Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-06@03:10:48 GMT

پرونده بازِ مردِ بازنده

تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۱۸۰۷

پرونده بازِ مردِ بازنده

مهدی قنبر در یادداشتی به نقد و تحلیل فیلم سینمایی «مرد بازنده» ساخته محمدحسین مهدویان پرداخت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت مهدی قنبر، منتقد سینما، به شرح زیر است:

چرا مهدویان بازنده را می‌سازد؟ چه چیزی در این جامعه تغییر کرده است که چهره‌های قهرمان مهدویان امروز بازندگان جامعه هستند؟ آیا این‌یک اعتراف تلخ است که مهدویان به آن اذعان می‌کند؟ در چنین شرایطی سرنوشت شخصیت‌های قهرمان مهدویان چه خواهد شد؟ این‌ها سؤالات مهمی است که برای مخاطب آثار مهدویان مطرح می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«مرد بازنده» جدیدترین ساخته «محمدحسین مهدویان» است. سوژه اصلی این فیلم کم‌وبیش در قالب یکی دیگر از کارهای معروف و پرسروصدای مهدویان قرار می‌گیرد. یک شخصیت یا قهرمان داستان سعی دارد برای اعاده حق و یا اثبات بی‌گناهی برخلاف جریان آب شنا کند اما گروهی که معلوم نیست چه کسانی هستند در مسیر حرکت او سبز شده تا مانع ادامه مسیرش‌ شوند. آن‌ها این روند را خلاف مصالح جامعه و نظام و... می‌دانند؛ اما قهرمان به کار خود ادامه می‌دهد. این خط داستان مخاطب را به یاد شخصیت «موسی» فیلم «لاتاری» می‌اندازد؛ اما این بار در فیلم «مرد بازنده» سرهنگ نیروی انتظامی قصد دارد در قالب وظیفه و مسئولیت‌پذیری‌اش این راه را برود؛ اما یک تفاوت بسیار مهمی وجود دارد؛ و آن‌هم محکوم شدن و اعلام بازنده بودن این چهره است. اعترافی عجیب و سخت از سوی فیلم‌سازی که معلوم نیست در چه شرایط اجتماعی و سیاسی اتخاذشده و سرنوشت فیلم‌سازی «محمدحسین مهدویان» و شخصیت‌هایش را به کدام سمت‌وسو می‌برد.

در این ایام کم نبودند فیلم‌سازان مهمی که شخصیت‌های قصه‌شان احساس می‌کردند مسیری را باید طی کنند تا به احقاق حق برسند. راهی که اگرچه در مسیر غلطی است اما در موازات قانون قرار می‌گیرد. یکی از این نمونه فیلم‌ها ساخته قبلی همین کارگردان بنام «لاتاری» است. آنجا با یک چهره بسیجی به نام «موسی» روبرو بودیم که جلوی کار او توسط یک نیروی اطلاعاتی گرفته می‌شد در فیلم «مرد بازنده» نیز با یک مأمور قانون روبرو هستیم که بازهم یک مأمور که احتمالاً اطلاعاتی است جلوی او را می‌گیرد و به جهت هدفی والاتر از پیشرفت مسیر احقاق حق جلوگیری می‌کند. در فیلم «لاتاری» اما شخصیت بسیجی قصه بالاخره کار را به انتها می‌رساند اما در این فیلم شخصیت پلیس اگرچه واقعیت ماجرا را می‌فهمد اما خودش مصلحت‌اندیشی می‌کند و. درنهایت به فهم دقیقی از مصالحی می‌رسد که آن مأمور امنیتی به آن اشاره می‌کرد. اینجا آن چرخش مهم مهدویان رقم می‌خورد؛ یعنی او و شخصیت داستانش نه‌تنها بر این مصالح تمکین می‌کنند بلکه آن را درست‌ترین و بهترین راه می‌دانند زیرا خود شخصیت هم پیش از آنکه مأمور امنیتی به او بگوید همان کاری را می‌کند که اگر آن مأمور امنیتی بود چنان می‌کرد. شاید همین امر کلید اسم فیلم باشد. مردِ بازنده کسی است که خواسته یا ناخواسته سعی در کشف حقیقت دارد اما مصالح و لابی‌های مهم جامعه و سیاست و اقتصاد به او مجال اقدام نمی‌دهند و مرد بازنده در ادامه به آنچه به او گفته‌شده ایمان می‌آورد.

به نظر می‌رسد مهدویان پس از مدت‌ها که درباره این گروه از افرادی که بر اساس احساس و نظرشان تلاش می‌کنند تا خودشان حقیقت را کشف و آن را اجرا کنند به نتیجه مهمی رسیده و به آن‌ها لقب بازنده می‌دهد. البته جایگاه خودش را در این میان تعیین نمی‌کند. دیالوگ پایانی این فیلم بسیار مهم است؛ تلاش‌های بی‌اثر این افراد برای کشف و اجرای قانون پس از مصائب و مشکلات فراوان به‌جایی می‌رسد که مأمور امنیتی که گویا بر همه‌چیز اشراف دارد و قاتل را نیز می‌شناسد پس از فرار دادن آن توسط سرهنگ احمد خسروی می‌گوید این تنها کار درستی بود که انجام داده‌ای؛ یعنی این سرهنگ بی دلیل سعی دریافتن قاتل داشته و مأموران امنیتی اگرچه چشم بر لابی‌های قدرت می‌بندند اما حواسشان به همه حتی قربانیان و مظلومان هم هست. البته این جمله آخر فیلم معلوم نیست چقدر مصادیق عینی دارد.

در حقیقت می‌توان گفت که این کارگردان در فیلم «مرد بازنده» چرخشی کامل از رویکرد و نگاهش به این گروه حق‌طلب دارد؛ زیرا شخصیتی مانند «احمد خسروی» را کسی نشان می‌دهد که همواره توهم توطئه دارد و فکر می‌کند که همه می‌خواهند برای او پاپوش بدوزند تا به هدفش نرسد. آن‌ها نماد کسانی هستند که فضایی، حصاری بسته و تنگ به دور خود تنیده‌اند که یا باید از این حصار تنگ بیرون بیایند و یا به این فوبیای خود غلبه کنند.

نکته جالب‌توجه دیگر اینکه این دو فیلم در دو زمان مختلف سیاسی ساخته‌شده است. زمانی که فیلم لاتاری ساخته می‌شد همین مأمور امنیتی به مصالحه کاری متهم می‌شود که به خاطر این مصالحه کاری به کشورهای عرب خلیج‌فارس باج می‌دهد. در این میان «موسی» برای حفظ امیرعلی‌ها و نوشین‌های این سرزمین قصد دارد با این مصلحت‌اندیشی مبارزه کند؛ اما در فیلم «مرد بازنده» وقتی مأمور امنیتی از خسروی می‌خواهد ادامه ندهد دیگر لزومی ندارد که او این مسیر را برود. همه چهره‌های امنیتی و رئیسش «عظیمی» که می‌خواهند جلوی مسیر تحقیقات را بگیرند آدم‌های خوب قصه معرفی می‌شوند و خسروی که قصد دارد حتی در شرایطی که پرونده از او گرفته ‌شد بازهم این مسیر را تا انتها برود مرد بازنده است.

داستان فیلم از ابتدا دو محور را به‌پیش می‌برد پرونده یک قتل و محور دوم، پرونده زندگی سرهنگ احمد خسروی و حفره‌هایش. مخاطب همان‌طور که درگیر کشف راز قتل است، پرده‌های مختلف زندگی این مأمور پلیس را نیز ورق می‌زند. به‌طوری‌که در مواردی متوجه نمی‌شویم که الآن این مأمور در تعقیب پرونده قتل است یا درباره کارهای مشکوکانه پسرش سینا تحقیق می‌کند. گاهی هر دو در هم می‌آمیزد. جالب‌تر آنکه هیچ‌کدام از این پرونده‌ها نه درست باز می‌شوند و نه به‌تمامی تعیین تکلیف شده و بسته می‌شوند. همان‌طور که از کم و کیف شخصیت‌های مرموز داستان چیزی دستگیر مخاطب نمی‌شود به همان میزان هم از روحیات و حالات و هویت سرهنگ خسروی و خانواده‌اش و حتی مأمور امنیتی چیزی دستگیر مخاطب نمی‌شود. این امر یک نکته بسیار مهم را مطرح می‌کند؛ که همان ضعف همیشگی آثار محمدحسین مهدویان در شخصیت‌پردازی و عدم شناخت درام و کارکرد آن در فیلم‌هایش است. متأسفانه مهدویان هنوز پس از چندین کار این نکته مهم را به‌خوبی نیاموخته و هر بار با یک رویکردی زیرکانه سعی در فرار از آن دارد. او برای پوشش این دو ضعف بزرگ کارهایش، یا سراغ یک قصه روایت محوری مانند «درخت گردو» می‌رود، یا از درام و شخصیت‌پردازی نمایشنامه «مکبث» کمک می‌گیرد، یا از فضای مستند در کارهایش سود می‌برد و در مواردی از رویکردهای تعقیب و گریز و زدوخورد در فیلم‌هایی ازجمله همین فیلم «مرد بازنده» استفاده می‌کند. این‌ها راهکارهایی است که این کارگردان جوان برای گریز از نمایان شدن ضعف در شخصیت‌پردازی، دراماتیک نبودن داستان‌ها و نیز فرار از افتادن ریتم در فیلم‌هایش بکار می‌گیرد. شخصیت‌های داستانن هایش همواره رها و بی شناسنامه هستند.

یکی از ویژگی‌های داستان‌های پلیسی و جنایی، معمایی جنایی کنکاش کارآگاه و لحظاتی است که مخاطب به دلیل اطلاعات کافی که به دست می‌آورد خود را جای کارآگاه می گذارد. این یعنی باید به مخاطب اطلاعات دقیق بدهید نه اینکه هرکجا که کم آوردید با شلوغ کردن صحنه، تصادف حتی سیلی زدن به گوش این‌وآن خط‌وربطی ساختگی ایجاد کنید تا از بند چالش‌های قصه فرار کنید. اصلاً در داستان «مرد بازنده» معلوم نشد که چرا و چطور مأمور پلیس وجود زن سوم داستان را کشف ‌کرد. گویا خواب‌نما شده باشد. اصلاً چرا باید به خانه زن اول «سمیه» برود و داستان زن سوم قصه را برایش تعریف کند. حتی حفرهایی در قصه برای زندگی شخصی او نیز وجود دارد اینکه ناگهان داستان شمال رفتن سینا کی و چطور مطرح ‌شد و چرا آن درگیری در شمال خلق‌الساعه ایجاد می‌شود. گویا نویسنده برای اینکه هر جوری شده داستان زندگی شخصی سرهنگ خسروی را جمع کند یک سفر و زدوخورد را جور ‌کرده  تا روابط پدر و پسر را اصلاح کند. شاید جزئیاتی هم برای این خط‌وربط‌ها بوده اما با تدوین بد داستان بسیار سَرسَری جمع شده است. اگرچه زمان طولانی 128 دقیقه این فیلم که خودش هم جای بحث دارد این گمانه‌زنی را برهم می‌زند. بااین‌وجود اگر در اکران عمومی فیلم کوتاه شود معلوم نیست چقدر بی‌سروته خواهد شد.

قهرمانی که نه چیزی را اثبات کرد و نه آن را تغییر داد

فیلم «مرد بازنده» مانند دیگر آثار او سرشار از المان‌هایی است که در جای‌جای قصه تکرار می‌شوند. دو المان مهم و ملموس فیلم، اتاق تنگ و فضای بسته‌ای است که پیش‌تر به آن اشاره شد و دیگری دندان فاسدی است که باید بیرون کشیده شود تا تمام ذهن و روح این شخصیت را تباه نکرده است. احمد خسروی تا زمانی که این دندان فاسد را بیرون نکشد در سیری تسلسل‌وار قرار دارد که او را همچو گرداب به درون خود می‌کشاند. اصرار به حل پرونده از نگاه فیلم‌ساز او را به‌مانند شخصیت‌های مهم پلیسی جنایی غربی محبوب نمی‌کند و طبق مصالح و پرونده‌های باز  او  نباید پیگیری آن شوند زیرا دچار عواقب می‌شود. در انتهای فیلم نیز زائد بودن این قهرمان بر همگان ثابت می‌شود زیرا نتوانسته چیزی را اثبات و یا تغییر دهد و درنهایت نتیجه کار همانی شد که اگر احمد خسروی هم نبود می‌شد. فیلمی که بر بازنده بودن قهرمانان، شخصیت‌ها و شاید خود فیلم‌ساز و فیلم‌سازی‌اش صحه می‌گذارد.

فیلم باوجوداینکه بر بستر و ژانر پلیسی جنایی مطرح می‌شود بازهم سرشار از شعارهای ریزودرشتی است که در جای‌جای مختلف آن شنیده و دیده می‌شود. اینکه لابی‌های قدرت و کارترهای اقتصادی و سیاسی خودشان تئوری‌های توطئه را خلق می‌کنند. مأموران امنیتی و مدیران مواظب هستند تاکسی بی‌گناه و در ضد و بندهای سیاسی و اقتصادی مافیای قدرت قربانی نشود. به نظر  بهتر است محمدحسین مهدویان برای اینکه حداقل کمتر به این شعارزدگی در فیلم «مرد بازنده» متهم شود، در اکران سینمایی دیالوگ انتهایی رسول یا همان مأمور امنیتی در ماشین را حذف کند. تا فیلمش تحمل‌پذیر تر شود.

انتهای پیام //

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: فرهنگ و هنر جامعه نیروی انتظامی اجتماعی و سیاسی قانون اقتصاد مشکلات قتل پوشش تصادف پدر ذهن گرداب اقتصادی و سیاسی تاکسی سیاسی و اقتصادی اجتماعی و سیاسی اقتصادی و سیاسی جامعه فیلم سینمایی قتل مهدی قنبر مرد بازنده محمدحسین مهدویان مأمور امنیتی مرد بازنده معلوم نیست احمد خسروی شخصیت ها فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۱۸۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در آیین نکوداشت ادیب دزفول دکتر محمدرضا سنگری که شامگاه پنج‌شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در حسینیه ثارالله دزفول برگزار شد، ضمن تبریک هفته معلم گفت: خدا را شاکرم که این نشست حکمت بنیاد برگزار شد تا از اندیشمندی متفکر، ادیبی متخلق، فرزند دیار مقاومت؛ دکتر محمدرضا سنگری تکریم کنیم تا با این تکریم، یک حرکت تمدنی داشته باشیم. باید بگویم شاید بیش از یک سال از ایشان خواهش می‌شد که این مجلس تکریم را بپذیرند و ایشان نمی‌پذیرفت. عرض کردم این تکریم فقط تکریم شما نیست، تکریم علم و ادب است. از کار‌های تمدنی است که نسل جوان و نوجوان از آن درس می‌گیرند.

وی اظهار کرد: همه شما آقای دکتر سنگری را می‌شناسید و از وعظ و منبر ایشان بهره می‌برید. بیش از نیم قرن در ترویج معارف اسلامی و عاشورایی تلاش می‌کند. مداحان و ذاکران کشور به‌ویژه استان خوزستان از اشعار و آثار ادبی ایشان بهره برده‌اند. اهل جبهه و جنگ بود. فرماندهان و رزمندگان از دانش او درس می‌گرفتند. یک شخصیت فعال فرهنگی از قبل از انقلاب بود. با گروه منصورون ارتباط داشت، به‌ویژه با شهید حجت‌الاسلام سبحانی که تأثیری خاصی بر شخصیت ایشان گذاشت.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: معلم و مدرس آموزش و پرورش و دانشگاه‌های مختلف بوده و هست. مؤلف کتب درسی زبان و ادبیات فارسی، فعال مطبوعاتی و مؤلف ده‌ها کتاب و عاشوراپژوهی و تبیین‌گر ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری و در رأس همه اینا ولایت‌مداری است.

استاد خسروپناه گفت: گوشه‌ای از دستاورد‌های این عالم را عرض کردم، اما سؤال مهم اینجا مطرح است که چه اتفاقی می‌افتد که استاد سنگری شکل می‌گیرد؟ بی تردید عواملی نقش دارد. سه عامل مهم را نام می‌برم که در ساخت هویت و شخصیت دکتر سنگری مؤثر بوده و می‌توانند برای ما نیز نقش‌آفرین باشند.

وی ادامه داد: عامل اول تربیت خانوادگی است. انسانی که بر سر سفره پدر و مادری متدین که رعایت حلال و حرام کنند و با عالمان زمانه خود ارتباط داشته باشد، این چنین پرورش می‌یابد. استاد سنگری فرزند استاد حاج غلامحسین سنگری است که افتخار داشتم دو، سه سالی در معیت ایشان از محضر آیت‌الله مدرسیان در مدرسه آیت‌الله معزی بهره ببریم. مرحوم حاج غلامحسین سنگری که عمر بابرکت داشت، انسانی خلیق، معلمی دلسوز و متشرع بود. پدر و مادری این‌گونه فرزندی مانند دکتر سنگری تربیت می‌کنند. تربیت خانوادگی اصل و اساس است. این خیلی مهم است.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: عامل دوم، تعالی مسجدی است. آقای دکتر سنگری در مسجد رشد کرد. هم خود در مسجد رشد کرد و هم تعالی بخش اهل مسجد بود. مسجد را فراموش نکنید. بچه‌های خود را به مسجد رفتن تشویق کنیم. جلسات قرائت قرآن را که امتیاز ویژه شهرستان دزفول است، قدر بدانیم.

استاد خسروپناه گفت: عامل سوم فضیلت‌یافتگی در ساحت اخلاق و ادب است. این عنوان «ادیب دزفول» که برای این برنامه انتخاب شده، معمولاً در ذهن ما شخص شاعر و ادیب به معنی خوش سخن را می‌آورد. اما ادب، یک مفهوم بسیار متعالی است. اگر درست فهمیده باشم فرق ادب و اخلاق این است که اخلاق، ملکات فضیلت‌محور درونی است. کسی که ملکه ویژگی‌های مثبت و فضایل را داشته باشد، انسان متخلقی است، اما انسانی که این فضیت درونی را در ظاهر هم بروز می‌دهد؛ نه فقط خوش سخن باشد، خوش خلق هم باشد، حرمت دیگران را حفظ کند، نسبت به دیگران خوش نیت باشد، در این صورت انسان با ادبی است.

وی گفت: ادب یک رزق متعالی و نعمت الهی است. اگر کسی آن را نداشته باشد محروم است. به فرموده امیرالمؤمنین (ع) ادب، کمال انسان است. خداوند سبحان وقتی انبیا را معرفی می‌کند از آنها به ادب یاد می‌کند. معصوم می‌فرماید دوست دارم شعیان ما انسان‌های عاقل، فهیم، فقیه، حلیم و ادیب، اهل مدارا، صبر و صدق باشند. ویژگی دکتر سنگری این است که این ادب هم در خوش کلامی او نمایان است و هم در خوش رفتاری او. این زاییده اخلاق است. ادب زاییده اخلاق است.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: آقای دکتر سنگری بیش از ۵۰ جلد کتاب نوشته است، کتابی به اسم «آیینه‌دارن آفتاب» دارد که زیست‌نامه اصحاب امام حسین (ع) است. آقای دکتر سنگری در این کتاب روی چه ویژگی‌هایی از اصحاب امام دست گذاشته است؟ معرفت و فهم عمیق، آزادگی، تولی و تبری، صبوری، شجاعت و دلاوری، ایثار و پاکباری، شیفتگی به عبادت، غیرتمندی و صلابت، عزت و نفوذ ناپذیری، موقعیت‌شناسی و روشنگری. چرا آقای سنگری این مفاهیم را از اصحاب کشف می‌کند؟ عمده این ویژگی‌ها فضایل است. چون این شخصیت، با عمق وجود دریافته اگر انسان فضیلت اخلاقی داشته باشد، یار امام می‌شود. در مقابل «آیینه‌شکنان» که نام کتاب دیگر او است، پژوهش تاریخی درباره شخصیت‌هایی است که مقابل امام حسین (ع) ایستادند. ویژگی اینها چیست؟ طمع، حرص، حرام‌خواری، رشوه‌گیری، جهل، حسادت، کینه‌توزی، سنگدلی، خود بزرگ‌بینی. همه اینها رذیلت است. یعنی ایشان در آثار عاشوراپژوهی خود به یک پیام اساسی اشاره دارد. آن پیام کلیدی این است فضایل اخلاقی، انسان را یار امام می‌کند و رذایل اخلاقی انسان را بار امام می‌کند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جان تری و توصیف شخصیت های فوتبالی در قالب کلمات کوتاه / زیرنویس فارسی
  • اولین اظهار نظر مقامات اسرائیلی در خصوص حمله پهپادی این رژیم به اصفهان
  • نقشی از شخصیت‌های قصه‌های ایرانی بر روی پوستر نمایشگاه کتاب
  • شیرین مثل «شکرستان»/ پویانمایی که ۱۸ ساله شد
  • ۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها
  • پلنگ صورتی عضله‌ای: این شخصیت دیگر خنده دار نیست! (عکس)
  • حمایت جهانی از فلسطین طوفان الاقصی دوم است/ اسرائیل بازنده اصلی
  • حمایت جهانی از فلسطین «طوفان الاقصی» دوم است/ اسرائیل بازنده اصلی