگر را وسط خیابان می‌ریزم».

* حتماً راهکاری برای خروج از این وضعیت وجود دارد

آل اسحاق در پاسخ به سوالی در خصوص راهکار خروج از این وضعیت گفت: حتماً راهکاری برای خروج از این وضعیت وجود دارد ولی اعمال اقتدار لازم است.


منبع: بیتوته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۷۲۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • «نه» پاکستان به امرو نهی آمریکا درباره ایران
  • نگاه دولت به مسائل اقتصادی تخصصی است نه سیاسی
  • پاکستان به امر و نهی آمریکا درباره ایران دست رد زد
  • واکنش نوری قزلجه به احتمال بازگشت طرح صیانت به صحن مجلس /کسی با تمامیت خواهی و زیاده‌طلبی نمی‌تواند در این دوره رییس مجلس شود
  • آینده صنعت خودرو ایران؛ ارزخوری یا خودروسازی؟
  • شاهین کارکرده ۷۰۰ میلیونی شد + جدول قیمت
  • انتقاد صاحبان کارخانه‌های شن و ماسه خوی نسبت به وجود مافیا در این صنعت
  • استارت سرد خودروسازی
  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • افزایش ۵۹۳ درصدی قیمت کره حیوانی از سال ۱۳۹۹/ پیش بینی قیمت طلا تا پایان سال/ انتقاد وزیر صمت از مافیای واردات خودرو/ صف میلیونی برای دریافت وام اجاره