این موج کرانه ندارد
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۵۴۸۲
در این یادداشت کوتاه نمیتوان به همه عناصر قدرت انقلاب و دلیل مانایی آن پرداخت، ما در اینجا به سه عنصر اشاره کردیم و البته این عناصر دامنهای گستردهتر دارند. جتوب نیوز؛ یادداشت- سعدالله زارعی: انقلاب اسلامی ایران در آستانه چهلوسومین سالگرد و چهلوچهارمین سال پیروزی قرار دارد. انقلابی که به اتفاق صاحبنظران، بزرگترین «رویداد سازنده» قرن بیستم و بزرگترین تحول محتوایی در جهان کنونی بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غرب و شرق تقسیم شده بود و در هیچکدام از دو بخش، «انسان» منزلتی نداشت و طواغیت بر او خدایی میکردند. در این فضا خداوند اراده فرمود از میان مردمی که در مناسبات جهانی هیچ جایگاهی نداشتند، امتی پدید آورده و مناسبات فراعنه را بهم بزند. کمی پس از بعثت آخرین پیامبر(ص)، حکومتی در مدینه شکل گرفت و بلافاصله در معرض انواع تهدیدها و فشارها قرار گرفت و درست در سختترین شرایط، «دین به محاصره درآمده» نوید فتح برج و باروهای افسانهای روم و ایران میداد و مشرکان و منافقان که چیزی جز قدرتهای ظاهری را نمیدیدند، لب به تمسخر گشودند. ولی طولی نکشید که همانها فروپاشی برج و باروها را دیدند، هر چند دیگر پیامبر رحلت کرده بود و مسلمانان هم درگیر مسایل داخلی شده بودند.
انقلاب اسلامی هم چهارده قرن بعد در هنگامهای متولد شد که دنیا میان دو قدرت طاغوتی تقسیم شده بود؛ قدرتی در غرب با محوریت آمریکا که بر حدود سه چهارم دنیا سیطره داشت و قدرتی در شرق با محوریت شوروی که حدود یک چهارم جهان و منابع آن را در اختیار گرفته بود. در این هنگامه، خداوند اراده کرد تا مردمی که در مناسبات جهانی هیچ جایگاهی نداشتند را به مصاف نظام ظالمانه دوقطبی بفرستند و «سنگرهای کلیدی آنان» را فتح کند. اینگونه بود که به سرعت انقلابی در ایران پدید آمد و به شکلگیری یک حکومت جدید منجر گردید. اینبار هم منافقان و معاندان که در معادلات آنان «قدرت معنوی» مفهومی نداشت، لب به تمسخر گشودند و به روزشماری سقوط سریع نظام اسلامی نشستند. انقلاب اسلامی بلافاصله با انواعی از توطئههای داخلی درگیر شد و اینبار قدرتهای شرق و غرب هم با تمام توان به میدان آمدند و در این میانه، گمانه بقای انقلابی در جغرافیای کشوری با مختصات «ایران آن روز» وجود نداشت اما در کمال ناباوری مادیگرایان، انقلاب اسلامی باقی ماند در حالی که همزمان پنجه در پنجه منافقان و معاندان و منحرفان داخلی و ابرقدرتهای فرعونی افکنده بود.
امروز ایران در میانه معرکه جهانی به پرطنینترین نام تبدیل شده و شکلدهنده معادلات جهانی است؛ بهگونهای که دو سال پیش وزیر خارجه سابق آمریکا - مایک پمپئو - حداکثر حرفی که در مصاف با ایران زد - که البته واقعیت هم نداشت - این بود که آمریکا پس از چهل سال، موازنه قدرت را به نفع خود بازسازی کرده است و البته دو سال بعد، فرمانده وقت نیروهای نظامی آمریکا در غرب آسیا - سنتکام - با صراحت اعلام کرد ایران موازنه را به نفع خود بهم زده و شرایط بیش از هر زمان دیگر برای آمریکاترسناک است. درخصوص این موضوع دلالتهایی وجود دارد:
۱- «معنویت» یک موضوع اساسی در ساخت وجودی انسانهاست. معنویت هم یک آرمان و هم یک قدرت ویژه است و با همه اهمیتش در هیچکدام از دو بلوک غرب و شرق جایگاهی نداشت و به همین دلیل قدرتهای پرطمطراق نظام دوقطبی از یکسو از درون تهی بودند و از سوی دیگر در برابر قدرت معنوی خلع سلاح بودند. حضرت امام خمینی - قدس سره- در نامهای که در سال ۶۷ خطاب به «میخائیل گورباچف» رئیسجمهور شوروی نوشت، به وی یادآور شد، مشکل اصلی نظام شما مسایل مادی نظیر اقتصاد نیست، بلکه مسئله اصلی فقدان معنویت و پشت کردن به خداست. در واقع در نظام مادی شرق و در نظام مادی غرب، مفهوم قدرت در بعد اصلی و پررمز و راز آن لنگ میزد. از این رو وقتی حضرت امام خمینی - قدس سره - آوای معنویت سرداد، دنیای غرب و شرق را با پدیدهای مواجه کرد که اساساًً آن را نمیشناخت، چه رسد به اینکه واجد آن باشد. از این رو با ابزارهای مادی به مصاف قدرتی آمد که مادیت یارای مواجهه با آن را نداشت.
قدرت معنویت در واقع قدرت خداوندی است که این جهان را پدید آورده و سنت جهان را بر مبنای غلبه معنویت بر مادیت قرار داده است. البته قدرت معنویت که در نهاد جهان و خلقت قرار داده شده است، تنها وقتی به میدان آورده شود اثر دارد و به خودی خود نمیتواند معادلهای را شکل دهد. در واقع قدرت معنویت وابسته به «میدان آوردن» است. در ایران مؤمنین به میدان آمدند و پیرامون مردی الهی جمع شدند و آنگاه در مصاف با قدرتهای مادی به پیروزی دست یافتند و حکومتشان علیرغم ۴۳ سال دشمنیهای درهمتنیده باقی ماند و بالنده شد. بر این اساس، سالها پیش حضرت امام خامنهای - مدظلهالعالی - فرمودهاند: «آنچه ما را در مقابل توطئه دشمن پایدار میکند، ایمان به خدا و اعتماد به وعده الهی است. آن کسی که طبق دستور الهی، نیروهای خود را در راه نجاح و فلاح و صلاح به میدان بیاورد، خدای متعال او را تنها نخواهد گذاشت و او را موفق و پیروز خواهد کرد.» (۸۲/۹/۵)
۲- داشتن آرمان بزرگ یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی و در همان حال یکی از مهمترین دلایل ماندگاری و پیروزی این انقلاب در این دوران طولانی است. تلاش برای برپایی نظام عادله جهانی و مقابله با ابرستمگران یک هدفگذاری دقیق در این انقلاب است که توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی استحکام یافته است. برخلاف آنچه مخالفان فکری و منحرفان بیان میکنند، مقابله با آمریکا برای ملت ایران، قدرتآور و اقتدارساز بوده است. شما یک لحظه تصور کنید که در آرمانگرایی شعاع این انقلاب، شعاع نهضت مشروطیت یا شعاع نهضت نفت یا شعاع دهها نهضتی بود که در قرن بیستم در کشورهایی نظیر الجزایر، پاکستان، هند، مصر، لیبی،ترکیه و تونس پدید آمدند، یا به اندازه شعاع انقلاب کارگری شوروی بود، آیا امروز خبری از اقتدار شگرف ایران بود؟ آیا اگر این آرمان بلند نبود، این مردم در صحنه میماندند و علیرغم مشکلات مسیر انقلاب را با نشاط طی میکردند؟
آرمان «عدالت جهانی» و آرمان «استکبارستیزی» که دو وجه ایجابی و سلبی نگاه جهانی انقلاب اسلامی بود، امروز به ایران قدرت افسانهای داده است. یک لحظه تصور کنید که این قدرت و اقتدار وجود نداشت، آیا ایران میتوانست در معادلات جهانی از موقعیت و حق خود دفاع کند؟ آیا طواغیت جهانی سلاح را فرو میگذاشتند و در پی راهحل سیاسی میرفتند و در برابر چانهزنی مقتدرانه ایران، این جلسه را به امید توافق در جلسه بعدترک میکردند؟ آیا اگر قدرت آرمانی انقلاب اسلامی نبود، چین و روسیه متحمل هزینههای سنگین حفظ و توسعه رابطه با ایران میشدند؟ بله چین و روسیه هم در زمانی که ما به موقعیت کنونی نرسیده بودیم، با غرب در تحریم ایران همراه بودند. امروز قدرت ایران به نقطهای رسیده که روسیه و چین، قرار گرفتن در سازمان مشترک را علیرغم فشار غرب، برای خود «افزایش» بهحساب میآورند. این قدرت آرمانی انقلاب میباشدکه به اقتدار جمهوری اسلامی انجامیده است.
۳- یکی از جنبههای قدرت ایران، وجود زنجیرهای از سازمانهای قدرتمند معنوی است. حوزههای علمیه و روحانیت، سپاه پاسداران و بسیج، هیئتها و مساجد و اتصال نظام به دریای بیکران مردم، به ایران «قدرت پایا» داده است. روحانیت در انقلاب اسلامی، معنابخش، اطمینانساز و پیشران حرکت مردم است و دقیقاًً به همین دلیل دستهای فتنهگر، شب و روز برای گسستن پیوند مردم از روحانیت تلاش میکنند. کمااینکه از بعد انسانی بسیج مردمی تغذیهکننده انقلاب است. در چشم دشمن بسیج آن نیروی ضمانتبخشی است که در وقت حادثه به سرعت به صحنه میآید و مردم را به صحنه میکشاند و به همین جهت در معرض فشار شدید دشمن قرار دارد. هیئتها و مساجد هم بهعنوان جایگاههای پمپاژ انگیزه و آرمانهای الهی، انقلاب اسلامی را پرطراوت کرده است.
و البته در این یادداشت کوتاه نمیتوان به همه عناصر قدرت انقلاب و دلیل مانایی آن پرداخت، ما در اینجا به سه عنصر اشاره کردیم و البته این عناصر دامنهای گستردهتر دارند.
منبع: جنوب نیوز
کلیدواژه: انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۵۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زوال اسرائیل در اندیشه امام و رهبر انقلاب
گفتمانِ زوال اسرائیل با تلاش امام از داخل ایران آغاز شد، توسط رهبر انقلاب تداوم یافت، به مرور زمان تمام منطقه غرب آسیا را فرا گرفت و ریشه دواند و اکنون مرزهای جغرافیایی را پیموده، تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انقلاب اسلامی ایران نقطه آغازی برای مواجههی مستقیم کشورمان با اسرائیل و یا بهتر است بگوییم صهیونیزم جهانی و رو کردن اهداف پنهانی آنها نزد افکار عمومی جهانی بود؛ زیرا آنچه که از فساد، فقر و نیز رکود در عرصههای مختلف اجتماع، در ایران رقم میخورد، به سبب نفوذ صهیونیستها در ارکان حکومت دستنشانده پهلوی بود. امام خمینی (ره) آغازکننده چنین حرکتی در سطح گسترده بودند و خود نیز در سخنرانیهای متعدد بر تقدم دشمنی صهیونیستها نسبت به آمریکا و شوروی و امثالهم تأکید داشتند؛ به عنوان نمونه در سخنرانی خویش در جمع اعضای ستاد انقلاب فرهنگی فرمود «امروز نباید فکر بکنیم ایران چه جور است. ما امروز فکر بکنیم دنیا چه خبر است، تکلیف ما در مقابل دنیا چیست. همین جنگ تحمیلی را درست کردند، نقشهای که صهیونیستها دارند عملی بشود. از یک طرف نگذارند اسلام تحقق پیدا کند، اگر اسلام در ایران تحقق پیدا کند و قهراً در ممالک دیگری هم خواهد رفت و رفته است هم، آن وقت آن بساط آنها، بساط صهیونیستها برچیده میشود، آمریکا و شوروی دستش از ممالک اسلامی قطع میشود.» (15 شهریور 1362) این مطلب فصل جداگانهای از مطالعات اندیشمندان را به خود اختصاص داده که شرح آن در این مطلب نمیگنجد.
در همین راستا گفتمان مهمی که امام بزرگوار ما آغاز کردند و نسبت به آن تا انتهای عمر خویش تأکید داشتند، مسئله آزادی فلسطین از چنگ اسرائیل غاصب بود. معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس حرکتی راهبردی از سوی امام بود تا به همگان نشان دهند که مسئله فلسطین و مبارزه با صهیونیستها و سرکوبی آنها یکی از سیاستهای اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین این گفتمان همان طور که اشاره شد، با مبارزه از داخل ایران آغاز شد و به مرور زمان تمام منطقه غرب آسیا را فرا گرفت و ریشه دواند و اکنون مرزهای جغرافیایی را پیموده، تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده است.
تحقق عصر ظهور مسیح با تصرف اراضی قدس! / بررسی دیدگاه عالمان یهود درباره اشغال فلسطیناین راهبرد امام توسط جانشین خلف ایشان یعنی رهبر معظم انقلاب در طول دوران رهبریشان تداوم داشت. ایشان در سخنانی، صهیونیستها را پدیدهای شیطانی دانستند که باید با او مبارزه کرد. ایشان در این باره فرمود: «مبارزه با پدیده شیطانی تروریسم را تکلیفی تخلفناپذیر برای خود میدانیم و تلاش در راه این مبارزهی بزرگ را با قدرت ادامه خواهیم داد بحول الله و قوته.» (1390/04/03) و در جایی دیگر، حمایت از فلسطین و مبارزه با صهیونیسم را از سیاستهای راهبردی نظام معرفی کرده، فرمود «کسانی که از روز اولِ انقلاب، یکی از برنامهها را مقابله و معارضه با نفوذ و اقتدار صهیونیستها قرار دادند، با محاسبه این کار را کردند. این برنامه، طبق مصالح کشور و مصالح عمومی جمهوری اسلامی و مردم ایران انتخاب شده است.» (1379/09/25) و نیز در سخنانی تأکید داشتند «حمایت از فلسطین، انتفاضه و مبارزه با صهیونیسم و حامیانش از ارکان اصلی سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران است.» (1380/02/04) محور بعدیِ مبارزه با صهیونیسم جهانی توسط امام، ریشهکن کردن آن از منطقه و جهان است که در ادامه به آن اشاره میشود.
.
اما، امام خمینی (ره) پا را فراتر گذاشتند و مسئله نابودی و زوال اسرائیل را در اندیشه مسلمانان جهان پروراندند؛ اندیشهای که سالها پس از فوت امام به عنوان آرزویی دستنیافتنی تلقی میشد، اما اکنون با توجه به حوادثی که در جهان علیه صهیونیستها اتفاق میافتد، به این آرزو نزدیکتر میشویم. امام بارها در سخنرانی خویش، اسرائیل را یک غده سرطانی در بین جامعه مسلمین میدانستند که باید زودتر این غده را جدا کرد. ایشان در جمع مدیران و کارکنان صدا و سیما در سال 62 اینطور فرمود «من امیدوارم که ان شاء الله این غده سرطانی در بلاد مسلمین و آن غده سرطانی در آن طرف بلاد مسلمین که آنجا اسرائیل است و اینجا حزب بعث است، ان شاء الله خداوند ریشه این را بکند.» (09 اسفند 1362) یا در جمع مهمانان داخلی و خارجی در جشن پیروزی انقلاب درباره لزوم اجتماع مسلمانان بر نابودی غده سرطانی اسرائیل فرمود «بیش از بیست سال است فریاد کردهایم این غده سرطانی را اجتماع کنید و از بین مسلمین بیرون کنید، بیت المقدس را از او بگیرید، کشورهای اسلامی را از این غده سرطانی آزاد کنید.» (21 بهمن 1360)
همایون: یهودیان اسرائیل در دو نوبت سرکوب میشوند! / با پیروزی انقلاب اسلامی نبرد آخرالزمانی سرعت گرفت + فیلمبنابراین امام آغازکننده گفتمان نابودی اسرائیل و بلکه آغازگر مبارزه تن به تن با این رژیم منحوس بود و در این باره نیز رهبر معظم انقلاب همین گفتمان را تداوم دادند. ایشان در سخنانی درباره اینکه امام خواهان نابودی اسرائیل بود، فرمود «امام بزرگوار همان کسی است که در مورد مسئله رژیم صهیونیستی از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستی یک غدّهی سرطانی است و باید از بین برود، این حرف امام است.» (1392/06/14)
اندیشه زوال اسرائیل در تفکر رهبر معظم انقلاب، طیّ سالهای رهبری ایشان، رنگ و بویی عمیقتر به خود گرفت و تبدیل به قضیهای جدیتر شد. ایشان در این باره فرمود «نباید شک کرد که شجرهى خبیثهى اسرائیل که «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ»1، هیچ پایه و پایگاه و استمرارى نخواهد داشت و بىشک نابود خواهد شد.» (1370/08/15) و در سخنانی دیگر تصریح داشتند که «نجات فلسطین و محو دولت غاصب صهیونیستی، مسألهای است که با مصالح ملتهای این منطقه سرو کار دارد.» ( 1379/09/25) همچنین در بخشی از پیامشان به حجاج بیتاللهالحرام، زوال اسرائیل را نزدیک دانسته، فرمود «بر خلاف آرزوی احمقانهی اقتدار و استحکامی که سیاستبازان خبیث برای رژیم صهیونیستی در سر میپروراندند، این رژیم روزبهروز به اضمحلال و نابودی نزدیکتر شده است.» ( 1393/07/08) و در مهمترین سخنان خویش درباره نابودی اسرائیل که تبدیل به ترندی جهانی شد، تأکید بر این موضوع بود که اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید. بنابراین دانستیم این جملهای که از رهبر معظم انقلاب در بین مردم رواج یافت، مبتنی بر پیشینیهای بود که امام خمینی (ره) عَلم آن را بلند کردند و بارها توسط رهبر معظم انقلاب تکرار شد و در صحنهی عمل هم تبدیل به مبارزه مستقیم شد.
---------------
پاورقی:
1. اشاره به آیه26 سوره ابراهیم: «وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ؛ و مَثَل کلمه ناپاک [که عقاید باطل و بی پایه است] مانند درخت ناپاک است که از زمین ریشه کن شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد.»
انتهای پیام/